عقیده به بداء از لحاظ شهرت بیشتر به شیعه اختصاص داشته، حال آن که محتوای این عقیده و معنایی که از آن اراده شده است مورد اتفاق همۀ مسلمانان است. از طرفی برداشتی غلط از این عقیده که متأثر از معنای لغوی آن بوده، باعث شده است که برخی از علمای عامه با آن مخالفت نمایند، در حالی که این معنا از بداء هیچگاه در مذهب شیعه مراد نبوده است. توضیح این که؛ بداء در لغت به معنای ظهور بعد از خفا است. اگر انسان چیزی را نداند و سپس بر او آشکار شود و رأی و نظرش دگرگون شود، میگویند که بر او بداء حاصل شده است. از نظر شیعه استعمال این معنا بر خداوند متعال جایز نیست؛ زیرا مستلزم تغییر در اراده و علم او خواهد بود و وجود تغییر از هر نوع و شکل آن در ذات خداوند محال است. و در احادیث ائمه معصومین (ع) چنین معنایی از بداء در مورد خداوند به شدت انکار شده است. امام صادق (ع) فرموده است: (ان الله لم یبد له من جهل)؛ بر خداوند چیزی پس از جهل حاصل نمی شود. اما مراد شیعه از بداء در مورد خداوند غیر از این معنا بوده و عبارت از این عقیده است که تقدیر الاهی در مورد انسان بر اثر اعمال پسندیده و ناپسند او تغییر می کند و این به مفهوم آشکار شدن چیزی است که بر بندگان مخفی بوده و ظهورش برای آنان تازگی دارد، نه این که خداوند به علمی دست یابد که قبلاً از او مخفی بوده است. علمای شیعه و اهل تسنن در آثار خود به اتفاق بر همین معنا تأکید داشته و روایات مربوط به آن را نقل کرده اند. گفتنی است که عبارات احادیث نقل شده در کتب فریقین و توضیحاتی که در شرح این احادیث از طرف علما داده شده است، کاملا با هم مطابق بوده و هیچ اختلافی در تعابیر وجود ندارد. منبع: http://farsi.islamquest.net
عقیده به بداء از لحاظ شهرت بیشتر به شیعه اختصاص داشته، حال آن که محتوای این عقیده و معنایی که از آن اراده شده است مورد اتفاق همۀ مسلمانان است. از طرفی برداشتی غلط از این عقیده که متأثر از معنای لغوی آن بوده، باعث شده است که برخی از علمای عامه با آن مخالفت نمایند، در حالی که این معنا از بداء هیچگاه در مذهب شیعه مراد نبوده است.
توضیح این که؛ بداء در لغت به معنای ظهور بعد از خفا است. اگر انسان چیزی را نداند و سپس بر او آشکار شود و رأی و نظرش دگرگون شود، میگویند که بر او بداء حاصل شده است. از نظر شیعه استعمال این معنا بر خداوند متعال جایز نیست؛ زیرا مستلزم تغییر در اراده و علم او خواهد بود و وجود تغییر از هر نوع و شکل آن در ذات خداوند محال است. و در احادیث ائمه معصومین (ع) چنین معنایی از بداء در مورد خداوند به شدت انکار شده است. امام صادق (ع) فرموده است: (ان الله لم یبد له من جهل)؛ بر خداوند چیزی پس از جهل حاصل نمی شود.
اما مراد شیعه از بداء در مورد خداوند غیر از این معنا بوده و عبارت از این عقیده است که تقدیر الاهی در مورد انسان بر اثر اعمال پسندیده و ناپسند او تغییر می کند و این به مفهوم آشکار شدن چیزی است که بر بندگان مخفی بوده و ظهورش برای آنان تازگی دارد، نه این که خداوند به علمی دست یابد که قبلاً از او مخفی بوده است.
علمای شیعه و اهل تسنن در آثار خود به اتفاق بر همین معنا تأکید داشته و روایات مربوط به آن را نقل کرده اند. گفتنی است که عبارات احادیث نقل شده در کتب فریقین و توضیحاتی که در شرح این احادیث از طرف علما داده شده است، کاملا با هم مطابق بوده و هیچ اختلافی در تعابیر وجود ندارد.
منبع: http://farsi.islamquest.net
- [سایر] آیا شیعه و اهل سنت درباره بداء اختلاف دارند؟ در هر دو صورت دلیل بیاورید.
- [سایر] اختلاف اصلی شیعه و سنی چیست؟
- [سایر] چرا بین شیعه و اهل سنت اختلاف وجود دارد؟
- [سایر] چرا بین شیعه و سنی در مورد ولادت حضرت مهدی علیه السلام اختلاف وجود دارد؟
- [سایر] اختلاف بین شیعه و سنی چه زمانی به وجود آمد و چرا به توافق نمی رسند؟
- [سایر] اختلاف شیعه و سنی درباره امامت چیست و از کجا نشأت میگیرد؟
- [سایر] در رابطه شیعه و سنی از نظر اسلامی وحدت صحیح است یا اختلاف؟چرا؟
- [سایر] اختلاف نظر علمای شیعه و سنی در خصوص طبقه دوم و سوم ارث چیست؟
- [سایر] اختلاف شیعه و سنی درباره امامت چیست و از کجا نشأت می گیرد؟
- [سایر] اختلاف بین شیعه و اهل سنت در مورد ولادت حضرت مهدی (عج) به چه علت است؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله بهجت] بنابر اظهر جایز است زکات فطره را به فقیر مستضعف، یعنی کسی که نه اهل ولایت است و نه دشمن شیعه، بدهند.