شرح پرسش: آیا این حدیث صحیح است؟ متن آن چگونه توجیه میشود: ابی عبد الله(ع) فرمود: (هر کسی عطسه میزند و دستش را پشت دماغش میگذارد و بگوید: الحمد لله رب العالمین... بعد از آن یک پرنده به اندازه یک پسته از بینیاش بیرون میآید و به سمت آسمان جهت طلب بخشش برای او پرواز میکند. پاسخ : عطسه، یکی از واکنشهای طبیعی بدن انسان است، این پدیده میتواند در هر انسانی ظاهر شده و بعد از چند لحظه تمام شود، بدون آنکه اثر معنوی خاصی داشته باشد، امّا اسلام و مذهب اهل بیت(ع)، با برخی از دستوراتی که بیان فرمودهاند، همین عمل به ظاهر ساده را به وسیلهای برای کسب اجر و ثواب اخروی و ایجاد و تحکیم پیوندهای دوستانه و برادرانه بین مردم تبدیل کردهاند. در روایات متعددی آمده است: به شخصی که عطسه کرده (یَرحَمُکَ الله) بگویید؛ یعنی خداوند تو را مورد رحمت خود قرار دهد و در جواب شخص عطسه کننده بگوید: (یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ یَرْحَمُکُم‌)؛[1] یعنی خداوند شما را بیامرزد و مورد رحمت قرار دهد. وقتی این طلب رحمت و مغفرت؛ بین دو یا چند نفر رد و بدل میشود در نزدیک کردن قلوب آنان به یکدیگر بسیار مؤثر است. همچنین اذکاری در برخی از روایات درباره شخصی که عطسه کرده آمده است که اگر توسط این شخص گفته شود، اثرات و اجر معنوی فراوانی برای او به همراه خواهد داشت. از جمله، روایتی است که در متن پرسش آمده است: (مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی از أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ از قَاسِمِ بْنِ یَحْیَی از جَدّش حَسَنِ بْنِ رَاشِد)، از امام صادق(ع) نقل میکند که آنحضرت فرمود: (هر که عطسه زند سپس دستش را بر استخوان بینی نهد و بگوید: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمْداً کَثِیراً کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ؛ از سوراخ چپ بینی او پرندهای کوچکتر از ملخ و بزرگتر از مگس بیرون آید و برود تا به زیر عرش رسد و تا روز قیامت برای او استغفار کند).[2] سند حدیث الف. محمد بن یحیی العطار قمی: نجاشی از وی با احترام و بزرگی یاد کرده و او را ثقه و کثیر الحدیث نامیده است.[3] ب. احمد بن محمد بن عیسی اشعری: وی از بزرگان اشعری در قم بوده است که شیخ طوسی وی را در حدیث، ثقه دانسته است.[4] ج. قاسم بن یحیی: نجاشی و شیخ طوسی اگر چه از او یاد کردهاند، ولی صحبتی از توثیق یا تضعیف وی نکردهاند. بله! ابن غضائری او را ضعیف دانسته[5] که با توجه به عدم تضعیف نجاشی و شیخ طوسی، تضعیف غضائری جایگاهی ندارد. د. حسن بن راشد: شیخ طوسی در (الفهرست)[6] و (الأبواب)،[7] مدح یا ذمّی درباره وی نیاورده است ولی ابن غضائری[8] وی را ضعیف در روایت میداند! با توجه به مطالب بالا؛ میتوان این روایت را از جهت سندی قابل قبول دانست. متن حدیث درباره متن حدیث چند نکته بیان میشود: یک. حدیث در صدد بیان اثری ملموس (آفرینش پرنده با آن خصوصیات ظاهری و استغفارش برای عطسه زننده) است تا شنونده، پیوند نزدیکتری با متن حدیث ایجاد کند. شاید بتوان گفت این بیان، بهتر مردم را برای عمل به محتوای حدیث آماده میکند. دو. حدیث هرگز در مقام بیان یک امر مادی نیست؛ یعنی مسلم است که چنین موجودی را با چشم نمیبینیم، و اصولاً برداشت راوی و دیگران از حدیث، برداشت مادی نبوده و الا از امام صادق(ع) میپرسیدند: چگونه ممکن است؟ ما چنین موجودی را نمیبینیم! سه. از دیگر قرائنی که ثابت میکند یک موجود مادی منظور نیست آن است که؛ در مواردی که انسان بعد از عطسه، موفّق به گفتن این ذکر نشود، طبیعتاً چنین موجودی هم خلق نمیشود. بنابراین؛ خلق این موجود با این خصوصیات، بعد از گفتن ذکری است که در روایت آمده است؛ یعنی اثر ذکر که اثری معنوی است در خلق موجودی غیر مادی نقش دارد. چهار. مفهوم و محتوای این روایت با مسائل اعتقادی منافاتی ندارد؛ زیرا قدرت خداوند برای ساخت چنین موجودی و زنده نگه داشتن و استغفار او تا روز قیامت کافی است! پنج. مفهوم این روایت با دیگر روایات تأیید میشود، روایات متعددی داریم که در آن به ثوابهایی اشاره شده است که در اثر یک عمل صالح و یا گفتن اذکار خاص ایجاد میشود؛ مانند اینکه، پیامبر اکرم(ص) میفرماید:(هر شخصی که به جهت خشیت خداوند، اشکی بریزد؛ خداوند در ازای هر قطرهای از اشکهایش، به او قصری در بهشت عطا میکند...).[9] و عین این سخن پیامبر اکرم(ص) در برخی از منابع اهل سنت نیز آمده است.[10] از این گونه شواهد، در منابع حدیثی فراوان به چشم میخورد.[11] پی نوشت: [1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 655، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [2]. (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: مَنْ عَطَسَ ثُمَّ وَضَعَ یدَهُ عَلَی قَصَبَةِ أَنْفِهِ ثُمَّ قَالَ‌ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمْداً کَثِیراً کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ النَّبِی وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ خَرَجَ مِنْ مَنْخِرِهِ الْأَیسَرِ طَائِرٌ أَصْغَرُ مِنَ الْجَرَادِ وَ أَکْبَرُ مِنَ الذُّبَابِ حَتَّی یسِیرَ تَحْتَ الْعَرْشِ یسْتَغْفِرُ اللَّهَ لَهُ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ)؛ الکافی، ج 2، ص 657. [3]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 353، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ ششم، 1365ش. [4]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأبواب(رجال طوسی)، ص 351، انتشارات حیدریه، نجف، 1381ق. [5]. غضائری، احمد بن حسین، کتاب الضعفاء، ص 86، مؤسسه اسماعیلیان، قم، 1364ق. [6]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص 137، المکتبة المرتضویة، نجف اشرف، بیتا. [7]. الأبواب(رجال طوسی)، ص 181. [8]. کتاب الضعفاء، ص 49. [9]. (...وَ مَنْ ذَرَفَتْ عَینَاهُ مِنْ خَشْیةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَانَ لَهُ بِکُلِّ قَطْرَةٍ قَطَرَتْ مِنْ دُمُوعِهِ قَصْرٌ فِی الْجَنَّةِ مُکَلَّلًا بِالدُّرِّ وَ الْجَوْهَرِ فِیهِ مَا لَا عَینٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَی قَلْبِ بَشَرٍ...)؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 4، ص 17، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق. [10]. ابن أبی أسامة(تمیمی بغدادی خصیب)، أبو محمد حارث بن محمد، بغیة الباحث عن زوائد مسند الحارث، محقق: صالح باکری، حسین أحمد، ج 1، ص 309، مرکز خدمة السنة و السیرة النبویة، المدینة المنوّرة، چاپ اول، 1413ق. [11]. در همین حدیث طولانی موارد متعددی از این دست به چشم میخورد.
آیا صحیح است که بعد از هر عطسه؛ اگر ذکر خاص آن گفته شود، خداوند موجودی میآفریند که تا روز قیامت برای عطسه کننده استغفار میکند؟
شرح پرسش:
آیا این حدیث صحیح است؟ متن آن چگونه توجیه میشود: ابی عبد الله(ع) فرمود: (هر کسی عطسه میزند و دستش را پشت دماغش میگذارد و بگوید: الحمد لله رب العالمین... بعد از آن یک پرنده به اندازه یک پسته از بینیاش بیرون میآید و به سمت آسمان جهت طلب بخشش برای او پرواز میکند.
پاسخ :
عطسه، یکی از واکنشهای طبیعی بدن انسان است، این پدیده میتواند در هر انسانی ظاهر شده و بعد از چند لحظه تمام شود، بدون آنکه اثر معنوی خاصی داشته باشد، امّا اسلام و مذهب اهل بیت(ع)، با برخی از دستوراتی که بیان فرمودهاند، همین عمل به ظاهر ساده را به وسیلهای برای کسب اجر و ثواب اخروی و ایجاد و تحکیم پیوندهای دوستانه و برادرانه بین مردم تبدیل کردهاند. در روایات متعددی آمده است: به شخصی که عطسه کرده (یَرحَمُکَ الله) بگویید؛ یعنی خداوند تو را مورد رحمت خود قرار دهد و در جواب شخص عطسه کننده بگوید: (یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ یَرْحَمُکُم)؛[1] یعنی خداوند شما را بیامرزد و مورد رحمت قرار دهد. وقتی این طلب رحمت و مغفرت؛ بین دو یا چند نفر رد و بدل میشود در نزدیک کردن قلوب آنان به یکدیگر بسیار مؤثر است.
همچنین اذکاری در برخی از روایات درباره شخصی که عطسه کرده آمده است که اگر توسط این شخص گفته شود، اثرات و اجر معنوی فراوانی برای او به همراه خواهد داشت. از جمله، روایتی است که در متن پرسش آمده است:
(مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی از أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ از قَاسِمِ بْنِ یَحْیَی از جَدّش حَسَنِ بْنِ رَاشِد)، از امام صادق(ع) نقل میکند که آنحضرت فرمود: (هر که عطسه زند سپس دستش را بر استخوان بینی نهد و بگوید: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمْداً کَثِیراً کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ؛ از سوراخ چپ بینی او پرندهای کوچکتر از ملخ و بزرگتر از مگس بیرون آید و برود تا به زیر عرش رسد و تا روز قیامت برای او استغفار کند).[2]
سند حدیث
الف. محمد بن یحیی العطار قمی: نجاشی از وی با احترام و بزرگی یاد کرده و او را ثقه و کثیر الحدیث نامیده است.[3]
ب. احمد بن محمد بن عیسی اشعری: وی از بزرگان اشعری در قم بوده است که شیخ طوسی وی را در حدیث، ثقه دانسته است.[4]
ج. قاسم بن یحیی: نجاشی و شیخ طوسی اگر چه از او یاد کردهاند، ولی صحبتی از توثیق یا تضعیف وی نکردهاند. بله! ابن غضائری او را ضعیف دانسته[5] که با توجه به عدم تضعیف نجاشی و شیخ طوسی، تضعیف غضائری جایگاهی ندارد.
د. حسن بن راشد: شیخ طوسی در (الفهرست)[6] و (الأبواب)،[7] مدح یا ذمّی درباره وی نیاورده است ولی ابن غضائری[8] وی را ضعیف در روایت میداند!
با توجه به مطالب بالا؛ میتوان این روایت را از جهت سندی قابل قبول دانست.
متن حدیث
درباره متن حدیث چند نکته بیان میشود:
یک. حدیث در صدد بیان اثری ملموس (آفرینش پرنده با آن خصوصیات ظاهری و استغفارش برای عطسه زننده) است تا شنونده، پیوند نزدیکتری با متن حدیث ایجاد کند. شاید بتوان گفت این بیان، بهتر مردم را برای عمل به محتوای حدیث آماده میکند.
دو. حدیث هرگز در مقام بیان یک امر مادی نیست؛ یعنی مسلم است که چنین موجودی را با چشم نمیبینیم، و اصولاً برداشت راوی و دیگران از حدیث، برداشت مادی نبوده و الا از امام صادق(ع) میپرسیدند: چگونه ممکن است؟ ما چنین موجودی را نمیبینیم!
سه. از دیگر قرائنی که ثابت میکند یک موجود مادی منظور نیست آن است که؛ در مواردی که انسان بعد از عطسه، موفّق به گفتن این ذکر نشود، طبیعتاً چنین موجودی هم خلق نمیشود. بنابراین؛ خلق این موجود با این خصوصیات، بعد از گفتن ذکری است که در روایت آمده است؛ یعنی اثر ذکر که اثری معنوی است در خلق موجودی غیر مادی نقش دارد.
چهار. مفهوم و محتوای این روایت با مسائل اعتقادی منافاتی ندارد؛ زیرا قدرت خداوند برای ساخت چنین موجودی و زنده نگه داشتن و استغفار او تا روز قیامت کافی است!
پنج. مفهوم این روایت با دیگر روایات تأیید میشود، روایات متعددی داریم که در آن به ثوابهایی اشاره شده است که در اثر یک عمل صالح و یا گفتن اذکار خاص ایجاد میشود؛ مانند اینکه، پیامبر اکرم(ص) میفرماید:(هر شخصی که به جهت خشیت خداوند، اشکی بریزد؛ خداوند در ازای هر قطرهای از اشکهایش، به او قصری در بهشت عطا میکند...).[9] و عین این سخن پیامبر اکرم(ص) در برخی از منابع اهل سنت نیز آمده است.[10] از این گونه شواهد، در منابع حدیثی فراوان به چشم میخورد.[11]
پی نوشت:
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 655، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: مَنْ عَطَسَ ثُمَّ وَضَعَ یدَهُ عَلَی قَصَبَةِ أَنْفِهِ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمْداً کَثِیراً کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ النَّبِی وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ خَرَجَ مِنْ مَنْخِرِهِ الْأَیسَرِ طَائِرٌ أَصْغَرُ مِنَ الْجَرَادِ وَ أَکْبَرُ مِنَ الذُّبَابِ حَتَّی یسِیرَ تَحْتَ الْعَرْشِ یسْتَغْفِرُ اللَّهَ لَهُ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ)؛ الکافی، ج 2، ص 657.
[3]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 353، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ ششم، 1365ش.
[4]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأبواب(رجال طوسی)، ص 351، انتشارات حیدریه، نجف، 1381ق.
[5]. غضائری، احمد بن حسین، کتاب الضعفاء، ص 86، مؤسسه اسماعیلیان، قم، 1364ق.
[6]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص 137، المکتبة المرتضویة، نجف اشرف، بیتا.
[7]. الأبواب(رجال طوسی)، ص 181.
[8]. کتاب الضعفاء، ص 49.
[9]. (...وَ مَنْ ذَرَفَتْ عَینَاهُ مِنْ خَشْیةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَانَ لَهُ بِکُلِّ قَطْرَةٍ قَطَرَتْ مِنْ دُمُوعِهِ قَصْرٌ فِی الْجَنَّةِ مُکَلَّلًا بِالدُّرِّ وَ الْجَوْهَرِ فِیهِ مَا لَا عَینٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَی قَلْبِ بَشَرٍ...)؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 4، ص 17، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[10]. ابن أبی أسامة(تمیمی بغدادی خصیب)، أبو محمد حارث بن محمد، بغیة الباحث عن زوائد مسند الحارث، محقق: صالح باکری، حسین أحمد، ج 1، ص 309، مرکز خدمة السنة و السیرة النبویة، المدینة المنوّرة، چاپ اول، 1413ق.
[11]. در همین حدیث طولانی موارد متعددی از این دست به چشم میخورد.
- [آیت الله مظاهری] آیا تکلّم سهوی در نماز، به چیزهایی که ذکر خدا محسوب میشود، مثلاً پس از عطسه، (الحمد لله ربّ العالمین) بگوید یا صلوت بفرستد، اشکالی دارد؟
- [سایر] آیا ذکر صفات خداوند صحیح است یا غلط؟
- [سایر] فروید روان شناس معروف میگوید: انسان نیازمند است که در دل حس کند کسی بزرگتر و قویتر از وی، پشتیبان او است و بنابراین به پرستش موجودی که (خدا) نامیده میشود، نیاز پیدا میکند. در اصل خدا وجود نداشته و اینتصوّرات آنان است که به جهت داشتن پشتیبان و پناه و کسی بزرگتر، چیزی به نامخدا را پرستش میکند! جواب آن چیست؟
- [سایر] می خواستم در مورد این روایت که خداوند با سه نفر در روز قیامت صحبت نمی کند: کسی که محاسن خود را می زده و کسی که استمنا کند و ...، بدانم که آیا سند این روایت صحیح است؟ و چرا گناهی صغیره در کنار گناهی کبیره ذکر شده است؟
- [سایر] لطفا روایت زیر را توضیح فرمایید: از امام باقر(ع) سوال شد، از معنای آیه (واذ اخذ ربک من بنی آدم) سوره اعراف آیه 172؛ امام فرمودند: ( خداوند از پشت آدم ذریه اش را تا روز قیامت بیرون آورد و ایشان مانند ذره ها بیرون آمدند. خداوند خود را به ایشان شناسانید و نشان داد اگر این نبود احدی پروردگار خود را نمی شناخت.) تفسیر عیاشی جلد دوم. بفرمایید اگر گفته شود کنه خداوند را می توان وجدان نمود و نیز در قیامت و در عالم ذر همه ما چیستی خداوند را و ذات خداوند را به نفس دیده ایم، آیا این سخن صحیح است یا خیر؟ لطفا توضیح فرمایید.
- [سایر] نهایت درجه تکامل انسان چیست؟ آیا اینکه میگویند انسان بدون حد یقف است، در عین خدا سیر میکند و چون خدا حدی ندارد، پس سیر و تکامل او نیز حدی ندارد و دائماً در رشد است، صحیح است یا خیر؟
- [سایر] آیا روایت زیر صحیح است؟ ام عطیه میگوید: دیدم پیامبر(ص) این دعا را زمزمه میکند: (اللهم لا تمتنی)؛ خدایا! مرا نمیران. بسیار تعجب کردم، این چه دعایی است که پیامبر میکند؟! اما نیمه دوم این دعا را که شنیدم، تعجبم بر طرف شد: (أللَّهُمَّ لَا تُمِتْنِی حَتَّی تُرِیَنِی عَلِیًّا) ام عطیه میگوید: ناگهان یادم افتاد که علی(ع) در مسافرت است، لذا پیامبر دعا میکند: خدایا! مرا نمیران تا علی را ببینم. لطفاً در صورت صحیح بودن، منبع آنرا ذکر کنید.
- [آیت الله خامنه ای] شخصی به مدت ده سال بر اثر جهل نماز نخوانده و روزه نگرفته است، فعلاً توبه نموده و به سوی خدا بازگشته و تصمیم بر جبران آنها گرفته است، ولی توانایی قضای همه روزه های فوت شده را ندارد و مالی هم ندارد که با آن کفّاره هایش را بپردازد، آیا صحیح است که فقط به استغفار اکتفا کند؟
- [سایر] این قانون که هرگز موجود معدوم و معدوم موجود نمیشود قانونی است که صد در صد صحیح است، ولی تفسیر این قانون این نیست که هر موجودی وجودش ازلی و ابدی است و هر معدومی عدمش ازلی و ابدی است.(اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم) قانونی که در ابتدا ذکر کردند پذیرفتنی است، اما عدم برابریاش با جمله دوم نامفهوم است. در صورت امکان آنرا توضیح دهید؟
- [سایر] روایاتی که درباره بدون حساب وارد بهشت شدن و همین طور حرام شدن عذاب جهنم هست. آیا صحیح هست؟ چه اعمالی باعث میشود انسان بدون حساب وارد بهشت و جهنم بر او حرام شود؟ چون گاهی روایات و یا داستانهای از سرگذشت گذشتگان میخوانیم که با اینکه مرتکب کارهای بدی بودند، ولی به خاطر یک کار خوب بخشیده شدند و به بهشت رفتند، اساساً چنین چیزی امکان دارد؟ آیا میشود خدا اشتباهات عمدی و یا گمراهیهای جزیی را ببخشد؟ چون در جایی دیدم که امامی فرمودند من تعجب میکنم از کسی که در روز قیامت بخشیده نشود! و یا گفته شده در روز قیامت شیطان هم به رحمت خدا امیدوار میشود! و یا روایاتی هست که امام محاسبه اعمال را برای شیعیان خود خدا انجام میدهد و یا در روز قیامت حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) و پیامبر (ص) شفاعت میکنند و... . لطفا توضیح کامل دهید.
- [آیت الله جوادی آملی] .پس از تسبیحات رکعت سوم و چهارم، مستحب است استغفار کند؛ مثلاً بگوید (استغفراالله ربّی) و یا بگوید (اللهم اغفرلی) و اگر در حال استغفار شک کند که حمد یا تسبیحات را گفته یا نه، به شک خود اعتنا نکند؛ امّا اگر استغفار را به عنوان ذکر مطلق که در هر حال مطلوب است نه به عنوان دستور خاص در دو رکعت آخر نماز گفته است , باید به شک خود اعتنا کند و حمد یا تسبیحات را بگوید ; نیز اگر در حال رفتن به رکوع و پیش از رسیدن به حدّ رکوع شک نمود، باید برگردد و حمد یا تسبیحات را بگوید.
- [آیت الله بهجت] کسی که نذر میکند باید به قصد قربت و نزدیک شدن به خداوند متعال نذر کند، بنابراین اگر برای خدا نذر نکند، صحیح نیست، بنابراین کافی است موقع نذر کردن بنابر اظهر بگوید: (لِلّهِ عَلَیَّ)، یعنی: (برای خداوند، به عهده من باشد که فلان کار را انجام بدهم)، و اگر کسی که عربی نمیداند ترجمه آن را به هر زبانی بگوید کافی است.
- [آیت الله مظاهری] توبه از ربادادن پشیمانی از گذشته و ترک آن کار زشت و استغفار و انابه به درگاه حقّ تعالی است، و در توبه از ربا خوردن علاوه بر این امور، باید آنچه را ربا خورده است پس دهد، بلکه اگر ربا خور بمیرد، آنچه از طریق ربا گرفته است به ورثه منتقل نمیشود، و اگر مفلس بود، توبه او گرچه قبول است، ولی باید تحصیل رضایت از ربادهندگان کند و اگر ممکن نباشد، باید تصمیم داشته باشد که در اوّل زمان ممکن آن را رد کند، و اگر از دنیا برود، امید است خداوند رئوف بستانکاران را در قیامت راضی کند و رباگیرنده مورد عفو و رحمت خدای تعالی واقع شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] یکی از واجبات سجده ذکر است و آن گفتن (سُبْحانَ رَبِّیَ الأَعْلی وَ بِحَمْدِهِ) یا (سُبْحانَ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ) است و ظاهر آن است که گفتن هر ذکری که به مقدار اینها باشد کفایت میکند، لکن بنا بر احتیاط واجب در سجده (سُبحانَ ربِّیَ العَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ) نگوید؛ و باید ذکر سجده به دنبال هم و به عربی صحیح گفته شود و مستحب است (سُبْحانَ رَبِّیَ الأَعلی وَ بِحَمْدِهِ) را سه یا پنج یا هفت مرتبه یا بیشتر بگوید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] پیشانی باید روی چیزی قرار گیرد که سجده بر آن صحیح است و شرح آن به خواست خدا در مسائل آینده ذکر می شود و اگر حایلی در این وسط باشد مانند موی سر یا چرک بودن مهر به حدی که پیشانی به خود مهر نرسد سجده باطل است، ولی تغییر رنگ مهر اشکالی ندارد.
- [آیت الله بهجت] اگر قسمتی از نماز را هم برای غیر خدا بهجا آورد، نماز باطل است، چه آن قسمت، واجب باشد، مثل حمد و سوره و چه مستحب باشد، مانند قنوت، و چه از افعال نماز باشد یا از قبیل دعا و ذکر باشد، مگر اینکه از چیزهایی باشد که شرط صحیح بودن نماز است، ولی قصد قربت در انجام آن لازم نیست، مثل پوشاندن عورت.
- [آیت الله خوئی] میتوان قرارداد بیمه را با تمام اقسام آن از باب عقد هبة معوضه تصحیح کرد به این معنی که بیمهکننده مبلغی را به طور ماهیانه یا سالیانه یا یک جا به بیمهگر هبه میکند و در ضمن عقد هبه به بیمهگر شرط میکند که در صورت پیشآمد و رخداد هر نوع خسارتی که در بیمهنامه ذکر شده، باید بیمهگر آن را جبران کند و بر بیمهگر نیز واجب است به این شرط وفا کند و خسارت بیمهکننده را جبران کند، بنابراین عقد بیمه به تمام اقسام آن یک نوع هبه معوضه است، جایز و صحیح است.
- [آیت الله علوی گرگانی] میتوان قرارداد بیمه را با تمام اقسام آن از باب عقد هبه معوضّه تصحیح کرده به این معنی که بیمه کننده مبلغی را بطور ماهیانه یا سالیانه یا یکجا به بیمهگر هبه میکند و در ضمن عقد هبه به بیمهگر شرط میکند که در صورت پیشآمد ورخداد هر نوع خسارتی که در بیمه نامه ذکر شده، باید بیمهگر آن را جبران کند وبر بیمهگر نیز واجب است به این شرط وفا کند وخسارت بیمه کننده را جبران کند، بنابراین عقد بیمه به تمام اقسام آن یکنوع هبه معوّضه است، جائز و صحیح است.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است نمازگزار پس از نماز در حالی که رو به قبله و با طهارت است, به ذکر، دعا، تلاوت و مانند آن که وارد شده, اشتغال داشته باشد. کار نیک, مانند تفکّر در عظمت خدا و گریه هراس از دوزخ یا شوق به بهشت یا اشتیاق به لقای الهی, از نمونههای خوبِ تعقیب نماز است. از بهترین ذکر تعقیبی، تسبیح حضرت زهرا(س) است و آن به این ترتیب است: سی و چهار بار (اللّه اکبر), سی و سه بار (الحمد للّه) و سی و سه بار (سبحان اللّه), هرچند تقدیم (سبحان اللّه) بر (الحمد للّه) صحیح است؛ لیکن اَولی تقدیم (الحمد للّه) بر (سبحان اللّه) است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . بودن مرد و زن نامحرم در محل خلوتی که کسی در آنجا نیست، و دیگری هم نمیتواند وارد شود حرام است؛ چه به ذکر خدا مشغول باشند یا به صحبت دیگر، خواب باشند یا بیدار، و نمازشان هم در آنجا صحیح نیست، ولی اگر طوری باشد که کسی دیگر بتواند وارد شود، یا بچهای که خوب و بد را میفهمد در آنجا باشد، اشکال ندارد.