یکم. (ولی الله) بودن، یکی از ویژگی ها و خصایص انسان های کامل است. ولی یکی از اسمای الهی است و از آنجا که (اسماء الله) باقی و دائم است، انسان کمل که مظهر اتم و اکمل اسمای الهی است صاحب ولایت کلیه دائمی است و می تواند به اذن او، در ماده کائنات تصرف کند و قوای ارضی و سماوی را تحت تسخیر خویش در آورد. البته واجد مقام ولایت، می داند که مأمور محض است و به هیچ وجه ادعای استقلال ندارد؛ زیرا ولایت با استقلال سازگار نیست. انسان وقتی دریافت که اراده اش مقهور اراده خدای سبحان است؛ می تواند به مقام شامخ (ولایت) نایل آید. (1) دوم. در جای خود اثبات شده است که مصداق حقیقی انسان های کامل معصومان اند و سایر انسان های وارسته که گام در راه رسیدن به مبدا اصلی خویش نهاده اند به عنوان نایت خلیفه و خلیفه خلیفه می باشند. به هر روی، انسان های کامل که بالاصاله خلیفه خداوند هستند معصومان اند و انسان های دیگر، بالعرض و به واسطه کمال و خلافت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کامل و خلیفه شده اند. کمال رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و عترت آن حضرت (علیه السلام) ، (ذاتی) و در دیگران (عاریتی) است. (2) با توجه به این دو مطلب، اگر مقصود از عارفان، (معصومان) باشند، آنان به صورت اصلی و ذاتی، دارای ویژگی ولایت بوده و از اولیاء الله اند. اما اگر مراد، عارفان غیر معصوم باشند، آنان به صورت فرعی و عرضی دارای ویژگی ولایت بوده و در زمره اولیاء الله اند. پی نوشتها: 1-راهنماشناسی، دفتر 6 ، ص 23-24. 2- همان، صص 33-40.
یکم. (ولی الله) بودن، یکی از ویژگی ها و خصایص انسان های کامل است. ولی یکی از اسمای الهی است و از آنجا که (اسماء الله) باقی و دائم است، انسان کمل که مظهر اتم و اکمل اسمای الهی است صاحب ولایت کلیه دائمی است و می تواند به اذن او، در ماده کائنات تصرف کند و قوای ارضی و سماوی را تحت تسخیر خویش در آورد. البته واجد مقام ولایت، می داند که مأمور محض است و به هیچ وجه ادعای استقلال ندارد؛ زیرا ولایت با استقلال سازگار نیست. انسان وقتی دریافت که اراده اش مقهور اراده خدای سبحان است؛ می تواند به مقام شامخ (ولایت) نایل آید. (1)
دوم. در جای خود اثبات شده است که مصداق حقیقی انسان های کامل معصومان اند و سایر انسان های وارسته که گام در راه رسیدن به مبدا اصلی خویش نهاده اند به عنوان نایت خلیفه و خلیفه خلیفه می باشند. به هر روی، انسان های کامل که بالاصاله خلیفه خداوند هستند معصومان اند و انسان های دیگر، بالعرض و به واسطه کمال و خلافت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کامل و خلیفه شده اند. کمال رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و عترت آن حضرت (علیه السلام) ، (ذاتی) و در دیگران (عاریتی) است. (2)
با توجه به این دو مطلب، اگر مقصود از عارفان، (معصومان) باشند، آنان به صورت اصلی و ذاتی، دارای ویژگی ولایت بوده و از اولیاء الله اند. اما اگر مراد، عارفان غیر معصوم باشند، آنان به صورت فرعی و عرضی دارای ویژگی ولایت بوده و در زمره اولیاء الله اند.
پی نوشتها:
1-راهنماشناسی، دفتر 6 ، ص 23-24.
2- همان، صص 33-40.
- [سایر] اگر کلمة «علی» را در «صدق اللهُ العلی العظیم» فراموش کنیم و مانند اهل سنّت بگوییم «صدق اللهُ العظیم» اشکال دارد؟
- [سایر] چرا امام خمینی (ره) که فرمود: نگویید «من»، این «من» شیطان است، خود فرمود: «من دولت تعیین میکنم»؟
- [سایر] چرا به امام زمان (عج)، «بقیة الله» میگویند؟
- [سایر] معنای لغوی کلمه «الله» چیست؟
- [سایر] در آیه 91 سوره انعام آمده است: «قل الله ثمّ ذرهم»، اگر کلمه «الله» مرفوع یا منصوب باشد، چه تفاوتی در معنا می کند؟
- [سایر] چرا در اوّل سوره توبه «بسم الله» نیست و چرا در وسط سوره نمل «بسم الله» هست؟
- [سایر] در حدیث ثقلین بعضی ها «کتاب الله و عترتی» می خوانند و برخی «کتاب الله و سنتی» کدامیک صحیح است؟ توضیح دهید.
- [سایر] تفاوت میان کلمات «خوف»، «خشیت»، «وجل»، «فزع»، «روع»، «شفق»، «حذر» و «رهب» چیست؟
- [سایر] آیا «یا علی» و «یا حسین» گفتن مصداق خواندن غیر خدانیست که به صراحت در قرآن کریم نهی شده است: «فلا تدعوا مع الله أحداً»؟
- [سایر] «محمد بن علی بنابی قره» کیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر صاحب مال بمیرد و چند وارث داشته باشد، اگر در مورد امانت وصیّتی نموده و برای آن وصیّ تعیین نموده، امانتدار باید مال را به وصیّ برساند یا به او خبر دهد و اگر برای آن وصیّتی ننموده یا برای آن وصیّ معیّن نکرده باشد امانتدار باید مال را به همه ورثه یا اولیاء آنها بدهد یا به آنان خبر دهد یا به کسی بدهد که همه آنان اجازه گرفتن مال را به او داده باشند و اگر بدون اجازه دیگران یا اولیاء آنها، تمام مال را به یکی از ورثه بدهد ضامن سهم دیگران است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه خود میت در حال حیات اجازه داده باشد که اعضای او را برای پیوند در اختیار دیگران بگذارند یا اولیاء میت بعد از وفات او اجازه دهند، حکم دیه و سایر احکام تغییر نمی کند و احتیاط آن است که دیه را در هر حال بپردازند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر فرزندی پدر خود را عمداً و به ناحقّ بکشد، اولیاء مقتول حقّ کشتن وی را دارند، ولی اگر پدری فرزند خود را به ناحقّ بکشد، باید به دستوری که در احکام دیه گفته میشود، دیه بدهد و هر قدر حاکم شرع صلاح بداند او را تازیانه بزنند.
- [آیت الله اردبیلی] ازدواج موقّت از راههای مناسب جلوگیری از فحشا و انحرافات جنسی است و اولیاء دین به آن سفارش کردهاند. از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده است که: (اگر از ازدواج موقّت منع نشده بود، هیچ مؤمنی تن به زنا نمیداد و جز محروم از سعادت و نیکبختی، کسی زنا نمیکرد.)(1) بنابر این کسی که امکان ازدواج دائم را نداشته باشد و نتواند خود را از گناه بازدارد یا بترسد دچار فحشا گردد، باید با ازدواج موقّت خود را حفظ نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] الله اکبر یعنی الله بزرگتر از ان است که وصف شود اشهد ان لا اله الا الله یعنی شهادت می دهم که نیست خدایی معبودی به غیر از الله اشهد ان محمدا رسول الله یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه واله وسلم فرستاده خداست حی علی الصلاه یعنی بشتاب برای نماز حی علی الفلاح یعنی بشتاب برای رستگاری حی علی خیر العمل یعنی بشتاب برای بهترین کارها قد قامت الصلاه یعنی به تحقیق که نماز بر پا شد لا اله الا الله یعنی نیست معبودی مگر الله
- [آیت الله مظاهری] بعد از نماز مغرب و عشاء شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر مستحب است این تکبیرها را بگوید: (اَللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ وَللَّهِِالْحَمْدُ اَللَّهُ اَکْبَرُ عَلی ما هَدانا).
- [امام خمینی] بعد از نماز مغرب و عشای شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر مستحب است این تکبیرها را بگویند:"الله اکبر الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الله اکبر علی ما هدانا".
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است بعد از نماز مغرب و عشاء شب عید فطر و بعد از نماز صبح ان و بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید الله اکبر الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الله اکبر علی ما هدانا
- [آیت الله خوئی] بعد از نماز مغرب و عشاء شب عید صبح آن و بعد از نماز فطر و بعد از نماز عید فطر مستحب است این تکبیرها را بگویند: (اللهُ اکْبَرُ، اللهُ اکْبَرُ لا الهَ الَّا اللهُ، وَ اللهُ اکْبَرُ، اللهُ اکْبَرُ، وَ للهِ الْحَمْدُ، اللهُ اکْبَرُ، عَلَی ما هَدانا).
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .