فرهنگ اسلامی: برخی از اندیشمندان اسلامی معاصر، (فرهنگ) را به معنایی عام به کار برده‌اند که شامل علوم عقلی (مانند ریاضیات و منطق) علوم تجربی و علوم نقلی (مانند صرف و نحو و تاریخ) می‌گردد. ارکان آن عبارت است از: فلسفه، عرفان، دین، هنر، ادبیات، کلام (عقاید)، اخلاق، فقه، نظام‌های ارزشی حقوقی، اخلاقی و دینی، زیبا شناختی، عرف و عادات و آداب و رسوم.(1) در یک تعریف کلی از فرهنگ دینی می‌توان گفت: (فرهنگ دینی عبارت است از عقاید، باورها، الگوها، روش و شیوه‌های عمل جامعه ای که به یکی از شریعت‌های الهی ایمان دارد و در اعتقادات و اعمال از پیامبر خدا پیروی و اطاعت می‌کند). بر این اساس فرهنگ اسلامی عبارت است از: (مجموعه عقاید، باورها، ارزش ها، آداب و رسوم، الگوها، روش و شیوه‌های عمل متخذ از قرآن کریم و سنت معصومین (ع)). حال فرهنگ هر یک از افراد و جوامعی که دین رسمی آنان اسلام است، در صورتی اسلامی قلمداد می‌شود که همواره یاد شده بر کلیه روابط چهارگانه ایشان با خدا، خود، طبیعت و جامعه حاکم باشد. از سوی دیگر هرگاه معنای فرهنگ به (دستاوردهای بشر و میراث اجتماعی) آن اطلاق شود، فرهنگ اسلامی عبارت از: (مجموع آثار مثبت مادی و غیر مادی جوامع اسلامی که افراد آن عقاید، باورها، ارزشها، آداب و رسوم، الگوهاو شیوه‌های عمل خود را از قرآن کریم و سنت معصومین (ع) اخذ کرده و در پیروی از آن، هیچ گونه کوتاهی عمدی روا ندارند). ویژگی‌های فرهنگ اسلامی: اهم ویژگی‌های فرهنگ اسلامی عبارت است از: 1. منابع بنیادین فرهنگ اسلامی (قرآن کریم و سنت معصومین (ع)، در نوع خود بی نظیر است. 2. اصول و مبانی فرهنگ اسلامی ثابت است و با نوآوری ها، خلاقیت‌ها و ابتکارات مسلمین از بین نمی‌رود. 3. احکام، قوانین و الگوهای ارائه شده در فرهنگ اسلامی، روشن و کامل است. 4. فرهنگ اسلامی انسان را به سوی آگاهی و آزادی مسئولانه سوق می‌دهد و او را از اطاعت و تمکین کورکورانه قواعد اجتماعی و فرهنگ‌های رشد نایافته باز می‌دارد. 5. فرهنگ اسلامی قابلیت جهانی شدن دارد. 6. انتقال فرهنگ اسلامی سریع و نافذ است. از آنجا که فرهنگ اسلامی از سوی فطرت انسان‌ها مورد تأیید واقع می‌شود و دین اسلام، بعضی از رفتارها و رسوم را پذیرفته و تأیید می‌کند، پذیرش فرهنگ اسلامی از سوی افراد و جوامع به آسانی صورت می‌گیرد و به سرعت در اعماق قلب‌ها جای می‌گیرد. 7. فرهنگ اسلامی در چهارچوب اصول و مبانی ثابت خود، به مبادله و ارتباط با فرهنگ‌های دیگر می‌پردازد.(2) مقایسه فرهنگ اسلامی با فرهنگ غربی: در مقایسه فرهنگ اسلامی با فرهنگ غربی، می‌توان به این موارد اشاره کرد: 1. در فرهنگ اسلامی علاوه بر فضیلت محوری در اندیشه، الگوهای اخلاقی معنوی فراوانی وجود دارد که هر یک برای تحولّ جامعه بشری کفایت می‌کند در حالی که در فرهنگ غربی، اگر چه دانشمندان بسیاری بوده اند، اما هیچ یک از آنان انسان کامل و آیینه تمام‌نمای فضایل اخلاقی به شمار نمی‌آیند. 2. فرهنگ اسلامی می‌تواند به دغدغه همیشگی انسان (معنا و مفهوم زندگی)، پاسخ دهد و به روشنی آن را تبیین کند در حالی که فرهنگ غربی از پاسخ دادن به این پرسش بنیادین ناتوان است. 3. در فرهنگ اسلامی، رابطه‌ای منطقی میان دنیا و آخرت وجود دارد و بهره‌گیری مشروع از دنیا و توجه به آخرت، هر دو، توصیه شده است در حالی که در فرهنگ غربی، این دو با یکدیگر در تضاد است و پیوستن به دنیا، لازمه پشت کردن به آخرت دانسته می‌شود. 4. در فرهنگ اسلامی، بر اصل احترام به ملت‌ها و استقلال و آزادی آنان تأکید فراوان شده است در حالی که در فرهنگ غربی، مفاهیمی نظیر توسعه بی‌قید و شرط، قدرت‌طلبی، استثمار ملت‌ها و تحقیر توده‌های مردمی دیگر جوامع، به چشم می‌خورد. 5. در فرهنگ اسلامی، دین و سیاست جلوه‌هایی از یک حقیقت است در حالی که در فرهنگ غربی، با تسلط سکولاریسم، دین از سیاست جدا می‌شود.(3) پی‌نوشت‌ (1) محمد تقی مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص 271 (2) ر. ک: شناخت فرهنگ، فرهنگ سازمانی و مدیریت بر آن، همان، ص 46 (3) دکتر محمد رضا شرفی، پاسخ به سؤالات نسل جوان، ص 124
فرهنگ اسلامی یعنی چه ؟ ویژگیهای فرهنگ اسلامی کدام است؟
فرهنگ اسلامی:
برخی از اندیشمندان اسلامی معاصر، (فرهنگ) را به معنایی عام به کار بردهاند که شامل علوم عقلی (مانند ریاضیات و منطق) علوم تجربی و علوم نقلی (مانند صرف و نحو و تاریخ) میگردد. ارکان آن عبارت است از: فلسفه، عرفان، دین، هنر، ادبیات، کلام (عقاید)، اخلاق، فقه، نظامهای ارزشی حقوقی، اخلاقی و دینی، زیبا شناختی، عرف و عادات و آداب و رسوم.(1)
در یک تعریف کلی از فرهنگ دینی میتوان گفت: (فرهنگ دینی عبارت است از عقاید، باورها، الگوها، روش و شیوههای عمل جامعه ای که به یکی از شریعتهای الهی ایمان دارد و در اعتقادات و اعمال از پیامبر خدا پیروی و اطاعت میکند).
بر این اساس فرهنگ اسلامی عبارت است از: (مجموعه عقاید، باورها، ارزش ها، آداب و رسوم، الگوها، روش و شیوههای عمل متخذ از قرآن کریم و سنت معصومین (ع)). حال فرهنگ هر یک از افراد و جوامعی که دین رسمی آنان اسلام است، در صورتی اسلامی قلمداد میشود که همواره یاد شده بر کلیه روابط چهارگانه ایشان با خدا، خود، طبیعت و جامعه حاکم باشد. از سوی دیگر هرگاه معنای فرهنگ به (دستاوردهای بشر و میراث اجتماعی) آن اطلاق شود، فرهنگ اسلامی عبارت از: (مجموع آثار مثبت مادی و غیر مادی جوامع اسلامی که افراد آن عقاید، باورها، ارزشها، آداب و رسوم، الگوهاو شیوههای عمل خود را از قرآن کریم و سنت معصومین (ع) اخذ کرده و در پیروی از آن، هیچ گونه کوتاهی عمدی روا ندارند).
ویژگیهای فرهنگ اسلامی:
اهم ویژگیهای فرهنگ اسلامی عبارت است از:
1. منابع بنیادین فرهنگ اسلامی (قرآن کریم و سنت معصومین (ع)، در نوع خود بی نظیر است.
2. اصول و مبانی فرهنگ اسلامی ثابت است و با نوآوری ها، خلاقیتها و ابتکارات مسلمین از بین نمیرود.
3. احکام، قوانین و الگوهای ارائه شده در فرهنگ اسلامی، روشن و کامل است.
4. فرهنگ اسلامی انسان را به سوی آگاهی و آزادی مسئولانه سوق میدهد و او را از اطاعت و تمکین کورکورانه قواعد اجتماعی و فرهنگهای رشد نایافته باز میدارد.
5. فرهنگ اسلامی قابلیت جهانی شدن دارد.
6. انتقال فرهنگ اسلامی سریع و نافذ است. از آنجا که فرهنگ اسلامی از سوی فطرت انسانها مورد تأیید واقع میشود و دین اسلام، بعضی از رفتارها و رسوم را پذیرفته و تأیید میکند، پذیرش فرهنگ اسلامی از سوی افراد و جوامع به آسانی صورت میگیرد و به سرعت در اعماق قلبها جای میگیرد.
7. فرهنگ اسلامی در چهارچوب اصول و مبانی ثابت خود، به مبادله و ارتباط با فرهنگهای دیگر میپردازد.(2)
مقایسه فرهنگ اسلامی با فرهنگ غربی:
در مقایسه فرهنگ اسلامی با فرهنگ غربی، میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. در فرهنگ اسلامی علاوه بر فضیلت محوری در اندیشه، الگوهای اخلاقی معنوی فراوانی وجود دارد که هر یک برای تحولّ جامعه بشری کفایت میکند در حالی که در فرهنگ غربی، اگر چه دانشمندان بسیاری بوده اند، اما هیچ یک از آنان انسان کامل و آیینه تمامنمای فضایل اخلاقی به شمار نمیآیند.
2. فرهنگ اسلامی میتواند به دغدغه همیشگی انسان (معنا و مفهوم زندگی)، پاسخ دهد و به روشنی آن را تبیین کند در حالی که فرهنگ غربی از پاسخ دادن به این پرسش بنیادین ناتوان است.
3. در فرهنگ اسلامی، رابطهای منطقی میان دنیا و آخرت وجود دارد و بهرهگیری مشروع از دنیا و توجه به آخرت، هر دو، توصیه شده است در حالی که در فرهنگ غربی، این دو با یکدیگر در تضاد است و پیوستن به دنیا، لازمه پشت کردن به آخرت دانسته میشود.
4. در فرهنگ اسلامی، بر اصل احترام به ملتها و استقلال و آزادی آنان تأکید فراوان شده است در حالی که در فرهنگ غربی، مفاهیمی نظیر توسعه بیقید و شرط، قدرتطلبی، استثمار ملتها و تحقیر تودههای مردمی دیگر جوامع، به چشم میخورد.
5. در فرهنگ اسلامی، دین و سیاست جلوههایی از یک حقیقت است در حالی که در فرهنگ غربی، با تسلط سکولاریسم، دین از سیاست جدا میشود.(3)
پینوشت
(1) محمد تقی مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص 271
(2) ر. ک: شناخت فرهنگ، فرهنگ سازمانی و مدیریت بر آن، همان، ص 46
(3) دکتر محمد رضا شرفی، پاسخ به سؤالات نسل جوان، ص 124
- [سایر] دو فرهنگ و تمدن اسلامی و فرهنگ وتمدن غربی ، چه تاثیری بر یکدیگر داشته اند؟
- [سایر] جایگاه پوشش در فرهنگ اسلامی چیست؟
- [سایر] جایگاه حجاب در فرهنگ اسلامی را بیان نمایید.
- [سایر] عید در فرهنگ اسلامی چگونه ترسیم شده است؟
- [سایر] هنر تعزیه چه جایگاهی در فرهنگ اسلامی دارد ؟
- [سایر] چگونه فرهنگ انقلاب اسلامی را به نسل امروز منتقل کنیم؟
- [سایر] چرا انقلاب اسلامی منحصربهفرد بود؟ ویژگیهای منحصری که انقلاب ایران را از سایر انقلابها متمایز میکند چیست؟
- [سایر] تأثیر پذیری حرکت انتفاضه و جهاد اسلامی از انقلاب اسلامی و فرهنگ ایثار و شهادت چگونه است؟
- [سایر] تأثیر پذیری حرکت انتفاضه و جهاد اسلامی از انقلاب اسلامی و فرهنگ ایثار و شهادت چگونه است؟
- [سایر] تأثیر پذیری حرکت انتفاضه و جهاد اسلامی از انقلاب اسلامی و فرهنگ ایثار و شهادت چگونه است؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر بیگانگان از راههای مختلف مانند فرستادن امواج رادیویی یا تلویزیونی یا ماهوارهای و مانند آن در صدد ضربه زدن به اعتقادات و فرهنگ مسلمانان باشند، دفاع از فرهنگ و اعتقادات اسلامی بر هر مسلمانی واجب است و شایسته است از راه تقویت فرهنگ و اعتقادات مسلمانان واستفاده از فراوردههای علمی، از ضربه زدن دشمن به آن جلوگیری شود و از راههای دیگر مگر در موارد ضرورت استفاده نشود.
- [آیت الله مظاهری] اقلیتهای مذهبی در طرح دعوی باید به قاضی اسلامی مراجعه نمایند و قاضی نیز باید طبق موازین اسلامی حکم نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر ماندن در بلاد کفر موجب وهن مملکت اسلامی شود حرام است، گرچه موجب مفسده دینی و اخلاقی نشود، بلکه اگر مملکت اسلامی احتیاج به او داشته باشد، ماندن در آنجا حرام است، گرچه موجب وهن برای مملکت اسلامی نباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ماهی مردهای که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفتهاند یا مرده، چنانچه از ممالک غیر اسلامی آورده باشند حرام است و اگر از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی تهیّه شده یا از این جاها به ممالک غیر اسلامی منتقل شده باشد اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت، ولی اگر انسان بداند که ماهی از ممالک غیر اسلامی بدون تحقیق وارد بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی شده، حرام میباشد.
- [آیت الله مظاهری] معادن گرچه در ملک شخصی کسی پیدا شود ملک حکومت اسلامی است و در صورت ممانعت حکومت اسلامی، کسی حقّ تصرّف در آنها را ندارد.
- [آیت الله مظاهری] کار (زراعت، صنعت، تجارت و مانند آن) برای تأمین احتیاجات جامعه اسلامی واجب کفایی است، و هر کسی در فراخور حالش باید احتیاجات جامعه اسلامی را تأمین کند.
- [آیت الله مظاهری] ربا گرفتن از بانکهای کشورهای غیر اسلامی اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر ملخ را با دست یا به وسیله دیگری زنده بگیرند، خوردن آن حلال است و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن آن نام خدا را ببرد؛ ولی اگر ملخ مردهای از ممالک غیر اسلامی تهیّه شود یا از بازار اسلامی یا سرزمین اسلامی تهیّه شده ولی بدانیم که بدون تحقیق از ممالک غیر اسلامی وارد شده و معلوم نباشد که آن را زنده گرفتهاند یا نه، حرام است، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خرید و فروش گوشت و پیه و چرمی که از ممالک غیر اسلامی میآورند، باطل است، ولی اگر انسان نشانه معتبری داشته باشد که آنها از حیوانیست که به دستور شرع کشته شده یا از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی به ممالک غیر اسلامی منتقل شده، خرید و فروش آنها اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.