چرا در جامعه بین دختر و پسر فرق می‌گذارند؟
تفاوت‌هایی که مردم جامعه‌ی ما بین دختران و پسران می‌گذارند و دو گونه با آنان برخورد می‌کنند، از دو حال خارج نیست: یا برگرفته از عادات و خرافات و تعصبات نابه‌جاست، یا ناشی از حکم عقل و شرع؛ و حقیقت این است که همه‌ی آنچه در جامعه‌ی ما می‌گذرد، لزوما نظر اسلام نیست. برای مثال، گاه دیده می‌شود پسر خانواده در برقراری هر گونه روابط نامشروع با دختران نامحرم آزاد گذاشته می‌شود، اما دختر همان خانواده به قدری تحت فشار و تنگناست که حتی از رفت و آمد او با نامزد شرعی‌اش که هنوز عروسی نکرده‌اند، جلوگیری می‌شود. قطعا اگر روابط نامشروع بد است، برای پسران هم بد است و اگر روابط مشروع جایز است، برای دختران هم جایز است؛ اما متأسفانه تنگ نظری‌های فراوانی در هر دو زمینه از جانب بسیاری از خانواده‌ها مشاهده می‌شود که نباید این‌ها را به حساب اسلام گذاشت، بلکه عمدتا ناشی از خرافات و عاداتی است که نسل به نسل منتقل شده و تنها دلیل طرفداران آن همان سخن منکران پیامبران است که: انا وجدنا آبائنا علی أمة و انا علی آثارهم مقتدون. )زخرف 43 / 23. ما پدرانمان را بر این روش یافته‌ایم و به روش آن‌ها اقتدا کرده‌ایم. . اما برخی از این تفاوت گذاشتن‌ها نه تنها نامعقول و ناموجه نیست، بلکه کاملا معقول است. بدون شک بین زن و مرد تفاوت‌هایی وجود دارد که در پرتو پیشرفت‌های علوم امروزی، این تفاوت‌ها روشن‌تر نیز شده است. وجود این تفاوت‌ها البته نه دلالت بر نقص زن و کمال مرد دارد و نه برعکس. قانون خلقت این تفاوت‌ها را ایجاد کرده است تا پیوند خانوادگی زن و مرد را محکم‌تر کند و نظام زندگی به بهترین وجه اداره شود. )برای تفصیل این بحث، ر. ک: عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جمال و جلال، صص 389 - 391. این تفاوت‌ها شبیه تفاوت میان اعضای بدن است؛ تفاوت‌هایی که هم از ابعاد جسمانی مطرح است، هم از ابعاد روانی و هم از حیث احساساتی که آن‌ها نسبت به هم دیگر دارند. )برای نمونه‌هایی از این تفاوت‌ها که مورد تأیید دانشمندان امروزی هم قرار گرفته است، ر. ک: مرتضی مطهری، نظام حقوق زن و مرد در اسلام، چاپ قدیم، صص 197 - 222 و چاپ جدید صص 153 - 176. حال، اگر کسی از قانون طبیعت تبعیت کرد و حق قانون عادلانه را ادا نمود، قطعا کار معقول و پسندیده‌ای انجام داده است. برای مثال، قلب انسان با مغز انسان متفاوت است و هر یک وظایف خاصی بر عهده دارند. اما، اولا تفاوت آن‌ها دلیل بر بهتر بودن یا بدتر بودن هیچ یک نیست، و ثانیا اگر کسی وظایف قلب را از قلب خواست و وظایف مغز را از مغز، دقیقا به اقتضای عدالت رفتار کرده است. بی‌عدالتی آن است که وظایف یکسان را بر عهده‌ی هر دو بگذاریم و برخورد کاملا یکسانی هم با قلب و هم با مغز داشته باشیم. آیا معقول است که قلب بگوید: )چرا فسفر بیش‌تری به مغز اختصاص داده می‌شود؟( یا مغز بگوید: )چرا همه‌ی خون‌ها مرتب به قلب می‌روند و از آن جا می‌گذرند؟( خلاصه این که زن و مرد، هم تفاوت‌هایی با هم دارند )چون یکی زن است و دیگری مرد( و هم شباهت‌هایی )زیرا هر دو انسانند(. اگر کسی خیال کند باید با آن دو کاملا متشابه رفتار کرد، در اشتباه است؛ همان گونه که اگر کسی بپندارد بین آن‌ها کاملا و از همه نظر باید فرق گذاشت و یکی را کامل‌تر و دیگری را ناقص‌تر دانست. بلکه حق این است که در عین حفظ وحدت رویه در ابعاد انسانی آنان، در مواردی که خلقت بین آن‌ها تفاوت گذاشته است، ما نیز از قانون خلقت تبعیت کنیم. تمام تفاوت‌های مطرح شده در اسلام بین زن و مرد از همین قسم است. خلاصه این که نکته‌ی مهمی که در این گونه بحث‌ها باید به دانش‌آموزان گوشزد کرد، همین است که این دو جنس هم شباهت دارند و هم تفاوت. در مواردی که شباهت دارد، برخورد اسلام با هر دو کاملا یکسان است. برای مثال، روح و حقیقت اصیل انسان مذکر و مؤنث ندارد. به همین دلیل، هم خطاب‌های قرآن در خصوص تعالی انسان و حرکت به سوی قرب الهی، به مذکر و مؤنث بودن کاری ندارد )عبدالله جوادی آملی، زن در آینه‌ی جمال و جلال، صص 91 - 98 و نیز صص 249 - 253. و هم در میان انسان‌های غیر نبی، بلند مرتبه‌ترین انسان‌ها، هم یک مرد )امیرالمؤمنین )ع(( است و هم یک زن )حضرت فاطمه زهرا )س(( و در احادیث متعددی، این دو بزرگوار کفو یکدیگر شمرده شده‌اند. )اصول کافی، ج 1، ص 461: لولا ان الله تبارک و تعالی خلق امیرالمؤمنین لفاطمة، ما کان لها کفو علی ظهر الارض، من آدم و من دونه. یعنی زن نیز همه مراتب قرب الهی را که یک مرد می‌تواند طی کند، طی کرده است. از همه‌ی این‌ها مهم‌تر، در قرآن کریم وقتی انسان را دعوت به حیات طیبه می‌کند تأکید دارد بر این که در این جهت بین زن و مرد فرقی نیست: من عمل صالا من ذکر أو انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة و لنجزینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون. )نحل 16 / 97. هر کس، از مرد یا زن، کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، قطعا او را با زندگی پاکیزه‌ای حیات ]حقیقی[ می‌بخشیم و بهترین عملی را که انجام داده‌اند به آنان پاداش خواهیم داد. . در اسلام، ارزش انسان به همین حیات طیبه است، نه به امتیازات مادی و دنیایی که چند صباحی بیش نمی‌پاید.
عنوان سوال:

چرا در جامعه بین دختر و پسر فرق می‌گذارند؟


پاسخ:

تفاوت‌هایی که مردم جامعه‌ی ما بین دختران و پسران می‌گذارند و دو گونه با آنان برخورد می‌کنند، از دو حال خارج نیست: یا برگرفته از عادات و خرافات و تعصبات نابه‌جاست، یا ناشی از حکم عقل و شرع؛ و حقیقت این است که همه‌ی آنچه در جامعه‌ی ما می‌گذرد، لزوما نظر اسلام نیست. برای مثال، گاه دیده می‌شود پسر خانواده در برقراری هر گونه روابط نامشروع با دختران نامحرم آزاد گذاشته می‌شود، اما دختر همان خانواده به قدری تحت فشار و تنگناست که حتی از رفت و آمد او با نامزد شرعی‌اش که هنوز عروسی نکرده‌اند، جلوگیری می‌شود. قطعا اگر روابط نامشروع بد است، برای پسران هم بد است و اگر روابط مشروع جایز است، برای دختران هم جایز است؛ اما متأسفانه تنگ نظری‌های فراوانی در هر دو زمینه از جانب بسیاری از خانواده‌ها مشاهده می‌شود که نباید این‌ها را به حساب اسلام گذاشت، بلکه عمدتا ناشی از خرافات و عاداتی است که نسل به نسل منتقل شده و تنها دلیل طرفداران آن همان سخن منکران پیامبران است که: انا وجدنا آبائنا علی أمة و انا علی آثارهم مقتدون. )زخرف 43 / 23. ما پدرانمان را بر این روش یافته‌ایم و به روش آن‌ها اقتدا کرده‌ایم. .
اما برخی از این تفاوت گذاشتن‌ها نه تنها نامعقول و ناموجه نیست، بلکه کاملا معقول است. بدون شک بین زن و مرد تفاوت‌هایی وجود دارد که در پرتو پیشرفت‌های علوم امروزی، این تفاوت‌ها روشن‌تر نیز شده است. وجود این تفاوت‌ها البته نه دلالت بر نقص زن و کمال مرد دارد و نه برعکس. قانون خلقت این تفاوت‌ها را ایجاد کرده است تا پیوند خانوادگی زن و مرد را محکم‌تر کند و نظام زندگی به بهترین وجه اداره شود. )برای تفصیل این بحث، ر. ک: عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جمال و جلال، صص 389 - 391. این تفاوت‌ها شبیه تفاوت میان اعضای بدن است؛ تفاوت‌هایی که هم از ابعاد جسمانی مطرح است، هم از ابعاد روانی و هم از حیث احساساتی که آن‌ها نسبت به هم دیگر دارند. )برای نمونه‌هایی از این تفاوت‌ها که مورد تأیید دانشمندان امروزی هم قرار گرفته است، ر. ک: مرتضی مطهری، نظام حقوق زن و مرد در اسلام، چاپ قدیم، صص 197 - 222 و چاپ جدید صص 153 - 176. حال، اگر کسی از قانون طبیعت تبعیت کرد و حق قانون عادلانه را ادا نمود، قطعا کار معقول و پسندیده‌ای انجام داده است.
برای مثال، قلب انسان با مغز انسان متفاوت است و هر یک وظایف خاصی بر عهده دارند. اما، اولا تفاوت آن‌ها دلیل بر بهتر بودن یا بدتر بودن هیچ یک نیست، و ثانیا اگر کسی وظایف قلب را از قلب خواست و وظایف مغز را از مغز، دقیقا به اقتضای عدالت رفتار کرده است. بی‌عدالتی آن است که وظایف یکسان را بر عهده‌ی هر دو بگذاریم و برخورد کاملا یکسانی هم با قلب و هم با مغز داشته باشیم. آیا معقول است که قلب بگوید: )چرا فسفر بیش‌تری به مغز اختصاص داده می‌شود؟( یا مغز بگوید: )چرا همه‌ی خون‌ها مرتب به قلب می‌روند و از آن جا می‌گذرند؟(
خلاصه این که زن و مرد، هم تفاوت‌هایی با هم دارند )چون یکی زن است و دیگری مرد( و هم شباهت‌هایی )زیرا هر دو انسانند(. اگر کسی خیال کند باید با آن دو کاملا متشابه رفتار کرد، در اشتباه است؛ همان گونه که اگر کسی بپندارد بین آن‌ها کاملا و از همه نظر باید فرق گذاشت و یکی را کامل‌تر و دیگری را ناقص‌تر دانست. بلکه حق این است که در عین حفظ وحدت رویه در ابعاد انسانی آنان، در مواردی که خلقت بین آن‌ها تفاوت گذاشته است، ما نیز از قانون خلقت تبعیت کنیم. تمام تفاوت‌های مطرح شده در اسلام بین زن و مرد از همین قسم است.
خلاصه این که نکته‌ی مهمی که در این گونه بحث‌ها باید به دانش‌آموزان گوشزد کرد، همین است که این دو جنس هم شباهت دارند و هم تفاوت. در مواردی که شباهت دارد، برخورد اسلام با هر دو کاملا یکسان است. برای مثال، روح و حقیقت اصیل انسان مذکر و مؤنث ندارد. به همین دلیل، هم خطاب‌های قرآن در خصوص تعالی انسان و حرکت به سوی قرب الهی، به مذکر و مؤنث بودن کاری ندارد )عبدالله جوادی آملی، زن در آینه‌ی جمال و جلال، صص 91 - 98 و نیز صص 249 - 253. و هم در میان انسان‌های غیر نبی، بلند مرتبه‌ترین انسان‌ها، هم یک مرد )امیرالمؤمنین )ع(( است و هم یک زن )حضرت فاطمه زهرا )س(( و در احادیث متعددی، این دو بزرگوار کفو یکدیگر شمرده شده‌اند. )اصول کافی، ج 1، ص 461: لولا ان الله تبارک و تعالی خلق امیرالمؤمنین لفاطمة، ما کان لها کفو علی ظهر الارض، من آدم و من دونه. یعنی زن نیز همه مراتب قرب الهی را که یک مرد می‌تواند طی کند، طی کرده است. از همه‌ی این‌ها مهم‌تر، در قرآن کریم وقتی انسان را دعوت به حیات طیبه می‌کند تأکید دارد بر این که در این جهت بین زن و مرد فرقی نیست: من عمل صالا من ذکر أو انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة و لنجزینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون. )نحل 16 / 97. هر کس، از مرد یا زن، کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، قطعا او را با زندگی پاکیزه‌ای حیات ]حقیقی[ می‌بخشیم و بهترین عملی را که انجام داده‌اند به آنان پاداش خواهیم داد. .
در اسلام، ارزش انسان به همین حیات طیبه است، نه به امتیازات مادی و دنیایی که چند صباحی بیش نمی‌پاید.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین