امام خمینی درباره دشمن شناسی چه نظرات و دیدگاه هایی دارند.
دشمن شناسی از دیدگاه امام مرحوم امام مباحث مختلفی را در زمینه دشمن شناسی مطرح فرموده اند که به طور گذرا بدان اشاره می کنیم: 1. اهداف دشمنان از مقابله با نظام اسلامی الف) محو آثار دیانت و تخریب ارزش های اسلامی مرحوم امام در این باره فرمودند: (از القائات طاغوتی شیطانی که می خواهند احکام اسلام به طاق نسیان سپرده شود و اثار دیانت محو گردد)[1] (آنها (استعمار) این را درست کردند برای این که شما را از قرآن و از کتاب خدا و از اسلام رویتان را برگردانند و این سد را بشکنند).[2] ب) تسلط بر منابع کشور و غارت ذخایر آن مرحوم امام در این زمینه فرمودند: (اینها می خواهند که تمام مخازن ما را ببرند)[3] (همه اینها ریخته اند در این کشور برای مخازن ما و دارند آن را چپاول می کنند و می برند).[4] 2. شیوه های دشمنان در مقابله با نظام اسلامی الف) تحقیر فرهنگ اسلامی و ترویج فرهنگ غربی مرحوم امام: فرهنگ، مبداء همه خوشبختی ها و بدبختی های ملت است اگر فرهنگ ناصالح شد این جوان هایی که تربیت می شوند به این تربیت های فرهنگ ناصالح، اینها در آتیه فساد ایجاد می کنند. فرهنگ استعماری، جوان استعماری تحویل مملکت می دهد. فرهنگی که با نقشه دیگران درست می شود و اجانب برای ما نقشه کشی می کنند و با صورت فرهنگ می خواهند تحویل جامعه ما بدهند)[5] (فرهنگ ما فرهنگ استعماری است، فرهنگی است که درست کردند آنها برای ما دیکته کردند. آنها نمی گذارند که ما رشد بکنیم... برای اینکه اگر ما رشد کنیم منافع آنها در خطر است شما می خواهید همه شرق را بخورید و همه شرق را عقب نگه دارید، عقب نگه داشتن برای خوردن مال شرق است و شما شرق را دارید عقب نگه می دارید که هر چه دارند بخورید)[6] اینها می گویند اسلام ارتجاعی است این معنایش همین است که اسلام می گوید که نباید اینها، دیگران به شما حکومت بکنند، منع کرده حکومت دیگران را بر شما باید مستقل باشید شما البته به منطق اینها استقلال همان ارتجاع است، تا پیوند بین آمریکا و همه چیزمان زیر دست آنها نباشد، مترقی نیستیم!)[7] ب) تز جدایی دین از سیاست: (اینها می خواهند که اسلام از سیاست جدا باشد، دین از سیاست جدا باشد)[8] (اما راجع به اسلام شروع کردند تبلیغات کردن به اینکه اسلام یک مکتبی است که مربوط به دعا و ذکر و یک روابطی مابین مردم و مابین خالق و سیاست را کاری به آن ندارد، اسلام به حکومت کار ندارد... اسلام را اصلش می گفتند کاری ندارد به سیاست، جداست، سیاست و دیانت از هم جداست، سیاست مال آنها و دیانت مال ما، مراکز قدرت دست آنها که هر کاری می خواهند بکنند).[9] ج) استفاده از روش های گوناگون تبلیغی مانند شایعه سازی، فریب و تحقیر، جنگ روانی و... گاه با اسلحه کهنه افترا و فریب.. و گاه با شایعه سازی، آشتی با بعضی جناح های روحانی برای تفرقه افکنی در خود این جناح عظیم و بین آن و سایر وطن خواهان مسلمان که نتیجه اش جز سلامت جنایتکار اصلی و بر باد رفتن زحمات جان فرسای ملت نیست به مقابله با ملت بر می خیزند).[10] د) ایجاد اختلاف و تفرقه افکنی به ویژه میان دو قشر روحانی و دانشگاهی (این یک نیرنگی است که آنها همیشه داشته اند که بین همه طبقات مردم اختلاف بیندازند)[11] (مطالعات دقیق اجانب استثمارگر در طول تاریخ به آن رسیده که باید این سد (روحانیت) شکسته شود و تبلیغات دامنه دار آنها و عمّال آنها در چند صد سال موجب شده که مقدرای از روشنفکران را از آنها جدا و به آنها بدبین کنند تا جبهه دشمن، بی معارض شود... مطمئن باشید که با ضم این دو قدرت (روحانیت و دانشگاهیان) پیروزی به دست می آید و با جدایی، روی آن را نخواهید دید).[12] ه : ترویج فساد و آزادی های مخرّب (این چه آزادی است که از سوی شاه به مردم اعطاء شده است! این برای این است که مردم را اغفال کنند).[13] 3 راههای مقابله با دشمنان الف) اتحاد و پرهیز از اختلاف: (باید تمام جناح ها با هم روابط داشته باشند، متفرق نباید باشند، امروز روزی نیست که شماها با تفرقه کار انجام بدهید، تکلیف الهی است باید با هم باشید... اگر مسلمین ید واحد باشند کسی نمی تواند مقابل این جمعیت قیام کند).[14] ب) تقویت علم و ایمان (بهترین و مؤثرترین راه مبارزه با اجنبی، مجهز شدن به سلاح علم و دین و دنیاست)[15] (راه رهایی هر ملتی از چنگال استعمار، مذهب است که ریشه در عمق جان آن ملت دارد).[16] ج) برخورد قاطع با دشمنان (تا دست ابر قدرت ها از روی مملکت ما برداشته نشود، ما نهضت مان برقرار است و فریادمان هم برقرار است و کارهایمان را هم انجام می دهیم)[17] (شعار مردم مسلمان ایران باید قطع ید اجانب و عمال خائن آنان باشد).[18] پی نوشتها: [1] . موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج2، ص20. [2] . همان، ص165. [3] . همان، ص119. [4] . همان، ص121. [5] . همان، ص7. [6] . همان، ص138. [7] . همان، ص138. [8] . همان، ص27. [9] . همان، ص163. [10] . همان، ص77. [11] . همان، ص122. [12] . همان، ص20. [13] . همان، ص67. [14] . همان، ص71. [15] . همان، ص21. [16] . همان، ص77. [17] . همان، ص121. [18] . همان، ص109. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

امام خمینی درباره دشمن شناسی چه نظرات و دیدگاه هایی دارند.


پاسخ:

دشمن شناسی از دیدگاه امام
مرحوم امام مباحث مختلفی را در زمینه دشمن شناسی مطرح فرموده اند که به طور گذرا بدان اشاره می کنیم:
1. اهداف دشمنان از مقابله با نظام اسلامی
الف) محو آثار دیانت و تخریب ارزش های اسلامی
مرحوم امام در این باره فرمودند: (از القائات طاغوتی شیطانی که می خواهند احکام اسلام به طاق نسیان سپرده شود و اثار دیانت محو گردد)[1] (آنها (استعمار) این را درست کردند برای این که شما را از قرآن و از کتاب خدا و از اسلام رویتان را برگردانند و این سد را بشکنند).[2]
ب) تسلط بر منابع کشور و غارت ذخایر آن
مرحوم امام در این زمینه فرمودند: (اینها می خواهند که تمام مخازن ما را ببرند)[3] (همه اینها ریخته اند در این کشور برای مخازن ما و دارند آن را چپاول می کنند و می برند).[4]
2. شیوه های دشمنان در مقابله با نظام اسلامی
الف) تحقیر فرهنگ اسلامی و ترویج فرهنگ غربی
مرحوم امام: فرهنگ، مبداء همه خوشبختی ها و بدبختی های ملت است اگر فرهنگ ناصالح شد این جوان هایی که تربیت می شوند به این تربیت های فرهنگ ناصالح، اینها در آتیه فساد ایجاد می کنند. فرهنگ استعماری، جوان استعماری تحویل مملکت می دهد. فرهنگی که با نقشه دیگران درست می شود و اجانب برای ما نقشه کشی می کنند و با صورت فرهنگ می خواهند تحویل جامعه ما بدهند)[5] (فرهنگ ما فرهنگ استعماری است، فرهنگی است که درست کردند آنها برای ما دیکته کردند. آنها نمی گذارند که ما رشد بکنیم... برای اینکه اگر ما رشد کنیم منافع آنها در خطر است شما می خواهید همه شرق را بخورید و همه شرق را عقب نگه دارید، عقب نگه داشتن برای خوردن مال شرق است و شما شرق را دارید عقب نگه می دارید که هر چه دارند بخورید)[6] اینها می گویند اسلام ارتجاعی است این معنایش همین است که اسلام می گوید که نباید اینها، دیگران به شما حکومت بکنند، منع کرده حکومت دیگران را بر شما باید مستقل باشید شما البته به منطق اینها استقلال همان ارتجاع است، تا پیوند بین آمریکا و همه چیزمان زیر دست آنها نباشد، مترقی نیستیم!)[7]
ب) تز جدایی دین از سیاست:
(اینها می خواهند که اسلام از سیاست جدا باشد، دین از سیاست جدا باشد)[8] (اما راجع به اسلام شروع کردند تبلیغات کردن به اینکه اسلام یک مکتبی است که مربوط به دعا و ذکر و یک روابطی مابین مردم و مابین خالق و سیاست را کاری به آن ندارد، اسلام به حکومت کار ندارد... اسلام را اصلش می گفتند کاری ندارد به سیاست، جداست، سیاست و دیانت از هم جداست، سیاست مال آنها و دیانت مال ما، مراکز قدرت دست آنها که هر کاری می خواهند بکنند).[9]
ج) استفاده از روش های گوناگون تبلیغی مانند شایعه سازی، فریب و تحقیر، جنگ روانی و...
گاه با اسلحه کهنه افترا و فریب.. و گاه با شایعه سازی، آشتی با بعضی جناح های روحانی برای تفرقه افکنی در خود این جناح عظیم و بین آن و سایر وطن خواهان مسلمان که نتیجه اش جز سلامت جنایتکار اصلی و بر باد رفتن زحمات جان فرسای ملت نیست به مقابله با ملت بر می خیزند).[10]
د) ایجاد اختلاف و تفرقه افکنی به ویژه میان دو قشر روحانی و دانشگاهی
(این یک نیرنگی است که آنها همیشه داشته اند که بین همه طبقات مردم اختلاف بیندازند)[11] (مطالعات دقیق اجانب استثمارگر در طول تاریخ به آن رسیده که باید این سد (روحانیت) شکسته شود و تبلیغات دامنه دار آنها و عمّال آنها در چند صد سال موجب شده که مقدرای از روشنفکران را از آنها جدا و به آنها بدبین کنند تا جبهه دشمن، بی معارض شود... مطمئن باشید که با ضم این دو قدرت (روحانیت و دانشگاهیان) پیروزی به دست می آید و با جدایی، روی آن را نخواهید دید).[12]
ه : ترویج فساد و آزادی های مخرّب
(این چه آزادی است که از سوی شاه به مردم اعطاء شده است! این برای این است که مردم را اغفال کنند).[13]
3 راههای مقابله با دشمنان
الف) اتحاد و پرهیز از اختلاف:
(باید تمام جناح ها با هم روابط داشته باشند، متفرق نباید باشند، امروز روزی نیست که شماها با تفرقه کار انجام بدهید، تکلیف الهی است باید با هم باشید... اگر مسلمین ید واحد باشند کسی نمی تواند مقابل این جمعیت قیام کند).[14]
ب) تقویت علم و ایمان
(بهترین و مؤثرترین راه مبارزه با اجنبی، مجهز شدن به سلاح علم و دین و دنیاست)[15] (راه رهایی هر ملتی از چنگال استعمار، مذهب است که ریشه در عمق جان آن ملت دارد).[16]
ج) برخورد قاطع با دشمنان
(تا دست ابر قدرت ها از روی مملکت ما برداشته نشود، ما نهضت مان برقرار است و فریادمان هم برقرار است و کارهایمان را هم انجام می دهیم)[17] (شعار مردم مسلمان ایران باید قطع ید اجانب و عمال خائن آنان باشد).[18]

پی نوشتها:
[1] . موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج2، ص20.
[2] . همان، ص165.
[3] . همان، ص119.
[4] . همان، ص121.
[5] . همان، ص7.
[6] . همان، ص138.
[7] . همان، ص138.
[8] . همان، ص27.
[9] . همان، ص163.
[10] . همان، ص77.
[11] . همان، ص122.
[12] . همان، ص20.
[13] . همان، ص67.
[14] . همان، ص71.
[15] . همان، ص21.
[16] . همان، ص77.
[17] . همان، ص121.
[18] . همان، ص109.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین