من علاقه به تشیع دارم ولی می خواهم بفهم که مالکی یا حنفی بودن چه اشکالی دارد؟
علاقه شما به تشیع قابل احترام است اما روشن است که انتخاب دین و مذهب یک امر عاطفی و دل بخواهی نیست بلکه یک وظیفه و واجب عقلی است! باید دید که علت علاقه شما به تشیع چیست؟ آیا صرف علاقه و محبت است یا دارای پشتوانه محکم استدلالی است؟ در صورتی که علاقه شما از روی برهان و استدلال باشد حتما به خاطر نقاط قوتی است که تنها در مکتب تشیع آنها را یافته ایدکه در این صورت خود به خود ضعف ها و کاستی های دیگر مذاهب و فرقه ها روشن خواهد شد. تفاوت اصلی شیعه و برتری آن بر سایر مذاهب اسلامی در نوع نگاه و اعتقاد شیعه به مسأله امامت و ولایت اهل بیت پیامبر اکرم (ص) است. در اینجا به پاره ای از اعتقادات شیعه در مسأله امامت اشاره می کنیم: 1-شیعه دوازده امام (ع) را که در احادیث پیامبر اکرم(ص) به اسامی آنان تصریح شده است[1] از هر گونه خطا، نسیان و گناه معصوم می داند. 2-شیعه برای امام معصوم (ع) تمام شوؤن پیامبراکرم (ص) به جز مسأله وحی را قائل است. 3-شیعه امام معصوم (ع) را مرجع دینی (مبین و حافظ دین و مفسر آیات قرآن)می داند. 4-شیعه ، امام معصوم (ع) را دارای ولایت تکوینی و قدرت تصرف در پدیده های عالم می داند. 5-شیعه امام معصوم (ع) را مرجع سیاسی و برترین رهبر در مسائل اجتماعی ودارای شأن قضاوت می داند و اطاعت کامل از او را بر خود واجب می شمارد. 6-شیعه امام معصوم (ع) را در مسائل علمی صرف، عالم ترین افراد می داند. اما متأسفانه سایر مذاهب اسلامی و از جمله مالکی یا حنفی چنین اعتقادی ندارند و نسبت به اهل بیت و امامان معصوم ما تنها به محبت و اعتقاد به وثاقت آنان اکتفا کرده اند. 7- از ویژگی های تشیع اطاعت و پیروی کامل از امام علی(ع) و اهل بیت (ع) است که از نظر اسلام بسیار اهمیت دارد و در روایات متعددی که اهل تسنن نیز نقل کرده اند، معیار و شرط خداوند در پذیرش اعمال مردم، پذیرش ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) عنوان شده است![2] حضرت رسول اکرم (ص) فرموده اند: (نگاه کردن به چهره امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب عبادت، و یاد او عبادت است. و ایمان کسی جز با دوستی با او و بیزاری جستن از دشمنان او پذیرفته نمی شود)[3]. آنچه از این روایت برداشت می شود آن است که: (اصلاً، شرط پذیرش ایمان (چه رسد به اعمال عبادی!) داشتن ولایت و برائت است. و نیز علمای اهل سنت نقل کرده اند که: (پیامبر اکرم (ص) فرمودند: یا علی! اگر کسی به اندازه عمر (حضرت) نوح خدا را عبادت کند، و به اندازه کوه احد طلا داشته باشد و در راه خدا انفاق نماید و به اندازه ای عمرش طولانی باشد که بتواند هزار بار پیاده به حج برود، آنگاه در (مکه) بین صفا و مروه مظلومانه کشته شود، ولی، ولایت تو را – ای علی! – نداشته باشد، بوی بهشت به مقام او نخواهد رسید و هرگز وارد بهشت نخواهد شد).[4] اما اینکه منظور از ولایت علی (ع) چیست، باید از موارد استعمال آن در آیات قرآن مجید و در شأن حضرت علی (ع)،روشن شود ، قرآن می فرماید :( سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند همانها که نماز را برپا می‌دارند، و در حال رکوع، زکات می‌دهند. )[5] شک نیست که کلمه" ولی" در آیه به معنی دوست و یا ناصر و یاور نیست زیرا ولایت به معنی دوستی و یاری کردن مخصوص کسانی نیست که نماز می‌خوانند، و در حال رکوع زکات می‌دهند، بلکه یک حکم عمومی است که همه ی مسلمانان را در بر می‌گیرد، همه مسلمین باید یکدیگر را دوست بدارند و یاری کنند حتی آنهایی که زکات بر آنها واجب نیست، و اصولا چیزی ندارند که زکات بدهند، تا چه رسد به اینکه بخواهند در حال رکوع زکاتی بپردازند، آنها هم باید دوست و یار و یاور یکدیگر باشند. از اینجا روشن می‌شود که منظور از" ولی" در آیه فوق ولایت به معنی سرپرستی و تصرف و رهبری مادی و معنوی است، بخصوص اینکه این ولایت در ردیف ولایت پیامبر (ص) و ولایت خدا قرار گرفته و هر سه با یک جمله ادا شده است.‌ در بسیاری از کتب اسلامی و منابع اهل تسنن، روایات متعددی دائر بر اینکه آیه ی فوق در شان علی (ع) نازل شده نقل گردیده که در بعضی از آنها اشاره به مساله ی بخشیدن انگشتر در حال رکوع نیز شده و در بعضی نشده، و تنها به نزول آیه در باره علی (ع) قناعت گردیده است.[6] اگر کسی با نگاه شیعه به مسأله امامت و رهبری بنگرد و اعتقادش به امامت و رهبری ،اعتقاد شیعه باشد مسیر زندگی او دگرگون خواهد شد و مسائل و سؤالات و مشکلات دینی را از هر کسی نمی گیرد و زمام اختیار خود را در مسائل سیاسی به دست هر کسی نمی دهد و همیشه مطیع و پیرو امام معصوم (ع) خواهد بود. اگر چه پیروان همه مذاهب اسلامی از جمله حنفی و مالکی نسبت به حضرت علی (ع) و فرزندان آن حضرت (امامان معصوم) ارادت، محبت و مودت دارند اما ولایت به معنی کامل و دقیقی که مورد نظر قرآن و پیامبر(ص) است تنها در مذهب تشیع جعفری اثنی عشری موجود است و هر مسلمانی وظیفه دارد نزدیک ترین مکتب به قرآن و سنت پیامبر (ص) را انتخاب کند. پی نوشتها: [1] بحارالأنوار ج : 36 ص : 362. [2] مناقب خوارزمی، 19 و 252. [3] مناقب خوارزمی، 19 و 212؛ کفایة الطالب، گنجی شافعی، 214. (... النظر الی وجه امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب عبادة و ذکره عبادة ولایقبل الله ایمان عبد الا بولایته والبرائة من اعدائه). [4] "… ثم لم یوالیک یا علی لم یشم رائحة الجنة ولم یدخلها"مناقب، خطیب خوارزمی، مقتل الحسین (ع)، خوارزمی، 1/37. [5] مائده، 55، "إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ". [6] تفسیر نمونه، ج‌4، ص: 424و425. منبع: http://farsi.islamquest.net
عنوان سوال:

من علاقه به تشیع دارم ولی می خواهم بفهم که مالکی یا حنفی بودن چه اشکالی دارد؟


پاسخ:

علاقه شما به تشیع قابل احترام است اما روشن است که انتخاب دین و مذهب یک امر عاطفی و دل بخواهی نیست بلکه یک وظیفه و واجب عقلی است! باید دید که علت علاقه شما به تشیع چیست؟ آیا صرف علاقه و محبت است یا دارای پشتوانه محکم استدلالی است؟ در صورتی که علاقه شما از روی برهان و استدلال باشد حتما به خاطر نقاط قوتی است که تنها در مکتب تشیع آنها را یافته ایدکه در این صورت خود به خود ضعف ها و کاستی های دیگر مذاهب و فرقه ها روشن خواهد شد.
تفاوت اصلی شیعه و برتری آن بر سایر مذاهب اسلامی در نوع نگاه و اعتقاد شیعه به مسأله امامت و ولایت اهل بیت پیامبر اکرم (ص) است. در اینجا به پاره ای از اعتقادات شیعه در مسأله امامت اشاره می کنیم:
1-شیعه دوازده امام (ع) را که در احادیث پیامبر اکرم(ص) به اسامی آنان تصریح شده است[1] از هر گونه خطا، نسیان و گناه معصوم می داند.
2-شیعه برای امام معصوم (ع) تمام شوؤن پیامبراکرم (ص) به جز مسأله وحی را قائل است.
3-شیعه امام معصوم (ع) را مرجع دینی (مبین و حافظ دین و مفسر آیات قرآن)می داند.
4-شیعه ، امام معصوم (ع) را دارای ولایت تکوینی و قدرت تصرف در پدیده های عالم می داند.
5-شیعه امام معصوم (ع) را مرجع سیاسی و برترین رهبر در مسائل اجتماعی ودارای شأن قضاوت می داند و اطاعت کامل از او را بر خود واجب می شمارد.
6-شیعه امام معصوم (ع) را در مسائل علمی صرف، عالم ترین افراد می داند.
اما متأسفانه سایر مذاهب اسلامی و از جمله مالکی یا حنفی چنین اعتقادی ندارند و نسبت به اهل بیت و امامان معصوم ما تنها به محبت و اعتقاد به وثاقت آنان اکتفا کرده اند.
7- از ویژگی های تشیع اطاعت و پیروی کامل از امام علی(ع) و اهل بیت (ع) است که از نظر اسلام بسیار اهمیت دارد و در روایات متعددی که اهل تسنن نیز نقل کرده اند، معیار و شرط خداوند در پذیرش اعمال مردم، پذیرش ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) عنوان شده است![2]
حضرت رسول اکرم (ص) فرموده اند: (نگاه کردن به چهره امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب عبادت، و یاد او عبادت است. و ایمان کسی جز با دوستی با او و بیزاری جستن از دشمنان او پذیرفته نمی شود)[3].
آنچه از این روایت برداشت می شود آن است که: (اصلاً، شرط پذیرش ایمان (چه رسد به اعمال عبادی!) داشتن ولایت و برائت است.
و نیز علمای اهل سنت نقل کرده اند که:
(پیامبر اکرم (ص) فرمودند: یا علی! اگر کسی به اندازه عمر (حضرت) نوح خدا را عبادت کند، و به اندازه کوه احد طلا داشته باشد و در راه خدا انفاق نماید و به اندازه ای عمرش طولانی باشد که بتواند هزار بار پیاده به حج برود، آنگاه در (مکه) بین صفا و مروه مظلومانه کشته شود، ولی، ولایت تو را – ای علی! – نداشته باشد، بوی بهشت به مقام او نخواهد رسید و هرگز وارد بهشت نخواهد شد).[4]
اما اینکه منظور از ولایت علی (ع) چیست، باید از موارد استعمال آن در آیات قرآن مجید و در شأن حضرت علی (ع)،روشن شود ، قرآن می فرماید :( سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند همانها که نماز را برپا می‌دارند، و در حال رکوع، زکات می‌دهند. )[5]
شک نیست که کلمه" ولی" در آیه به معنی دوست و یا ناصر و یاور نیست زیرا ولایت به معنی دوستی و یاری کردن مخصوص کسانی نیست که نماز می‌خوانند، و در حال رکوع زکات می‌دهند، بلکه یک حکم عمومی است که همه ی مسلمانان را در بر می‌گیرد، همه مسلمین باید یکدیگر را دوست بدارند و یاری کنند حتی آنهایی که زکات بر آنها واجب نیست، و اصولا چیزی ندارند که زکات بدهند، تا چه رسد به اینکه بخواهند در حال رکوع زکاتی بپردازند، آنها هم باید دوست و یار و یاور یکدیگر باشند.
از اینجا روشن می‌شود که منظور از" ولی" در آیه فوق ولایت به معنی سرپرستی و تصرف و رهبری مادی و معنوی است، بخصوص اینکه این ولایت در ردیف ولایت پیامبر (ص) و ولایت خدا قرار گرفته و هر سه با یک جمله ادا شده است.‌
در بسیاری از کتب اسلامی و منابع اهل تسنن، روایات متعددی دائر بر اینکه آیه ی فوق در شان علی (ع) نازل شده نقل گردیده که در بعضی از آنها اشاره به مساله ی بخشیدن انگشتر در حال رکوع نیز شده و در بعضی نشده، و تنها به نزول آیه در باره علی (ع) قناعت گردیده است.[6]
اگر کسی با نگاه شیعه به مسأله امامت و رهبری بنگرد و اعتقادش به امامت و رهبری ،اعتقاد شیعه باشد مسیر زندگی او دگرگون خواهد شد و مسائل و سؤالات و مشکلات دینی را از هر کسی نمی گیرد و زمام اختیار خود را در مسائل سیاسی به دست هر کسی نمی دهد و همیشه مطیع و پیرو امام معصوم (ع) خواهد بود.
اگر چه پیروان همه مذاهب اسلامی از جمله حنفی و مالکی نسبت به حضرت علی (ع) و فرزندان آن حضرت (امامان معصوم) ارادت، محبت و مودت دارند اما ولایت به معنی کامل و دقیقی که مورد نظر قرآن و پیامبر(ص) است تنها در مذهب تشیع جعفری اثنی عشری موجود است و هر مسلمانی وظیفه دارد نزدیک ترین مکتب به قرآن و سنت پیامبر (ص) را انتخاب کند.
پی نوشتها:
[1] بحارالأنوار ج : 36 ص : 362.
[2] مناقب خوارزمی، 19 و 252.
[3] مناقب خوارزمی، 19 و 212؛ کفایة الطالب، گنجی شافعی، 214. (... النظر الی وجه امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب عبادة و ذکره عبادة ولایقبل الله ایمان عبد الا بولایته والبرائة من اعدائه).
[4] "… ثم لم یوالیک یا علی لم یشم رائحة الجنة ولم یدخلها"مناقب، خطیب خوارزمی، مقتل الحسین (ع)، خوارزمی، 1/37.
[5] مائده، 55، "إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ".
[6] تفسیر نمونه، ج‌4، ص: 424و425.

منبع: http://farsi.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین