با عشق های دوره نوجوانی چگونه باید روبه رو شد ؟
پسری 15 ساله هستم که بادختری دوستم و خیلی به یک دیگر علاقه داریم جوری که تصمیم داریم در آینده بایک دیگر ازدواج کنیم.آیا این کارمان درست است یا نه؟ متأسفانه مشخص نیست شما در سن 15 سالگی ، زمانی که باید با شور و هیجان با درس خواندن و پیشرفت تحصیلی انتظارات خود، خانواده و جامعه را برآورده می کردید ، چگونه در وادی عشق و محبت  این گونه ای قرار گرفته اید . در این موقعیت سنی شما می بایست مانند تمام پسرهای 15 ساله که در دوره بلوغ با تمرکز بر کسب تجربه و افزایش مهارت های خود و تربیت خویش به سوی کمال و اهداف انسانی پیش بروید ؛ هم احساس خودارزشمندی ، احترام و کارآمدی و غرور و افتخار در میانسالی خواهید داشت  و هم در آینده با آرامش ،  قدرت انتخابی عاقلانه  را تجربه می کنید . باید خدمت شما عرض کنم  الان در سن 15سالگی  بر اساس غریزه تصمیم گرفته اید و تصمیم بر اساس مسایل زیستی دوران بلوغ نگاه بسیار پایین و دست کم گرفتن مهمترین اتفاق زندگی شما خواهد بود. قطعا شما باید برنامه ای برای اینکه چگونه این وضعیت را کنار بگذارید و ترک ذهنی و بیرونی داشته باشید باید اجرا کنید؛ زیرا طبق گفته روان شناسان وابستگی و عشق به طور کلی نشانه افسردگی و وسواس است ودر سن پایین تر از 24 سال تنها و تنها حالت بیولوژی و جنسی داشته و فرد در این سنین فقط به این بعد جنسی فکر می کند. البته کمبودهای دوران کودکی که در کنار پدر و مادر باید برآورده شود هم در این وابستگی دخالت دارد . پس کمی با خود بنشینید و با نگاهی به خود و سن و موقعیت خود و مراجعه به یک روانکاو  با گرایش بالینی شما را به خودتان و موقعیتی که در آن هستید آشنا کند . اما تا زمانی که شما به یک مشاوره حضوری اقدام کنید به راهکارهای زیر عنایت فرمایید: 1- سعی کنید بر روی ترک این رابطه فکر کنید.ابتدا با نوشتن دلایل ترک سعی کنید شناختی نسبت به اینکه " چرا من ترک کنم" داشته باشید. 2- آسیب هایی که تا کنون داشته اید و در آینده خواهید داشت را بنویسید. 3- با خودتان لحظه ای فکر کنید و بگویید "چرا من باید گدای محبت  فردی باشم؟". 4- سعی کنید با ریشه یابی وضعیت خودتان ترجیحا با یک متخصص علت این احساس و کمبود محبت تان را کشف و درمان کنید. 5- سعی کنید برای زندگیتان هدف های دراز مدت و کوتاه مدت ترسیم کنید و منطقی و عاقلانه زندگی کنید. (درس ، شغل ، ازدواج) 6 - تمام محرک های بیرونی و آثاری که ایشان را در ذهن شما زنده می کند و تداعی می کند حذف کنید.(شماره ،تصویر ، اس ام اس ، مکان و زمان رفت و آمد) 7- با خود بگویید" اگر ازدواج در سن 15 سالگی منطقی بود پس چرا اکثر افراد در این سن مشغول ساخت پشتوانه تحصیلی ، اقتصادی و اجتماعی و جایگاه خودشان هستند ؟"  پس وجود فشارهای جنسی و عدم تخلیه هیجان و عواطف در خانواده باعث شده شما اینگونه شتاب زده رفتار کنید . قطعا و قطعا بدانید این احساس در این سن برای شما مضر است و نشانه کمبود محبت والدینی است و باید در آنجا برآورده شود و سعی کنید با تلاش و کوشش به ذخیر سازی مهارت های زندگی ، مفید بودن برای خود ، خانواده و جامعه و برآورده کردن انتظارات خود ، خانواده و جامعه مشغول شوید . از طرفی این را نیز بدانید که شما تا سن 24 سالگی هر سال  احساسات و عواطف متنوع و گوناگونی خواهید داشت! پس اگر هم این دختر خانم را می پسندید سعی کنید تا زمان مناسب و منطقی به آن فکر نکنید و با خود بگویید " باید آن زمان احساسم را ببینم ، ممکن است در آینده دیگر چنین احساس کنونی را نداشته باشم ."
عنوان سوال:

با عشق های دوره نوجوانی چگونه باید روبه رو شد ؟


پاسخ:

پسری 15 ساله هستم که بادختری دوستم و خیلی به یک دیگر علاقه داریم جوری که تصمیم داریم در آینده بایک دیگر ازدواج کنیم.آیا این کارمان درست است یا نه؟

متأسفانه مشخص نیست شما در سن 15 سالگی ، زمانی که باید با شور و هیجان با درس خواندن و پیشرفت تحصیلی انتظارات خود، خانواده و جامعه را برآورده می کردید ، چگونه در وادی عشق و محبت  این گونه ای قرار گرفته اید . در این موقعیت سنی شما می بایست مانند تمام پسرهای 15 ساله که در دوره بلوغ با تمرکز بر کسب تجربه و افزایش مهارت های خود و تربیت خویش به سوی کمال و اهداف انسانی پیش بروید ؛ هم احساس خودارزشمندی ، احترام و کارآمدی و غرور و افتخار در میانسالی خواهید داشت  و هم در آینده با آرامش ،  قدرت انتخابی عاقلانه  را تجربه می کنید . باید خدمت شما عرض کنم  الان در سن 15سالگی  بر اساس غریزه تصمیم گرفته اید و تصمیم بر اساس مسایل زیستی دوران بلوغ نگاه بسیار پایین و دست کم گرفتن مهمترین اتفاق زندگی شما خواهد بود. قطعا شما باید برنامه ای برای اینکه چگونه این وضعیت را کنار بگذارید و ترک ذهنی و بیرونی داشته باشید باید اجرا کنید؛ زیرا طبق گفته روان شناسان وابستگی و عشق به طور کلی نشانه افسردگی و وسواس است ودر سن پایین تر از 24 سال تنها و تنها حالت بیولوژی و جنسی داشته و فرد در این سنین فقط به این بعد جنسی فکر می کند. البته کمبودهای دوران کودکی که در کنار پدر و مادر باید برآورده شود هم در این وابستگی دخالت دارد . پس کمی با خود بنشینید و با نگاهی به خود و سن و موقعیت خود و مراجعه به یک روانکاو  با گرایش بالینی شما را به خودتان و موقعیتی که در آن هستید آشنا کند .

اما تا زمانی که شما به یک مشاوره حضوری اقدام کنید به راهکارهای زیر عنایت فرمایید:
1- سعی کنید بر روی ترک این رابطه فکر کنید.ابتدا با نوشتن دلایل ترک سعی کنید شناختی نسبت به اینکه " چرا من ترک کنم" داشته باشید.
2- آسیب هایی که تا کنون داشته اید و در آینده خواهید داشت را بنویسید.
3- با خودتان لحظه ای فکر کنید و بگویید "چرا من باید گدای محبت  فردی باشم؟".
4- سعی کنید با ریشه یابی وضعیت خودتان ترجیحا با یک متخصص علت این احساس و کمبود محبت تان را کشف و درمان کنید.
5- سعی کنید برای زندگیتان هدف های دراز مدت و کوتاه مدت ترسیم کنید و منطقی و عاقلانه زندگی کنید. (درس ، شغل ، ازدواج)
6 - تمام محرک های بیرونی و آثاری که ایشان را در ذهن شما زنده می کند و تداعی می کند حذف کنید.(شماره ،تصویر ، اس ام اس ، مکان و زمان رفت و آمد)
7- با خود بگویید" اگر ازدواج در سن 15 سالگی منطقی بود پس چرا اکثر افراد در این سن مشغول ساخت پشتوانه تحصیلی ، اقتصادی و اجتماعی و جایگاه خودشان هستند ؟"  پس وجود فشارهای جنسی و عدم تخلیه هیجان و عواطف در خانواده باعث شده شما اینگونه شتاب زده رفتار کنید .
قطعا و قطعا بدانید این احساس در این سن برای شما مضر است و نشانه کمبود محبت والدینی است و باید در آنجا برآورده شود و سعی کنید با تلاش و کوشش به ذخیر سازی مهارت های زندگی ، مفید بودن برای خود ، خانواده و جامعه و برآورده کردن انتظارات خود ، خانواده و جامعه مشغول شوید . از طرفی این را نیز بدانید که شما تا سن 24 سالگی هر سال  احساسات و عواطف متنوع و گوناگونی خواهید داشت! پس اگر هم این دختر خانم را می پسندید سعی کنید تا زمان مناسب و منطقی به آن فکر نکنید و با خود بگویید " باید آن زمان احساسم را ببینم ، ممکن است در آینده دیگر چنین احساس کنونی را نداشته باشم ."





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین