فرق بین «اجر کبیر» و «اجر عظیم» و «اجر کریم» که در قرآن آمده، چیست؟
کلمات (کبیر)، (عظیم) و (کریم)، بر وزن (فعیل) و به لحاظ ادبی صفت مشبّهه هستند.[1] مفهوم شناسی واژۀ (اجر) در لغت به معنای مزد، ثواب و پاداشی دنیوی یا اخروی که در مقابل عمل نیک، به انسان می رسد، آمده است.[2] (عظیم) یعنی؛ بزرگ، خواه محسوس باشد؛ مانند (... و دریا از هم شکافته شد، و هر بخشی همچون کوه عظیمی بود)؛[3] خواه معقول و معنوی؛[4] مانند (و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم).[5] (کریم) از ریشۀ (کَرَم)به معنای (سخی)، (نفیس) و (عزیز) است.[6] (کَرَم) اگر وصف خدا واقع شود، مراد از آن احسان و نعمت آشکار خداست و اگر وصف انسان باشد نام اخلاق و افعال پسندیده اوست که از وی ظاهر می شود به کسی کریم نگویند مگر بعد از آن که آن اخلاق و افعالی از وی ظاهر شود و هر چیزی که در نوع خود شریف است با کرم توصیف می شود.[7] (کبیر) به معنای عظیم القدر (قدر و منزلت بزرگ) است، چنان که علیّ به معنای بلند پایه است.[8] (کبیر)، از اسما و صفات حسنای الاهی به معنای بزرگ و صاحب کبریایی است.[9] اصل صغیر و کبیر (کوچک و بزرگ) در اعیان است و به طور استعاره در معانی به کار می روند.[10] از واژۀ کبیر به تناسب موصوف خود معانی متعددی مانند مقام و منزلت و کهنسالی در نظر گرفته می شود.[11] مراجعه به آیات قرآن نشان می دهد که واژۀ کبیر نوعاً در ذیل آیاتی آمده که سخن در قدرت و احاطه خداوند است‌.[12] فرق بین (کبیر) و (عظیم) از نگاه اهل لغت 1. (عظیم) در مقابل (حقیر) بوده و تقابلشان به تضاد است، اما (کبیر) در مقابل صغیر است. تقابل کبیر و صغیر نسبی است؛ یعنی یک چیز نسبت به چیز دیگر می تواند کبیر باشد، ولی به تناسب چیز بزرگ تر می تواند صغیر محسوب شود به خلاف (عظیم) که هیچ وقت بر آن اطلاق حقیر، نمی شود.[13] 2. عظیم، قوی ترین مرتبه و بالاترین درجه از کبیر است و دلالت می کند بر مرتبۀ رفیعه، امّا کبیر، دلالت می کند بر مطلق رفعت.[14] واژۀ اجر با صفات مختلف در قرآن این واژه ها در قرآن کریم در موارد متعدّدی به کار رفته اند، از جمله این که صفت برای اجر قرار گرفته اند. برای نمونه آیاتی ذکر می شود و در ضمن آن نظر مفسران و لغت شناسان و فرق بین این سه صفت بیان خواهد شد. (إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی‌ هِیَ أَقْوَمُ وَ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنینَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبیراً)،[15] (إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظیماً)[16] و (تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً کَریماً).[17] گروهی از مفسّران، (اجر کبیر)،[18] (اجر عظیم)[19] و (اجر کریم)[20] را در قرآن به معنای ثواب و پاداش بزرگ و فراوان، تفسیر نموده اند. برخی هم مصداق آنها را بیان کرده و منظور از اجر کبیر،[21] اجر عظیم[22] و اجر کریم[23] را بهشت دانسته اند. به هر حال، اگر چه هر سه صفت برای اجر در قرآن به معنای پاداش بزرگ و فراوان است و تفاوتی از این جهت ندارند، و حتی مصداقی مانند بهشت را برای آن ذکر کرده اند، اما این صفات برای اجر، اشاره به تفاوت مراتب ثواب و پاداش نسبت به عمل مورد نظر و انجام دهندۀ آن دارد؛ لذا برخی از مفسّران در بیان ویژگی اجر به این مراتب اشاره کرده اند؛ مانند این که گفته اند: 1. (اجر کبیر)؛ یعنی اجری که هم به حسب ذاتش بزرگ باشد هم به حسب عدد که کمترینش ده برابر است.[24] گویا اشاره دارد به آیۀ (هر کس کار نیکی انجام دهد ده برابر به او پاداش دهند).[25] برخی می گویند: (اجر کبیر)، اجری است که کسی مقدارش را نمی داند جز همان کسی که عطا فرموده است.[26] 2. (اجر عظیم)؛ یعنی خدا از باب تفضّل اضافه بر آن وعده ‌ای که در مقابل عمل نیکوکاران داده پاداش بزرگی نیز به آنان عطا خواهد کرد.[27] 3. (اجر کریم)؛ یعنی پاداش نیکو در آخرت بدون درخواست و طلب،[28] همراه با تکریم و گرامیداشت.[29] پی نوشت: [1]. صفت مشبّهه آن اسمی است که از فعل لازم گرفته می شود و دلالت می کند بر وجود و ثبوت صفتی در موصوف خودش مانند کریم در مثال زید کریم؛ که دلالت می کند بر وجود صفت کرامت در زید بر وجه ثبوت یعنی صفت کرامت و بخشندگی به تازگی در زید به وجود نیامده و به زودی هم از او جدا نمی شود بلکه در او بوده و دارای استمرار است. ر.ک: جامع المقدّمات با تعلیقۀ مدرّس افغانی کتاب شرح انموذج، ص 320 و 321. [2]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 1، ص 25، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 64، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق. [3]. شعراء، 63: (...فَانْفَلَقَ فَکانَ کلُّ فِرْقٍ کالطَّوْدِ الْعَظیم). [4]. قاموس قرآن، ج 5، ص 17. [5]. صافات، 76: (وَ نَجَّیْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکرْبِ الْعَظیمِ). [6]. قاموس قرآن، ج 6، ص 103. [7]. المفردات فی الفاظ القرآن، ص 707. [8] همان، ص 73. [9]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 5، ص 125 و 126، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق؛ قاموس قرآن، ج 6، ص 73. [10]. المفردات فی الفاظ القرآن، ص 696. [11]. ر.ک: همان، ص 696 و 697. [12]. قاموس قرآن، ج 6، ص 73. [13]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 10، ص 17، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1360ش. [14] همان، ج 8، ص 176. [15]. اسراء، 9: (این قرآن، به راهی که استوارترین راه ‌هاست، هدایت می ‌کند و به مؤمنانی که اعمال صالح انجام می ‌دهند، بشارت می ‌دهد که برای آنها پاداش بزرگی است). [16]. نساء، 40: (خداوند (حتّی) به اندازه سنگینی ذره‌ای ستم نمی‌کند و اگر کار نیکی باشد، آن را دو چندان می‌سازد و از نزد خود، پاداش عظیمی (در برابر آن) می ‌دهد). [17]. روزی که با او دیدار کنند درودشان این است: (سلام). و خدا برایشان پاداشی کرامند آماده کرده است.، احزاب، 44. [18]. مترجمان، تفسیر هدایت، ج 6، ص 206، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول، 1377ش. [19]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 84، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378ش. [20]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 329، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمۀ بلاغی، محمدجواد، ج 8، ص 569، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش. [21].‌کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج 5، ص 260، کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران، 1336ش. [22] سبزواری، نجفی، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، ص 90، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اوّل، 1419ق. [23]. عاملی، علی بن حسین، الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز، تحقیق: محمودی، شیخ مالک، ج 3، ص 20، دار القرآن الکریم، قم، چاپ اوّل، 1413ق. [24]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: علی، عبدالباری عطیة، ج 8، ص 22، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 1415ق. [25]. انعام، 160. [26]. طنطاوی، سید محمد، التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج 8، ص 304، بی نا، بی جا، بی تا. [27]. نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، ج 3، ص 237، انتشارات اسلامیه، تهران، چاپ اول، 1398ق. [28]. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج 22، ص 19، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا؛ حسینی شیرازی، سید محمد، تبیین القرآن، ص 436، دار العلوم، بیروت، چاپ دوم، 1423ق. [29]. حسینی شیرازی، سید محمد، تبیین القرآن، ص 436، دار العلوم، بیروت، چاپ دوم، 1423ق. منبع:islamquest.net
عنوان سوال:

فرق بین «اجر کبیر» و «اجر عظیم» و «اجر کریم» که در قرآن آمده، چیست؟


پاسخ:

کلمات (کبیر)، (عظیم) و (کریم)، بر وزن (فعیل) و به لحاظ ادبی صفت مشبّهه هستند.[1]
مفهوم شناسی
واژۀ (اجر) در لغت به معنای مزد، ثواب و پاداشی دنیوی یا اخروی که در مقابل عمل نیک، به انسان می رسد، آمده است.[2]
(عظیم) یعنی؛ بزرگ، خواه محسوس باشد؛ مانند (... و دریا از هم شکافته شد، و هر بخشی همچون کوه عظیمی بود)؛[3] خواه معقول و معنوی؛[4] مانند (و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم).[5]
(کریم) از ریشۀ (کَرَم)به معنای (سخی)، (نفیس) و (عزیز) است.[6] (کَرَم) اگر وصف خدا واقع شود، مراد از آن احسان و نعمت آشکار خداست و اگر وصف انسان باشد نام اخلاق و افعال پسندیده اوست که از وی ظاهر می شود به کسی کریم نگویند مگر بعد از آن که آن اخلاق و افعالی از وی ظاهر شود و هر چیزی که در نوع خود شریف است با کرم توصیف می شود.[7]
(کبیر) به معنای عظیم القدر (قدر و منزلت بزرگ) است، چنان که علیّ به معنای بلند پایه است.[8] (کبیر)، از اسما و صفات حسنای الاهی به معنای بزرگ و صاحب کبریایی است.[9]
اصل صغیر و کبیر (کوچک و بزرگ) در اعیان است و به طور استعاره در معانی به کار می روند.[10] از واژۀ کبیر به تناسب موصوف خود معانی متعددی مانند مقام و منزلت و کهنسالی در نظر گرفته می شود.[11]
مراجعه به آیات قرآن نشان می دهد که واژۀ کبیر نوعاً در ذیل آیاتی آمده که سخن در قدرت و احاطه خداوند است‌.[12]
فرق بین (کبیر) و (عظیم) از نگاه اهل لغت
1. (عظیم) در مقابل (حقیر) بوده و تقابلشان به تضاد است، اما (کبیر) در مقابل صغیر است. تقابل کبیر و صغیر نسبی است؛ یعنی یک چیز نسبت به چیز دیگر می تواند کبیر باشد، ولی به تناسب چیز بزرگ تر می تواند صغیر محسوب شود به خلاف (عظیم) که هیچ وقت بر آن اطلاق حقیر، نمی شود.[13]
2. عظیم، قوی ترین مرتبه و بالاترین درجه از کبیر است و دلالت می کند بر مرتبۀ رفیعه، امّا کبیر، دلالت می کند بر مطلق رفعت.[14]
واژۀ اجر با صفات مختلف در قرآن
این واژه ها در قرآن کریم در موارد متعدّدی به کار رفته اند، از جمله این که صفت برای اجر قرار گرفته اند. برای نمونه آیاتی ذکر می شود و در ضمن آن نظر مفسران و لغت شناسان و فرق بین این سه صفت بیان خواهد شد.
(إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی‌ هِیَ أَقْوَمُ وَ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنینَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبیراً)،[15] (إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظیماً)[16] و (تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً کَریماً).[17]
گروهی از مفسّران، (اجر کبیر)،[18] (اجر عظیم)[19] و (اجر کریم)[20] را در قرآن به معنای ثواب و پاداش بزرگ و فراوان، تفسیر نموده اند.
برخی هم مصداق آنها را بیان کرده و منظور از اجر کبیر،[21] اجر عظیم[22] و اجر کریم[23] را بهشت دانسته اند.
به هر حال، اگر چه هر سه صفت برای اجر در قرآن به معنای پاداش بزرگ و فراوان است و تفاوتی از این جهت ندارند، و حتی مصداقی مانند بهشت را برای آن ذکر کرده اند، اما این صفات برای اجر، اشاره به تفاوت مراتب ثواب و پاداش نسبت به عمل مورد نظر و انجام دهندۀ آن دارد؛ لذا برخی از مفسّران در بیان ویژگی اجر به این مراتب اشاره کرده اند؛ مانند این که گفته اند:
1. (اجر کبیر)؛ یعنی اجری که هم به حسب ذاتش بزرگ باشد هم به حسب عدد که کمترینش ده برابر است.[24] گویا اشاره دارد به آیۀ (هر کس کار نیکی انجام دهد ده برابر به او پاداش دهند).[25] برخی می گویند: (اجر کبیر)، اجری است که کسی مقدارش را نمی داند جز همان کسی که عطا فرموده است.[26]
2. (اجر عظیم)؛ یعنی خدا از باب تفضّل اضافه بر آن وعده ‌ای که در مقابل عمل نیکوکاران داده پاداش بزرگی نیز به آنان عطا خواهد کرد.[27]
3. (اجر کریم)؛ یعنی پاداش نیکو در آخرت بدون درخواست و طلب،[28] همراه با تکریم و گرامیداشت.[29]
پی نوشت:
[1]. صفت مشبّهه آن اسمی است که از فعل لازم گرفته می شود و دلالت می کند بر وجود و ثبوت صفتی در موصوف خودش مانند کریم در مثال زید کریم؛ که دلالت می کند بر وجود صفت کرامت در زید بر وجه ثبوت یعنی صفت کرامت و بخشندگی به تازگی در زید به وجود نیامده و به زودی هم از او جدا نمی شود بلکه در او بوده و دارای استمرار است. ر.ک: جامع المقدّمات با تعلیقۀ مدرّس افغانی کتاب شرح انموذج، ص 320 و 321.
[2]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 1، ص 25، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 64، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق.
[3]. شعراء، 63: (...فَانْفَلَقَ فَکانَ کلُّ فِرْقٍ کالطَّوْدِ الْعَظیم).
[4]. قاموس قرآن، ج 5، ص 17.
[5]. صافات، 76: (وَ نَجَّیْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکرْبِ الْعَظیمِ).
[6]. قاموس قرآن، ج 6، ص 103.
[7]. المفردات فی الفاظ القرآن، ص 707.
[8] همان، ص 73.
[9]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 5، ص 125 و 126، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق؛ قاموس قرآن، ج 6، ص 73.
[10]. المفردات فی الفاظ القرآن، ص 696.
[11]. ر.ک: همان، ص 696 و 697.
[12]. قاموس قرآن، ج 6، ص 73.
[13]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 10، ص 17، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1360ش.
[14] همان، ج 8، ص 176.
[15]. اسراء، 9: (این قرآن، به راهی که استوارترین راه ‌هاست، هدایت می ‌کند و به مؤمنانی که اعمال صالح انجام می ‌دهند، بشارت می ‌دهد که برای آنها پاداش بزرگی است).
[16]. نساء، 40: (خداوند (حتّی) به اندازه سنگینی ذره‌ای ستم نمی‌کند و اگر کار نیکی باشد، آن را دو چندان می‌سازد و از نزد خود، پاداش عظیمی (در برابر آن) می ‌دهد).
[17]. روزی که با او دیدار کنند درودشان این است: (سلام). و خدا برایشان پاداشی کرامند آماده کرده است.، احزاب، 44.
[18]. مترجمان، تفسیر هدایت، ج 6، ص 206، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول، 1377ش.
[19]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 84، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378ش.
[20]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 329، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمۀ بلاغی، محمدجواد، ج 8، ص 569، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[21].‌کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج 5، ص 260، کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران، 1336ش.
[22] سبزواری، نجفی، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، ص 90، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اوّل، 1419ق.
[23]. عاملی، علی بن حسین، الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز، تحقیق: محمودی، شیخ مالک، ج 3، ص 20، دار القرآن الکریم، قم، چاپ اوّل، 1413ق.
[24]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: علی، عبدالباری عطیة، ج 8، ص 22، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[25]. انعام، 160.
[26]. طنطاوی، سید محمد، التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج 8، ص 304، بی نا، بی جا، بی تا.
[27]. نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، ج 3، ص 237، انتشارات اسلامیه، تهران، چاپ اول، 1398ق.
[28]. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج 22، ص 19، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا؛ حسینی شیرازی، سید محمد، تبیین القرآن، ص 436، دار العلوم، بیروت، چاپ دوم، 1423ق.
[29]. حسینی شیرازی، سید محمد، تبیین القرآن، ص 436، دار العلوم، بیروت، چاپ دوم، 1423ق.
منبع:islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین