آیا درست است که بگوئیم حکومت و حاکم اسلامی، «خدمتگزار مردم» است؟‌ ‌
باید میان شخصیت حقیقی حاکم اسلام و شخصیت حقوقی او که همان حکومت اسلامی است فرق ‌نهاد. توضیح اینکه در اصل یکصد و چهل و دوم قانون اساسی، چنین آمده است: (دارایی رهبر، رئیس جمهور، ‌معاونان رئیس جمهور، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط رئیس قوّه قضائیه رسیدگی ‌می‌شود که بر خلاف حق، افزایش نیافته باشد). عبارتِ (قبل و بعد از خدمت) که به تمام عناوین قبل مرتبط ‌است نه خصوص عنوان یا عنوان‌های اخیر نشان می‌دهد که شخص رهبر نیز مانند دیگر مسؤولین نظام ‌اسلامی، خدمتگزار اسلام و امت اسلامی است، امّا باید توجّه داشت که خدمتگزار بودن، مربوط به شخصیت ‌حقیقی رهبر است نه شخصیت حقوقی و فقاهت او. شخص رهبر، برای رسیدن به کمال، باید عبادت کند و ‌خدمت و یاری رساندن به مردم، به نوبه خود، عبادت است و لذا شخص حاکم، به سبب داشتن آن شخصیت ‌حقوقی توفیقی پیدا می‌کند که به اسلام و مسلمین خدمت کند؛ پس با این تحلیل، هم شخص حقیقی رهبر ‌و هم دولت و هم دستگاه قضایی و هم قوّه مقننه، خدمتگزار اسلام و امت اسلامی‌اند.‌‌ ‌تذکر: لازم است توجه شود که حاکمیتِ به معنای اَشرافیت، اِتراف، اِسراف، اِعتلاءء، تفرعن، و مانند آن، در ‌تمام شؤون اسلامی محکوم است و کسی حق چنین کبریائی ناروا و جاه‌طلبی بی‌جا را ندارد و نخواهد ‌داشت. بنابراین، همه مسؤولیت‌ها، صبغه خدمت ذِمیِ آمیخته با عزّت و فروتنی دارد نه خدمت نوکر مآبانه و ‌فرومایگی.‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولایت فقیه ، ص 497، 498)‌
عنوان سوال:

آیا درست است که بگوئیم حکومت و حاکم اسلامی، «خدمتگزار مردم» است؟‌ ‌


پاسخ:

باید میان شخصیت حقیقی حاکم اسلام و شخصیت حقوقی او که همان حکومت اسلامی است فرق ‌نهاد. توضیح اینکه در اصل یکصد و چهل و دوم قانون اساسی، چنین آمده است: (دارایی رهبر، رئیس جمهور، ‌معاونان رئیس جمهور، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط رئیس قوّه قضائیه رسیدگی ‌می‌شود که بر خلاف حق، افزایش نیافته باشد). عبارتِ (قبل و بعد از خدمت) که به تمام عناوین قبل مرتبط ‌است نه خصوص عنوان یا عنوان‌های اخیر نشان می‌دهد که شخص رهبر نیز مانند دیگر مسؤولین نظام ‌اسلامی، خدمتگزار اسلام و امت اسلامی است، امّا باید توجّه داشت که خدمتگزار بودن، مربوط به شخصیت ‌حقیقی رهبر است نه شخصیت حقوقی و فقاهت او. شخص رهبر، برای رسیدن به کمال، باید عبادت کند و ‌خدمت و یاری رساندن به مردم، به نوبه خود، عبادت است و لذا شخص حاکم، به سبب داشتن آن شخصیت ‌حقوقی توفیقی پیدا می‌کند که به اسلام و مسلمین خدمت کند؛ پس با این تحلیل، هم شخص حقیقی رهبر ‌و هم دولت و هم دستگاه قضایی و هم قوّه مقننه، خدمتگزار اسلام و امت اسلامی‌اند.‌‌ ‌تذکر: لازم است توجه شود که حاکمیتِ به معنای اَشرافیت، اِتراف، اِسراف، اِعتلاءء، تفرعن، و مانند آن، در ‌تمام شؤون اسلامی محکوم است و کسی حق چنین کبریائی ناروا و جاه‌طلبی بی‌جا را ندارد و نخواهد ‌داشت. بنابراین، همه مسؤولیت‌ها، صبغه خدمت ذِمیِ آمیخته با عزّت و فروتنی دارد نه خدمت نوکر مآبانه و ‌فرومایگی.‌‌ ‌‌‌‌

‌مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولایت فقیه ، ص 497، 498)‌





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین