در ابتدا لازم است که روایات مرتبط با ارزشمندی قم و اهل آن را بیان گردد و آنگاه با بررسی آنها پاسخ مناسبی نسبت به جهنم نرفتن مردم قم و حکم گناه کردن در سرزمین قم به عنوان مکان مقدس، ارائه شود: 1. روایات ارزشمندی قم از ابوالحسن الاول امام کاظم (ع) وارد شده است: قم آشیانۀ آل محمّد است و جایگاه شیعیان آنهاست ولی البته گروهی از جوانهاشان به گناه پدران خود و برای خوار شمردن و مسخره کردن بزرگانشان و مشایخشان، هلاک شوند و با این وضع خدا شرّ دشمنان و هر بدی را از آنها بگرداند.[1]. امام صادق (ع) می فرماید: چون بلاء و رنجی بشما رسد بر شما است که بقم روید که جایگاه بنی فاطمه و آسایشگاه مؤمنانست و زمانی آید که اولیاء و دوستان ما از ما نفرت گیرند و دور شوند و این صلاح آنها است که بدوستی ما شناخته نشوند، و خون و مالشان بجا ماند، کسی به قم و مردمش سوء قصد نکند جز اینکه خدا او را خوار کند و از رحمت خود دور کند.[2] بسندی از یحیی وارد شده است که روزی نزد ابی الحسن علیه السّلام بودیم و ذکر قم و مردمش و میل آنها بمهدی (ع) بمیان آمد و بر آنها رحمت فرستاد و فرمود:خدا از آنها راضی باشد، ...آنان بهترین شیعۀ ما هستند از میان همه بلاد، خدا دوستی ما را در سرشت آنان خمیر کرده است.[3] 2. بررسی و جمع بندی با توجه به این روایات که پیرامون ارزشمندی و مقام والای قم و اهل آن ذکر شد و دلایلی که در ادامه می آید می توان گفت: 1-2. جهنم نرفتن مردم قم در این روایات نیامده است. 2-2. قداست و ارزشمندی قم که از روایات مستفاد است به معنای صالح بودن همۀ مردم قم و بهشتی بودن همه آنها و یا جهنم نرفتن هیچ یک از آنها نیست. زیرا روایات طوری مطرح شده که با بعضی از اهل قم سازگاری دارد نه با همۀ آنان (به اصطلاح از قضایای محصوره نیستند، بلکه مهمله اند). بلکه در ادامه روایت اول گذشت که عده ای از جوانان معصیت کار قم هلاک خواهند شد. 3-2. وانگهی عدالت و حکمت خداوند اقتضا می کند که ظالم و عاصی قمی در مجازات و کیفر (جهنم رفتن) فرقی با سایرین نداشته باشند، هرچند که مکان مقدس باشد، و حق مظلوم از او ستانده شود. خداوند که (اشد المعاقبین فی موضع النکال و النقمه" است آنجا که حکمتش اقتضا کند سخت ترین عقاب کننده است حتی می شود ادعا کرد اگر کسی در شهرهایی که مکان مقدسی است و زمینۀ گناه کمتر در آنها وجود دارد مرتکب گناه و معصیت شود استحقاق مجازات و کیفر بیشتری نسبت به دیگران دارد. زیرا گناه در زمان ها و مکان های مقدس علاوه بر اصل نافرمانی، حرمت شکنی نیز محسوب می شود و عذابش بیش از گناه در زمان و مکان عادی است. 4-2. از روایت -قصم الجبابرة- استفاده می شود که خداوند به جبارانی که به قم یورش ببرند چندان مهلتی نمی دهد و آنها را سخت درهم می شکند[4] در صورتی که روی مصالحی در این جهان فانی به بعضی از جباران و ستمگران مهلت داده می شود تا بر مجازاتشان افروده شود . در هم شکستن جباران اشاره به درهم شکستن گنهکاران نیز دارد. می دانیم که گناه همیشه و همه جا از هر خطری خطرناک تر است ولی از روایات مستفاد است که هر گناهی در سرزمین مقدس قم و یا هر مکان مقدس دیگر از گناه در مکان های معمولی خطرناک تر است. 5-2. قانون تجسم اعمال: از بعضی آیات به دست می‌آید که این جهان کشتزار جهان دیگر است و عمل انسان بسان دانه‌ای است که کشاورز در دل خاک می‌افشاند، سپس همان دانه رشد و نمو کرده همان دانه را با مقادیر زیادتری برداشت می‌کند، اعمال انسان نیز با تبدلات و تغییرات بیشتری که لازمۀ سرای رستاخیز است به خود انسان باز می‌گردد چنان که خداوند می‌فرماید: " مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ"[5]، "هر کس کشت آخرت را بخواهد کشته او را افزایش می‌دهیم". از بعضی از آیات دیگر به دست می‌آید که کارهای نیک این جهان در جهان دیگر به صورت نور و روشنایی در می‌آیند، منافقان از مؤمنان مطالبه این نور را می‌کنند، و می‌گویند:" انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ"، (صبر کنید تا ما از نور شما بهره گیریم). و به آنها گفته می‌شود:" ارْجِعُوا وَراءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً"، (بازگردید، این نور را از دنیا طلب کنید.)[6] این آیات و ده‌ها آیات دیگر می‌رساند که ما، در روز رستاخیز عین عمل را به صورت کامل‌تر می‌یابیم و این همان تجسم اعمال است که دانشمندان اسلامی به آن قائل‌اند. روایات بسیاری نیز از پیشوایان بزرگ اسلام بر این مطلب گواهی می‌دهند که ما در اینجا به یک نمونه اکتفاء می‌کنیم: پیامبر اسلام ص به یکی از کسانی که تقاضای موعظه کرده بود، فرمود:"ای قیس! ناگزیر، همنشینی داری که پس از مرگ، همراه تو دفن می‌شود، در حالی که او زنده است و با او دفن می‌شوی در حالی که تو مرده‌ای، اگر او نیک و گرامی باشد، تو را گرامی می‌دارد و هر گاه او پست باشد تو را تسلیم حوادث می‌کند، سپس او با کسی جز تو محشور نمی‌شود و تو هم با کسی جز او به صحنه رستاخیز نمی‌آیی، از تو در باره غیر آن سؤالی نمی‌شود، بنا بر این، سعی کن آن را به صورت شایسته انجام دهی، زیرا اگر آن، شایسته باشد، با او انس می‌گیری و گر نه از هیچ کس جز او وحشت نداری و آن" عمل" تو است".[7] در این قانون فرقی بین افراد در مکانها و زمانهای مختلف وجود ندارد. 6-2. قانون عمل و عکس العمل: از نظر عقل و متون اسلام هر پاداشی و یا مجازاتی بدون علت نیست. علت تام و تمام نتیجۀ اعمال مرحلۀ بسته شدن پروندۀ اعمال انسان است. مثلاً بعد از مرحلۀ مرگ، برای انسان توبه و یا انجام حسناتی که موجب تبدیل وضعیت پرونده اش شود میسور نیست. و اینطور نیست که پاداش ها و مجازات ها بدون حکمت و حساب و کتاب باشد. و اینطور نیست که هر کس هر گناهی خواست بکند و به صرف اینکه اهل مکان مقدسی می باشد بتواند امتیازات و پاداشهایی کسب کند . قرآن می فرماید: هر کس امید (سعادت ) لقای پروردگار را دارد ، پس باید عمل صالح انجام دهد.[8] و نیز می فرماید: هر کس به اندازه ذره ای عمل خیر انجام دهد آن را می بیند و هر کس به اندازه ذره ای بدی کند آن را می بیند.[9] و نیز در پاسخ یهودیان که گفتند چند روز عذاب نمی شویم فرمود: "اتخذتم عندالله عهدا..." آیا از خدا عهد و پیمان گرفتید که عذاب نکند. و بعد فرمود: هر کس گناه کند و خطاها بر او احاطه کند همیشه در آتش خواهد بود.[10] البته در حد آماده سازی و زمینه سازی، مکان ها و زمان های مقدس، انسان های صاحب نفس و صالح در سرنوشت انسان موثر و مفید اند ولی هیچیک علت تام و تمام نیستند و مهمترین عامل موثر عمل خود شخص و طرز تفکر و جهان بینی و انتخاب شیوۀزندگی و اراده اوست. به عبارت دیگر؛ تاثیر زمان و مکان های ارزشمند همانند شفاعت در نجات انسان است که مشروط به شروطی است لذا وقتی می گوییم انسان ها مورد شفاعت الهی قرار می گیرند یعنی بر اساس موازین مشخص و تعیین شده ای که مربوط به استعدادها و ظرفیتهایی است که در افراد وجود دارد، این لطف شامل حال انسان ها می شود. و همینطور است وقتی گفته می شود شب جمعه شب آمرزش گناهان است که مقصود این نیست که همۀ انسان ها بخشیده می شوند. این مسئله را می توان اینگونه روشن تر نمود که وقتی می گوییم شب جمعه شب آمرزش گناهان است مقصود این نیست که همۀ انسان ها بخشیده می شوند. از امام صادق علیه السلام آمده است که، شب جمعه حرمتی عظیم دارد پس حرمت آن را ضایع مگردان و در عبادت آن تقصیر مکن.[11] جمع بندی و استنتاج درست است که اهل قم مورد عنایت ویژۀ خدای سبحان و ائمه (ع) هستند ولی به دلایل عقلی و شرعی، گناه کردن در جایی مثل قم نه تنها گناه محسوب می شود و موجب جهنمی شدن گناهکار می شود بلکه مجازات شدید تری را به دنبال خواهد داشت، زیرا: 1. در یک سرزمین مقدس علاوه بر خود گناه، حرمت شکنی نیز صورت می گیرد. 2. بطور کلی تجسم اعمال و عمل و عکس العمل (جز در مواردی مثل شفاعت و توبه و...)یک قانون و فرمول تغییر ناپذیر است . و در تایید این قانون آیات فراوانی آمده است. بنابر این مکان مقدسی مثل قم ، نجف ، مکه و... که فضای مناسبی برای کسب سعادت است و هر گونه گناه در آن نه تنها تخلف به شمار می آید بلکه مرتکب آن مستحق مجازات شدید تری نیز خواهد شد حسن ختام آنکه در فضای سبز و دل انگیز و عطر آگین نباید مغرور شد و همچنان که غذای مسموم همه جا مضر است، گناه نیز همه جا خطرناک است. پی نوشتها: [1] "قم عش آل محمد و مأوی شیعتهم و لکن سیهلک جماعة من شبابهم بمعصیة آبائهم والاستخفاف والسخریة بکبرائهم و مع ذلک یدفع الله عنهم شرالاً عادی و کل سوء" آسمان و جهان، -ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج‌4، ص 187. [2] آسمان و جهان، -ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج‌4، ص 187. [3] آسمان و جهان، -ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج‌4، ص 188. [4] بحار الانوار، ج 60 ، ص 211. [5] شوری 20. [6] حدید 13. [7] "و انه لابد لک یا قیس من قرین یدفن معک و هو حی و تدفن معه و انت میت فان کان کریما اکرمک و ان کان لئیما اسلمک ثم لا یحشر الا معک و لا تحشر الا معه و لا تسئل الا عنه فلا تجعله الا صالحا فانه ان صلح انست به، و ان فسد لا تستوحش الا منه و هو فعلک‌"؛ بحار الانوار، ج 3، ص 257؛ همان، ج 7 ص 228؛ معانی الاخبار، ص 233 با کمی تفاوت؛ تفسیر نمونه، ج‌2، صص 507 و 508. [8] فمن کان یرجو لقا ربه فلیعمل عملا صالحا ؛ کهف، 110. [9] آیه های آخر سورۀ زلزال. [10] بقره، 80-81. [11] مفاتیح الجنان ص 28. منبع: http://farsi.islamquest.net
در ابتدا لازم است که روایات مرتبط با ارزشمندی قم و اهل آن را بیان گردد و آنگاه با بررسی آنها پاسخ مناسبی نسبت به جهنم نرفتن مردم قم و حکم گناه کردن در سرزمین قم به عنوان مکان مقدس، ارائه شود:
1. روایات ارزشمندی قم
از ابوالحسن الاول امام کاظم (ع) وارد شده است: قم آشیانۀ آل محمّد است و جایگاه شیعیان آنهاست ولی البته گروهی از جوانهاشان به گناه پدران خود و برای خوار شمردن و مسخره کردن بزرگانشان و مشایخشان، هلاک شوند و با این وضع خدا شرّ دشمنان و هر بدی را از آنها بگرداند.[1].
امام صادق (ع) می فرماید: چون بلاء و رنجی بشما رسد بر شما است که بقم روید که جایگاه بنی فاطمه و آسایشگاه مؤمنانست و زمانی آید که اولیاء و دوستان ما از ما نفرت گیرند و دور شوند و این صلاح آنها است که بدوستی ما شناخته نشوند، و خون و مالشان بجا ماند، کسی به قم و مردمش سوء قصد نکند جز اینکه خدا او را خوار کند و از رحمت خود دور کند.[2]
بسندی از یحیی وارد شده است که روزی نزد ابی الحسن علیه السّلام بودیم و ذکر قم و مردمش و میل آنها بمهدی (ع) بمیان آمد و بر آنها رحمت فرستاد و فرمود:خدا از آنها راضی باشد، ...آنان بهترین شیعۀ ما هستند از میان همه بلاد، خدا دوستی ما را در سرشت آنان خمیر کرده است.[3]
2. بررسی و جمع بندی
با توجه به این روایات که پیرامون ارزشمندی و مقام والای قم و اهل آن ذکر شد و دلایلی که در ادامه می آید می توان گفت:
1-2. جهنم نرفتن مردم قم در این روایات نیامده است.
2-2. قداست و ارزشمندی قم که از روایات مستفاد است به معنای صالح بودن همۀ مردم قم و بهشتی بودن همه آنها و یا جهنم نرفتن هیچ یک از آنها نیست. زیرا روایات طوری مطرح شده که با بعضی از اهل قم سازگاری دارد نه با همۀ آنان (به اصطلاح از قضایای محصوره نیستند، بلکه مهمله اند). بلکه در ادامه روایت اول گذشت که عده ای از جوانان معصیت کار قم هلاک خواهند شد.
3-2. وانگهی عدالت و حکمت خداوند اقتضا می کند که ظالم و عاصی قمی در مجازات و کیفر (جهنم رفتن) فرقی با سایرین نداشته باشند، هرچند که مکان مقدس باشد، و حق مظلوم از او ستانده شود. خداوند که (اشد المعاقبین فی موضع النکال و النقمه" است آنجا که حکمتش اقتضا کند سخت ترین عقاب کننده است حتی می شود ادعا کرد اگر کسی در شهرهایی که مکان مقدسی است و زمینۀ گناه کمتر در آنها وجود دارد مرتکب گناه و معصیت شود استحقاق مجازات و کیفر بیشتری نسبت به دیگران دارد. زیرا گناه در زمان ها و مکان های مقدس علاوه بر اصل نافرمانی، حرمت شکنی نیز محسوب می شود و عذابش بیش از گناه در زمان و مکان عادی است.
4-2. از روایت -قصم الجبابرة- استفاده می شود که خداوند به جبارانی که به قم یورش ببرند چندان مهلتی نمی دهد و آنها را سخت درهم می شکند[4] در صورتی که روی مصالحی در این جهان فانی به بعضی از جباران و ستمگران مهلت داده می شود تا بر مجازاتشان افروده شود . در هم شکستن جباران اشاره به درهم شکستن گنهکاران نیز دارد.
می دانیم که گناه همیشه و همه جا از هر خطری خطرناک تر است ولی از روایات مستفاد است که هر گناهی در سرزمین مقدس قم و یا هر مکان مقدس دیگر از گناه در مکان های معمولی خطرناک تر است.
5-2. قانون تجسم اعمال: از بعضی آیات به دست میآید که این جهان کشتزار جهان دیگر است و عمل انسان بسان دانهای است که کشاورز در دل خاک میافشاند، سپس همان دانه رشد و نمو کرده همان دانه را با مقادیر زیادتری برداشت میکند، اعمال انسان نیز با تبدلات و تغییرات بیشتری که لازمۀ سرای رستاخیز است به خود انسان باز میگردد چنان که خداوند میفرماید:
" مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ"[5]، "هر کس کشت آخرت را بخواهد کشته او را افزایش میدهیم".
از بعضی از آیات دیگر به دست میآید که کارهای نیک این جهان در جهان دیگر به صورت نور و روشنایی در میآیند، منافقان از مؤمنان مطالبه این نور را میکنند، و میگویند:" انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ"، (صبر کنید تا ما از نور شما بهره گیریم). و به آنها گفته میشود:" ارْجِعُوا وَراءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً"، (بازگردید، این نور را از دنیا طلب کنید.)[6]
این آیات و دهها آیات دیگر میرساند که ما، در روز رستاخیز عین عمل را به صورت کاملتر مییابیم و این همان تجسم اعمال است که دانشمندان اسلامی به آن قائلاند.
روایات بسیاری نیز از پیشوایان بزرگ اسلام بر این مطلب گواهی میدهند که ما در اینجا به یک نمونه اکتفاء میکنیم:
پیامبر اسلام ص به یکی از کسانی که تقاضای موعظه کرده بود، فرمود:"ای قیس! ناگزیر، همنشینی داری که پس از مرگ، همراه تو دفن میشود، در حالی که او زنده است و با او دفن میشوی در حالی که تو مردهای، اگر او نیک و گرامی باشد، تو را گرامی میدارد و هر گاه او پست باشد تو را تسلیم حوادث میکند، سپس او با کسی جز تو محشور نمیشود و تو هم با کسی جز او به صحنه رستاخیز نمیآیی، از تو در باره غیر آن سؤالی نمیشود، بنا بر این، سعی کن آن را به صورت شایسته انجام دهی، زیرا اگر آن، شایسته باشد، با او انس میگیری و گر نه از هیچ کس جز او وحشت نداری و آن" عمل" تو است".[7]
در این قانون فرقی بین افراد در مکانها و زمانهای مختلف وجود ندارد.
6-2. قانون عمل و عکس العمل: از نظر عقل و متون اسلام هر پاداشی و یا مجازاتی بدون علت نیست. علت تام و تمام نتیجۀ اعمال مرحلۀ بسته شدن پروندۀ اعمال انسان است. مثلاً بعد از مرحلۀ مرگ، برای انسان توبه و یا انجام حسناتی که موجب تبدیل وضعیت پرونده اش شود میسور نیست. و اینطور نیست که پاداش ها و مجازات ها بدون حکمت و حساب و کتاب باشد. و اینطور نیست که هر کس هر گناهی خواست بکند و به صرف اینکه اهل مکان مقدسی می باشد بتواند امتیازات و پاداشهایی کسب کند .
قرآن می فرماید: هر کس امید (سعادت ) لقای پروردگار را دارد ، پس باید عمل صالح انجام دهد.[8] و نیز می فرماید: هر کس به اندازه ذره ای عمل خیر انجام دهد آن را می بیند و هر کس به اندازه ذره ای بدی کند آن را می بیند.[9]
و نیز در پاسخ یهودیان که گفتند چند روز عذاب نمی شویم فرمود: "اتخذتم عندالله عهدا..." آیا از خدا عهد و پیمان گرفتید که عذاب نکند. و بعد فرمود: هر کس گناه کند و خطاها بر او احاطه کند همیشه در آتش خواهد بود.[10]
البته در حد آماده سازی و زمینه سازی، مکان ها و زمان های مقدس، انسان های صاحب نفس و صالح در سرنوشت انسان موثر و مفید اند ولی هیچیک علت تام و تمام نیستند و مهمترین عامل موثر عمل خود شخص و طرز تفکر و جهان بینی و انتخاب شیوۀزندگی و اراده اوست.
به عبارت دیگر؛ تاثیر زمان و مکان های ارزشمند همانند شفاعت در نجات انسان است که مشروط به شروطی است لذا وقتی می گوییم انسان ها مورد شفاعت الهی قرار می گیرند یعنی بر اساس موازین مشخص و تعیین شده ای که مربوط به استعدادها و ظرفیتهایی است که در افراد وجود دارد، این لطف شامل حال انسان ها می شود. و همینطور است وقتی گفته می شود شب جمعه شب آمرزش گناهان است که مقصود این نیست که همۀ انسان ها بخشیده می شوند. این مسئله را می توان اینگونه روشن تر نمود که وقتی می گوییم شب جمعه شب آمرزش گناهان است مقصود این نیست که همۀ انسان ها بخشیده می شوند. از امام صادق علیه السلام آمده است که، شب جمعه حرمتی عظیم دارد پس حرمت آن را ضایع مگردان و در عبادت آن تقصیر مکن.[11]
جمع بندی و استنتاج
درست است که اهل قم مورد عنایت ویژۀ خدای سبحان و ائمه (ع) هستند ولی به دلایل عقلی و شرعی، گناه کردن در جایی مثل قم نه تنها گناه محسوب می شود و موجب جهنمی شدن گناهکار می شود بلکه مجازات شدید تری را به دنبال خواهد داشت، زیرا:
1. در یک سرزمین مقدس علاوه بر خود گناه، حرمت شکنی نیز صورت می گیرد.
2. بطور کلی تجسم اعمال و عمل و عکس العمل (جز در مواردی مثل شفاعت و توبه و...)یک قانون و فرمول تغییر ناپذیر است . و در تایید این قانون آیات فراوانی آمده است.
بنابر این مکان مقدسی مثل قم ، نجف ، مکه و... که فضای مناسبی برای کسب سعادت است و هر گونه گناه در آن نه تنها تخلف به شمار می آید بلکه مرتکب آن مستحق مجازات شدید تری نیز خواهد شد
حسن ختام آنکه در فضای سبز و دل انگیز و عطر آگین نباید مغرور شد و همچنان که غذای مسموم همه جا مضر است، گناه نیز همه جا خطرناک است.
پی نوشتها:
[1] "قم عش آل محمد و مأوی شیعتهم و لکن سیهلک جماعة من شبابهم بمعصیة آبائهم والاستخفاف والسخریة بکبرائهم و مع ذلک یدفع الله عنهم شرالاً عادی و کل سوء" آسمان و جهان، -ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج4، ص 187.
[2] آسمان و جهان، -ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج4، ص 187.
[3] آسمان و جهان، -ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج4، ص 188.
[4] بحار الانوار، ج 60 ، ص 211.
[5] شوری 20.
[6] حدید 13.
[7] "و انه لابد لک یا قیس من قرین یدفن معک و هو حی و تدفن معه و انت میت فان کان کریما اکرمک و ان کان لئیما اسلمک ثم لا یحشر الا معک و لا تحشر الا معه و لا تسئل الا عنه فلا تجعله الا صالحا فانه ان صلح انست به، و ان فسد لا تستوحش الا منه و هو فعلک"؛ بحار الانوار، ج 3، ص 257؛ همان، ج 7 ص 228؛ معانی الاخبار، ص 233 با کمی تفاوت؛ تفسیر نمونه، ج2، صص 507 و 508.
[8] فمن کان یرجو لقا ربه فلیعمل عملا صالحا ؛ کهف، 110.
[9] آیه های آخر سورۀ زلزال.
[10] بقره، 80-81.
[11] مفاتیح الجنان ص 28.
منبع: http://farsi.islamquest.net
- [سایر] آیا صحت دارد که مردم قم به جهنم نمیروند؟ اگر بله، پس هر چه گناه کنند عیبی ندارد؟
- [سایر] آیا صحت دارد که مردم قم به جهنم نمیروند؟ اگر بله، پس هر چه گناه کنند عیبی ندارد؟
- [سایر] در روایت آمده بیشترین افرادی که به جهنم می روند به خاطر زبانشان است. هفتاد گناه پای زبان می نویسند. این هفتاد گناه را نام ببرید؟
- [سایر] شنیده ام سادات قبل از اینکه از دنیا بروند حتماً عاقبت بخیر می شوند، آیا این مطلب صحت دارد؟ شنیده ام ذریه پیامبر اسلام(ص) یعنی سادات به جهنم نمی روند، آیا این مطلب مستند است؟
- [سایر] این درسته که میگویند سنی ها به جهنم می روند؟
- [سایر] چرا با این که دین مسیح مورد قبول خدا است ، مسیحی ها به جهنم می روند؟
- [سایر] سید بودن از کجا شروع شد، و آیا سادات به جهنم می روند؟
- [سایر] چرا انسانهای گناهکار به جهنم می روند این سرنوشت آنان بوده که خداوند تعیین کرده است؟
- [سایر] آیا بهشت مخصوص شیعیان بوده و غیر شیعه همگی به جهنم می روند؟
- [سایر] شیعیان گناه کاری که گناهان زیاد دارند، در جهنم همیشه خواهند بود؟
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام تعییر و سرزنش است که قرآن شریف با کلمه (وَیْل) سرزنشکننده و غیبتکننده را تهدید فرموده است: (وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة)[1] (وای بر هر بدگویِ عیب جوی.) و آن اقسامی دارد: الف) سرزنش بهواسطه عیبی که در او نیست؛ و این صورت علاوه بر اینکه گناه سرزنش را دارد، گناه تهمت را نیز دارد. ب) سرزنش بهواسطه عیبی که در او میباشد و این صورت همان (لمزه) قرآن است که با کلمه ویل، سرزنشکننده را تهدید کرده است. ج) سرزنش که با ضمیمه استهزا یا اهانت و یا فحش باشد؛ و این صورت علاوه بر اینکه حرام است، گناه آن ضمیمه را نیز دارد، و ممکن است سرزنش بهواسطه ضمائمی که دارد، گناهان فراوانی داشته باشد. د) سرزنش کسی بهخاطر معصیت، و آن سرزنش نیز حرام است، مگر اینکه از باب نهی از منکر باشد، و در نهی از منکر و یا امر به معروف، چارهای جز تعییر و سرزنش نداشته باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد، نمیتواند معامله را به هم بزند، یا تفاوت قیمت بگیرد: اوّل: موقع خریدن عیب مال را بداند. دوم: به عیب مال راضی شود. سوم: در وقت معامله بگوید اگر مال عیبی داشته باشد، پس نمیدهم و تفاوت قیمت هم نمیگیرم. چهارم: فروشنده در وقت معامله بگوید این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم ولی اگر عیبی را معیّن کند و بگوید مال را با این عیب میفروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار میتواند برای عیبی که فروشنده معیّن نکرده مال را پس دهد و در صورت تغییر تفاوت قیمت بگیرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در چهار صورت اگر مال عیبی داشته باشد نمی توان معامله را بهم بزند، یا تفاوت قیمت بگیرد: اول: موقع خریدن، عیب مال را بداند. دوّم: به عیب مال راضی شود. سوم: در وقت معامله بگوید: اگر مال عیبی داشته باشد، پس نمی دهم و تفاوت قیمت هم نمی گیرم. چهارم: فروشنده در وقت معامله بگوید: این مال را با هر عیبی که دارد می فروشم ولی اگر عیبی را معیّن کند و بگوید مال را با این عیب می فروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار می تواند برای عیبی که فروشنده معین نکرده مال را پس دهد یا تفاوت بگیرد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در چهار صورت خریدار به واسطه عیبی که در مال است، نمیتواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت بگیرد: اول آنکه موقع خریدن عیب مال را بداند. دوم به عیب مال راضی شود. سوم در وقت معامله بگوید: اگر مال عیبی داشته باشد پس نمیدهم، و تفاوت قیمت هم نمیگیرم. چهارم فروشنده در وقت معامله بگوید: این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم، ولی اگر عیبی را معین کند و بگوید: مال را با این عیب میفروشم؛ و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار میتواند برای عیبی که فروشنده معین نکرده مال را پس دهد، و اگر پسدادن آن ممکن نیست، تفاوت قیمت بگیرد.
- [آیت الله مظاهری] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد نمیتواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت بگیرد: اوّل: موقع خریدن عیب مال را بداند. دوّم: به عیب مال راضی شود. سوّم: در وقت معامله بگوید اگر مال عیبی داشته باشد پس نمیدهم و تفاوت قیمت هم نمیگیرم. چهارم: فروشنده در وقت معامله بگوید این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم، ولی اگر عیبی را معیّن کند و بگوید مال را با این عیب میفروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد خریدار میتواند برای عیبی که فروشنده معیّن نکرده مال را پس دهد یا تفاوت بگیرد.
- [آیت الله اردبیلی] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد، نمیتواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت را بگیرد: اوّل:آن که هنگام خریدن، عیب مال را بداند. دوم:به عیب مال راضی شود. سوم:در وقت معامله بگوید: (اگر مال عیبی داشته باشد پس نمیدهم و تفاوت قیمت هم نمیگیرم). چهارم:فروشنده در وقت معامله بگوید: (این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم)؛ ولی اگر عیبی را معیّن کند و بگوید: (مال را با این عیب میفروشم) و معلوم شود عیب دیگری نیز دارد، خریدار میتواند برای عیبی که فروشنده معیّن نکرده، مال را پس بدهد یا تفاوت بگیرد.
- [آیت الله بروجردی] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد، نمیتواند معامله را به هم بزند، یا تفاوت قیمت بگیرد:اوّل:آن که موقع خریدن عیب مال را بداند.دوم:به عیب مال راضی شود.سوم:در وقت معامله بگوید:اگر مال عیبی داشته باشد، پس نمیدهم و تفاوت قیمت هم نمیگیرم.چهارم:فروشنده در وقت معامله بگوید:این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم، ولی اگر عیبی را معین کند و بگوید:مال را با این عیب میفروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار میتواند برای عیبی که فروشنده معین نکرده، مال را پس دهد، یا تفاوت قیمت بگیرد.
- [امام خمینی] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد نمی تواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت بگیرد: اول: آنکه موقع خریدن عیب مال را بداند. دوم: به عیب مال راضی شود. سوم: در وقت معامله بگوید اگر مال عیبی داشته باشد پس نمی دهم و تفاوت قیمت هم نمی گیرم. چهارم: فروشنده در وقت معامله بگوید این مال را با هر عیبی که دارد می فروشم، ولی اگر عیبی را معین کند و بگوید مال را با این عیب می فروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار می تواند برای عیبی که فروشنده معین نکرده مال را پس دهد یا تفاوت بگیرد.
- [آیت الله بهجت] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد، نمیتواند معامله را بههم بزند، یا تفاوت قیمت بگیرد: 1 موقع خریدن، عیب مال را بداند؛ 2 به عیب مال راضی شود؛ 3 در وقت معامله بگوید، اگر مال عیبی داشته باشد، پس نمیدهم و تفاوت قیمت هم نمیگیرم؛ 4 فروشنده در وقت معامله بگوید، این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم؛ ولی اگر عیبی را معین کند و بگوید مال را با این عیب میفروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار میتواند برای عیبی که فروشنده معین نکرده مال را پس دهد، یا تفاوت بگیرد.
- [آیت الله نوری همدانی] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد ، نمی تواند معامله را بهم بزند ؛ یا تفاوت قیمت بگیرد : اوّل : آنکه موقع خریدن ، عیب مال را بداند . دوّم : به عیب مال راضی شود . سوّم : در وقت معامله بگوید : اگر مال عیبی داشته باشد ، پس نمی دهم و تفاوت قیمت هم نمی گیرم . چهارم : فروشنده در وقت معامله بگوید این مال را با هر عیبی که دارد می فروشم ولی اگر عیبی را معّین کند و بگوید مال را با این عیب می فروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد ، خریدار می تواند برای عیبی که فروشنده معّین نکرده مال را پس دهد ؛ یا تفاوت بگیرد .