امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام در سال 148 ه در مدینه متولد شد.[1] آن حضرت در سال 183 ه به امامت رسید ؛ در این زمان هارون خلیفه ستمگر عباسی حکومت جامعه اسلامی را در دست داشت ؛ بعد از هارون امر حکومت در دروهای پنج ساله در اختیار امین قرار داشت، سپس مأمون با شکست برادرش در سال 198 ه توانست حکومت را در اختیار بگیرد. در سال 200 ه مأمون امام رضا علیه السّلام را به جهت مقاصد شوم سیاسیاش به مرو فراخواند. و سپس ولایتعهدی را بر آن حضرت تحمیل کرد. امام رضا علیه السّلام خود در این زمینه میفرماید: (خداوندا تو میدانی که مرا اکراه نمودند و به ضرورت این امر را اختیار کردم ... خداوندا عهدی نیست جز عهد تو و ولایتی نمیباشد مگر از جانب تو، پس توفیق ده مرا که دین تو را به پا دارم و سنت پیغمبر تو را زنده بدارم.)[2] یکی از اقدامات مأمون هنگام حضور امام رضا علیه السّلام در مرو تشکیل دادن جلسات بحث با فرق و مذاهب کلامی و علمای سایر ادیان بود. هر چند حضرت قبل از تشکیل این مجالسِ مناظره، مناظراتی با فرق و مذاهب کلامی گوناگون داشتند، اما هدف مأمون این بود که امام رضا علیه السّلام را در این جلسات شکست دهد تا از موقعیت معنوی امام رضا علیه السّلام در نظر مردم بکاهد. در این رابطه جعفر مرتضی عاملی مینویسد: (مأمون برای مغلوب ساختن امام رضا علیه السّلام شروع به گردآوری علما و معتزلیان و اهل کلام که اصحاب جدل و کلام و استدلال و مو شکافی بودند نمود. تا با امام رضا علیه السّلام درافتند و در هر مجلسی از قدر علمی امام بکاهند. و او را در زمینة بزرگترین چیزی که خود و پدرانش علیهم السّلام ادعا میکردند، یعنی علم و شناختِ آثار و علوم پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله ، که بر حسب اعتقاد شیعیان، بزرگترین شرط و لازمه پیشوائی امام بود، شکست دهند.)[3] آن حضرت در مجالس مناظره، با فصاحت و بلاغت، میراث جد بزرگوارشان را در مقابل اشکال تراشیهای دیگران محافظت نمودند و بدون استثنا تمام دانشمندان را مغلوب نمود. برخی از آنها به حقانیت آن حضرت و دین اسلام اعتراف کردند و برخی همانند عمران صابی مسلمان شدند. بیان همه جلسات مناظره و تمام گفتگوها و سئوال و جوابها خود کتابی مفصل است که ما به گوشهای از این مباحث اشاره میکنیم. یکی از مهمترین مجالس مناظرات آن حضرت، مناظرات مرو میباشد. در این جلسه مأمون رهبران مکاتب و مذاهب را جمعآوری کرد که شاید امام رضا علیه السّلام را در یک مناظره علمی شکست دهند. ولی مقصود او حاصل نشد. علاوه بر اینکه در این مناظرات آن حضرت، با رهبران چهار مکتب و مذهب معروف مناظره کردند از این جهت میبینیم (این مناظره از طلوع آفتاب تا بعد از نماز مغرب طول کشیده است.)[4] آن حضرت در این جلسه با جاثلیق دانشمند مسیحیان، رأس الجالوت دانشمند یهودی، هیربذ اکبر بزرگ زرتشتیان، عمران صابی[5] مناظره کردند. سپس در جلسهای جداگانه با علی بن محمّد جهم و سلیمان مروزی هم مناظره کردند. مناظره اوّل با جاثلیق.[6] در ابتدای این مناظره جاثلیق گفت: من چگونه با شما بحث کنم و حال آنکه استدلال شما به کتابی است که من آن را قبول ندارم؟ حضرت فرمود: ای نصرانی اگر به انجیل خودت برای تو استدلال کنم اقرار خواهی کرد؟ گفت: آری به خدا سوگند اقرار خواهم کرد. امام رضا علیه السّلام فرمود: هر چه میخواهی بپرس و جوابش را بشنو! جاثلیق گفت: دربارة نبوت عیسی و کتابش چه میگوئی؟ امام رضا علیه السّلام فرمود: من به نبوت عیسی و کتابش و آنچه به امتش بشارت داد. و حواریون به آن اقرار کردهاند، اعتراف میکنم و به نبوت عیسی که اقرار به نبوت محمّد صلّی الله علیه و آله و کتابش نکرده و امتش را به آن بشارت نداده کافرم. سپس جاثلیق 2 شاهد بر این مطلب از امام درخواست کرد ... امام رضا علیه السّلام فرمود: سوگندت میدهم. آیا این انجیل این سخن را بیان نمیکند که یوحنا گفت: حضرت مسیح علیه السّلام ، مرا از دین محمّد صلّی الله علیه و آله عربی باخبر ساخت و به من بشارت داد که بعد از او چنین پیامبری خواهد آمد ... جاثلیق: آری این سخن یوحنا از مسیح نقل شده اما نگفته این در چه زمانی واقع می شود و این گروه را برای ما نام نبرده تا آنها را بشناسیم، امام علیه السّلام : اگر ما کسی را بیاوریم که انجیل را بخواند و نام محمد و اهل بیتش راتلاوت کند آیا به او ایمان می آوری ؟ جاثلیق: بسیار خوب سپس امام به نسطاس رومی فرمود: آیا سِفر سوم انجیل را در حفظ داری نسطاس گفت: بسیار خوب از حفظ دارم. سپس امام به رأس الجالوت بزرگ یهودیان فرمود: آیا تو هم انجیل میخوانی؟ گفت: آری به جان خودم سوگند. امام رضا علیه السّلام فرمود: آن سِفر سوم را بخوان اگر در آن ذکری از آل محمّد صلّی الله علیه و آله و اهل بیتش علیهم السّلام بود به نفع من شهادت بده. سپس خود آن حضرت سِفر سوم را قرائت کرد تا به نام پیامبر صلّی الله علیه و آله رسید متوقف شد. رو به جاثلیق کرد و فرمود: ای نصرانی، تو را به حق مسیح و مادرش آیا میدانی من از انجیل باخبرم، جاثلیق: آری سپس امام نام پیامبر صلّی الله علیه و آله و اهل بیت و امّتش را برای او تلاوت کرد. سپس فرمود: ای نصرانی چه میگویی آیا این سخن عیسی بن مریم است؟ جاثلیق: من انکار نمیکنم آنچه در انجیل برای من روشن شده است، و به آن اعتراف دارم. امام رضا علیه السّلام : همگی شاهد باشید که او اقرار کرد. در ادامه این مناظره آن حضرت با جاثلیق در رابطه با الوهیت عیسی علیه السّلام مناظره کرد و جاثلیق که پاسخی نداشت تسلیم شد و گفت: القول قولک و لا اله الا الله.[7] مناظره امام رضا علیه السّلام با جاثلیق به گونهای بود که جاثلیق درمانده شد و گفت: (به مسیح قسم گمان نمیکردم بین مسلمانان فردی مثل تو پیدا شود.)[8] مناظره دوم امام رضا علیه السّلام در مرو با رأس الجالوت بزرگ یهودیان بود. در این مناظره رأس الجالوت از اثبات نبوت حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله پرسید؛ امام رضا علیه السّلام دلائل قانع کنندهای برای او ذکر کرد. سپس امام رضا علیه السّلام از اثبات پیامبری موسی علیه السّلام از وی سؤال کرد رأس الجالوت جواب داد: او کارهای خارقالعاده انجام داده که احدی از انبیای پیشین انجام ندادهاند ... امام رضا علیه السّلام : پس چرا اقرار به نبوت حضرت مسیح نمیکنید که مردگان را زنده میکرد و ... رأس الجالوت: میگویند چنین کارهایی را میکرده ولی ما هرگز ندیدهایم. امام رضا علیه السّلام : آیا معجزات موسی را با چشم خود دیدهای؟ رأس الجالوت در اینجا جوابی نداشت که بدهد. ...[9] مناظره سوم با بزرگ هیر بدان: امام رضا علیه السّلام رو به او کرد و فرمود: به من بگو این زرتشت را که پیامبر میدانی بر طبق کدام دلیل است؟ بزرگ هیر بدان گفت: او کارهای خارقالعادهای انجام داده که احدی قبل از او انجام نداده است. گرچه ما آن را ندیدهایم ولی اخبار پیشینیان ما گواه بر این معنی است. امام علیه السّلام : آیا جز این است که اخبار پیشینیان به شما رسیده و پیروی کردهاید؟ گفت: آری. امام رضا علیه السّلام : همین گونه است سایر امتها و پیامبران[10] پس چرا این پیامبران را قبول ندارید و تنها تکیه روی زرتشت میکنید؟ بزرگ هیربدان خاموش گشت و پاسخی نداشت.)[11] یکی دیگر از مناظرات آن حضرت در مرو با عمران صابی ( یکی از متکلمان) میباشد. این مناظره از مناظرات طولانی آن حضرت است در این مناظره بارها عمران صابی سکوت کرد و نتوانست پاسخ امام علیه السّلام را بدهد. سرانجام این مناظره به اسلام عمران صابی منجر شد. از دیگر مناظرات آن حضرت در مرو مناظره آن حضرت است با ( علی بن محمد الجهم) . وی عقایدی انحرافی درباره عصمت انبیاء داشت. در پایان این مناظره علی بن محمد الجهم گریه کرد و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا من توبه میکنم و تعهد مینمایم از امروز به بعد درباره پیامبران خدا، جز آن چه شما فرمودید نگویم).[12] نتیجه بحث: مناظرات امام رضا علیه السّلام با فرق گوناگون و مذاهب جهانی مناظراتی شیرین و غرور آفرین برای مسلمانان و شیعیان است. ذکر همه این مناظرات در فراخور این مقاله مختصر نبود. لذا به موارد کوتاهی از مناظرات اشاره شد. در این مناظرات امام رضا علیه السّلام به مدد دانش بیکرانشان عالمان سایر فرقه و ادیان جهانی را شکست دادند و در برخی از موارد باعث اسلام آوردن آنها شدند. درپایان قابل ذکر است که دانشمندانی از فرق وادیان جهان در قلمرو خلافت اسلامی بودند ؛ افزون برآن با خلافت عباسیان نیز ارتباط داشتند وگرد آمدن آنان دراین زمان به مرو وبه دستور خلیفه غیر ممکن نبود. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. عیون اخبار الرضا ، شیخ صدوق. 3. مناظرات امام رضا با عمران صابئی، علامه جعفری. پی نوشتها: [1] . شیخ مفید، ارشاد، ترجمة: محمّد باقر ساعدی، تهران. کتابفروشی اسلامیه، 1351، ص 591. [2] . ابن بابویه قمی، عیون اخبار الرضا علیه السّلام ، ج 1، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1404 ه، ص 36. [3] . جعفر مرتضی عاملی، الحیاة السیاسیه لِلْاِمام الرضا علیه السّلام ، ترجمه دفتر انتشارات اسلامی، تهران، کنگره جهانی حضرت رضا علیه السّلام ، 1356، ص 358. [4] . سید محمّد مرتضوی، نهضت کلامی در عصر امام رضا علیه السّلام ، چاپ اول، مشهد، مؤسسة چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، 1375، ص 135. [5] . او از مذهب صابئین دفاع میکرد. صابئین گروهی هستند که خود را پیرو یحیی علیه السّلام میدانند ولی به دو گروه موحد و مشرک تقسیم میشوند. سید محمّد مرتضوی، پیشین، ص 136. [6] . این مناظره در کتاب عیون اخبار الرضا علیه السّلام ، ج 2، ص 230 به بعد بیان شده است. [7] . ابن بابویه قمی، پیشین، ج 2، ص 232 به بعد. [8] . همان، ج 2، ص 238. [9] . همان، ج 2، ص 241. [10] . امام رضا علیه السّلام نام عیسی علیه السّلام موسی علیه السّلام و حضرت محمد صلّی الله علیه و آله را ذکر فرمودند. [11] . همان، ج2، ص 242. [12] . همان، ج2، ص 272. منبع: اندیشه قم
آیا واقعا امام رضا(ع) بحثهای علمی با فرق دیگر و ادیان جهان داشت؟ چگونه آنها از همه دنیا درمرو جمع شدند؟
امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام در سال 148 ه در مدینه متولد شد.[1] آن حضرت در سال 183 ه به امامت رسید ؛ در این زمان هارون خلیفه ستمگر عباسی حکومت جامعه اسلامی را در دست داشت ؛ بعد از هارون امر حکومت در دروهای پنج ساله در اختیار امین قرار داشت، سپس مأمون با شکست برادرش در سال 198 ه توانست حکومت را در اختیار بگیرد. در سال 200 ه مأمون امام رضا علیه السّلام را به جهت مقاصد شوم سیاسیاش به مرو فراخواند. و سپس ولایتعهدی را بر آن حضرت تحمیل کرد. امام رضا علیه السّلام خود در این زمینه میفرماید: (خداوندا تو میدانی که مرا اکراه نمودند و به ضرورت این امر را اختیار کردم ... خداوندا عهدی نیست جز عهد تو و ولایتی نمیباشد مگر از جانب تو، پس توفیق ده مرا که دین تو را به پا دارم و سنت پیغمبر تو را زنده بدارم.)[2] یکی از اقدامات مأمون هنگام حضور امام رضا علیه السّلام در مرو تشکیل دادن جلسات بحث با فرق و مذاهب کلامی و علمای سایر ادیان بود. هر چند حضرت قبل از تشکیل این مجالسِ مناظره، مناظراتی با فرق و مذاهب کلامی گوناگون داشتند، اما هدف مأمون این بود که امام رضا علیه السّلام را در این جلسات شکست دهد تا از موقعیت معنوی امام رضا علیه السّلام در نظر مردم بکاهد. در این رابطه جعفر مرتضی عاملی مینویسد: (مأمون برای مغلوب ساختن امام رضا علیه السّلام شروع به گردآوری علما و معتزلیان و اهل کلام که اصحاب جدل و کلام و استدلال و مو شکافی بودند نمود. تا با امام رضا علیه السّلام درافتند و در هر مجلسی از قدر علمی امام بکاهند. و او را در زمینة بزرگترین چیزی که خود و پدرانش علیهم السّلام ادعا میکردند، یعنی علم و شناختِ آثار و علوم پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله ، که بر حسب اعتقاد شیعیان، بزرگترین شرط و لازمه پیشوائی امام بود، شکست دهند.)[3]
آن حضرت در مجالس مناظره، با فصاحت و بلاغت، میراث جد بزرگوارشان را در مقابل اشکال تراشیهای دیگران محافظت نمودند و بدون استثنا تمام دانشمندان را مغلوب نمود. برخی از آنها به حقانیت آن حضرت و دین اسلام اعتراف کردند و برخی همانند عمران صابی مسلمان شدند. بیان همه جلسات مناظره و تمام گفتگوها و سئوال و جوابها خود کتابی مفصل است که ما به گوشهای از این مباحث اشاره میکنیم. یکی از مهمترین مجالس مناظرات آن حضرت، مناظرات مرو میباشد. در این جلسه مأمون رهبران مکاتب و مذاهب را جمعآوری کرد که شاید امام رضا علیه السّلام را در یک مناظره علمی شکست دهند. ولی مقصود او حاصل نشد. علاوه بر اینکه در این مناظرات آن حضرت، با رهبران چهار مکتب و مذهب معروف مناظره کردند از این جهت میبینیم (این مناظره از طلوع آفتاب تا بعد از نماز مغرب طول کشیده است.)[4]
آن حضرت در این جلسه با جاثلیق دانشمند مسیحیان، رأس الجالوت دانشمند یهودی، هیربذ اکبر بزرگ زرتشتیان، عمران صابی[5] مناظره کردند. سپس در جلسهای جداگانه با علی بن محمّد جهم و سلیمان مروزی هم مناظره کردند.
مناظره اوّل با جاثلیق.[6] در ابتدای این مناظره جاثلیق گفت: من چگونه با شما بحث کنم و حال آنکه استدلال شما به کتابی است که من آن را قبول ندارم؟ حضرت فرمود: ای نصرانی اگر به انجیل خودت برای تو استدلال کنم اقرار خواهی کرد؟ گفت: آری به خدا سوگند اقرار خواهم کرد.
امام رضا علیه السّلام فرمود: هر چه میخواهی بپرس و جوابش را بشنو! جاثلیق گفت: دربارة نبوت عیسی و کتابش چه میگوئی؟ امام رضا علیه السّلام فرمود: من به نبوت عیسی و کتابش و آنچه به امتش بشارت داد. و حواریون به آن اقرار کردهاند، اعتراف میکنم و به نبوت عیسی که اقرار به نبوت محمّد صلّی الله علیه و آله و کتابش نکرده و امتش را به آن بشارت نداده کافرم. سپس جاثلیق 2 شاهد بر این مطلب از امام درخواست کرد ... امام رضا علیه السّلام فرمود: سوگندت میدهم. آیا این انجیل این سخن را بیان نمیکند که یوحنا گفت: حضرت مسیح علیه السّلام ، مرا از دین محمّد صلّی الله علیه و آله عربی باخبر ساخت و به من بشارت داد که بعد از او چنین پیامبری خواهد آمد ... جاثلیق: آری این سخن یوحنا از مسیح نقل شده اما نگفته این در چه زمانی واقع می شود و این گروه را برای ما نام نبرده تا آنها را بشناسیم، امام علیه السّلام : اگر ما کسی را بیاوریم که انجیل را بخواند و نام محمد و اهل بیتش راتلاوت کند آیا به او ایمان می آوری ؟
جاثلیق: بسیار خوب سپس امام به نسطاس رومی فرمود: آیا سِفر سوم انجیل را در حفظ داری نسطاس گفت: بسیار خوب از حفظ دارم. سپس امام به رأس الجالوت بزرگ یهودیان فرمود: آیا تو هم انجیل میخوانی؟ گفت: آری به جان خودم سوگند. امام رضا علیه السّلام فرمود: آن سِفر سوم را بخوان اگر در آن ذکری از آل محمّد صلّی الله علیه و آله و اهل بیتش علیهم السّلام بود به نفع من شهادت بده. سپس خود آن حضرت سِفر سوم را قرائت کرد تا به نام پیامبر صلّی الله علیه و آله رسید متوقف شد. رو به جاثلیق کرد و فرمود: ای نصرانی، تو را به حق مسیح و مادرش آیا میدانی من از انجیل باخبرم، جاثلیق: آری سپس امام نام پیامبر صلّی الله علیه و آله و اهل بیت و امّتش را برای او تلاوت کرد. سپس فرمود: ای نصرانی چه میگویی آیا این سخن عیسی بن مریم است؟ جاثلیق: من انکار نمیکنم آنچه در انجیل برای من روشن شده است، و به آن اعتراف دارم. امام رضا علیه السّلام : همگی شاهد باشید که او اقرار کرد. در ادامه این مناظره آن حضرت با جاثلیق در رابطه با الوهیت عیسی علیه السّلام مناظره کرد و جاثلیق که پاسخی نداشت تسلیم شد و گفت: القول قولک و لا اله الا الله.[7]
مناظره امام رضا علیه السّلام با جاثلیق به گونهای بود که جاثلیق درمانده شد و گفت: (به مسیح قسم گمان نمیکردم بین مسلمانان فردی مثل تو پیدا شود.)[8]
مناظره دوم امام رضا علیه السّلام در مرو با رأس الجالوت بزرگ یهودیان بود. در این مناظره رأس الجالوت از اثبات نبوت حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله پرسید؛ امام رضا علیه السّلام دلائل قانع کنندهای برای او ذکر کرد. سپس امام رضا علیه السّلام از اثبات پیامبری موسی علیه السّلام از وی سؤال کرد رأس الجالوت جواب داد: او کارهای خارقالعاده انجام داده که احدی از انبیای پیشین انجام ندادهاند ... امام رضا علیه السّلام : پس چرا اقرار به نبوت حضرت مسیح نمیکنید که مردگان را زنده میکرد و ... رأس الجالوت: میگویند چنین کارهایی را میکرده ولی ما هرگز ندیدهایم. امام رضا علیه السّلام : آیا معجزات موسی را با چشم خود دیدهای؟ رأس الجالوت در اینجا جوابی نداشت که بدهد. ...[9]
مناظره سوم با بزرگ هیر بدان: امام رضا علیه السّلام رو به او کرد و فرمود: به من بگو این زرتشت را که پیامبر میدانی بر طبق کدام دلیل است؟ بزرگ هیر بدان گفت: او کارهای خارقالعادهای انجام داده که احدی قبل از او انجام نداده است. گرچه ما آن را ندیدهایم ولی اخبار پیشینیان ما گواه بر این معنی است. امام علیه السّلام : آیا جز این است که اخبار پیشینیان به شما رسیده و پیروی کردهاید؟ گفت: آری. امام رضا علیه السّلام : همین گونه است سایر امتها و پیامبران[10] پس چرا این پیامبران را قبول ندارید و تنها تکیه روی زرتشت میکنید؟ بزرگ هیربدان خاموش گشت و پاسخی نداشت.)[11]
یکی دیگر از مناظرات آن حضرت در مرو با عمران صابی ( یکی از متکلمان) میباشد. این مناظره از مناظرات طولانی آن حضرت است در این مناظره بارها عمران صابی سکوت کرد و نتوانست پاسخ امام علیه السّلام را بدهد. سرانجام این مناظره به اسلام عمران صابی منجر شد. از دیگر مناظرات آن حضرت در مرو مناظره آن حضرت است با ( علی بن محمد الجهم) . وی عقایدی انحرافی درباره عصمت انبیاء داشت. در پایان این مناظره علی بن محمد الجهم گریه کرد و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا من توبه میکنم و تعهد مینمایم از امروز به بعد درباره پیامبران خدا، جز آن چه شما فرمودید نگویم).[12]
نتیجه بحث: مناظرات امام رضا علیه السّلام با فرق گوناگون و مذاهب جهانی مناظراتی شیرین و غرور آفرین برای مسلمانان و شیعیان است. ذکر همه این مناظرات در فراخور این مقاله مختصر نبود. لذا به موارد کوتاهی از مناظرات اشاره شد. در این مناظرات امام رضا علیه السّلام به مدد دانش بیکرانشان عالمان سایر فرقه و ادیان جهانی را شکست دادند و در برخی از موارد باعث اسلام آوردن آنها شدند.
درپایان قابل ذکر است که دانشمندانی از فرق وادیان جهان در قلمرو خلافت اسلامی بودند ؛ افزون برآن با خلافت عباسیان نیز ارتباط داشتند وگرد آمدن آنان دراین زمان به مرو وبه دستور خلیفه غیر ممکن نبود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. عیون اخبار الرضا ، شیخ صدوق.
3. مناظرات امام رضا با عمران صابئی، علامه جعفری.
پی نوشتها:
[1] . شیخ مفید، ارشاد، ترجمة: محمّد باقر ساعدی، تهران. کتابفروشی اسلامیه، 1351، ص 591.
[2] . ابن بابویه قمی، عیون اخبار الرضا علیه السّلام ، ج 1، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1404 ه، ص 36.
[3] . جعفر مرتضی عاملی، الحیاة السیاسیه لِلْاِمام الرضا علیه السّلام ، ترجمه دفتر انتشارات اسلامی، تهران، کنگره جهانی حضرت رضا علیه السّلام ، 1356، ص 358.
[4] . سید محمّد مرتضوی، نهضت کلامی در عصر امام رضا علیه السّلام ، چاپ اول، مشهد، مؤسسة چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، 1375، ص 135.
[5] . او از مذهب صابئین دفاع میکرد. صابئین گروهی هستند که خود را پیرو یحیی علیه السّلام میدانند ولی به دو گروه موحد و مشرک تقسیم میشوند. سید محمّد مرتضوی، پیشین، ص 136.
[6] . این مناظره در کتاب عیون اخبار الرضا علیه السّلام ، ج 2، ص 230 به بعد بیان شده است.
[7] . ابن بابویه قمی، پیشین، ج 2، ص 232 به بعد.
[8] . همان، ج 2، ص 238.
[9] . همان، ج 2، ص 241.
[10] . امام رضا علیه السّلام نام عیسی علیه السّلام موسی علیه السّلام و حضرت محمد صلّی الله علیه و آله را ذکر فرمودند.
[11] . همان، ج2، ص 242.
[12] . همان، ج2، ص 272.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] بحثهای علمی امام رضا علیه السّلام با فرق دیگر و ادیان جهان را بیان نمائید؟
- [سایر] چرا به امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) لقب (ابا الحسن) را دادهاند؟
- [سایر] چرا امام رضا (ع) را ابوالحسن می نامند؟
- [سایر] اوضاع خلافت و منطقه جغرافیایی جهان اسلام در عصر امام رضا علیه السّلام چگونه بود؟
- [سایر] دلیل فرمایش امام حسن عسگری (ع) که ثواب زیارت امام رضا (ع)بیشتر از زیارت امام حسین (ع) است، چیست؟
- [سایر] آیا امام رضا علیه السلام در عرصه های علمی شاگردانی تربیت کرده اند؟
- [سایر] کیفیت زیارت امام رضا(ع) چگونه است؟
- [سایر] آداب زیارت امام رضا(ع) چیست؟
- [سایر] شعر در مدح امام رضا ع بفرمایید؟
- [سایر] امام رضا ع چگونه به شهادت رسیدند؟
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز میت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است: بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگوید: اَشْهَدُ اَنْ لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ و بعد از تکبیر دوم بگوید: اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد و بعد از تکبیر سوم بگوید: اللهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: اللهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا الْمَیِّتِ و اگر زن است بگوید: اللهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیِّتِ و بعد، تکبیر پنجم را بگوید و بهتر است بعد از تکبیر اول بگوید: اَشْهَدُ اَنْ لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نَذیراً بَیْنَ یَدَیِ الساعَةِ و بعد از تکبیر دوم بگوید: اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ بارِکْ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد کَاَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ وَ بارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلی إبْراهیمَ وَ آلِ اِبْراهیمَ إنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ وَ صَلِّ عَلی جَمیعِ الاْنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصِّدیقینَ وَ جَمیعِ عِبادِ اللهِ الصالِحینَ بعد از تکبیر سوم بگوید: اَللهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ وَ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ الاْحْیاءِ مِنْهُمْ وَ الاْمْواتِ تابِعْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ بِالْخَیْراتِ إنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْء قَدیرٌ و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: اَللهُمَّ إنَّ هذا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ اَمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَ اَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِهِ اَللهُمَّ اِنا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلا خَیْراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنا اَللهُمَّ اِنْ کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فی اِحْسانِهِ وَ اِنْ کانَ مُسیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِرْ لَهُ اَللهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی اَعْلی عِلِّیینَ وَاخْلُفْ عَلَی اَهْلِهِ فِی الْغابِرینَ وَ ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الراحِمینَ و بعد، تکبیر پنجم را بگوید ولی اگر میت زن است بعد تکبیر چهارم بگوید: اَللهُمَّ اِنَّ هذِهِ اَمَتُکَ وَ ابْنَةُ عَبْدِکَ وَ ابْنَةُ اَمَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وَ اَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِهِ اَللهُمَّ اِنا لا نَعْلَمُ مِنْها إلا خَیْراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنا اَللهُمَّ اِنْ کانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فی اِحْسَانِها وَ اِنْ کَانَتْ مُسیئَةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَ اغْفِرْ لَها اَللهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فی اَعْلی عِلِّیینَ وَ اخْلُفْ عَلی اَهْلِها فِی الْغابِرینَ وَ ارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الراحِمینَ و اگر نماز بر چند نفر مرد بخواند، می گوید: اَللّهُمَّ اِنَّ هوُلاءِ عَبیدُکَ وَ اَبْناءُ عَبیدِکَ وَ اَبْناءُ اِمائِکَ نَزَلُوا بِکَ وَ اَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِهْ... و بقیّه ضمیرها را جمع مذکر می آورد. و در مورد چند زن ضمیرها و اسماء اشاره را به صورت مؤنّث می آورد و در تثنیه به صورت تثنیه.
- [آیت الله اردبیلی] خمس یک پنجم از مازاد درآمدها و برخی منافع است که انسان به دست آورده است و باید زیر نظر امام معصوم علیهالسلام مصرف شود و در زمان غیبت امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)، بهتر است سهم سادات زیر نظر مجتهد جامع الشرایط برای رفع نیازهای سادات فقیر مصرف گردد و سهم امام علیهالسلام باید زیر نظر مجتهد جامع الشرایط در جهت تعلیم و ترویج مذهب جعفری هزینه گردد. در احادیث شریفه نسبت به پرداختن خمس تأکید زیادی شده است و از آن به حقّ امام علیهالسلام ، سبب تطهیر مال و وسیلهای جهت امتحان ایمان یاد شده است؛ حضرت رضا علیهالسلام در جواب نامه یکی از تاجران شیعه فارس مینویسد: (... اموال تنها از راهی که خداوند مقرّر فرموده است حلال میگردد. همانا خمس، ما را در تقویت دین یاری میکند و نیاز آنان که سرپرستیشان را به عهده داریم و نیز نیاز شیعیان را تأمین میکند و با آن آبرویمان را در مقابل دشمنانمان حفظ میکنیم. پس خمس را از ما دریغ نکنید و خود را از دعای ما محروم نسازید، زیرا پرداختن خمس کلید روزی و سبب آمرزش و پاکی شما از گناه و ذخیره آخرتتان است. مسلمان کسی است که به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند نه آن کسی که با زبان اجابت میکند و در قلب مخالفت مینماید.)(1)
- [آیت الله اردبیلی] روزه از جمله عباداتی است که در ادیان توحیدی به آن امر شده است و روزه ماه رمضان هدیهای است الهی که خداوند به امت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم عطا فرموده است تا به وسیله آن بتوانند پلیدی را از روح و جسم خویش دور سازند و جان خویش را به زیور تقوی آراسته کنند و با چشیدن طعم گرسنگی و تشنگی، رنج و محرومیت فقرا را با تمام وجود درک نمایند و در صدد دستگیری از آنان برآیند و بر مؤمنان است که از برکات روزه و ماه رمضان بهرهمند گردند. امام سجاد علیهالسلام در دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه میفرماید: (خداوندا، ماه رمضان را از عبادت ما سرشار کن و اوقات آن را به توفیق عبادتت مزیّن گردان و ما را در این ماه به روزهداری و در شب آن به نماز، تضرع، خشوع و تواضع به درگاهت یاری فرما چنانکه هیچ روز آن گواه بر غفلت ما و هیچ شب آن شاهد تقصیر ما نگردد.) (روزه) آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند از اذان صبح تا مغرب از انجام دادن چیزهایی که روزه را باطل میکند و شرح آنها بعدا گفته میشود خودداری نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز رابطه انسان با خداست و مایه صفای روح و پاکی دل و پیدایش روح تقوا و تربیت انسان و پرهیز از گناهان است. نماز مهمترین عبادات است که طبق روایات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات دیگر نیز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال دیگر نیز قبول نخواهد شد. و نیز بر طبق روایات، کسی که نمازهای پنجگانه را انجام می دهد از گناهان پاک می شود همان گونه که اگرشبانه روز پنج مرتبه در نهر آبی شست و شو کند اثری از آلودگی در بدنش باقی نمی ماند. به همین دلیل، در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی و وصایا و سفارشهای پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه هدی(علیهم السلام)از مهمترین کارهایی که روی آن تأکید شده همین نماز است و لذا ترک نماز از بزرگترین گناهان کبیره محسوب می شود. سزاوار است انسان نماز را در اول وقت بخواند و به آن اهمیت بسیار دهد و از تند خواندن نماز که ممکن است مایه خرابی نماز گردد جداً بپرهیزد. در حدیث آمده است روزی پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مردی را در مسجد مشغول نماز دید که رکوع و سجود را بطور کامل انجام نمی دهد، فرمود: اگر این مرد از دنیا برود در حالی که نمازش این گونه باشد به دین من از دنیا نخواهد رفت. روح نماز (حضور قلب) است و سزاوار است از آنچه مایه پراکندگی حواس می شود بپرهیزد، معانی کلمات نماز را بفهمد و در حال نماز به آن توجه داشته باشد و با حال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد، بداند با چه کسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند بسیار کوچک ببیند. در حالات معصومین(علیهم السلام) آمده است به هنگام نماز آنچنان غرق یاد خدا می شدند که از خود بی خبر می گشتند، تا آنجا که پیکان تیری در پای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)مانده بود، در حال نماز بیرون آوردند و آن حضرت متوجه نشد. برای قبولی نماز و کمال و فضیلت آن علاوه بر شرایط واجب باید امور زیر را نیز رعایت کند: قبل از نماز از خطاهای خود توبه و استغفار نماید و از گناهانی که مانع قبول نماز است مانند (حسد) و (تکبر) و (غیبت) و (خوردن مال حرام) و (آشامیدن مسکرات) و (ندادن خمس و زکات) بلکه هر معصیتی بپرهیزد. همچنین سزاوار است کارهائی که ارزش نماز و حضور قلب را کم می کند انجام ندهد، مثلاً در حال خواب آلودگی و خودداری از بول و در میان سر و صداها و در برابر منظره هایی که جلب توجه می کند به نماز نایستد و کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند انجام دهد، مثلاً لباس پاکیزه بپوشد، موهای خود را شانه زند و مسواک کند و خود را خوشبو نماید و انگشتر عقیق به دست کند.
- [امام خمینی] اهمیت نماز: نماز مهمترین اعمال دینی است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود،عبادتهای دیگر هم قبول می شود. و اگر پذیرفته نشود، اعمال دیگر هم قبول نمی شود. و همانطور که اگر انسان شبانه روزی پنج نوبت در نهر آبی شستشو کند، چرک در بدنش نمی ماند، نمازهای پنجگانه هم انسان را از گناهان پاک می کند. و سزاوار است که انسان نماز را در اول وقت بخواند. و کسی که نماز را پست و سبک شمارد،مانند کسی است که نماز نمی خواند. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:"کسی که به نماز اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد، سزاوار عذاب آخرت است".روزی حضرت در مسجد تشریف داشتند، مردی وارد و مشغول نماز شد، و رکوع و سجودش را کاملا به جا نیاورد. حضرت فرمودند: "اگر این مرد در حالی که نمازش این طور است از دنیا برود، به دین من از دنیا نرفته است". پس انسان باید مواظب باشد که به عجله و شتابزدگی نماز نخواند، و در حال نماز به یاد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد، و متوجه باشد که با چه کسی سخن می گوید، و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند عالم بسیار پست و ناچیز ببیند. و اگر انسان در موقع نماز کاملا به این مطلب توجه کند، از خود بی خبر می شود. چنانچه در حال نماز تیر را از پای مبارک امیر المؤمنین علیه السلام بیرون کشیدند و آن حضرت متوجه نشدند. و نیز باید نمازگزار توبه و استغفار نماید و گناهانی که مانع قبول شدن نماز است مانند حسد،کبر، غیبت، خوردن حرام، آشامیدن مسکرات و ندادن خمس و زکات، بلکه هر معصیتی را ترک کند. و همچنین سزاوار است کارهایی که ثواب نماز را کم می کند بجانیاورد، مثلا در حال خواب آلودگی و خودداری از بول به نماز نایستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نکند. و نیز کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند بجا آورد، مثلا انگشتری عقیق به دست کند، و لباس پاکیزه بپوشد، و شانه و مسواک کند، و خود را خوشبو نماید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] آشامیدن شراب؛ حرام و در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند کافر است. از حضرت امام جعفر صادق (ع) روایت شده است که فرمودند: شراب؛ ریشه بدیها و منشا گناهان است و کسی که شراب می خورد عقل خودرا از دست می دهد و در آن موقع خدا را نمی شناسد و از هیچ گناهی باک ندارد و احترام هیچ کس را نگه نمی دارد و حق خویشان نزدیک را رعایت نمی کند و از زشتیهای آشکار رو نمی گرداند و روح ایمان و خدا شناسی از بدن او بیرون می رود و روح ناقص خبیثی که از رحمت خدا دور است در او می ماند و خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت می کنند و تا چهل روز نماز او قبول نمی شود و روز قیامت روی او سیاه است و زبان از دهانش بیرون می آید و آب دهان او به سینه اش می ریزد و فریاد تشنگی او بلند است.
- [آیت الله سیستانی] زکات در هشت مورد صرف میشود : اول : فقیر ، و او کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد ، ولی کسی که صنعت یا ملک یا سرمایهای دارد که میتواند مخارج سال خود را بگذارند فقیر نیست . دوم : مسکین ، و او کسی است که از فقیر سختتر میگذراند . سوم : کسی که از طرف امام علیهالسلام یا نائب امام مأمور است که زکات را جمع و نگهداری نماید ، و به حساب آن رسیدگی کند و آن را به امام یا نائب امام یا فقرا برساند . چهارم : کفاری که اگر زکات به آنان بدهند ، به دین اسلام مایل میشوند یا در جنگ یا غیر آن به مسلمانان کمک میکنند . و همچنین مسلمانانی که ایمان آنان به بعضی از آنچه پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم آوردهاند ضعیف است ، ولی چنانچه زکات به آنان داده شود موجب تقویت ایمانشان میگردد ، یا مسلمانانی که ایمان به ولایت امیر مؤمنان علیهالسلامندارند ، ولی اگر به آنان زکات داده شود به ولایت رغبت پیدا میکنند و به آن ایمان میآورند . پنجم : خریداری بندهها و آزاد کردن آنان ، به تفصیلی که در محل خود ذکر شده است . ششم : بدهکاری که نمیتواند قرض خود را بدهد . هفتم : فی سبیل اللّه ، یعنی کارهائی که نفعش به عموم مسلمین میرسد مثل ساختن مسجد ، و مدرسهای که علوم دینیّه در آن خوانده میشود ، و تنظیف شهر و آسفالت راهها ، وتوسعه آنها و مانند اینها . هشتم : ابن السبیل ، یعنی مسافری که در سفر درمانده شده . اینها مواردی است که زکات در آنها صرف میشود ، ولی مالک نمیتواند زکات را بدون اذن امام علیهالسلام یا نائبش ، در دو مورد سوم و چهارم مصرف نماید ، و در مورد هفتم نیز بنابر احتیاط لازم باید از حاکم شرع اذن بگیرد ، و احکام این موارد در مسائل آینده گفته خواهد شد .