اندیشه مرحوم امام در باب حکومت و ولایت فقیه برگرفته از مبانی معین اسلامی و مستند به ادله نقلی و عقلی[1] روشن است و همانگونه که خود ایشان فرمودهاند (موضوع ولایت فقیه چیز تازهای نیست که ما آورده باشیم بلکه این مسأله از اول مورد بحث بوده است و ما فقط موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار دادیم و شعب حکومت را ذکر کرده در دسترس آقایان گذاشتیم تا مسأله روشنتر گردد... و گرنه مطلب همان است که بسیاری از فقیهان فهمیدهاند)[2] در حقیقت بحث حکومت و رهبری و عهدهداری مسائل اجتماعی از دیرباز در متون فقهی مطرح بوده و پیشینهای به قدمت فقه دارد. از دیدگاه شیعه ولایت فقیه و رهبری سیاسی در عصر غیبت ادامه ولایت امامان معصوم است همان گونه که ولایت آنها در امتداد ولایت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم قرار دارد و حاصل آن اعتقاد به این نکته است که در رأس جامعه اسلامی و در مقام مدیریت کلان آن باید یک اسلام شناس قرار گیرد که اگر معصوم حضور داشت شخص او و اگر نبود فقیهان این مسئولیت را بر عهده خواهند داشت، این دیدگاه از نتایج پذیرش این نکته است که وظیفه اصلی حکومت از دیدگاه اسلامی بسط ارزشها و احکام الهی در جامعه میباشد و برای تحقق چنین آرمانی نیاز است در بالاترین مصدر تصمیم گیری شخصی آگاه به دین قرار گیرد و البته بدون شک این شخص باید از اوضاع خارجی نیز مطلع و توانایی اداره جامعه را نیز دارا باشد. بنابراین مسأله حکومت در اسلام و ولایت فقیه مطلب تازه و نوظهوری نیست بلکه یکی از مباحث قدیمی و ریشهدار فقه سیاسی شیعه است البته شرایط زمانی و مکانی در عرضه و ارائه این نظریه همچون بسیاری از موضوعات تأثیرگذار بوده است و در هر مقطعی با توجه به ضرورتها و شرایط زمان و مکان، فقها کوشیدهاند در راستای فرایند تحقق ارزشهای اسلامی و حرکت در جهت تعالی و کمال، مرحلهای از این نظریه را تحقق بخشند از این رو اگر یک بحث مستقل و جامع در این مورد در کتب فقهی قدما دیده نمیشود دلیل آنرا میبایست در شرایط سیاسی و اجتماعی حکام بر تاریخ گذشته کشور و سلطه حکومت های جائر و عدم امکان طرح چنین مباحثی به لحاظ فراهم نبودن شرایط حاکمیت فقها جستجو کرد ولی با پیدایش قدرت سیاسی تشیع بویژه در دوران صفویه زمینههای بروز و طرح گسترده این نظریه فراهم شد و کتابهایی در این زمینه نگاشته شد و این مسأله به عنوان یک مسأله مهم و مستقل در مباحث اسلامی مطرح شد. بنابراین هر چند نمیتوان نقش دوران صفویه را بواسطه رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع، در گسترش و فراهم آوردن زمینه برای طرح گسترده این مسأله، نادیده گرفت اما در عین حال اندیشه امام ره را نمیتوان محدود و محصور به این دوران دانست بلکه همانطور که اشاره شد اندیشه امام (ره) در باب حکومت و رهبری و ولایت فقیه ریشه در متون اسلامی داشته و یکی از مباحث قدیمی و ریشهدار فقه سیاسی شیعه است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 درآمدی بر تحول نظریه دولت در اسلام، احمد جهان بزرگی، تهران: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1380. 2 نظام سیاسی و دولت در اسلام، سید محمد موسوی، قزوین: حدیث امروز، 1382. 3 پیشینه نظریه ولایت فقیه، مصطفی جعفر پیشه فرد، قم: دبیرخانه مجلس خبرگان، 1380. پی نوشتها: [1] . رک: کتاب ولایت فقیه امام خمینی ره، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1377، ص 22 تا 94 و کتاب البیع، ج 2، بحث ولایت فقیه. [2] . امام خمینی ره، ولایت فقیه، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره، 1377، ص 112 و 114. منبع: اندیشه قم
اندیشه مرحوم امام در باب حکومت و ولایت فقیه برگرفته از مبانی معین اسلامی و مستند به ادله نقلی و عقلی[1] روشن است و همانگونه که خود ایشان فرمودهاند (موضوع ولایت فقیه چیز تازهای نیست که ما آورده باشیم بلکه این مسأله از اول مورد بحث بوده است و ما فقط موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار دادیم و شعب حکومت را ذکر کرده در دسترس آقایان گذاشتیم تا مسأله روشنتر گردد... و گرنه مطلب همان است که بسیاری از فقیهان فهمیدهاند)[2] در حقیقت بحث حکومت و رهبری و عهدهداری مسائل اجتماعی از دیرباز در متون فقهی مطرح بوده و پیشینهای به قدمت فقه دارد. از دیدگاه شیعه ولایت فقیه و رهبری سیاسی در عصر غیبت ادامه ولایت امامان معصوم است همان گونه که ولایت آنها در امتداد ولایت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم قرار دارد و حاصل آن اعتقاد به این نکته است که در رأس جامعه اسلامی و در مقام مدیریت کلان آن باید یک اسلام شناس قرار گیرد که اگر معصوم حضور داشت شخص او و اگر نبود فقیهان این مسئولیت را بر عهده خواهند داشت، این دیدگاه از نتایج پذیرش این نکته است که وظیفه اصلی حکومت از دیدگاه اسلامی بسط ارزشها و احکام الهی در جامعه میباشد و برای تحقق چنین آرمانی نیاز است در بالاترین مصدر تصمیم گیری شخصی آگاه به دین قرار گیرد و البته بدون شک این شخص باید از اوضاع خارجی نیز مطلع و توانایی اداره جامعه را نیز دارا باشد. بنابراین مسأله حکومت در اسلام و ولایت فقیه مطلب تازه و نوظهوری نیست بلکه یکی از مباحث قدیمی و ریشهدار فقه سیاسی شیعه است البته شرایط زمانی و مکانی در عرضه و ارائه این نظریه همچون بسیاری از موضوعات تأثیرگذار بوده است و در هر مقطعی با توجه به ضرورتها و شرایط زمان و مکان، فقها کوشیدهاند در راستای فرایند تحقق ارزشهای اسلامی و حرکت در جهت تعالی و کمال، مرحلهای از این نظریه را تحقق بخشند از این رو اگر یک بحث مستقل و جامع در این مورد در کتب فقهی قدما دیده نمیشود دلیل آنرا میبایست در شرایط سیاسی و اجتماعی حکام بر تاریخ گذشته کشور و سلطه حکومت های جائر و عدم امکان طرح چنین مباحثی به لحاظ فراهم نبودن شرایط حاکمیت فقها جستجو کرد ولی با پیدایش قدرت سیاسی تشیع بویژه در دوران صفویه زمینههای بروز و طرح گسترده این نظریه فراهم شد و کتابهایی در این زمینه نگاشته شد و این مسأله به عنوان یک مسأله مهم و مستقل در مباحث اسلامی مطرح شد. بنابراین هر چند نمیتوان نقش دوران صفویه را بواسطه رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع، در گسترش و فراهم آوردن زمینه برای طرح گسترده این مسأله، نادیده گرفت اما در عین حال اندیشه امام ره را نمیتوان محدود و محصور به این دوران دانست بلکه همانطور که اشاره شد اندیشه امام (ره) در باب حکومت و رهبری و ولایت فقیه ریشه در متون اسلامی داشته و یکی از مباحث قدیمی و ریشهدار فقه سیاسی شیعه است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 درآمدی بر تحول نظریه دولت در اسلام، احمد جهان بزرگی، تهران: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1380.
2 نظام سیاسی و دولت در اسلام، سید محمد موسوی، قزوین: حدیث امروز، 1382.
3 پیشینه نظریه ولایت فقیه، مصطفی جعفر پیشه فرد، قم: دبیرخانه مجلس خبرگان، 1380.
پی نوشتها:
[1] . رک: کتاب ولایت فقیه امام خمینی ره، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1377، ص 22 تا 94 و کتاب البیع، ج 2، بحث ولایت فقیه.
[2] . امام خمینی ره، ولایت فقیه، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره، 1377، ص 112 و 114.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی (ره) شامل چه حوزه هایی می شود؟ به عبارت دیگر، اندیشه سیاسی که می گوییم یعنی چه و شامل چه چیزهای سیاسی می شود و مصادیق اندیشه سیاسی حضرت امام چیست؟
- [سایر] نظرات فیلسوفان غرب در مورد اندیشه سیاسی امام(ره) چیست؟
- [سایر] آیا این سخن که عزاداری به شیوه سنّتی در زمان صفویّه رایج شده و برگرفته از غرب است، صحیح است؟
- [سایر] آرمان گرایی و واقع گرایی در اندیشه و رفتارسیاسی امام(ره)چگونه قابل جمع است؟
- [سایر] رقابت سیاسی در گفتمان حضرت امام(ره)؟
- [سایر] منظور اساسی حمایت حضرت امام(ره) از مستضعفان چیست؟
- [سایر] از خاندان حضرت امام(ره) چه می دانید؟
- [سایر] آیا حضرت امام(ره) ولایت مطلقه را قبول نداشتند؟
- [سایر] بسیج چیست و بسیجی کیست( از دیدگاه حضرت امام (ره)؟
- [سایر] اندیشه سیاسی امام خمینی ره چه ماهیت و اصولی دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدا&7 مشرّف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت ابی عبدالله علیه السلام مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند ان امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست
- [آیت الله نوری همدانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی ازامامان مثلاً به زیارت حضرتِ اَبا عَبْدِاللهِ (علیه السّلام ) مشرف شود ، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست واگر به واسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر نذر کند که به زیارت یکی از ائمه:، مثلاً به زیارت حضرت ابا عبدالله علیه السلام مشرف شود، چنان چه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت ابی عبداللّه (ع) مشرف شود؛ چنانچه به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند؛ چیزی بر او واجب نیست.
- [امام خمینی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبداللّ?ه علیهالسلام مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسط? عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان - مثلاً به زیارت حضرت ابا عبد اللَّه علیهالسلام - مشرّف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سیستانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت ابی عبداللّه علیهالسلام مشرّف شود ، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست ، و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند ، چیزی بر او واجب نیست .