در مسئله انطباق با مقتضیات زمان، دو جریان مخالف که هر دو غلط بوده، در تاریخ اسلام همیشه وجود داشته است. یک جریان افراطی؛ یعنی دخل و تصرف های بی جا در دستورهای دینی به واسطه یک [سری] خیالات و ملاحظات کوچک که ما اسم آنها را جهالت گذاشتیم. جریان دیگر، توقف و جمود بی جایی است که برخلاف منظور و روح اسلام است. این جمودها از ناحیه دوستان محتاط بوده است، ولی احتیاط هایی که صد در صد به ضرر اسلام تمام شده است. احتیاط هایی که بچه گانه و کودکانه بوده است. البته یک جریان معتدل هم همیشه وجود داشته است، ولی ما برای اینکه جریان معتدل را پیدا بکنیم، باید ابتدا این دو جریان افراطی و تفریطی را درست بشناسیم.1 اسلام، دینی است پیشرو و پیش رونده. قرآن کریم برای اینکه مسلمانان را متوجه کند که همواره باید در پرتو اسلام در حال رشد و نمو و تکامل باشند، مثلی می آورد؛ می گوید: مثل پیروان محمد صلی الله علیه و آله، مثل دانه ای است که در زمین کاشته شود. آن دانه ابتدا به صورت برگ نازکی از زمین می روید، سپس خود را نیرومند می سازد. سپس روی ساقه خویش می ایستد و آن چنان به سرعت و قوت این مراحل را طی می کند که کشاورزان را به شگفت می آورد. این مثلی که جامعه مورد نظر قرآن را نشان می دهد، نموداری است از آنچه آرزوی قرآن است. قرآن، اجتماعی را پی ریزی می کند که دائماً در حال رشد و توسعه و انبساط و گسترش باشد. ویل دورانت می گوید: (هیچ دینی مانند اسلام پیروان خویش را به نیرومندی دعوت نکرده است). تاریخ صدر اسلام نشان داد که اسلام چقدر برای اینکه اجتماعی [را ]از نو بسازد و پیش ببرد، تواناست. اسلام، هم با جمود مخالف است و هم با جهالت. خطری که متوجه اسلام است، هم از ناحیه این دسته است و هم از ناحیه آن دسته. جمودها و خشک مغزی ها و علاقه نشان دادن به هر شعار قدیمی حال آنکه ربطی به دین مقدس اسلام ندارد بهانه به دست مردم جاهل می دهد که اسلام را مخالف تجدد به معنی واقعی بشمارند و از طرف دیگر تقلیدها و مد پرستی ها و غرب زدگی ها و اعتقاد به اینکه سعادت مردم مشرق زمین در این است که [از لحاظ جسمی، روحی، ظاهری و باطنی] فرنگی بشوند، تمام عادات و آداب و سنن آنها را بپذیرند، قوانین مدنی و اجتماعی خود را کورکورانه با قوانین آنها تطبیق دهند، بهانه ای به دست جمودگرایان داده که به هر وضع جدیدی با چشم بدبینی بنگرند و آن را خطری برای دین و استقلال و شخصیت اجتماعی ملتشان به شمار آورند. در این میان، آنکه باید غرامت اشتباه هر دو دسته را بپردازد، اسلام است. جمود و [جمود گرایان] به جاهل ها میدان تاخت و تاز می دهد و جهالت جاهلان را در عقاید خشکشان مصرتر می کند. عجبا! این جاهلان متمدن نماگمان می کنند زمان معصوم است. مگر تغییرات زمان، جز به دست بشر، به دست کس دیگر ساخته می شود؟ بشر از کی و از چه تاریخی عصمت از خطا پیدا کرده است تا تغییرات زمان از خطا و اشتباه معصوم بماند؟ بشر همان[گونه] که تحت تأثیر تمایلات علمی، اخلاقی، ذوقی، مذهبی قرار دارد و هر زمان ابتکار تازه ای در [راه] صلاح بشریت می کند، تحت تأثیر تمایلات خودپرستی، جاه طلبی، هوس رانی، پول دوستی، استثمارگری هم هست. بشر همان طور که موفق به کشف های تازه و پیدا کردن راه های بهتر و وسایل بهتر می شود، احیاناً دچار خطا و اشتباه هم می شود، ولی جاهل خودباخته این حرف ها را نمی فهمد و تکیه کلامش این است که دنیا امروز چنین است و دنیا امروز چنان است.2 پی نوشتها: 1 . اسلام و مقتضیات زمان،علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، ص 86 . 2 .نظام حقوق زن در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)،صص 119 121. www.irc.ir
مقتضیات زمان، با چه جریان های افراطی و تفریطی روبه رو است؟
در مسئله انطباق با مقتضیات زمان، دو جریان مخالف که هر دو غلط بوده، در تاریخ اسلام همیشه وجود داشته است. یک جریان افراطی؛ یعنی دخل و تصرف های بی جا در دستورهای دینی به واسطه یک [سری] خیالات و ملاحظات کوچک که ما اسم آنها را جهالت گذاشتیم. جریان دیگر، توقف و جمود بی جایی است که برخلاف منظور و روح اسلام است. این جمودها از ناحیه دوستان محتاط بوده است، ولی احتیاط هایی که صد در صد به ضرر اسلام تمام شده است. احتیاط هایی که بچه گانه و کودکانه بوده است. البته یک جریان معتدل هم همیشه وجود داشته است، ولی ما برای اینکه جریان معتدل را پیدا بکنیم، باید ابتدا این دو جریان افراطی و تفریطی را درست بشناسیم.1
اسلام، دینی است پیشرو و پیش رونده. قرآن کریم برای اینکه مسلمانان را متوجه کند که همواره باید در پرتو اسلام در حال رشد و نمو و تکامل باشند، مثلی می آورد؛ می گوید: مثل پیروان محمد صلی الله علیه و آله، مثل دانه ای است که در زمین کاشته شود. آن دانه ابتدا به صورت برگ نازکی از زمین می روید، سپس خود را نیرومند می سازد. سپس روی ساقه خویش می ایستد و آن چنان به سرعت و قوت این مراحل را طی می کند که کشاورزان را به شگفت می آورد. این مثلی که جامعه مورد نظر قرآن را نشان می دهد، نموداری است از آنچه آرزوی قرآن است. قرآن، اجتماعی را پی ریزی می کند که دائماً در حال رشد و توسعه و انبساط و گسترش باشد. ویل دورانت می گوید: (هیچ دینی مانند اسلام پیروان خویش را به نیرومندی دعوت نکرده است).
تاریخ صدر اسلام نشان داد که اسلام چقدر برای اینکه اجتماعی [را ]از نو بسازد و پیش ببرد، تواناست. اسلام، هم با جمود مخالف است و هم با جهالت. خطری که متوجه اسلام است، هم از ناحیه این دسته است و هم از ناحیه آن دسته. جمودها و خشک مغزی ها و علاقه نشان دادن به هر شعار قدیمی حال آنکه ربطی به دین مقدس اسلام ندارد بهانه به دست مردم جاهل می دهد که اسلام را مخالف تجدد به معنی واقعی بشمارند و از طرف دیگر تقلیدها و مد پرستی ها و غرب زدگی ها و اعتقاد به اینکه سعادت مردم مشرق زمین در این است که [از لحاظ جسمی، روحی، ظاهری و باطنی] فرنگی بشوند، تمام عادات و آداب و سنن آنها را بپذیرند، قوانین مدنی و اجتماعی خود را کورکورانه با قوانین آنها تطبیق دهند، بهانه ای به دست جمودگرایان داده که به هر وضع جدیدی با چشم بدبینی بنگرند و آن را خطری برای دین و استقلال و شخصیت اجتماعی ملتشان به شمار آورند. در این میان، آنکه باید غرامت اشتباه هر دو دسته را بپردازد، اسلام است. جمود و [جمود گرایان] به جاهل ها میدان تاخت و تاز می دهد و جهالت جاهلان را در عقاید خشکشان مصرتر می کند.
عجبا! این جاهلان متمدن نماگمان می کنند زمان معصوم است. مگر تغییرات زمان، جز به دست بشر، به دست کس دیگر ساخته می شود؟ بشر از کی و از چه تاریخی عصمت از خطا پیدا کرده است تا تغییرات زمان از خطا و اشتباه معصوم بماند؟
بشر همان[گونه] که تحت تأثیر تمایلات علمی، اخلاقی، ذوقی، مذهبی قرار دارد و هر زمان ابتکار تازه ای در [راه] صلاح بشریت می کند، تحت تأثیر تمایلات خودپرستی، جاه طلبی، هوس رانی، پول دوستی، استثمارگری هم هست. بشر همان طور که موفق به کشف های تازه و پیدا کردن راه های بهتر و وسایل بهتر می شود، احیاناً دچار خطا و اشتباه هم می شود، ولی جاهل خودباخته این حرف ها را نمی فهمد و تکیه کلامش این است که دنیا امروز چنین است و دنیا امروز چنان است.2
پی نوشتها:
1 . اسلام و مقتضیات زمان،علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، ص 86 .
2 .نظام حقوق زن در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)،صص 119 121.
www.irc.ir
- [سایر] اسلام چگونه با مقتضیات زمان هماهنگ است؟
- [سایر] علاقه افراطی با دوست هم جنس مشکل ساز است؟
- [سایر] با عشق های دوره نوجوانی چگونه باید روبه رو شد ؟
- [سایر] معنا و تفسیر خودتان را از اصل مقتضیات زمان بیان کنید؟
- [سایر] خلاصه ای از کتاب اسلام و مقتضیات زمان استاد مطهری را می خواستم؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اخذ خسارت تأخیر تأدیه توسط بانکها به جهت مصلحت و مقتضیات زمان، آیا جنبه شرعی دارد؟
- [سایر] راه پیشگیری و نجات از عشق های غیر الهی و افراطی چیست؟
- [سایر] آیا دل بستن به دوستان و اطرافیان به طور افراطی مشکلی دارد؟
- [سایر] آیا والدین باید رقابت افراطی فرزندان با دوستانشان حمایت نمایند یا آن را کنترل کنند؟
- [سایر] آیا دوستی های عمیق و افراطی در دوران تحصیل می تواند آسیب زا باشد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در سجده قرآن، رو به قبله بودن شرط نیست و به هرسوی می تواند سجده کند، ولی بهتر روبه قبله بودن است.
- [آیت الله نوری همدانی] احتیاط مستحبّ آن است که مأمومین در حال خطبه روبه روی امام بوده وبیش از مقداری که در نماز می تواند خود را از قبله منحرف کنند ، رو بر نگردانند.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز مستحب در درون کعبه و بر بام آن منعی ندارد . اقامه نماز واجب یا مستحب بر بام کعبه باید به گونه ای باشد که در تمام حالت نماز، مقداری از فضای بام کعبه روبه روی نمازگزار باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که نمی تواند نماز را نشسته بخواند باید به پهلوی راست طوری بخوابد که جلو بدنش روبه قبله باشد و اگر آن هم ممکن نیست به پهلوی چپ طوری بخوابد که جلو بدنش رو به قبله باشد و اگر این را هم نمی تواند باید به پشت بخوابد بطوری که کف پاهای او رو به قبله باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .نماز واجب و مستحب باید روبه قبله باشد. به جا آوردن نماز مستحب در حال حرکتِ پیاده یا سواره , به هر طرف باشد, صحیح است، زیرا قبله نماز مستحب در این حال , بر اساس (فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ)(بقره/115 )وسیع است.
- [آیت الله سبحانی] کسی که میّت را تیمّم می دهد روبه روی میّت قرار می گیرد و دست خود را بر زمین می زند و به صورت و پشت دست های میّت می کشد و بهتر است علاوه بر این دست میّت را به زمین بزند و به صورت و پشت دست هایش بکشد.
- [آیت الله نوری همدانی] مستحبّ است امام خطیب در زمستان وتا بستان عِمامه داشته باشد ورِدائی از بُرْد یَمَنی یا (عَدَنی ) بپوشد وخود را یاراید ، تمیزترین لباسهای خود را بپوشد وبوی خوش بکار برد بطوری که با وقار وسَکینه باشد وقبل از خطا به هنگامی که مُؤذّن اذان می گوید او بر منبر نشسته باشد تا اذان به پایان رسد وخطبه را آغاز کند وهنگام صُعود بر منبر خطا به روبه روی مردم بایستد وسلام کند ومردم نیز باچهره های خود از او استقبال کنند وبه چیزی از قبیل کَمان وشمشیر (اسلحه ) وعصا تکیه کند .ومردم نیز خود راروبه روی او قرار دهند .
- [آیت الله علوی گرگانی] در سه صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد، نمیتواند معامله را به هم بزند ولی میتواند تفاوت قیمت بگیرد: اوّل آن که بعد از معامله در مال تصرّف کند که تغییری در مال پیدا شود; دوم بعد از معامله بفهمد مال عیب دارد و فقط حقّ برگرداندن آن را ساقط کند; سوم بعد از تحویل گرفتن مال، عیب دیگری در آن پیدا شود ولی اگر حیوان معیوبی را بخرد و پیش از گذشتن سه روز عیب دیگری پیدا کند واین عیب بسبب تفریط از مشتری نباشد، اگرچه آن را تحویل گرفته باشد باز هم میتواند آن را پس دهد و نیز اگر فقط خریدار تا مدّتی حقّ به هم زدن معامله را داشته باشد و در آن مدّت، مال عیبی پیدا کند، اگرچه آن را تحویل گرفته باشد، چنانچه مشتری تفریطی در او نکرده باشد میتواند معامله را به هم بزند.
- [آیت الله خوئی] نماز خواندن در چند جا مکروه است و از آن جملهاست (1) حمام، (2) زمین نمکزار، (3) مقابل انسان، (4) مقابل دری که باز است، (5) در جاده و خیابان و کوچه اگر برای کسانی که عبور میکنند زحمت نباشد. و چنانچه زحمت باشد مزاحمت حرام است، (6) مقابل آتش و چراغ، (7) در آشپزخانه و هر کجا که کوره آتش باشد، (8) مقابل چاه و چالهای که محل بول باشد، (9) روبه روی عکس و مجسمه چیزی که روح دارد، مگر آن که روی آن پرده بکشند، (10) در اطاقی که جنب در آن باشد، (11) در جایی که عکس باشد اگرچه روبروی نمازگزار نباشد، (12) مقابل قبر، (13) روی قبر، (14) بین دو قبر، (15) در قبرستان.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شایسته است نماز را در این چند جا نخوانند: حمام، زمین نمک زار، مقابل انسانی که نشسته یا ایستاده است، مقابل دری که باز است و در جاده ها، و کنار خیابانها، در صورتی که مزاحم عبور و مرور مردم نباشد، و اگر مزاحم باشد حرام است; همچنین نماز خواندن در مقابل آتش، چراغ، داخل آشپزخانه و هرجا که کوره آتش باشد، مقابل چاه و چاله ای که محل فاضلاب است و روبه روی عکس و مجسمه چیزی که روح دارد، مگر آن که روی آن پرده بکشند و در جایی که عکس باشد هرچند مقابل نمازگزار نیست و در مقابل قبر و روی قبر و در قبرستان و در اطاقی که شخص جنب درآن باشد.