دوازدهمین جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ، حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه می باشد که فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است و دارای دو غیبت است: غیبت کوتاه (صغری) که از زمان ولادتش شروع شد و در سال 329 هجری قمری به پایان رسید و دومی غیبت طولانی (کبری) که از سال 329 هجری قمری شروع شده و روزی که خداوند متعال زمینه را فراهم بداند، به آن حضرت اجازه ظهور خواهد داد و آن حضرت حکومتی جهانی بر پایه معارف قرآن کریم و عدالت ایجاد خواهد کرد و با ظلم ها و ستم ها به مبارزه بر خواهد خاست. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: به طور مسلم روزها و شب ها نگذرد تا این که خداوند مردی از خاندان مرا بر انگیزد که هم نام من است و زمین را پر از عدل و داد می کند چنانچه پر از ظلم شده باشد.[1] ولادت امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه) محمد بن علی بن حمزه از امام حسن عسکری علیه السلام ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه را چنین نقل می کند که حضرت فرمود: همانا حجت خدا بر بندگانش و ولی الهی، در شب نیمه شعبان 255ق نزدیک طلوع فجر به دنیا آمد و اوّلین کسی که او را شستشو داد فرشته رضوان خازن بهشت بود که با عده ای از ملائکه آب کوثر و سلسبیل آورده بودند پس از شستشوی ملائکه، حکیمه خاتون نیز او را شستشو داد.[2] شهادت امام حسن عسکری (ع) حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در ماه ربیع الاول سال 260ق و در 28 سالگی به شهادت رسیدند و در همان خانه ای که امام هادی علیه السلام دفن شده، آن جناب را به خاک سپردند.[3] با توجه به تاریخ ولادت حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه که در 255ق بوده و سال شهادت امام حسن عسکری علیه السلام که 260ق می باشد می توان نتیجه گرفت که امام زمان علیه السلام در 5 سالگی به امامت رسید چنان چه شیخ مفید می نویسند روزی که پدر بزرگوارش از دنیا رفت، پنج سال از عمر شریفش گذشته بود و در همان چند سال اندک خداوند حکمت و قضاوت را به او عنایت داد و او را نشانه و حجت بر دو عالم قرار داد و چنانچه به حضرت یحیی علیه السلام در سن کودکی حکمت داد، امام عصر ارواحنا له فداه نیز در سن کودکی به مقام امامت رسید و چنان که خداوند حضرت عیسی بن مریم را در گهواره منصب نبوت داد، امام زمان علیه السلام را نیز در خردسالی مقام امامت داد.[4] قندوزی از علمای اهل سنت درباره امام عصر عجل الله تعالی فرجه می نویسند: یازدهمین امام شیعیان، امام حسن عسکری فقط یک پسر از خود به جای گذاشت که به حجت، قائم، مهدی و صاحب الزمان معروف است. وی در نیمه شعبان 255ق به دنیا آمد و وقتی پدرش از دنیا رفت وی پنج سال داشتند و اصحاب خاص و ثقات از به دنیا آمدن وی با خبر بودند.[5] امام رضا (ع) هشتمین ستاره فروزان آسمان امامت، حضرت (علی بن موسی الرضا علیه السّلام ) طبق قول مشهور در یازدهم ذی القعده سال 148ق. در شهر مدینه دیده به جهان گشود.[6] مادر بزرگوار ایشان به اسامی متعددی خوانده می شدند. من جمله تکتم، خیزران[7] نجمه خاتون، طاهره و ام البنین.[8] دوره ولادت، کودکی، نوجوانی و جوانی امام رضا علیه السّلام در شهر مدینه سپری شد. در خصوص ولادت این امام بزرگوار روایتی از نجمه مادر آن حضرت در کتب تاریخی بیان شده است. ایشان می فرماید: (بعد از این که فرزندم علی متولد شد، دو دست خویش را به زمین گذارده بود و در حالی که سرش را به سوی آسمان بلند کرده بود لبهای مبارکش را تکان می داد. گویی با خدای خویش سخنی داشت. پدرش امام موسی کاظم علیه السّلام نوزاد را در آغوش گرفت و به من گفت: ای نجمه این کرامت الهی بر تو مبارک باشد. سپس حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند. و با آب فرات کام آن حضرت را برداشته و سپس فرزند را به من برگرداندند.[9] علی بن موسی الرضا علیه السّلام همانند سایر ائمه طاهرین از همان دوران کودکی رشد و کمال عقلی و اخلاقی فوق العاده ای داشت. پدرش از خود علاقه و اشتیاق فراوانی نسبت به او نشان می داد و علوم و معارف و اسرار امامت را به وی تعلیم می داد و در تربیت فرزند خویش می کوشید. امام موسی کاظم علیه السّلام برای آنکه شیعیان پس از شهادتش سرگردان و حیران نگردند، مقام شامخ امامت فرزندش علی را به اصحاب نزدیک و شیعیان خاص و مورد اعتماد گوشزد می فرمود. مفضل بن عمر می گوید: (خدمت امام موسی بن جعفر علیه السّلام مشرف شدم در حالی که فرزندش علی بن موسی الرضا علیه السّلام را در دامنش نشانده بود و می بوسید عرض کردم: فدایت گردم با مشاهده سیمای این کودک علاقه و ارادتی برایش در قلبم ریشه دوانید، که نظیر آن برای احدی جز شما در دلم قرار نگرفته است. حضرت فرمود: نسبت او به من همچون نسبت من به پدرم می باشد. عرض کردم. آیا پس از شما او صاحب امر و حجت خدا بر روی زمین است؟ فرمود: آری هر کسی از او پیروی کند رستگار گردد و هر کسی از فرمانش سرپیچی نماید کافر می گردد).[10] آری حضرت امام رضا علیه السّلام در پرتو تعالیم سازنده و رشد دهنده پدر بزرگوارش نشو و نما نمود. و علوم و فضائل و مکارمی که آن حضرت از پدران ارجمندش به ارث برده بود، از او دریافت نمود و به همین جهت شایستگی مقام امامت را به دست آورد. دوران کودکی و نوجوانی و جوانی امام رضا علیه السّلام مصادف بود با خلافت تعدادی از خلفای عباسی. هنگام ولادت امام رضا علیه السّلام منصور دوانیقی، خلیفة عباسی، در اوج قدرت و سلطه بود، منصور برای تثبیت پایه های حکومت خویش عدة زیادی را به قتل رساند. پس از حکومت ظالمانه منصور پسرش مهدی عباسی روی کار آمد هر چند او در ابتدا به قتل و آزار و شکنجه دست نزد، اما پس از مدتی برنامه های ضد اسلامی خویش را همانند پدرش آغاز کرد.[11] حضرت امام رضا علیه السّلام در این زمان دوران نوجوانی خویش را سپری می کرد. حاکم عباسی به فرماندار خویش در مدینه دستور داد امام موسی کاظم علیه السّلام را به بغداد (مرکز حکومت) اعزام نماید.[12] این مسئله قطعاً باعث حزن و اندوه امام رضا علیه السّلام شد. امام موسی کاظم علیه السّلام به فرزندش اطمینان داد که در این سفر هیچ گونه خطری ایشان را تهدید نمی کند و به زودی به مدینه باز خواهند گشت.[13] مهدی عباسی پس از مدتی امام را به مدینه بازگرداند. طولی نکشید که مهدی عباسی به هلاکت رسید.[14] سپس هادی عباسی به حکومت رسید (سال 169ق) در همین زمان بود که حسین بن علی صاحب فخ قیام کرد. در این قیام که در حوالی مدینه اتفاق افتاد رهبر قیام به شهادت رسید و عدة کثیری از علویان به اسارت درآمدند و سپس به شهادت رسیدند.[15] با مرگ هادی عباسی برادرش هارون به حکومت رسید. هارون پس از مدتی امام هفتم را به مرکز خلافت جلب نمود و آن حضرت را بعد از چندین سال که زندانی کرد به شهادت رساند.[16] حضرت رضا علیه السّلام با اندوه و تالم این رویدادهای دردناک را که بسیاری از افراد خانواده و بنی اعمام او را به کام خود کشیده بود، مشاهده کرد. تا این که در 25 رجب سال 183ق پدرش در سن 55 سالگی به شهادت رسید.[17] در این زمان امام رضا علیه السّلام 35 ساله بود. و امامت آن حضرت از همین زمان آغاز گشت. مسعودی می نویسد: وقتی امام کاظم علیه السّلام را از مدینه به عراق بردند آن حضرت به فرزند بزرگوارش فرمود: تا وقتی من زنده ام باید در دهلیز خانه بخوابی خادم حضرت می گوید: هر شب بستر امام رضا علیه السّلام را در دهلیز خانه می گستردم. در یکی از شبها دیدم حضرت نیامدند تا صبح فردا فرا رسید. (گویی آن حضرت خبردار شدند که پدر بزرگوارشان در عراق به شهادت رسیده اند) از این زمان امامت امام رضا علیه السّلام آغاز گردید.[18] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. حضرت رضا علیه السّلام ، فضل الله کمپانی. 2. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان. پی نوشتها: [1]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ششم، 1383ش، ج2، ص471. [2]. ر.ک: همان، ص474؛ ر.ک: کورانی، علی معجم احادیث الامام المهدی، قم، موسسه المعارف الاسلامیه، چاپ اول، 141ق، ج4، ص240. [3]. الارشاد، همان، ج2، ص471، و ر.ک: حاجیانی دشتی، عباس، زندگانی عسگریین امام علی النقی و امام حسن عسکری، قم، موعود اسلام، چاپ اول، 1386ش، ص319. [4]. الارشاد، همان، ج2، ص474. [5]. قندوزی حنفی، سلیمان، ینابیع الموده لذوی القربی، بی جا، دارالاسوه، چاپ اول، 1416ق، ج3، ص171. [6]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، تهران، دارالمفید، بی تا، ج 2، ص 247. [7]. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، بیجا، مجمع العالمی لاهل البیت علیهم السّلام 1426 ه ق. ج 3، ص 336. [8]. فضل الله کمپانی، حضرت رضا علیه السّلام ، چاپ پنجم، تهران نشر مفید، 1372، ص 11. [9]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، سال 1404 ه ، ج1، ص 30 29. [10]. محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1366، ج 6، ص 21. [11]. باقر شریف القرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر علیه السّلام ، چاپ اول، بیروت، دارالبلاغه، 1413، ج 1، ص 443. [12]. علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیه، قم، مؤسسة انصاریان، سال 1417 ه ، ص 196. [13]. همان. [14]. همان، ص 197. [15]. سید ابوالفضل رضوی اردکانی، ماهیت قیام شهید فخ، قم: مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، 1370، ص 169. [16]. علی بن حسین مسعودی، پیشین، ص200. [17]. علی بن عیسی اربلی، پیشین، ج 3، ص 262. [18]. علی بن حسین مسعودی، پیشین، ص 200 199. منبع: اندیشه قم
آیا شباهتهایی بین امام زمان(عج) و امام رضا(ع) هست؟
دوازدهمین جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ، حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه می باشد که فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است و دارای دو غیبت است: غیبت کوتاه (صغری) که از زمان ولادتش شروع شد و در سال 329 هجری قمری به پایان رسید و دومی غیبت طولانی (کبری) که از سال 329 هجری قمری شروع شده و روزی که خداوند متعال زمینه را فراهم بداند، به آن حضرت اجازه ظهور خواهد داد و آن حضرت حکومتی جهانی بر پایه معارف قرآن کریم و عدالت ایجاد خواهد کرد و با ظلم ها و ستم ها به مبارزه بر خواهد خاست.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: به طور مسلم روزها و شب ها نگذرد تا این که خداوند مردی از خاندان مرا بر انگیزد که هم نام من است و زمین را پر از عدل و داد می کند چنانچه پر از ظلم شده باشد.[1]
ولادت امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه)
محمد بن علی بن حمزه از امام حسن عسکری علیه السلام ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه را چنین نقل می کند که حضرت فرمود: همانا حجت خدا بر بندگانش و ولی الهی، در شب نیمه شعبان 255ق نزدیک طلوع فجر به دنیا آمد و اوّلین کسی که او را شستشو داد فرشته رضوان خازن بهشت بود که با عده ای از ملائکه آب کوثر و سلسبیل آورده بودند پس از شستشوی ملائکه، حکیمه خاتون نیز او را شستشو داد.[2]
شهادت امام حسن عسکری (ع)
حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در ماه ربیع الاول سال 260ق و در 28 سالگی به شهادت رسیدند و در همان خانه ای که امام هادی علیه السلام دفن شده، آن جناب را به خاک سپردند.[3]
با توجه به تاریخ ولادت حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه که در 255ق بوده و سال شهادت امام حسن عسکری علیه السلام که 260ق می باشد می توان نتیجه گرفت که امام زمان علیه السلام در 5 سالگی به امامت رسید چنان چه شیخ مفید می نویسند روزی که پدر بزرگوارش از دنیا رفت، پنج سال از عمر شریفش گذشته بود و در همان چند سال اندک خداوند حکمت و قضاوت را به او عنایت داد و او را نشانه و حجت بر دو عالم قرار داد و چنانچه به حضرت یحیی علیه السلام در سن کودکی حکمت داد، امام عصر ارواحنا له فداه نیز در سن کودکی به مقام امامت رسید و چنان که خداوند حضرت عیسی بن مریم را در گهواره منصب نبوت داد، امام زمان علیه السلام را نیز در خردسالی مقام امامت داد.[4]
قندوزی از علمای اهل سنت درباره امام عصر عجل الله تعالی فرجه می نویسند: یازدهمین امام شیعیان، امام حسن عسکری فقط یک پسر از خود به جای گذاشت که به حجت، قائم، مهدی و صاحب الزمان معروف است. وی در نیمه شعبان 255ق به دنیا آمد و وقتی پدرش از دنیا رفت وی پنج سال داشتند و اصحاب خاص و ثقات از به دنیا آمدن وی با خبر بودند.[5]
امام رضا (ع)
هشتمین ستاره فروزان آسمان امامت، حضرت (علی بن موسی الرضا علیه السّلام ) طبق قول مشهور در یازدهم ذی القعده سال 148ق. در شهر مدینه دیده به جهان گشود.[6] مادر بزرگوار ایشان به اسامی متعددی خوانده می شدند. من جمله تکتم، خیزران[7] نجمه خاتون، طاهره و ام البنین.[8] دوره ولادت، کودکی، نوجوانی و جوانی امام رضا علیه السّلام در شهر مدینه سپری شد. در خصوص ولادت این امام بزرگوار روایتی از نجمه مادر آن حضرت در کتب تاریخی بیان شده است.
ایشان می فرماید: (بعد از این که فرزندم علی متولد شد، دو دست خویش را به زمین گذارده بود و در حالی که سرش را به سوی آسمان بلند کرده بود لبهای مبارکش را تکان می داد. گویی با خدای خویش سخنی داشت. پدرش امام موسی کاظم علیه السّلام نوزاد را در آغوش گرفت و به من گفت: ای نجمه این کرامت الهی بر تو مبارک باشد. سپس حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند. و با آب فرات کام آن حضرت را برداشته و سپس فرزند را به من برگرداندند.[9] علی بن موسی الرضا علیه السّلام همانند سایر ائمه طاهرین از همان دوران کودکی رشد و کمال عقلی و اخلاقی فوق العاده ای داشت. پدرش از خود علاقه و اشتیاق فراوانی نسبت به او نشان می داد و علوم و معارف و اسرار امامت را به وی تعلیم می داد و در تربیت فرزند خویش می کوشید.
امام موسی کاظم علیه السّلام برای آنکه شیعیان پس از شهادتش سرگردان و حیران نگردند، مقام شامخ امامت فرزندش علی را به اصحاب نزدیک و شیعیان خاص و مورد اعتماد گوشزد می فرمود. مفضل بن عمر می گوید: (خدمت امام موسی بن جعفر علیه السّلام مشرف شدم در حالی که فرزندش علی بن موسی الرضا علیه السّلام را در دامنش نشانده بود و می بوسید عرض کردم: فدایت گردم با مشاهده سیمای این کودک علاقه و ارادتی برایش در قلبم ریشه دوانید، که نظیر آن برای احدی جز شما در دلم قرار نگرفته است. حضرت فرمود: نسبت او به من همچون نسبت من به پدرم می باشد. عرض کردم. آیا پس از شما او صاحب امر و حجت خدا بر روی زمین است؟ فرمود: آری هر کسی از او پیروی کند رستگار گردد و هر کسی از فرمانش سرپیچی نماید کافر می گردد).[10] آری حضرت امام رضا علیه السّلام در پرتو تعالیم سازنده و رشد دهنده پدر بزرگوارش نشو و نما نمود. و علوم و فضائل و مکارمی که آن حضرت از پدران ارجمندش به ارث برده بود، از او دریافت نمود و به همین جهت شایستگی مقام امامت را به دست آورد. دوران کودکی و نوجوانی و جوانی امام رضا علیه السّلام مصادف بود با خلافت تعدادی از خلفای عباسی. هنگام ولادت امام رضا علیه السّلام منصور دوانیقی، خلیفة عباسی، در اوج قدرت و سلطه بود، منصور برای تثبیت پایه های حکومت خویش عدة زیادی را به قتل رساند. پس از حکومت ظالمانه منصور پسرش مهدی عباسی روی کار آمد هر چند او در ابتدا به قتل و آزار و شکنجه دست نزد، اما پس از مدتی برنامه های ضد اسلامی خویش را همانند پدرش آغاز کرد.[11]
حضرت امام رضا علیه السّلام در این زمان دوران نوجوانی خویش را سپری می کرد. حاکم عباسی به فرماندار خویش در مدینه دستور داد امام موسی کاظم علیه السّلام را به بغداد (مرکز حکومت) اعزام نماید.[12] این مسئله قطعاً باعث حزن و اندوه امام رضا علیه السّلام شد. امام موسی کاظم علیه السّلام به فرزندش اطمینان داد که در این سفر هیچ گونه خطری ایشان را تهدید نمی کند و به زودی به مدینه باز خواهند گشت.[13]
مهدی عباسی پس از مدتی امام را به مدینه بازگرداند. طولی نکشید که مهدی عباسی به هلاکت رسید.[14]
سپس هادی عباسی به حکومت رسید (سال 169ق) در همین زمان بود که حسین بن علی صاحب فخ قیام کرد. در این قیام که در حوالی مدینه اتفاق افتاد رهبر قیام به شهادت رسید و عدة کثیری از علویان به اسارت درآمدند و سپس به شهادت رسیدند.[15] با مرگ هادی عباسی برادرش هارون به حکومت رسید. هارون پس از مدتی امام هفتم را به مرکز خلافت جلب نمود و آن حضرت را بعد از چندین سال که زندانی کرد به شهادت رساند.[16] حضرت رضا علیه السّلام با اندوه و تالم این رویدادهای دردناک را که بسیاری از افراد خانواده و بنی اعمام او را به کام خود کشیده بود، مشاهده کرد. تا این که در 25 رجب سال 183ق پدرش در سن 55 سالگی به شهادت رسید.[17] در این زمان امام رضا علیه السّلام 35 ساله بود. و امامت آن حضرت از همین زمان آغاز گشت.
مسعودی می نویسد: وقتی امام کاظم علیه السّلام را از مدینه به عراق بردند آن حضرت به فرزند بزرگوارش فرمود: تا وقتی من زنده ام باید در دهلیز خانه بخوابی خادم حضرت می گوید: هر شب بستر امام رضا علیه السّلام را در دهلیز خانه می گستردم. در یکی از شبها دیدم حضرت نیامدند تا صبح فردا فرا رسید. (گویی آن حضرت خبردار شدند که پدر بزرگوارشان در عراق به شهادت رسیده اند) از این زمان امامت امام رضا علیه السّلام آغاز گردید.[18]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. حضرت رضا علیه السّلام ، فضل الله کمپانی.
2. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان.
پی نوشتها:
[1]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ششم، 1383ش، ج2، ص471.
[2]. ر.ک: همان، ص474؛ ر.ک: کورانی، علی معجم احادیث الامام المهدی، قم، موسسه المعارف الاسلامیه، چاپ اول، 141ق، ج4، ص240.
[3]. الارشاد، همان، ج2، ص471، و ر.ک: حاجیانی دشتی، عباس، زندگانی عسگریین امام علی النقی و امام حسن عسکری، قم، موعود اسلام، چاپ اول، 1386ش، ص319.
[4]. الارشاد، همان، ج2، ص474.
[5]. قندوزی حنفی، سلیمان، ینابیع الموده لذوی القربی، بی جا، دارالاسوه، چاپ اول، 1416ق، ج3، ص171.
[6]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، تهران، دارالمفید، بی تا، ج 2، ص 247.
[7]. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، بیجا، مجمع العالمی لاهل البیت علیهم السّلام 1426 ه ق. ج 3، ص 336.
[8]. فضل الله کمپانی، حضرت رضا علیه السّلام ، چاپ پنجم، تهران نشر مفید، 1372، ص 11.
[9]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، سال 1404 ه ، ج1، ص 30 29.
[10]. محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1366، ج 6، ص 21.
[11]. باقر شریف القرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر علیه السّلام ، چاپ اول، بیروت، دارالبلاغه، 1413، ج 1، ص 443.
[12]. علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیه، قم، مؤسسة انصاریان، سال 1417 ه ، ص 196.
[13]. همان.
[14]. همان، ص 197.
[15]. سید ابوالفضل رضوی اردکانی، ماهیت قیام شهید فخ، قم: مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، 1370، ص 169.
[16]. علی بن حسین مسعودی، پیشین، ص200.
[17]. علی بن عیسی اربلی، پیشین، ج 3، ص 262.
[18]. علی بن حسین مسعودی، پیشین، ص 200 199.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] شباهتهای امام مهدی (عج) با امام حسین (ع) چیست؟
- [سایر] امام مهدی (عج) چگونه به یاد امام حسین (ع) هستند؟
- [سایر] امام رضا علیه السلام امام زمان عج را چگونه معرفی می کردند؟
- [سایر] امام زمان (عج) درباره اهلبیت (ع) چه فرمودهاند؟
- [سایر] امام زمان (عج) چگونه از دشمنان اهلبیت (ع) انتقام میگیرند؟
- [سایر] آیا ظهور امام زمان (عج) به علت شهادت امام حسین (ع) به تأخیر افتاده است؟
- [سایر] چرا در پایان هر مجلس جهت زیارت فقط نام امام حسین وامام رضا(ع)و امام زمان(عج) را می برند؟
- [سایر] آیا حکومت امام حسین (ع) بعد از حکومت امام زمان (عج) آخرین حکومت است؟
- [سایر] رهآورد حکومت امام زمان (عج) از دیدگاه امام علی (ع) چیست؟
- [سایر] آیا نص متواتر بر امامت امام زمان (عج) از امام عسکری (ع) رسیده است؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.