مطابق نظریه ولایت مطلقه، ولیِ فقیه حاکم، تمام اختیارات حکومتی امام معصوم را داراست مگر مواردی که با دلیل خاصی خارج گردد. بنابراین به تعبیر فقها، مقصود از (اطلاق)، گسترش دامنه ولایت فقیه است تا جایی که شریعت امتداد دارد و مسئولیت اجرایی ولی فقیه نیز در تمام احکام انتظامی اسلام و در رابطه با تمامی ابعاد مصالح امت امتداد مییابد و قهراً این گونه نیست که مانند سایر ولایتها، تک بعدی باشد.[1] اکنون سؤال این است که وظیفه مقلدین هر یک از در دیدگاه فوق چیست؟ پاسخ به این سؤال با تبیین تفاوت میان ولی فقیه با مرجع تقلید و نیز توجه به تفاوت در دو اصطلاح حکم و فتوی روشن میشود. همان گونه که واضح است، مرجع تقلید به فقیهی اطلاق میشود که با احراز شرایط خاص، مورد مراجعه افرادی تحت عنوان مقلد قرار میگیرد. نقش مرجع تقلید نسبت به مقلدان خویش همچون نقش کارشناسی است که تنها نظر خویش را اظهار میدارد بدون آن که هیچ گونه سلطه یا ولایتی بر تابعین خویش داشته باشد. امّا ولی فقیه کسی است که علاوه بر اجتهاد در احکام شرعی، مدیریت کلان جامعه را نیز برعهده داشته باشد قهراً نقش و وظیفه ولی فقیه نسبت به مرجع از اهمیت و گسترة بیشتری برخوردار است و خاصه در مسائل اجتماعی به دلیل حفظ نظم و جلوگیری از هرج و مرج، تنها نظر او به عنوان نظر رسمی در کشور مطرح میگردد و باید مورد عمل قرار گیرد. با این توضیح، تفاوت حکم و فتوا نیز روشن میشود زیرا فقیه و مرجع تقلید در مقام فتوا، حکم کلی را برای مقلدین خویش بیان میکند بدون آن که هیچ گونه الزامی در بین باشد اما (حکم) با نوعی الزام و اجبار همراه است که از سوی ولی فقیه صادر میشود. بنابراین اطاعت از حکم حکومتی ولی فقیه برای سامان یابی امور اجتماع و جلوگیری از هرج و مرج امری ضروری و اجتناب ناپذیر است و این امر فراتر از رابطه مقلد با مرجع تقلید است که وظیفهاش صدور احکام کلی است در ضمن باید توجه داشت که با وجود ولی فقیه در رأس حکومت اسلامی، مراجع تقلید در جایگاه خاص خود قرار داشته و مقلدین آنها میتوانند به فتاوای آنان عمل کنند امّا در امور اجتماعی و سیاسی که میبایست برای پرهیز از هرج ومرج تحت نظر یک نفر قرار گیرد، همه موظفند از ولی فقیه اطاعت کنند وحتی اگر در موردی حکم ولی فقیه به لحاظ فقهی مخالف با فتوای مرجع تقلید دیگری باشد تنها اطاعت از حکم ولی فقیه بر همگان لازم خواهد بود.[2] این به آن دلیل است که فقها، اعمال ولایت را از قبیل حکم و نه فتوی میشناسند و لذا معتقدند هر گاه ولی فقیه در هر موردی که طبق مصلحت امت، اعمال ولایت نماید، رأی وی بر همگان حتی فقهای همطراز او نافذ خواهد بود، به عبارت دیگر، احکام صادره از جانب یک ولی فقیه جامع الشرایط بر همه چه مقلد او باشند یا مقلد دیگری و چه مجتهد باشند یا عامی واجب التنفیذ است. [3] به هر حال، قدر مسلم این است که با فرض تزاحم میان حکم ولی فقیه به عنوان یک حکم از احکام اسلامی با سایر احکام و یا فتاوای مراجع دیگر، همواره ولایت و حکومت در اولویت قرار خواهد داشت. دلیل این امر از دیدگاه حضرت امام(ره)، رعایت مصلحت نظام و لزوم حفظ آن و هم چنین تقدم این مصلحت بر سایر مصالح دیگر است، زیرا آن گاه که اصل حکومت و ولایت مهمترین حکم و مقدم بر همه احکام حتی نماز و روزه باشد، لزوماً مصالح آن نیز مقدم بر تمام مصلحتهای دیگر خواهد بود.[4] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. امام خمینی، ولایت فقیه، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1373، ص 40. 2. مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، ج 2، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1379، ص 34 37. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . معرفت، محمد هادی، ولایت فقیه، قم، انتشارات التمهید، 1377، ص 74. [2] . مصباح یزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1379، ج 2، ص 34 37. [3] . معرفت، محمد هادی، پیشین، ص 72. [4] . ر.ک: صحیفه نور، ج 20، ص 170 و 176.
مطابق نظریه ولایت مطلقه، ولیِ فقیه حاکم، تمام اختیارات حکومتی امام معصوم را داراست مگر مواردی که با دلیل خاصی خارج گردد. بنابراین به تعبیر فقها، مقصود از (اطلاق)، گسترش دامنه ولایت فقیه است تا جایی که شریعت امتداد دارد و مسئولیت اجرایی ولی فقیه نیز در تمام احکام انتظامی اسلام و در رابطه با تمامی ابعاد مصالح امت امتداد مییابد و قهراً این گونه نیست که مانند سایر ولایتها، تک بعدی باشد.[1]
اکنون سؤال این است که وظیفه مقلدین هر یک از در دیدگاه فوق چیست؟
پاسخ به این سؤال با تبیین تفاوت میان ولی فقیه با مرجع تقلید و نیز توجه به تفاوت در دو اصطلاح حکم و فتوی روشن میشود.
همان گونه که واضح است، مرجع تقلید به فقیهی اطلاق میشود که با احراز شرایط خاص، مورد مراجعه افرادی تحت عنوان مقلد قرار میگیرد. نقش مرجع تقلید نسبت به مقلدان خویش همچون نقش کارشناسی است که تنها نظر خویش را اظهار میدارد بدون آن که هیچ گونه سلطه یا ولایتی بر تابعین خویش داشته باشد. امّا ولی فقیه کسی است که علاوه بر اجتهاد در احکام شرعی، مدیریت کلان جامعه را نیز برعهده داشته باشد قهراً نقش و وظیفه ولی فقیه نسبت به مرجع از اهمیت و گسترة بیشتری برخوردار است و خاصه در مسائل اجتماعی به دلیل حفظ نظم و جلوگیری از هرج و مرج، تنها نظر او به عنوان نظر رسمی در کشور مطرح میگردد و باید مورد عمل قرار گیرد. با این توضیح، تفاوت حکم و فتوا نیز روشن میشود زیرا فقیه و مرجع تقلید در مقام فتوا، حکم کلی را برای مقلدین خویش بیان میکند بدون آن که هیچ گونه الزامی در بین باشد اما (حکم) با نوعی الزام و اجبار همراه است که از سوی ولی فقیه صادر میشود. بنابراین اطاعت از حکم حکومتی ولی فقیه برای سامان یابی امور اجتماع و جلوگیری از هرج و مرج امری ضروری و اجتناب ناپذیر است و این امر فراتر از رابطه مقلد با مرجع تقلید است که وظیفهاش صدور احکام کلی است در ضمن باید توجه داشت که با وجود ولی فقیه در رأس حکومت اسلامی، مراجع تقلید در جایگاه خاص خود قرار داشته و مقلدین آنها میتوانند به فتاوای آنان عمل کنند امّا در امور اجتماعی و سیاسی که میبایست برای پرهیز از هرج ومرج تحت نظر یک نفر قرار گیرد، همه موظفند از ولی فقیه اطاعت کنند وحتی اگر در موردی حکم ولی فقیه به لحاظ فقهی مخالف با فتوای مرجع تقلید دیگری باشد تنها اطاعت از حکم ولی فقیه بر همگان لازم خواهد بود.[2] این به آن دلیل است که فقها، اعمال ولایت را از قبیل حکم و نه فتوی میشناسند و لذا معتقدند هر گاه ولی فقیه در هر موردی که طبق مصلحت امت، اعمال ولایت نماید، رأی وی بر همگان حتی فقهای همطراز او نافذ خواهد بود، به عبارت دیگر، احکام صادره از جانب یک ولی فقیه جامع الشرایط بر همه چه مقلد او باشند یا مقلد دیگری و چه مجتهد باشند یا عامی واجب التنفیذ است. [3]
به هر حال، قدر مسلم این است که با فرض تزاحم میان حکم ولی فقیه به عنوان یک حکم از احکام اسلامی با سایر احکام و یا فتاوای مراجع دیگر، همواره ولایت و حکومت در اولویت قرار خواهد داشت. دلیل این امر از دیدگاه حضرت امام(ره)، رعایت مصلحت نظام و لزوم حفظ آن و هم چنین تقدم این مصلحت بر سایر مصالح دیگر است، زیرا آن گاه که اصل حکومت و ولایت مهمترین حکم و مقدم بر همه احکام حتی نماز و روزه باشد، لزوماً مصالح آن نیز مقدم بر تمام مصلحتهای دیگر خواهد بود.[4]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. امام خمینی، ولایت فقیه، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1373، ص 40.
2. مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، ج 2، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1379، ص 34 37.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . معرفت، محمد هادی، ولایت فقیه، قم، انتشارات التمهید، 1377، ص 74.
[2] . مصباح یزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1379، ج 2، ص 34 37.
[3] . معرفت، محمد هادی، پیشین، ص 72.
[4] . ر.ک: صحیفه نور، ج 20، ص 170 و 176.
- [سایر] ولایت مقیده فقیه چه نظریه ایست؟
- [سایر] اگر ولایت مقیده باشد چه مشکلی پیش می آید؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا پرداخت خمس به ولی فقیه از طرف مقلّدان مجتهد دیگر جایز است؟
- [سایر] کسانی که ولایت مقیده را برای فقیه قائلند چه ادلهای دارند؟
- [سایر] در مورد ولایت مطلقه فقیه و مقیده فقیه توضیخاتی می خواستم بفرمایید.و نیز آیا هر چه ولی فقیه (چه مطلق چه مقید)بگویید باید عمل کرد (منظورم این است که مثل دستور امام علی که هر چه بگویند مثلا بگویند این ب
- [سایر] آیا ولایت فقیه، مطلقه است؟ (ولایت مطلقه فقیه) به چه معناست؟ منظور از ( مطلقه) چیست؟ چه دیدگاههایی وجود دارد؟
- [سایر] ولایت مطلقه فقیه یعنی چه؟ دیگر اینکه ولایت مطلقه فقیه چگونه توجیه میشود؟ و آیا به استبداد و دیکتاتوری نمیانجامد؟
- [سایر] هدف از اضافه شدن کلمه مطلقه به ولایت فقیه (ولایت مطلقه فقیه در باز نگری قانون اساسی) چه بود و فرق این دو ولایت را بیان بفرمائید؟
- [سایر] ولایت مطلقه فقیه یعنی چه و فرق آن با ولایت فقیه چیست؟ دیگر اینکه ولایت مطلقه فقیه چگونه توجیه میشود؟ و آیابه استبداد و دیکتاتوری نمیانجامد؟
- [سایر] ولایت مطلقه فقیه چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] 12 چنانچه رعایت عقود شرعیه را بنمایند یا اینکه وکالت مطلقه به مسؤولین بانک داده شود که رعایت این عقود را بنمایند حلال است.
- [آیت الله مظاهری] اگر زن در موقع عقد شرط کند که از طرف شوهرش وکیل باشد که اگر خواست خود را مطلقه کند، این وکالت صحیح است.
- [آیت الله اردبیلی] ولایت پدر و جدّ پدری بر شخص دیوانه و سفیه در صورتی است که دیوانگی و سفاهت او قبل از بلوغ پیدا شده باشد، پس اگر بعد از بلوغ عارض شود، ولایت آنان با حاکم شرع است.
- [آیت الله سیستانی] بچه نابالغ و دیوانه ولایت انجام کارهای میّت را ندارند ، و همچنین غائبی که نمی تواند شخصاً یا با مأمور کردن کسی دیگر متکفل انجام آن کارها شود ولایت ندارد .
- [آیت الله سبحانی] اگر مسجد خراب شود، عرصه آن به حال وقف باقی می ماند، و همچنین اگر خانه ای که برای گروهی وقف بوده ویران گردد، عرصه آن به عنوان صدقه مطلقه باقی می ماند.
- [آیت الله سبحانی] اگر مسجد خراب شود، عرصه آن به حال وقف باقی می ماند، و همچنین اگر خانه ای که برای گروهی وقف بوده ویران گردد، عرصه آن به عنوان صدقه مطلقه باقی می ماند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شک کند که صدای امام را می شنود یا نه، یا صدایی بشنود، و نداند صدای امام است یا صدای کس دیگر، می تواند به قصد قربت مطلقه حمد و سوره بخواند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر شک کند که صدای امام را می شنود یا نه، یا صدائی بشنود و نداند صدای امام است یا صدای کس دیگر، می تواند حمد و سوره را به قصد قربت مطلقه بخواند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر شک کند که صدای امام را میشنود یا نه یا صدایی بشنود و نداند صدای امام است یا صدای شخص دیگر، میتواند به قصد قربت مطلقه حمد و سوره را بخواند، اگرچه بهتر است آن را نخواند.
- [آیت الله سبحانی] أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ اللّه جزو اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، به قصد قربت مطلقه و زینت اذان و اقامه گفته شود. ترجمه اذان و اقامه