فلسفه حجاب از دیدگاه قرآن کریم با اندکی تدبر در آیات قرآن مییابیم که احترام و حرمت زن، فلسفه حقیقی و یا یکی از فلسفههای حجاب است زن، این موجود ظریف، مظهر جمال خلقت است و اسلام میخواهد این گوهر گرانبها در گنجینه حجاب محفوظ باشد تا از آفات هوسها مصون بماند. قرآن فلسفه حجاب را چنین بیان میدارد:( ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: (جلبابها (=روسریهای بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است.)[1] برخی از آثار حجاب الف) آثار فردی و شخصی مصونیت از مزاحمت همواره بین فرد باحجاب و دیگران حریمی وجود دارد که حجاب اوست و باعث میشود به ندرت مورد اذیت و آزار دیگری قرار گیرد. در تحقیقات میدانی نتیجه جالبی در این زمینه به دست آمده[2] و آن این است که مردان و پسران هنگام عبور از کنار زن محجبه، نوعی شرم ناخواسته در وجودشان ایجاد میشود و آنان را از نگاه یا سخن نادرست بازمیدارد. حتی برخی گفتهاند: وقتی زن یا دختر باحجاب و عفاف را میبینیم، احساس میکنیم او خواهر و یا مادر ما است و هرگز اجازه برخورد نادرست را به خود نمیدهیم. از موارد ذکر شده و دهها مورد دیگر درمییابیم حجاب نوعی مصونیت و امنیّت برای شخص ایجاد میکند و در نتیجه این امنیّت، آرامش روحی و روانی که آرزوی دیرینه بشر است ایجاد میشود. حفظ استعدادها یکی دیگر از آثار فردی حجاب، حفظ و رشد استعدادها است. بدیهی است که اگر در زندگی افراد، شهوت و خودنمایی و جلوهگری حاکم باشد، به گونهای که تلاش و کوشش آنان متوجه نمایش بیشتر و ایجاد زمینههای شهوت باشد، زمینه رشد استعدادها کمتر فراهم میشود. ولی اگر از هر نعمت الهی به مقدار صحیح استفاده شود، انسان با استعدادهای بالقوه فراوانی روبرو میگردد که با فراغت بال و انگیزه مندی آنها را کشف کرده و به رشد و شکوفایی میرساند. آنچه در مجتمعهای آموزشی به وضوح مشاهده میشود، این است که دانشپژوهان و دانشجویان محجبه همواره از فرصتهای خویش بهترین استفاده را میکنند و به جای اتلاف وقت در بازار و بوتیک و مکانهایی که از مظاهر غرب و جلوهگریهای غیرمعقول نشان دارد، در مراکز علمی و ادبی و هنری به دنبال پرورش استعدادها هستند تحقیق و پژوهش میکنند، مینویسند و در جلوهای گوناگون علمی و ادبی اثرهای ماندگار به جای میگذارند. براستی آیا این آثار برای جامعه مهم نیست؟ تنها قدری تأمل در زندگی محجبههای عفیف ما را به مقصد میرساند. ب) آثار اجتماعی حجاب علاوه بر آثار شخصی، دارای آثار اجتماعی است، جامعهای که بانوان با حفظ حدود و حقوق دیگران ظاهر شوند و موجب تخریب روح و جسم همنوعان خود نشده و محیط امن و آرامی را برای جوانان فراهم سازند، به سوی سعادت و سلامت روانی پیش خواهد رفت. اگر زنان جامعه باحجاب باشند، هم مردان از نظر طهارت روح و جسم سالم میمانند و هم در جامعه، سلامت خانوادگی که به عنوان یک اصل تربیتی است حفظ خواهد شد و هم مراکز اجتماعی مثل ادارهها و بیمارستانها و .... در کمال سلامت رفتاری خواهند بود و بزهکاری اجتماعی به حداقل خواهد رسید. بسیاری از پروندههای ضد اخلاقی، از عدم رعایت حدود شرعی در حجاب، نشأت گرفته است و آمار جنایی ذکر شده همواره زنگ خطری بوده که اندیشهگران تربیتی را نگران میساخته است. یکی از آثار اجتماعی حجاب، حفظ اجتماع و سلامت اجتماعی خانواده است: بالا رفتن درصد طلاق در کشور ما زندهترین شاهد این مطلب است. تحقیق و نظرسنجیها[3] نیز نشان داده است که عامل اصلی ایجاد روابط نامشروع و ربودن دختران یا فرار آنها و آغاز انحرافات و فریب زنان و دختران، سهلانگاری ایشان در حجاب بوده است. نتیجهگیری در مجموع حجاب دستوری حکیمانه است که برای سلامت روحی و روانی همه افراد جامعه حتی زنان خصوصاً گروهی که از اندامها و لباسهای زیبا برخوردار نیستند مفید است. چه زیبا گفته است یکی از زنان مسلمان خارج از کشور که حجاب حتی از ایجاد عقدهها و حسادتها در میان زنان جلوگیری میکند چرا که باید زنی به خاطر اینکه از اندامی زیبا برخوردار نیستند احساس حقارت و کوچکی کند و دیگری به واسطه داشتن اندام موزون و زیبا به دیگران فخر بفروشد.[4] در آخر توجّه شما را به قسمتی از نامه بانویی درباره حجاب زنان جلب میکنم: خداوند که مرا زن آفرید مسئولیت اداره و تربیت کودکان امروز و مردان فردای روزگار را به من سپرد و از آن روز که به این مسئولیت و پست مهم خود واقف گشتم، با خود عهد کردم که لحظهای از این تکلیف سرباز نزنم و فکرم به جانب دیگر نرود و حتی نگذارم بیسبب، فکر دیگران به سوی من متمایل گردد. من که نمیتوانم هر جوان بیکار و بیعار را که در خیابان و اداره و بازار دیدم از خود برانم و به یکایک آنان بگویم اهل فساد و زشتی نیستم. من با این کار، هم خود را حفظ میکنم و هم آنها را برخلاف خانمهای بیحجاب که نه هنر حفظ خویش را دارند و نه قدرت دور کردن بُلهوسان را از خود[5]. [1] . سوره احزاب،آیه 59. برای جلباب معانی متفاوتی ذکر شد اما قدر مشترک آنها این است که بدن به چیزی که به وسیله آن از سر تا قدم ها را بپوشاند جلباب گفته می شود، که بهترین مصداق آن چادر متداول بین متدینین است. [2] . جهت مطالعه بیشتر در این باره ر. ک: (حجاب و عفاف مروری دوباره، ناهید طیبی، پیام زن، شماره 96، اسفند 78، ص 56 58. [3] . نقل از: (راز یک فریب)، تألیف یوسف غلامی، چاپ اوّل، (قم: انتشارات لاهیجی، 1381)، ص 132. [4] . نقل از اینک دیگر رو به شرق نماز میگذاریم، فاطمه هرسن، مجله پیام زن، شماره 46، دی ماه 74، ص 23. [5] . ر. ک: راز یک فریب، همان پیشین، ص 98 99. www.andisheqom.com
شبهه: حجاب هیچ اثر مثبتی برای فرد یا جامعه ندارد به همین خاطر است که قرآن به آن نپرداخته است.
فلسفه حجاب از دیدگاه قرآن کریم
با اندکی تدبر در آیات قرآن مییابیم که احترام و حرمت زن، فلسفه حقیقی و یا یکی از فلسفههای حجاب است زن، این موجود ظریف، مظهر جمال خلقت است و اسلام میخواهد این گوهر گرانبها در گنجینه حجاب محفوظ باشد تا از آفات هوسها مصون بماند. قرآن فلسفه حجاب را چنین بیان میدارد:( ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: (جلبابها (=روسریهای بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است.)[1]
برخی از آثار حجاب
الف) آثار فردی و شخصی
مصونیت از مزاحمت
همواره بین فرد باحجاب و دیگران حریمی وجود دارد که حجاب اوست و باعث میشود به ندرت مورد اذیت و آزار دیگری قرار گیرد. در تحقیقات میدانی نتیجه جالبی در این زمینه به دست آمده[2] و آن این است که مردان و پسران هنگام عبور از کنار زن محجبه، نوعی شرم ناخواسته در وجودشان ایجاد میشود و آنان را از نگاه یا سخن نادرست بازمیدارد. حتی برخی گفتهاند: وقتی زن یا دختر باحجاب و عفاف را میبینیم، احساس میکنیم او خواهر و یا مادر ما است و هرگز اجازه برخورد نادرست را به خود نمیدهیم. از موارد ذکر شده و دهها مورد دیگر درمییابیم حجاب نوعی مصونیت و امنیّت برای شخص ایجاد میکند و در نتیجه این امنیّت، آرامش روحی و روانی که آرزوی دیرینه بشر است ایجاد میشود.
حفظ استعدادها
یکی دیگر از آثار فردی حجاب، حفظ و رشد استعدادها است. بدیهی است که اگر در زندگی افراد، شهوت و خودنمایی و جلوهگری حاکم باشد، به گونهای که تلاش و کوشش آنان متوجه نمایش بیشتر و ایجاد زمینههای شهوت باشد، زمینه رشد استعدادها کمتر فراهم میشود. ولی اگر از هر نعمت الهی به مقدار صحیح استفاده شود، انسان با استعدادهای بالقوه فراوانی روبرو میگردد که با فراغت بال و انگیزه مندی آنها را کشف کرده و به رشد و شکوفایی میرساند.
آنچه در مجتمعهای آموزشی به وضوح مشاهده میشود، این است که دانشپژوهان و دانشجویان محجبه همواره از فرصتهای خویش بهترین استفاده را میکنند و به جای اتلاف وقت در بازار و بوتیک و مکانهایی که از مظاهر غرب و جلوهگریهای غیرمعقول نشان دارد، در مراکز علمی و ادبی و هنری به دنبال پرورش استعدادها هستند تحقیق و پژوهش میکنند، مینویسند و در جلوهای گوناگون علمی و ادبی اثرهای ماندگار به جای میگذارند. براستی آیا این آثار برای جامعه مهم نیست؟ تنها قدری تأمل در زندگی محجبههای عفیف ما را به مقصد میرساند.
ب) آثار اجتماعی
حجاب علاوه بر آثار شخصی، دارای آثار اجتماعی است، جامعهای که بانوان با حفظ حدود و حقوق دیگران ظاهر شوند و موجب تخریب روح و جسم همنوعان خود نشده و محیط امن و آرامی را برای جوانان فراهم سازند، به سوی سعادت و سلامت روانی پیش خواهد رفت. اگر زنان جامعه باحجاب باشند، هم مردان از نظر طهارت روح و جسم سالم میمانند و هم در جامعه، سلامت خانوادگی که به عنوان یک اصل تربیتی است حفظ خواهد شد و هم مراکز اجتماعی مثل ادارهها و بیمارستانها و .... در کمال سلامت رفتاری خواهند بود و بزهکاری اجتماعی به حداقل خواهد رسید. بسیاری از پروندههای ضد اخلاقی، از عدم رعایت حدود شرعی در حجاب، نشأت گرفته است و آمار جنایی ذکر شده همواره زنگ خطری بوده که اندیشهگران تربیتی را نگران میساخته است. یکی از آثار اجتماعی حجاب، حفظ اجتماع و سلامت اجتماعی خانواده است: بالا رفتن درصد طلاق در کشور ما زندهترین شاهد این مطلب است. تحقیق و نظرسنجیها[3] نیز نشان داده است که عامل اصلی ایجاد روابط نامشروع و ربودن دختران یا فرار آنها و آغاز انحرافات و فریب زنان و دختران، سهلانگاری ایشان در حجاب بوده است.
نتیجهگیری
در مجموع حجاب دستوری حکیمانه است که برای سلامت روحی و روانی همه افراد جامعه حتی زنان خصوصاً گروهی که از اندامها و لباسهای زیبا برخوردار نیستند مفید است. چه زیبا گفته است یکی از زنان مسلمان خارج از کشور که حجاب حتی از ایجاد عقدهها و حسادتها در میان زنان جلوگیری میکند چرا که باید زنی به خاطر اینکه از اندامی زیبا برخوردار نیستند احساس حقارت و کوچکی کند و دیگری به واسطه داشتن اندام موزون و زیبا به دیگران فخر بفروشد.[4]
در آخر توجّه شما را به قسمتی از نامه بانویی درباره حجاب زنان جلب میکنم:
خداوند که مرا زن آفرید مسئولیت اداره و تربیت کودکان امروز و مردان فردای روزگار را به من سپرد و از آن روز که به این مسئولیت و پست مهم خود واقف گشتم، با خود عهد کردم که لحظهای از این تکلیف سرباز نزنم و فکرم به جانب دیگر نرود و حتی نگذارم بیسبب، فکر دیگران به سوی من متمایل گردد. من که نمیتوانم هر جوان بیکار و بیعار را که در خیابان و اداره و بازار دیدم از خود برانم و به یکایک آنان بگویم اهل فساد و زشتی نیستم. من با این کار، هم خود را حفظ میکنم و هم آنها را برخلاف خانمهای بیحجاب که نه هنر حفظ خویش را دارند و نه قدرت دور کردن بُلهوسان را از خود[5].
[1] . سوره احزاب،آیه 59. برای جلباب معانی متفاوتی ذکر شد اما قدر مشترک آنها این است که بدن به چیزی که به وسیله آن از سر تا قدم ها را بپوشاند جلباب گفته می شود، که بهترین مصداق آن چادر متداول بین متدینین است.
[2] . جهت مطالعه بیشتر در این باره ر. ک: (حجاب و عفاف مروری دوباره، ناهید طیبی، پیام زن، شماره 96، اسفند 78، ص 56 58.
[3] . نقل از: (راز یک فریب)، تألیف یوسف غلامی، چاپ اوّل، (قم: انتشارات لاهیجی، 1381)، ص 132.
[4] . نقل از اینک دیگر رو به شرق نماز میگذاریم، فاطمه هرسن، مجله پیام زن، شماره 46، دی ماه 74، ص 23.
[5] . ر. ک: راز یک فریب، همان پیشین، ص 98 99.
www.andisheqom.com
- [سایر] شبهه: حجاب مانع پیشرفت و عامل رکود است چون جلوی فعالیت زن را می گیرد و نیمی ازانرژی جامعه را فلج می کند .
- [سایر] شبهه: جامعه ولایی انحصارگرا و مستبد است.
- [سایر] شبهه: پوشش اسلامی یعنی همان عفاف پس حجاب برتر و غیر برتر ندارد و با مانتو نیز می توان پوشش اسلامی داشت.
- [سایر] آیا در یک جامعه گناهکار این امکان وجود دارد که به خاطر وجود چند نیکوکار یا پرهیزکار، عذاب از آن جامعه به تأخیر بیفتد و یا دور شود؟ در قرآن به کدام سوره و آیه می توان استناد کرد؟
- [سایر] نظر امام درباره حجاب زنان در جامعه چیست؟
- [سایر] شبهه: یک زن در جامعه اسلامی همیشه باید در حالت محبوس قرار داشته باشد.
- [سایر] شبهه: بعضی در کارآمدی چادر این گونه شبهه کردهاند که «این نوع حجاب دستوپاگیر است.»[1] آیا ادعای مذکور صحیح است؟
- [سایر] چگونه می توان یک فرد موفق در جامعه بود ؟
- [سایر] شبهه : با توجه به ریشههای فطری حجاب و پوشش، منشأ بعضی حرکتهای بد حجابی و بیحجابی در تاریخ کشورهای اسلامی چیست؟
- [آیت الله سبحانی] اگر شخصی روزه قضا به عهده اش بوده آن را نگرفته و به خاطر جهل کفاره تأخیر آن را نپرداخته است، آیا کفاره ساقط است؟
- [آیت الله اردبیلی] به طور کلّی سرگرمیهای گوناگون اگر همراه با کار حرام یا مستلزم حرام نباشند، اشکال ندارد؛ بنابر این گوشدادن و دیدن برنامههای سینما، تئاتر، رادیو، تلویزیون، ماهواره و مانند آن، چنانچه مستلزم فساد افکار و اخلاق فرد یا جامعه و یا ترویج باطل نباشد، اشکال ندارد؛ ولی باید مواظب باشند مانع از کارهای واجب و مهم نشود و مخصوصا نسبت به کودکان دقّت بیشتری اعمال گردد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی دوست داشته باشد که واجبی از واجبات بیارزش یا متروک شود و یا حرامی از محرّمات با ارزش و یا جایی در جامعه باز کند، گرچه در این امر قبیح خود عامل نباشد و تبلیغ نیز برای آن نکند، از نظر قرآن شریف کیفر بزرگی در دنیا و عذاب بزرگی در آخرت دارد، مثلاً کسی که دوست دارد در جامعه اسلامی، چادر جای خود را به بدحجابی و قرضالحسنه جای خود را به قرض ربوی بدهد، و قطعاً اگر توبه نکند، عذاب دردناکی در دنیا و آخرت به سراغ او خواهد آمد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که وظیفه اش تیمم است اگر برای کاری تیمم کند تا تیمم و عذر او باقی است می تواند تمام کارهایی را که وضو و غسل در آن شرط است به جا آورد، حتی اگر تیمم را به خاطر تنگی وقت نماز گرفته باشد دست گذاردن روی خط قرآن و مانند آن برای او جایز است.
- [آیت الله مظاهری] چادر یک حجاب مذهبی و ملّی است و اگر زنها آن را از دست بدهند و یا- العیاذ باللَّه- در جامعه به صورت ضدِّ ارزش درآید، خسارت فراوانی دارد، و زن ایرانی که همیشه حتّی قبل از اسلام شهرت به عفّت داشته، نباید این حجاب مذهبی و ملّی را از دست بدهد، و باید زنهای با عفّت و مردهای با غیرت بدانند که از دست دادن آن، مقدّمه برای بدحجابی و بیحجابی است، و اگر چنین شد-- العیاذ باللَّه- گناه آن دامنگیر کسی میشود که آن مقدّمه را فراهم نموده است، علاوه بر اینها، از مسائل قبل معلوم شد که در بسیاری از موارد، زن باید صورت و دستهای خود را از نامحرم بپوشاند و پوشانیدن صورت، احتیاج به چادر دارد.
- [آیت الله اردبیلی] صدقه دادن که یک اقدام خالصانه و صادقانه میباشد، مورد سفارش قرآن کریم و احادیث فراوان قرار گرفته و موجب خیر و برکت در زندگی، دفع بلا و مرگهای ناگهانی و شفای بیماران میشود و همان طور که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (کلّ معروف صدقه)(1) یعنی هر کار خیر و پسندیدهای، صدقه محسوب میشود و اقداماتی که موجب هدایت گمراهان، حمایت نیازمندان و عمران و آبادانی مادی و معنوی جامعه گردد، ماندگارتر و مفیدتر میباشد.
- [آیت الله مظاهری] از محرّمات در اسلام دشمنی و کینهتوزی و اظهار عداوت و بغض و قهر با مسلمانان است و قرآن شریف یکی از علل حرمت خمر و قمار را عداوت و بغض میداند (انَّما یُریدُ الشَّیْطانُ انْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِر)[1] (همانا شیطان میخواهد به وسیله شراب و قمار، میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند.) و آن اقسامی دارد: الف) دشمنی با افراد وابسته به دین نظیر علما و متدیّنین به خاطر دینشان و گناه این قسم در حدّ کفر است، بلکه اگر توجّه به لوازم آن داشته باشد کفر است. ب) دشمنی با آنان به خاطر اغراض شخصیّه و این قسم نیز گناهش بزرگ است. ج) دشمنی با خویشان نظیر پدر و مادر و اولاد و برادر و خواهر و امثال اینها که این قسم علاوه بر حرمت دشمنی و قهر، حرمت قطع رحم را نیز دارد و قطع رحم به اندازهای گناهش بزرگ است که در قرآن سه مرتبه بر او لعن شده است. د) دشمنی با افراد دیگر از غیر خویشاوندان و وابستگان و این قسم نیز حرام بلکه از گناهان کبیره است.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام اسراف و تبذیر است و آن اقسامی دارد که یک قسم از آن حرام نیست. الف) فرو رفتن در مشتهیات نفس از راه حرام که قرآن به آن (اتراف) میگوید که اگر در فردی پیدا شود دنیا و آخرت او را تباه میکند و قرآن او را فرد شومی از اهل جهنّم میداند: (وَ اصْحابُ الشِّمالِ ما اصْحابُ الشِّمالِ فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ انَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفین)[1] (و یاران چپ، کدامند یاران چپه در میان باد گرم و آب داغ. و سایهای از دود تار. نه خنک نه خشک. اینان بودند که پیش از این نازپروردگان بودند.) و اگر در ملّتی پیدا شود، آن ملّت را نابود میداند: (وَ اذا ارَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَولُ فَدَمَّرْناها تَدْمیراً)[2] (و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوشگذرانان آن شهر را وا میداریم تا در آن به انحراف و فساد بپردازند، و در نتیجه عذاب بر آن شهر لازم گردد، پس آن را یکسره زیر و زِبَر کنیم.) ب) به هدر دادن نِعم الهی نظیر نابود کردن مال و عمر و آبرو و مانند اینها که قرآن به آن (تبذیر) میگوید و مبذّر را برادر شیطان میخواند: (انَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا اخْوانَ الشَّیاطین)[3] (همانا اسرافکنندگان برادران شیطانها هستند.) ج) فرو رفتن در مشتهیات نفس از راه حلال که به آن (اسراف) گفته میشود و آن گرچه حرام نیست، ولی محال است که مسرف بتواند به کمال انسانی برسد و قرآن او را مورد بیمهری و بیعنایتی از طرف حقّ میداند: صفحه 386 (انَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفین).[4] (به درستی که خداوند اسراف کنندگان را دوست نمیدارد.) بلکه او را یک مؤمن واقعی نمیداند: (وَالَّذینَ اذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا)[5] (و کسانی که به هنگام بخشش، زیادهروی نمیکنند.)
- [آیت الله اردبیلی] کسی که در کشور غیر اسلامی اقامت دارد، واجب است در حدّ قدرت و توان، با مراعات شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر، از اسلام دفاع نماید. همچنین واجب است با مراعات شرایط زیر کفّار را به اسلام دعوت نماید: اوّل:حکومت اسلامی به خاطر مصالح مهمتری، دعوت و تبلیغ به اسلام را در بلاد کفر موقتا ممنوع نکرده باشد. دوم:صلاحیّت و اهلیّت و نیز قدرت بر تبلیغ اسلام در مناطق کفر را داشته باشد. سوم:مفسده مهمّی پیش نیاید. و چنانچه تبلیغ اسلام مستلزم دادن قرآن به دست کفّار باشد و امید هدایت آنان وجود داشته باشد، در صورتی که در معرض نجس شدن و هتک و اهانت نباشد و واقعا بخواهند از آن استفاده کنند، مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] زکات از واجبات بزرگ الهی است که در قرآن و روایات در کنار نماز و اعتقاد به آخرت قرار گرفته است و هدف از آن تأمین اجتماعی، تعدیل ثروت، تأمین زندگی فقرا، ایجاد تسهیلات و منافع عمومی و دینی و جذب غیر مسلمانان به اسلام است و یقینا اگر ثروتمندان زکات اموال خویش را بپردازند، فقر از جامعه اسلامی رخت برمیبندد. امام صادق علیهالسلام میفرماید: (همانا خداوند عزّوجلّ در اموال ثروتمندان برای فقرا به اندازه کفایت آنان واجب فرموده است و اگر میدانست آن مقدار کفایت نمیکند، هر آینه بر آن میافزود. آنچه بر سر فقرا آمده است به سبب کاستی الهی نیست، بلکه به علّت منع حقوق آنان از سوی کسانی است که حقوق فقرا را ادا نمیکنند و به درستی اگر مردم حقوق مستمندان را ادا میکردند، آنان در رفاه زندگی میکردند.)(1) با برچیده شدن فقر از جامعه، امنیت اجتماعی نیز حاکم میگردد؛ علی علیهالسلام میفرماید: (اموال خویش را با زکات پاسداری کنید.)(2) پرداختن زکات موجب رهایی از عذاب الهی(3) و حافظ جان و مال است و خداوند عزّوجلّ میفرماید: (هر آنچه را در راه خداوند انفاق میکنید خداوند به شما باز میگرداند و او بهترین روزی دهندگان است.)(4) نماز با پرداختن زکات است که به ثمر مینشیند چنانکه در روایت آمده است: (آن کسی که نماز به پایدارد و زکات نپردازد =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 1 از (أبواب ما تجب فیه الزکاة)،ح2،ج9،ص10. 2 نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 146. 3 (آنان را که طلا و نقره گنجینه میکنند و آن را در راه خداوند انفاق نمیکنند، به عذاب دردناک بشارت ده.)، توبه(9):34. 4 سبأ(34):39. گویا نماز نخوانده است.)(1)
- [آیت الله اردبیلی] شکافتن قبر در چند مورد حرام نیست: اوّل:آن که میّت در زمین غصبی دفن شده باشد و مالک زمین راضی نشود که در آن جا بماند.دوم:آن که کفن یا چیز دیگری که با میّت دفن شده، غصبی باشد و صاحب آن راضی نشود که در قبر بماند و یا چیزی از مال خود میّت که به ورثه او رسیده، با او دفن شده باشد و ورثه راضی نشوند که آن چیز در قبر بماند و اگر وصیّت کرده باشد که دعا یا قرآن یا انگشتری را با او دفن کنند، در صورتی که وصیّتش بیشتر از یک سوم مال او نباشد، برای بیرون آوردن آنها نمیتوانند قبر را بشکافند. سوم: آن که میّت بیغسل یا بیکفن دفن شده باشد یا بفهمند که غسل او باطل بوده یا به غیر دستور شرع کفن شده یا در قبر، او را رو به قبله نگذاشته باشند. چهارم: آن که برای ثابت شدن حقّی بخواهند بدن میّت را ببینند. پنجم: آن که میّت را در جایی که بیاحترامی به اوست، مثل قبرستان کفار یا جایی که کثافات و خاکروبه میریزند، دفن کرده باشند. ششم: آن که برای یک مطلب شرعی که اهمیت آن از شکافتن قبر بیشتر است قبر را بشکافند؛ مثلاً بخواهند بچّه زنده را از شکم زن حاملهای که او را دفن کردهاند بیرون آورند. هفتم: آن که بترسند درندهای بدن میّت را پاره کند یا سیل او را ببرد یا دشمن او را بیرون آورد. هشتم: آن که وصیت کرده باشد او را در مکان معینی دفن نمایند و به خاطر ندانستن یا فراموشی و یا عمدا او را در جای دیگری دفن کرده باشند.