رفتار و احساس و تفکر انسان ها، به ترتیب، از جزئی به کلی، به صورت زیر ظهور و تغییر پیدا می کند. در ابتدا، کاملا فردی است؛ و بعضی افراد، چه بسا، بدون این که از هم دیگر اطلاع و با یکدیگر هماهنگی داشته باشند، به یک صورت، احساس و فکر و عمل می کنند. گاهی ممکن است یک متفکر برجسته، به تنهایی، دیدگاهی داشته باشد و آن را بیان کند؛ در صورت موفقیت، در مرحله ی بعد، ممکن است آن شیوه ی احساس و تفکر و عمل، به صورت گروهی، خود را نشان دهد؛ اگر این گروه بتواند شیوه اش را حفظ کند و آن را در عمق و سطح انتشار دهد و آرام آرام پذیرش اجتماعی پیدا کند، تبدیل به یک جریان فرهنگی می شود.[1] ممکن است این جریان فرهنگی ملی و یا بین المللی باشد و بسته به این که موضوع آن چه باشد و در چه گستره ای انتشار یابد ممکن است تبدیل به یک خرده فرهنگ و یا فرهنگ شود. ممکن است این تحولات در هر مرحله ای ساز و کارهای خاص خود را داشته باشد و از ابزار و وسایل ویژه ای استفاده کند و لوازم اجتماعی خاصی را به دنبال داشته باشد. امروزه برای تبدیل و انتقال از مرحله ای به مرحله ی دیگر، به طور دقیق و برنامه ریزی شده، از داده های مختلف علوم انسانی، مثل روان شناسی، جامعه شناسی، مدیریت، ارتباطات و ... استفاده می شود. موضوع (اثرگذاری بر تک تک افراد) و (تبلیغات)، در علوم انسانی و در مجامع دانشگاهی جایگاه ویژه ای دارد؛[2] البته روشن است که نزاع ها و مقابله ها، در سطوح فردی و گروه های کوچک، آسان تر از زمانی است که تبدیل به جریان فرهنگی شده باشند. اصولا نمی توان جریان فرهنگی را به طور کامل، آن هم در کوتاه مدت، حذف کرد؛ اگرچه می توان جریان مطلوب را آن قدر تقویت کرد و قوت بخشید که بقیه، در کنار آن، ریز و کم رنگ و ناپیدا شوند؛ هم چنین می توان بعضی از جریان ها را به کار گرفت و در جهت مورد نظر هدایت کرد؛ چون همواره تمام جریانات فرهنگی، تضاد بنیادی با یکدیگر ندارند. با توجه به تعریفی که از فرهنگ ارائه شد، در می یابیم که گستره ی آن بسیار وسیع است و همه ی دستاوردهای یک جامعه، مثل خط، زبان، دین، آداب و رسوم سنتی، علوم و فنون و... را از ابتدا تاکنون شامل است؛ لذا نمی توان در این مختصر، به طور کامل و مستوفا، از ساز و کارهای ایجاد و تغییر فرهنگ سخن گفت؛ لکن ما به طور کلی یادآوری می کنیم که تغییر فرهنگ جامعه اولا، به تدریج و با کندی بسیار صورت می پذیرد؛ ثانیاً، چه بسا بسیاری از توده ها متوجه تغییر فرهنگ نمی شوند! گاهی برنامه ای تنظیم می شود که مثلا مجموعه ی مفاهیم (الف ب پ ت ث) را که در کنار هم قرار دارند، به گونه ای تغییر می دهند که آرام آرام به مجموعه ی (ج چ ح خ د) تبدیل می شود و در نهایت، کسانی که با آن سر و کار داشته اند، هنوز خیال می کنند که این همان است. مسئله ی حفظ یا تغییر فرهنگ، نیاز به استراتژی فرهنگی و برنامه ریزی دراز مدت دارد. تفطن به این نکته بسیار مهم است که فرهنگ و سیر آن را نباید به دست حوادث روزگار سپرد؛ بلکه باید برای حفظ یا تغییر آن برنامه ریزی کرد. این برنامه ریزی باید تمام شئون فرهنگی را شامل باشد.[3] پی نوشتها: [1]. برای آشنایی با بعضی از جریانات فرهنگی، در سطح جهانی، ر.ک: مصطفی ملکیان، جریان شناسی فرهنگ معاصر (جزوه). ایشان به جریان هایی مثل سنت گرایان، فمینیست ها، جریان عرفان، جریان روشن فکری، اصول گرایان، بهائیت، روحانیت، گروه های رپ و هوی متال، نهضت سوم در روان شناسی، اخلاِ گرایان و تجربه گرایان اشاراتی کرده است. [2]. به عنوان نمونه، ر.ک. محمد کاویانی، ارزش یابی مفاهیم روان شناسی اجتماعی از دیدگاه قرآن (پایان نامه ی فوِ لیسانس). در آن جا طی مباحث نگرش و تغییر نگرش، تبلیغات و جنگ روانی، به بعضی از داده های روان شناسی اجتماعی و بعضی از شیوه های قرآنی اشاره شده است. [3]. به عنوان نمونه، ر.ک: پرویز تاجداری، تهاجم فرهنگی. ایشان به بررسی کیفیت اعزام دانش جو به خارج از کشور، و چگونگی رهاشدگی و احساس بی حمایتی آنها، و بلکه طرد و رانده شدن آنها از سوی همه ی نمایندگان فرهنگی و سیاسی خودی در کشور بیگانه اشاره می کند؛ و متقابلا برنامه های دقیق و حساب wxشده ی مسئولین آن کشور بیگانه را نیز یادآوری می کند؛ و نتیجه می گیرد که کم ترین و طبیعی ترین نتیجه ی این گونه برخوردها این است که حتی دلسوزان و ارادتمندان کشور و ملت، در همان جا بمانند و یا اگر به کشور باز گشتند، ولو به صورت ناخود آگاه، در واقع از علاقه مندان و حامیان آن کشور بیگانه باشند. آقای تاجداری برای مدت طولانی در آمریکا بوده است و در دانشگاه های متعدد، دبیرستان ها و دیگر مدارسی که ایرانی ها در آنها بوده اند، پژوهش های میدانی، با روش های مختلف نمونه گیری و تحلیل محتوی، انجام داده است.او به طور مختصر، به پدیده ی فرار مغزها پرداخته است و گناه آن را بیش از آن که متوجه دانش جو بداند، مقداری متوجه بی برنامگی داخلی برای جذب، و مقداری متوجه برنامه های دقیق و جذب کننده ی کشورهای بیگانه می داند. نیاز به ذکر است که بیش تر تحقیق ایشان، مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است. منبع: جوانان و تهاجم فرهنگی، محمد کاویانی، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (1382).
رفتار و احساس و تفکر انسان ها، به ترتیب، از جزئی به کلی، به صورت زیر ظهور و تغییر پیدا می کند. در ابتدا، کاملا فردی است؛ و بعضی افراد، چه بسا، بدون این که از هم دیگر اطلاع و با یکدیگر هماهنگی داشته باشند، به یک صورت، احساس و فکر و عمل می کنند. گاهی ممکن است یک متفکر برجسته، به تنهایی، دیدگاهی داشته باشد و آن را بیان کند؛ در صورت موفقیت، در مرحله ی بعد، ممکن است آن شیوه ی احساس و تفکر و عمل، به صورت گروهی، خود را نشان دهد؛ اگر این گروه بتواند شیوه اش را حفظ کند و آن را در عمق و سطح انتشار دهد و آرام آرام پذیرش اجتماعی پیدا کند، تبدیل به یک جریان فرهنگی می شود.[1]
ممکن است این جریان فرهنگی ملی و یا بین المللی باشد و بسته به این که موضوع آن چه باشد و در چه گستره ای انتشار یابد ممکن است تبدیل به یک خرده فرهنگ و یا فرهنگ شود. ممکن است این تحولات در هر مرحله ای ساز و کارهای خاص خود را داشته باشد و از ابزار و وسایل ویژه ای استفاده کند و لوازم اجتماعی خاصی را به دنبال داشته باشد.
امروزه برای تبدیل و انتقال از مرحله ای به مرحله ی دیگر، به طور دقیق و برنامه ریزی شده، از داده های مختلف علوم انسانی، مثل روان شناسی، جامعه شناسی، مدیریت، ارتباطات و ... استفاده می شود. موضوع (اثرگذاری بر تک تک افراد) و (تبلیغات)، در علوم انسانی و در مجامع دانشگاهی جایگاه ویژه ای دارد؛[2] البته روشن است که نزاع ها و مقابله ها، در سطوح فردی و گروه های کوچک، آسان تر از زمانی است که تبدیل به جریان فرهنگی شده باشند. اصولا نمی توان جریان فرهنگی را به طور کامل، آن هم در کوتاه مدت، حذف کرد؛ اگرچه می توان جریان مطلوب را آن قدر تقویت کرد و قوت بخشید که بقیه، در کنار آن، ریز و کم رنگ و ناپیدا شوند؛ هم چنین می توان بعضی از جریان ها را به کار گرفت و در جهت مورد نظر هدایت کرد؛ چون همواره تمام جریانات فرهنگی، تضاد بنیادی با یکدیگر ندارند.
با توجه به تعریفی که از فرهنگ ارائه شد، در می یابیم که گستره ی آن بسیار وسیع است و همه ی دستاوردهای یک جامعه، مثل خط، زبان، دین، آداب و رسوم سنتی، علوم و فنون و... را از ابتدا تاکنون شامل است؛ لذا نمی توان در این مختصر، به طور کامل و مستوفا، از ساز و کارهای ایجاد و تغییر فرهنگ سخن گفت؛ لکن ما به طور کلی یادآوری می کنیم که تغییر فرهنگ جامعه اولا، به تدریج و با کندی بسیار صورت می پذیرد؛ ثانیاً، چه بسا بسیاری از توده ها متوجه تغییر فرهنگ نمی شوند!
گاهی برنامه ای تنظیم می شود که مثلا مجموعه ی مفاهیم (الف ب پ ت ث) را که در کنار هم قرار دارند، به گونه ای تغییر می دهند که آرام آرام به مجموعه ی (ج چ ح خ د) تبدیل می شود و در نهایت، کسانی که با آن سر و کار داشته اند، هنوز خیال می کنند که این همان است.
مسئله ی حفظ یا تغییر فرهنگ، نیاز به استراتژی فرهنگی و برنامه ریزی دراز مدت دارد. تفطن به این نکته بسیار مهم است که فرهنگ و سیر آن را نباید به دست حوادث روزگار سپرد؛ بلکه باید برای حفظ یا تغییر آن برنامه ریزی کرد. این برنامه ریزی باید تمام شئون فرهنگی را شامل باشد.[3]
پی نوشتها:
[1]. برای آشنایی با بعضی از جریانات فرهنگی، در سطح جهانی، ر.ک: مصطفی ملکیان، جریان شناسی فرهنگ معاصر (جزوه). ایشان به جریان هایی مثل سنت گرایان، فمینیست ها، جریان عرفان، جریان روشن فکری، اصول گرایان، بهائیت، روحانیت، گروه های رپ و هوی متال، نهضت سوم در روان شناسی، اخلاِ گرایان و تجربه گرایان اشاراتی کرده است.
[2]. به عنوان نمونه، ر.ک. محمد کاویانی، ارزش یابی مفاهیم روان شناسی اجتماعی از دیدگاه قرآن (پایان نامه ی فوِ لیسانس). در آن جا طی مباحث نگرش و تغییر نگرش، تبلیغات و جنگ روانی، به بعضی از داده های روان شناسی اجتماعی و بعضی از شیوه های قرآنی اشاره شده است. [3]. به عنوان نمونه، ر.ک: پرویز تاجداری، تهاجم فرهنگی.
ایشان به بررسی کیفیت اعزام دانش جو به خارج از کشور، و چگونگی رهاشدگی و احساس بی حمایتی آنها، و بلکه طرد و رانده شدن آنها از سوی همه ی نمایندگان فرهنگی و سیاسی خودی در کشور بیگانه اشاره می کند؛ و متقابلا برنامه های دقیق و حساب wxشده ی مسئولین آن کشور بیگانه را نیز یادآوری می کند؛ و نتیجه می گیرد که کم ترین و طبیعی ترین نتیجه ی این گونه برخوردها این است که حتی دلسوزان و ارادتمندان کشور و ملت، در همان جا بمانند و یا اگر به کشور باز گشتند، ولو به صورت ناخود آگاه، در واقع از علاقه مندان و حامیان آن کشور بیگانه باشند. آقای تاجداری برای مدت طولانی در آمریکا بوده است و در دانشگاه های متعدد، دبیرستان ها و دیگر مدارسی که ایرانی ها در آنها بوده اند، پژوهش های میدانی، با روش های مختلف نمونه گیری و تحلیل محتوی، انجام داده است.او به طور مختصر، به پدیده ی فرار مغزها پرداخته است و گناه آن را بیش از آن که متوجه دانش جو بداند، مقداری متوجه بی برنامگی داخلی برای جذب، و مقداری متوجه برنامه های دقیق و جذب کننده ی کشورهای بیگانه می داند.
نیاز به ذکر است که بیش تر تحقیق ایشان، مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است.
منبع: جوانان و تهاجم فرهنگی، محمد کاویانی، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (1382).
- [سایر] چگونه فرهنگ ها تغییر و تبدّل پیدا می کنند؛ آیا تغییر کامل فرهنگ در یک جامعه ممکن است؟
- [سایر] آیا ترویج فرهنگ شهید و شهادت منجر به ترویج فرهنگ خشونت در جامعه نمی شود؟
- [سایر] نقش فرهنگ عاشورا در بازنمایی افق سیاسی جامعه منتظر چیست؟
- [سایر] چگونه میتوان فرهنگ شهادت را در جامعه گسترش داد؟
- [سایر] چگونه میتوان فرهنگ شهادت را در جامعه گسترش داد؟
- [سایر] چگونه میتوان فرهنگ شهادت را در جامعه گسترش داد؟
- [سایر] نقش حوزه علمیه در فرهنگ سازی جامعه چیست؟
- [سایر] نقش حوزة علمیه در فرهنگ سازی جامعه چیست؟
- [سایر] چرا حتماً باید ماههای حرام در چهار ماه باشد (ذی القعده ذی الحجه رجب و محرم) باشد؟ چرا ما با توجه به شرایط و فرهنگ جامعه خودمان اینرا تغییر نمیدهیم؟ مثلاً ماهی که عید نوروز درش قرار دارد، حرام اعلام شود؟
- [سایر] پایداری یا تغییر یک فرهنگ، تابع چه عواملی است؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر بیگانگان از راههای مختلف مانند فرستادن امواج رادیویی یا تلویزیونی یا ماهوارهای و مانند آن در صدد ضربه زدن به اعتقادات و فرهنگ مسلمانان باشند، دفاع از فرهنگ و اعتقادات اسلامی بر هر مسلمانی واجب است و شایسته است از راه تقویت فرهنگ و اعتقادات مسلمانان واستفاده از فراوردههای علمی، از ضربه زدن دشمن به آن جلوگیری شود و از راههای دیگر مگر در موارد ضرورت استفاده نشود.
- [آیت الله مظاهری] کار (زراعت، صنعت، تجارت و مانند آن) برای تأمین احتیاجات جامعه اسلامی واجب کفایی است، و هر کسی در فراخور حالش باید احتیاجات جامعه اسلامی را تأمین کند.
- [آیت الله جوادی آملی] .سبب تغییر باید نجاست باشد و مورد تغییر هم باید یکی از سه وصف یاد شده در مسأله قبل باشد. تغییر, اعم از آن است که به یکی از اوصاف شیء نجس باشد; یا به وصف شیء دیگر، پس اگر سبب تغییر، خصوصیت شیء نجس شده باشد, نه نجاست، آن آب, نجس نمیشود; همچنین اگر سبب تغییر, مجاورت با نجاست باشد, نه برخورد با آن، آب? نجس نمیشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر نجاستی در چاه بریزد و بو یا رنگ یا مزه آب آن را تغییر دهد؛ چنانچه تغییر آب چاه از بین برود پاک می شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر عین نجس، مانند: خون، به آبی که بیشتر از کر است برسد و بو، رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد، چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر از کر باشد، تمام آب نجس میشود و اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد، فقط مقداری که بو، رنگ یا مزه آن تغییر کرده، نجس است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر عین نجس مانند خون به ابی که بیشتر از کر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از ان را تغییر دهد چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر از کر باشد تمام اب نجس می شود و اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد مقداری که بو یا رنگ یا مزه ان تغییر کرده نجس است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر عین نجس مانند خون به آبی که بیشتر از کر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد؛ چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر از کر باشد تمام آب نجس می شود و اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد فقط مقداری که بو یا رنگ یا مزه آن تغییر کرده نجس است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عین نجس مانند خون به آبی که بیشتر ازکُر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد، چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر ازکُر باشد،تمام آب نجس می شود.و اگر به اندازة کُر یا بیشتر باشد ، فقط مقداری که بو یا رنگ یا مزة آن تغییر کرده نجس است .
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر عین نجس یا شیء نجس شده, به آبی که بیشتر از کُر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد, چنانچه مقداری که تغییر نکرده است کمتر از کُر باشد, تمام آب نجس می شود و اگر به اندازه کُر یا بیشتر باشد, فقط مقداری که تغییر کرده, نجس است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر عین نجس مانند خون به آبی که بیشتر از کر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد، چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر از کر باشد تمام آب نجس می شود، و اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد فقط مقداری که بو یا رنگ یا مزه آن تغییر کرده نجس است.