چرا باید علم منطق را بیاموزیم؟
باید دانست؛ انسان ذاتاً موجودی متفکّر است. عنصر اندیشه چنان با سرشت آدمی عجین است که کمتر می‌تواند از آن دوری نماید. کنجکاوی در آغاز و انجام هستی، سعادت و راه‌های دست‌یابی به آن، از جمله خردورزی‌هایی است که همیشه با بشر همراه بوده و هست. انسان‌ها در جریان تفکّر همواره بر آن‌اند تا با بهره‌گیری از معلومات و اندوخته‌ی قبلی در ذهن، از مجهولات خویش بکاهند و بر میزان آگاهی‌های خود بیفزایند. در این مسیر گاه از عهده حلّ مجهول بر می‌آیند و گاه در نیمه راه باز می‌مانند و موفّق به حلّ آن نمی‌شوند. بشر در جریان تلاش فکری خود برای کشف واقعیت، راه‌های گوناگونی را بر می‌گزیند که برخی درست و برخی نادرست‌اند. اینجاست که، پرسشی اساسی و دغدغه‌ای جدّی در ذهن آدمی شکل می‌گیرد که آیا می‌توان راه‌های درست تفکّر و اندیشه را از راه‌های نادرست تشخیص داد؟ اگر می‌توان، ابزار و راه آن چیست؟ این پرسش موجب شد تا عده‌ای از اندیشوران و در رأس آنها حکیم ارسطو سخت به تکاپو بیفتند و چارچوب‌ها و قالب‌های خاصی برای صیانت و دوری اندیشه بشر از خطا طراحی کنند. از این‌رو، علم منطق پدید آمد و عهده‌دار این چارچوب‌ها و قالب‌ها شد. به همین جهت، در تعریف علم منطق چنین گفته‌اند: (منطق؛ مجموعه‌ای از قواعد کلی است که کاربرد درست، دقیق و ماهرانه آنها، ذهن را از خطا در اندیشه باز می‌دارد).[1] بنابراین، راز احتیاج انسان به منطق، (یافتن روشی برای جلوگیری از خطای در اندیشه) است. به دیگر سخن؛ ضرورت فراگیری منطق عبارت است از: (فراگیری روش درست فکر کردن). گفتنی است که؛ 1. منطق اصل تفکر را به آدمی نمی‌آموزد، بلکه روش درست آن را بیان می‌کند؛ چه این‌که توانایی تفکّر و اندیشه از همان آغاز خلقت حکیمانه‌ی انسان موجود بوده است. 2. علم منطق؛ یک علم آلی و ابزاری است، لذا باید از مباحث غیر ضروری در این علم خودداری شود. پی نوشت: [1]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، الاسرار الخفیّة فی العلوم العقلیة، ص 7 و 86، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1379ش؛ حسینی جرجانی، علی بن محمد، التعریفات، مصحح: عمیرة، عبدالرحمن، ص 287، عالم الکتب، بیروت، چاپ اول، 1987م؛ الساوی، زین الدین، البصائر النصیریة فی علم المنطق، مصحح: رفیق العجم، ص 25، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، 1993م؛ مظفر، محمدرضا، المنطق، تعلیقه: فیاضی، غلام رضا، ص 8، مؤسسه نشر اسلامی، قم، چاپ سوم، 1424ق. منبع: islamquest.net
عنوان سوال:

چرا باید علم منطق را بیاموزیم؟


پاسخ:

باید دانست؛ انسان ذاتاً موجودی متفکّر است. عنصر اندیشه چنان با سرشت آدمی عجین است که کمتر می‌تواند از آن دوری نماید. کنجکاوی در آغاز و انجام هستی، سعادت و راه‌های دست‌یابی به آن، از جمله خردورزی‌هایی است که همیشه با بشر همراه بوده و هست. انسان‌ها در جریان تفکّر همواره بر آن‌اند تا با بهره‌گیری از معلومات و اندوخته‌ی قبلی در ذهن، از مجهولات خویش بکاهند و بر میزان آگاهی‌های خود بیفزایند. در این مسیر گاه از عهده حلّ مجهول بر می‌آیند و گاه در نیمه راه باز می‌مانند و موفّق به حلّ آن نمی‌شوند. بشر در جریان تلاش فکری خود برای کشف واقعیت، راه‌های گوناگونی را بر می‌گزیند که برخی درست و برخی نادرست‌اند. اینجاست که، پرسشی اساسی و دغدغه‌ای جدّی در ذهن آدمی شکل می‌گیرد که آیا می‌توان راه‌های درست تفکّر و اندیشه را از راه‌های نادرست تشخیص داد؟ اگر می‌توان، ابزار و راه آن چیست؟ این پرسش موجب شد تا عده‌ای از اندیشوران و در رأس آنها حکیم ارسطو سخت به تکاپو بیفتند و چارچوب‌ها و قالب‌های خاصی برای صیانت و دوری اندیشه بشر از خطا طراحی کنند. از این‌رو، علم منطق پدید آمد و عهده‌دار این چارچوب‌ها و قالب‌ها شد.
به همین جهت، در تعریف علم منطق چنین گفته‌اند: (منطق؛ مجموعه‌ای از قواعد کلی است که کاربرد درست، دقیق و ماهرانه آنها، ذهن را از خطا در اندیشه باز می‌دارد).[1]
بنابراین، راز احتیاج انسان به منطق، (یافتن روشی برای جلوگیری از خطای در اندیشه) است. به دیگر سخن؛ ضرورت فراگیری منطق عبارت است از: (فراگیری روش درست فکر کردن).

گفتنی است که؛
1. منطق اصل تفکر را به آدمی نمی‌آموزد، بلکه روش درست آن را بیان می‌کند؛ چه این‌که توانایی تفکّر و اندیشه از همان آغاز خلقت حکیمانه‌ی انسان موجود بوده است.
2. علم منطق؛ یک علم آلی و ابزاری است، لذا باید از مباحث غیر ضروری در این علم خودداری شود.

پی نوشت:
[1]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، الاسرار الخفیّة فی العلوم العقلیة، ص 7 و 86، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1379ش؛ حسینی جرجانی، علی بن محمد، التعریفات، مصحح: عمیرة، عبدالرحمن، ص 287، عالم الکتب، بیروت، چاپ اول، 1987م؛ الساوی، زین الدین، البصائر النصیریة فی علم المنطق، مصحح: رفیق العجم، ص 25، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، 1993م؛ مظفر، محمدرضا، المنطق، تعلیقه: فیاضی، غلام رضا، ص 8، مؤسسه نشر اسلامی، قم، چاپ سوم، 1424ق.
منبع: islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین