معنای صفات «کریم» و «اکرم» در لغت، قرآن و حدیث چیست؟
پاسخ اجمالی: کریم در لغت به معنای بخشنده و بزرگوار است؛ صفت کریم؛ یکی از صفات الهی و به معنای شرافت و بزرگواری و گذشت از گناهان بندگان می‌باشد. قرآن نیز با عنوان (کریم) توصیف شده است: (إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ)؛ یعنی قرآن به طور مطلق کریم و محترم است؛ هم نزد خدا کریم است، و هم بدین جهت کریم است که صفاتی پسندیده دارد، و هم بدین جهت که سودرسان برای خلق است؛ چون مشتمل بر معارفی است که سعادت دنیا و آخرت بشر را تضمین می‌کند. پاسخ تفصیلی: واژه شناسی (کریم) و (اَکرم) صفت (کریم)، -بر وزن فَعیل، به معنای فاعل- از ریشه (کَرَمَ) به معنای (بخشنده)، (جوانمرد)، (سخاوتمند) و (بزرگوار) است.[1] و (اَکرم)، صفت برترین از همین ریشه است. همچنین لغت‌دانان عرب گفته‌اند: الف. کَرَم، بر شرافت ذاتی یک چیز یا شرافت در خُلقی از اخلاق، دلالت می‌کند و کَرَم، در اخلاق به گذشت از گناه گناه‌کار گفته می‌شود.[2] ب. کریم، گذشت کننده است و خدای متعال، کریمی است که از گناهان بندگان مؤمنش می‌گذرد.[3] ج. در اسامی خدای متعال، کریم؛ به معنای بخشنده و عطا کننده‌ای است که عطای او تمام نمی‌شود و او است کریمِ مطلق که دارای همه انواع خیر و شرف و ارزش‌ها است.[4] د. (کَرُمَ الشیء کرماً)، در معنای مرغوب و کمیاب به کار رفته و اسم فاعلش کریم است.[5] (کریم) و (اَکرم)، در قرآن و حدیث در قرآن، صفت (کریم) درباره خداوند؛ یک‌بار همراه با صفت (غَنیّ)[6] و یک‌بار همراه با صفت (ربّ)[7] به‌کار رفته است و صفت (اکرم)، یک‌بار به صورت (رَبُّکَ الْأَکْرَمُ؛ پروردگارت، کریم‌ترین است)[8] و دو بار به صورت (ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرام؛ شکوه‌مند و بزرگوارترین)[9] آمده است. در احادیث صفت (کریم) برای خداوند به دو معنای بزرگوار و گذشت کننده از گناهان بندگان، آمده است: 1. (فَإنَّهُ أعَزُّ و أَکرَمُ و أَجَلُّ و أَعظَمُ مِن أَن یَصِفَ الواصِفونَ کُنهَ جَلالِهِ، أَو تَهتَدِی القُلوبُ إِلی کُنهِ عَظَمَتِهِ)؛[10] پس او عزیزتر و کریم‌تر و ارجمندتر و بزرگ‌تر از آن است که توصیف‌گران، نهایت ارجمندی‌اش را توصیف کنند، یا دل‌ها به نهایتِ بزرگی‌اش راه یابند. 2. (وَ اعفُ عَنّی و تَجاوَز یا کَریمُ)؛[11] مرا عفو کن و از من درگذر، ای کریم!). 3. پیامبر خدا(ص) در دعایی فرمود: (أَسأَلُکَ بِاسمِکَ الکَریمِ الأَکرَمِ، یا أَکرَمَ الأَکرَمینَ یا أللّهُ)؛[12] از تو می‌خواهم، به واسطه نام کریم و کریم‌ترینت، ای کریم‌ترینِ کریم‌ترها، ای خدا!. 4. امام علی(ع): (إِلهی ... لَو لا ما عَرَفتُ مِن کَرَمِکَ ما رَجَوتُ ثَوابَکَ، و أَنتَ أَکرَمُ الأَکرَمینَ بِتَحقیقِ آمالِ الآمِلینَ، و أَرحَمُ مَنِ استُرحِمَ فِی تَجاوزِهِ عَنِ المُذنِبینَ)؛[13] خدای من! ... اگر کَرَم تو را نشناخته بودم، به پاداش تو امید نمی‌بستم و تو برای برآوردن آرزوهای آرزومندان، کریم‌ترینِ کریم‌ترین‌هایی، و در مورد گذشت از گناه‌کاران، مهربان‌ترین کسی هستی که از او رحمت خواسته شده است. 5. امام صادق(ع): (اللّهُمَّ اغفِر وَ ارحَم و تَجاوَز عَمّا تَعلَمُ، و أَنتَ الأَعَزُّ الأَکرَمُ)؛[14] خدایا! [مرا] بیامرز و رحم کن و از آنچه [درباره من] می‌دانی، درگذر، ای عزیزترین و کریم‌ترین!. نکته: به نظر می‌رسد که کَرَم، وقتی به ذات الهی نسبت داده می‌شود(صفات ذاتی)، به معنای شَرَف و بزرگواری است و هنگامی که به فعل نسبت داده می‌شود(صفات فعلی)، به معنای گذشت و بخشش است. قرآن نیز با (کریم) توصیف شده است: (إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ)؛[15] از این توصیف چنین بر می‌آید که قرآن به طور مطلق کریم و محترم است؛ هم نزد خدا کریم است و شرافت دارد، و هم بدین جهت کریم است که صفاتی پسندیده دارد، و هم بدین جهت که سودرسان برای خلق است، سودی که هیچ چیز جای آن‌را نمی‌گیرد؛ چون مشتمل بر اصول معارفی است که سعادت دنیا و آخرت بشر را تضمین می‌کند.[16] پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز به (کریم) توصیف شده است: (إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَریمٍ)؛[17] این قرآن گفتار رسول بزرگواری است). در روایات نیز یکی از القاب پیامبر اسلام(ص)؛ (کریم) نام برده شده است.[18] پی نوشتها: [1]. لغت نامه دهخدا، واژه (کریم)؛ بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، ص 726 – 727، تهران، اسلامی، چاپ دوم، 1375ش. [2]. ابن فارس، أحمد، معجم مقاییس اللغة، ج 5، ص 171 – 172، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1404ق. [3]. همان، ص 172. [4]. ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، محقق، مصحح، طناحی، محمود محمد، ج 4، ص 166، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان‌، چاپ چهارم، 1367ش؛ همچنین ر.ک: قشیری‌، ابو القاسم، شرح الأسماء الحسنی‌، تحقیق، سعید، عبد الروف، محمد علی، سعد حسن، ‌ ص 269 – 272، قاهره، دار الحرم للتراث‌، چاپ اول، 1422ق. [5]. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج 2، ص 531، قم، مؤسسه دار الهجرة، چاپ دوم. [6]. نمل، 40. [7]. انفطار، 6. [8]. علق، 3. [9]. رحمن، 27 و 78. [10]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج ‌1، ص 220، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق. [11]. ابن طاووس، علی بن موسی، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 305، قم، دار الرضی، چاپ اول، 1330ق. [12]. کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص 418، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1418ق. [13]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‌91، ص 166، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [14]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد،ج ‌4، ص 435، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [15]. واقعه، 77. [16]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌19، ص 137، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [17]. حاقه، 40؛ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌24، ص 477، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش. [18]. بحار الأنوار، ج ‌16، ص 130. منبع: www.islamquest.net
عنوان سوال:

معنای صفات «کریم» و «اکرم» در لغت، قرآن و حدیث چیست؟


پاسخ:

پاسخ اجمالی:
کریم در لغت به معنای بخشنده و بزرگوار است؛ صفت کریم؛ یکی از صفات الهی و به معنای شرافت و بزرگواری و گذشت از گناهان بندگان می‌باشد.
قرآن نیز با عنوان (کریم) توصیف شده است: (إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ)؛ یعنی قرآن به طور مطلق کریم و محترم است؛ هم نزد خدا کریم است، و هم بدین جهت کریم است که صفاتی پسندیده دارد، و هم بدین جهت که سودرسان برای خلق است؛ چون مشتمل بر معارفی است که سعادت دنیا و آخرت بشر را تضمین می‌کند.

پاسخ تفصیلی:
واژه شناسی (کریم) و (اَکرم)
صفت (کریم)، -بر وزن فَعیل، به معنای فاعل- از ریشه (کَرَمَ) به معنای (بخشنده)، (جوانمرد)، (سخاوتمند) و (بزرگوار) است.[1] و (اَکرم)، صفت برترین از همین ریشه است.
همچنین لغت‌دانان عرب گفته‌اند:
الف. کَرَم، بر شرافت ذاتی یک چیز یا شرافت در خُلقی از اخلاق، دلالت می‌کند و کَرَم، در اخلاق به گذشت از گناه گناه‌کار گفته می‌شود.[2]
ب. کریم، گذشت کننده است و خدای متعال، کریمی است که از گناهان بندگان مؤمنش می‌گذرد.[3]
ج. در اسامی خدای متعال، کریم؛ به معنای بخشنده و عطا کننده‌ای است که عطای او تمام نمی‌شود و او است کریمِ مطلق که دارای همه انواع خیر و شرف و ارزش‌ها است.[4]
د. (کَرُمَ الشیء کرماً)، در معنای مرغوب و کمیاب به کار رفته و اسم فاعلش کریم است.[5]
(کریم) و (اَکرم)، در قرآن و حدیث
در قرآن، صفت (کریم) درباره خداوند؛ یک‌بار همراه با صفت (غَنیّ)[6] و یک‌بار همراه با صفت (ربّ)[7] به‌کار رفته است و صفت (اکرم)، یک‌بار به صورت (رَبُّکَ الْأَکْرَمُ؛ پروردگارت، کریم‌ترین است)[8] و دو بار به صورت (ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرام؛ شکوه‌مند و بزرگوارترین)[9] آمده است.
در احادیث صفت (کریم) برای خداوند به دو معنای بزرگوار و گذشت کننده از گناهان بندگان، آمده است:
1. (فَإنَّهُ أعَزُّ و أَکرَمُ و أَجَلُّ و أَعظَمُ مِن أَن یَصِفَ الواصِفونَ کُنهَ جَلالِهِ، أَو تَهتَدِی القُلوبُ إِلی کُنهِ عَظَمَتِهِ)؛[10] پس او عزیزتر و کریم‌تر و ارجمندتر و بزرگ‌تر از آن است که توصیف‌گران، نهایت ارجمندی‌اش را توصیف کنند، یا دل‌ها به نهایتِ بزرگی‌اش راه یابند.
2. (وَ اعفُ عَنّی و تَجاوَز یا کَریمُ)؛[11] مرا عفو کن و از من درگذر، ای کریم!).
3. پیامبر خدا(ص) در دعایی فرمود: (أَسأَلُکَ بِاسمِکَ الکَریمِ الأَکرَمِ، یا أَکرَمَ الأَکرَمینَ یا أللّهُ)؛[12] از تو می‌خواهم، به واسطه نام کریم و کریم‌ترینت، ای کریم‌ترینِ کریم‌ترها، ای خدا!.
4. امام علی(ع): (إِلهی ... لَو لا ما عَرَفتُ مِن کَرَمِکَ ما رَجَوتُ ثَوابَکَ، و أَنتَ أَکرَمُ الأَکرَمینَ بِتَحقیقِ آمالِ الآمِلینَ، و أَرحَمُ مَنِ استُرحِمَ فِی تَجاوزِهِ عَنِ المُذنِبینَ)؛[13] خدای من! ... اگر کَرَم تو را نشناخته بودم، به پاداش تو امید نمی‌بستم و تو برای برآوردن آرزوهای آرزومندان، کریم‌ترینِ کریم‌ترین‌هایی، و در مورد گذشت از گناه‌کاران، مهربان‌ترین کسی هستی که از او رحمت خواسته شده است.
5. امام صادق(ع): (اللّهُمَّ اغفِر وَ ارحَم و تَجاوَز عَمّا تَعلَمُ، و أَنتَ الأَعَزُّ الأَکرَمُ)؛[14] خدایا! [مرا] بیامرز و رحم کن و از آنچه [درباره من] می‌دانی، درگذر، ای عزیزترین و کریم‌ترین!.
نکته: به نظر می‌رسد که کَرَم، وقتی به ذات الهی نسبت داده می‌شود(صفات ذاتی)، به معنای شَرَف و بزرگواری است و هنگامی که به فعل نسبت داده می‌شود(صفات فعلی)، به معنای گذشت و بخشش است.
قرآن نیز با (کریم) توصیف شده است: (إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ)؛[15] از این توصیف چنین بر می‌آید که قرآن به طور مطلق کریم و محترم است؛ هم نزد خدا کریم است و شرافت دارد، و هم بدین جهت کریم است که صفاتی پسندیده دارد، و هم بدین جهت که سودرسان برای خلق است، سودی که هیچ چیز جای آن‌را نمی‌گیرد؛ چون مشتمل بر اصول معارفی است که سعادت دنیا و آخرت بشر را تضمین می‌کند.[16]
پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز به (کریم) توصیف شده است: (إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَریمٍ)؛[17] این قرآن گفتار رسول بزرگواری است). در روایات نیز یکی از القاب پیامبر اسلام(ص)؛ (کریم) نام برده شده است.[18]

پی نوشتها:
[1]. لغت نامه دهخدا، واژه (کریم)؛ بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، ص 726 – 727، تهران، اسلامی، چاپ دوم، 1375ش.
[2]. ابن فارس، أحمد، معجم مقاییس اللغة، ج 5، ص 171 – 172، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1404ق.
[3]. همان، ص 172.
[4]. ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، محقق، مصحح، طناحی، محمود محمد، ج 4، ص 166، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان‌، چاپ چهارم، 1367ش؛ همچنین ر.ک: قشیری‌، ابو القاسم، شرح الأسماء الحسنی‌، تحقیق، سعید، عبد الروف، محمد علی، سعد حسن، ‌ ص 269 – 272، قاهره، دار الحرم للتراث‌، چاپ اول، 1422ق.
[5]. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج 2، ص 531، قم، مؤسسه دار الهجرة، چاپ دوم.
[6]. نمل، 40.
[7]. انفطار، 6.
[8]. علق، 3.
[9]. رحمن، 27 و 78.
[10]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج ‌1، ص 220، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق.
[11]. ابن طاووس، علی بن موسی، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 305، قم، دار الرضی، چاپ اول، 1330ق.
[12]. کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص 418، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1418ق.
[13]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‌91، ص 166، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[14]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد،ج ‌4، ص 435، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[15]. واقعه، 77.
[16]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌19، ص 137، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[17]. حاقه، 40؛ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌24، ص 477، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[18]. بحار الأنوار، ج ‌16، ص 130.
منبع: www.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین