روایتی که در سوال مورد نظر به آن اشاره شده معروف است به (حدیث سلسلة الذهب) که از امام هشتم علی بن موسی الرضا علیها السلام نقل شده است ؛ آنگاه که از نیشابور عبور می کرد و مردم از آن حضرت درخواست نمودند تا حدیثی بفرماید. متن عربی حدیث با سلسله سند آن که در کتاب شریف (امالی صدوق رحمه الله علیه ) آمده چنین است : شیخ صدوق می فرماید: (حدثنا محمد بن موسی بن المتوکّل رحمه الله قال: حدّثنا علی بن ابراهیم عن ابیه، عن یوسف بن عقیل عن اسحاق بن راهویه، قال: لما وافی ابو الحسن الرضا علیه السلام نیسابور و اراد ان یرحل منها الی المأمون، اجتمع الیه اصحاب الحدیث، فقالوا له: یابن رسول الله ترحل عنا ولا تحدّثنا بحدیث فنستفیده منک، و قد کان قعد فی العمّادیة، فاطلع رأسه و قال: سمعت أبی موسی بن جعفر، یقول: سمعت ابی جعفر بن محمد، یقول سمعت ابی محمد بن علی، یقول سمعت ابی علی بن الحسین، سمعت ابی الحسین بن علی، یقول: سمعت ابی امیر المؤمنین علی بن ابیطالب، یقول: سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : یقول سمعت جبرئیل، یقول: سمعت الله عزّوجل یقول: لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی آمن من عذابی، (فلمّا مرّت الراحلة)، نادانا بشروطها و انا من شروطها).[1] در این حدیث شریف امام رضا علیه السلام از پدرانش صلوات الله علیه و از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و از جبرئیل علیه السلام و از خداوند متعال نقل می کند که خداوند فرمود: (لا اله الا الله) قلعه استوار من است هر که وارد قلعه استوار من بشود از کیفرم در امان است. راوی می گوید: هنگامی که مرکب سواری حضرت حرکت کرد، (امام علیه السلام ) به ما ندا داد: با شرایط آن، و من از شرایط آن هستم. آن چه در این حدیث لازم است مورد توجه واقع شود این است که: گفتن (لا اله الا الله) اقرار به توحید و یگانگی خداوند عالم است و در واقع شعار مومن می باشد، و نکته را که امام علیه السلام به آن اشاره می فرماید این است که صرف گفتن کلمه توحید در مومن شدن انسان کافی نیست، یعنی مقبول نخواهد بود بلکه اعتراف به ولایت ولی امر و امام مفترض الطاعه زمان شرط آن است چنان چه در حدیث مفصلی از امام صادق و امام باقر علیهما السلام آمده است که: .... لا یقبل الله عمل عبدهٍ و هو یشک فینا.)[2] خداوند عمل بنده را قبول نمی فرماید که درباره (ولایت) ما شک دارد. بنابر این مراد از این که امام فرمود من از شرایط آن هستم (من) نوعی است یعنی ولایت و امامت همه ائمه شرط قبولی ایمان می باشد، پس اگر کسی فقط به یک امام و یا چند نفر از ائمه معتقد باشد مومن واقعی نخواهد بود. پس مومن واقعی کسی است که در زمان حیات خود ولایت همه امامان معصوم علیهم السلام را پذیرفته باشد که ولایت امام زمانش و اعتراف و معرفت به او مظهر تام و کامل همه امامان می باشد و لذا این که امام رضا علیه السلام فرمود من از شرایط آن هستم چون ولایت آن حضرت در زمانش مظهر تام و تمام ولایت خدا و رسول و همه ائمه طاهرین علیهم السلام می باشد و هر کس ولایت او را پذیرفته باشد ولایت امیر المؤمنین را پذیرفته است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1.امام شناسی ،سید محمد حسین تهرانی . 2.سیره امامان دوازده گانه ،عادل ادیب . پی نوشتها: [1] . شیخ صدوق امالی ، ص 235 ومجلسی، بحار الانوار، ج27، ص 134 ؛ شیخ صدوق، توحید ، ص 24 ؛ ابن بطریق ، الحکم الزاهره، ترجمه انصاری، ص179 و عیون اخبار الرضا، ج2، ص 49، شیخ صدوق. [2] . شیخ مفید ، الامالی ؛ ص 15. منبع: اندیشه قم
روایتی که در سوال مورد نظر به آن اشاره شده معروف است به (حدیث سلسلة الذهب) که از امام هشتم علی بن موسی الرضا علیها السلام نقل شده است ؛ آنگاه که از نیشابور عبور می کرد و مردم از آن حضرت درخواست نمودند تا حدیثی بفرماید. متن عربی حدیث با سلسله سند آن که در کتاب شریف (امالی صدوق رحمه الله علیه ) آمده چنین است :
شیخ صدوق می فرماید: (حدثنا محمد بن موسی بن المتوکّل رحمه الله قال: حدّثنا علی بن ابراهیم عن ابیه، عن یوسف بن عقیل عن اسحاق بن راهویه، قال: لما وافی ابو الحسن الرضا علیه السلام نیسابور و اراد ان یرحل منها الی المأمون، اجتمع الیه اصحاب الحدیث، فقالوا له: یابن رسول الله ترحل عنا ولا تحدّثنا بحدیث فنستفیده منک، و قد کان قعد فی العمّادیة، فاطلع رأسه و قال: سمعت أبی موسی بن جعفر، یقول: سمعت ابی جعفر بن محمد، یقول سمعت ابی محمد بن علی، یقول سمعت ابی علی بن الحسین، سمعت ابی الحسین بن علی، یقول: سمعت ابی امیر المؤمنین علی بن ابیطالب، یقول: سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : یقول سمعت جبرئیل، یقول: سمعت الله عزّوجل یقول: لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی آمن من عذابی، (فلمّا مرّت الراحلة)، نادانا بشروطها و انا من شروطها).[1]
در این حدیث شریف امام رضا علیه السلام از پدرانش صلوات الله علیه و از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و از جبرئیل علیه السلام و از خداوند متعال نقل می کند که خداوند فرمود: (لا اله الا الله) قلعه استوار من است هر که وارد قلعه استوار من بشود از کیفرم در امان است. راوی می گوید: هنگامی که مرکب سواری حضرت حرکت کرد، (امام علیه السلام ) به ما ندا داد: با شرایط آن، و من از شرایط آن هستم. آن چه در این حدیث لازم است مورد توجه واقع شود این است که: گفتن (لا اله الا الله) اقرار به توحید و یگانگی خداوند عالم است و در واقع شعار مومن می باشد، و نکته را که امام علیه السلام به آن اشاره می فرماید این است که صرف گفتن کلمه توحید در مومن شدن انسان کافی نیست، یعنی مقبول نخواهد بود بلکه اعتراف به ولایت ولی امر و امام مفترض الطاعه زمان شرط آن است چنان چه در حدیث مفصلی از امام صادق و امام باقر علیهما السلام آمده است که: .... لا یقبل الله عمل عبدهٍ و هو یشک فینا.)[2] خداوند عمل بنده را قبول نمی فرماید که درباره (ولایت) ما شک دارد.
بنابر این مراد از این که امام فرمود من از شرایط آن هستم (من) نوعی است یعنی ولایت و امامت همه ائمه شرط قبولی ایمان می باشد، پس اگر کسی فقط به یک امام و یا چند نفر از ائمه معتقد باشد مومن واقعی نخواهد بود. پس مومن واقعی کسی است که در زمان حیات خود ولایت همه امامان معصوم علیهم السلام را پذیرفته باشد که ولایت امام زمانش و اعتراف و معرفت به او مظهر تام و کامل همه امامان می باشد و لذا این که امام رضا علیه السلام فرمود من از شرایط آن هستم چون ولایت آن حضرت در زمانش مظهر تام و تمام ولایت خدا و رسول و همه ائمه طاهرین علیهم السلام می باشد و هر کس ولایت او را پذیرفته باشد ولایت امیر المؤمنین را پذیرفته است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.امام شناسی ،سید محمد حسین تهرانی .
2.سیره امامان دوازده گانه ،عادل ادیب .
پی نوشتها:
[1] . شیخ صدوق امالی ، ص 235 ومجلسی، بحار الانوار، ج27، ص 134 ؛ شیخ صدوق، توحید ، ص 24 ؛ ابن بطریق ، الحکم الزاهره، ترجمه انصاری، ص179 و عیون اخبار الرضا، ج2، ص 49، شیخ صدوق.
[2] . شیخ مفید ، الامالی ؛ ص 15.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] چرا به امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) لقب (ابا الحسن) را دادهاند؟
- [سایر] چرا امام رضا (ع) را ابوالحسن می نامند؟
- [سایر] امام رضا(ع) به هنگام تولد حضرت جواد(ع)ایشان رابه کدامیک ازپیامبران الهی تشبیه کردند؟
- [سایر] زمان ورود حضرت معصومه(س) به ایران امام رضا(ع) شهید شده بود یا زنده بود؟
- [سایر] پاسخ امام رضا(ع) به علی بن جهم در مورد شبهه حضرت داود وگناه آدم چیست؟
- [سایر] مالک اشتر را با جملات امام علی(ع) معرفی کنید.
- [سایر] رسول اکرم(ص)، چگونه حضرت علی(ع) را معرفی کردند؟
- [سایر] با سلام؛ آیا امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه، در بخش نشانههای رحمت الهی فرزندش امام حسن(ع) را از برگزیدن شفیع و واسطه منع میکند؟ یعنی درست برعکس اعتقاد ما شیعیان؟
- [سایر] امام علی(ع) در نهج البلاغه منافقان را چگونه معرّفی میکند و دارای چه مشخصاتی میداند؟
- [سایر] چرا به علی بن موسی، امام هشتم شیعیان، "رضا" می گویند؟
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.