نشانه های عالمان وارسته : و از برای فقه و عقل - یعنی آنان که غایت تحصیل آن ها فقه در دین و ادارک حقایق است - نیز آثار و علائمی است که عمده ی آن ها را بیان فرمودند. یکی آن که : به واسطه ی علم، در قلب آن ها حزن و اندوه و انکسار وارد شود و ناچار این انکسار و حزن برای امور زائله دنیّه ی دنیویّه نیست ، بلکه از خوف مرجع و ترس از قصور (در) وظایف عبودیت است و این انکسار و حزن علاوه بر آن که خود قلب را نورانی می کند و صفا می دهد، مبداء اصلاح نفس و منشاء قیام به وظایف عبودیت و بندگی می شود. و نور علم، آرام از دل صاحبش ببرد و دل او را به حق و دار کرامت آشنا کند، و از مناجات حق تعالی لذّت ها برد و شب ها را به بیداری گذراند و قیام به وظیفه ی بندگی کند. چنان چه فرماید : (( قد تحنک فی برنسه ، و قام اللّیل فی حندسه )) ؛ که جمله ی اوّل چنین نماید که کنایه از لزوم عبادت باشد و ازعلائم این عالم ربّانی آن است که با آن که کاملاً قیام به عبودیت کند باز ترس ناک باشد و نور علم او را هدایت کند به این که هر چه قیام به وظایف کنی باز قاصر و مقصرّی و از عهده ی شکر نعمت و حقیقت عبادت برنیایی . پس قلبش مملو از خشیت و خوف شود، و حق درباره ی آن ها فرموده است : ( إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء ) ( سوره ی فاطر، آیه ی 28 ) نور علم ، خشیت و حزن آور و صاحب آن با آن که اقبال به شان خود در صلاح نفس دارد، از خوف مرجع آرام نگیرد و اصلاح خود را از خدا طلب کند و از اشتغال به غیر حق بیم ناک باشد و از اهل زمان خود گریزان باشد، و بیم آن داشته باشد که مبادا آن ها او را از طریق الی الله و سفر به عالم آخرت باز دارند، و دنیا و لذائد آن را به او جلوه دهند. پس حق تعالی چنین شخصی را تأیید فرماید و ارکان وجودش را محکم نماید و امان به او در روز رستاخیز عنایت فرماید. ( امام خمینی رحمه الله ، چهل حدیث ، ص 323 و 324 ) برگرفته از پایگاه : پاسخگو برخی از عبارات و کلمات این نوشتار با ادبیات ساده و روان تری نوشته شده است و با متن اصلی اندکی تفاوت دارد .
نشانه های عالمان وارسته :
و از برای فقه و عقل - یعنی آنان که غایت تحصیل آن ها فقه در دین و ادارک حقایق است - نیز آثار و علائمی است که عمده ی آن ها را بیان فرمودند.
یکی آن که : به واسطه ی علم، در قلب آن ها حزن و اندوه و انکسار وارد شود و ناچار این انکسار و حزن برای امور زائله دنیّه ی دنیویّه نیست ، بلکه از خوف مرجع و ترس از قصور (در) وظایف عبودیت است و این انکسار و حزن علاوه بر آن که خود قلب را نورانی می کند و صفا می دهد، مبداء اصلاح نفس و منشاء قیام به وظایف عبودیت و بندگی می شود. و نور علم، آرام از دل صاحبش ببرد و دل او را به حق و دار کرامت آشنا کند، و از مناجات حق تعالی لذّت ها برد و شب ها را به بیداری گذراند و قیام به وظیفه ی بندگی کند. چنان چه فرماید : (( قد تحنک فی برنسه ، و قام اللّیل فی حندسه )) ؛ که جمله ی اوّل چنین نماید که کنایه از لزوم عبادت باشد و ازعلائم این عالم ربّانی آن است که با آن که کاملاً قیام به عبودیت کند باز ترس ناک باشد و نور علم او را هدایت کند به این که هر چه قیام به وظایف کنی باز قاصر و مقصرّی و از عهده ی شکر نعمت و حقیقت عبادت برنیایی . پس قلبش مملو از خشیت و خوف شود، و حق درباره ی آن ها فرموده است : ( إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء ) ( سوره ی فاطر، آیه ی 28 )
نور علم ، خشیت و حزن آور و صاحب آن با آن که اقبال به شان خود در صلاح نفس دارد، از خوف مرجع آرام نگیرد و اصلاح خود را از خدا طلب کند و از اشتغال به غیر حق بیم ناک باشد و از اهل زمان خود گریزان باشد، و بیم آن داشته باشد که مبادا آن ها او را از طریق الی الله و سفر به عالم آخرت باز دارند، و دنیا و لذائد آن را به او جلوه دهند. پس حق تعالی چنین شخصی را تأیید فرماید و ارکان وجودش را محکم نماید و امان به او در روز رستاخیز عنایت فرماید. ( امام خمینی رحمه الله ، چهل حدیث ، ص 323 و 324 )
برگرفته از پایگاه : پاسخگو
برخی از عبارات و کلمات این نوشتار با ادبیات ساده و روان تری نوشته شده است و با متن اصلی اندکی تفاوت دارد .
- [سایر] جایگاه دانشگاه از دیدگاه امام خمینی (ره) ؟
- [سایر] دیدگاه عالمان دینی در مورد امام خمینی ره چیست؟
- [سایر] مراتب اهل سلوک از دیدگاه امام خمینی ره چیست؟
- [سایر] دیدگاه امام خمینی (ره) نسبت به اقتصاد چگونه بود؟
- [سایر] نقش زن از دیدگاه امام خمینی (ره)؟
- [سایر] از دیدگاه امام خمینی ره راه درمان مفاسد اخلاقی چیست؟
- [سایر] دیدگاه امام خمینی ره در مورد تکبر چیست؟
- [سایر] از دیدگاه امام خمینی ره عبادت چه اهمیتی دارد؟
- [سایر] امام خمینی ره در مورد ولایت فقیه چه نظری دارند؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری ویژگی های مهم امام خمینی(ره) چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] رساله توضیح المسائل به شیوه مرسوم، ابتدا بر اساس فتاوای زعیم بزرگوار شیعه حضرت آیة اللّه العظمی برجرودی قدسسره به دقت و با زبانی ساده تهیه و چاپ گردید و در معرض استفاده مقلدان و اندیشمندان قرار گرفت و به سبب دقت و سلاست و انتساب به آن مرجع بزرگوار و استاد مسلم فقه، سالها توسط فقیهان متأخر حاشیه و تعلیقه زده شد و سپس با مزج حواشی در متن اصلی، رسالههای بعدی تدوین گردید. حضرت آیة اللّه العظمی موسوی اردبیلی نیز ابتدا نظرات و فتاوای خود را به صورت حاشیهای بر رساله مزبور نگاشتند و پس از رحلت امام خمینی قدسسره به علت این که رساله معظم له در دست بسیاری از مقلدان و فارسی زبانان موجود بود، حواشی خود را به اختصار به رساله مزبور اضافه نمودند که چندین بار مورد چاپ و تجدید نظر قرار گرفت و در اختیار علاقمندان گذاشته شد. اما بازبینی و بازنگری رساله توضیح المسائل، ظهور مسائل جدید و مورد ابتلا، حذف مسائل غیر مورد ابتلا، تغییر در ساختار شکلی، جملات و ترتیب مسائل و برخی ابواب و توجه به نوآوریها و دقائق و کثرت تغییرات رساله پیشین، باعث گردید که رسالهای مستقل با ساختار فعلی تدوین شود تا به شیوهای مناسبتر، در عین حفظ چهارچوب قبلی، پاسخگوی نیاز مراجعین و فرزانگان گردد. لذا در این توضیح المسائل علاوه بر ذکر مسائل و نظرات جدید معظم له، متون مسائل تا اندازهای روانتر و ترتیب ابواب فقهی و مسائل مناسبتر شده و ابواب و مسائلی که مورد نیاز بوده، اضافه گردیده
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مجتهد اعلم در مساله ای فتوی دهد ، مقلد آن مجتهد ، یعنی کسی که از او تقلید میکند ، نمی تواند در آن مساله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند ، ولی اگر فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود ، مثلا بفرماید احتیاط آن است که در رکعت سوم و چهارم نماز سه مرتبه تسبیحات اربعه ، یعنی سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر بگویند ، مقلد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش می گویند عمل کند و سه مرتبه بگوید ، یا به فتوای مجتهد دیگری عمل کند و بنابر احتیاط واجب به فتوای مجتهدی که علم او از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهد های دیگر بیشتر است عمل نماید . پس اگر او یک مرتبه گفتن را کافی بداند ، می تواند یک مرتبه بگوید و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید مساله محل تامل یا محل اشکال است .
- [آیت الله بروجردی] اگر مجتهد اعلم در مسألهای فتوی دهد، مقلّد آن مجتهد یعنی کسی که از او تقلید میکند نمیتواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند، ولی اگر فتوای ندهد و بفرماید:احتیاط آن است که فلان طور عمل شود مثلاً بفرماید احتیاط آن است که در رکعت سوم و چهارم نماز، سه مرتبه تسبیحات اربعه یعنی (سُبحانَ اللهِ و اَلحَمدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلّا اللهُ وَ اللهُ اَکبَرُ) بگوید مقلّد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش میگویند عمل کند و سه مرتبه بگوید و یا به فتوای مجتهدی که علم او را از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهدهای دیگر بیشتر است عمل نماید، پس اگر او یک مرتبه گفتن را کافی بداند، میتواند یک مرتبه بگوید و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید:مسأله محل تأمل یا محل اشکال است.
- [امام خمینی] اگر مجتهد اعلم در مسألهای فتوی دهد، مقلد آن مجتهد، یعنی کسی که از او تقلید میکند نمیتواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند، ولی اگر فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود، مثلًا بفرماید احتیاط آن است که در رکعت سوم و چهارم نماز سه مرتبه تسبیحات اربعه یعنی (سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا الهَ إِلّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ) بگویند، مقلد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش میگویند عمل کند و سه مرتبه بگوید، یا بنا بر احتیاط واجب به فتوای مجتهدی که علم او از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهدهای دیگر بیشتر است عمل نماید، پس اگر او یک مرتبه گفتن را کافی بداند میتواند یک مرتبه بگوید و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید مسأله محل تأمل یا محل اشکال است.
- [آیت الله بهجت] اگر مجتهد اعلم در مسأله ای فتوا دهد، مقلِّدِ آن مجتهد ( یعنی کسی که از او تقلید می کند ) نمی تواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند، ولی اگر فتوا ندهد و بفرماید : احتیاط آن است که فلان طور عمل شود، مثلاً بفرماید : ( احتیاط آن است که در رکعت سوم و چهارم نماز سه مرتبه تسبیحات اربعه ( یعنی ( سُبْحانَ اللّه وَالْحَمْدُ للّه وَ لااِلهَ اِلاَّ اللّه وَ اللّه اَکْبَرْ ) بگویند ) مقلد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش می گویند عمل کند و سه مرتبه بگوید و یا بنا بر احتیاط واجب به فتوای مجتهدی که علم او از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهدهای دیگر بیشتر و یا مساوی است با احراز سایر شرایط تقلید عمل نماید، پس اگر او یک مرتبه گفتن را کافی بداند، می تواند یک مرتبه بگوید . و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید : ( مسأله محل تأمّل یا محل اشکال است ) .
- [امام خمینی] اگر در مسألهای به فتوای مجتهدی عمل کند، و بعد از مردن او در همان مسأله به فتوای مجتهد زنده رفتار نماید، دوباره نمیتواند آن را مطابق فتوای مجتهدی که از دنیا رفته است انجام دهد. ولی اگر مجتهد زنده در مسألهای فتوی ندهد و احتیاط نماید و مقلد مدتی به آن احتیاط عمل کند، دوباره میتواند به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته عمل نماید. مثلًا اگر مجتهدی گفتن یک مرتبه (سُبحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا الهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ) را در رکعت سوم و چهارم نماز کافی بداند و مقلد مدتی به این دستور عمل نماید و یک مرتبه بگوید، چنانچه آن مجتهد از دنیا برود و مجتهد زنده احتیاط واجب را در سه مرتبه گفتن بداند و مقلد مدتی به این احتیاط عمل کند و سه مرتبه بگوید دوباره میتواند به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته برگردد و یک مرتبه بگوید.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مجتهد اعلم در مساله ای فتوا دهد کسی که وظیفه اش تقلید از اوست نمی تواند در ان مساله به فتوای مجتهد دیگری عمل کند ولی اگر فتوا ندهد و بفرماید احتیاط ان است که فلان طور عمل شود مثلا بفرماید احتیاط ان است که در رکعت سوم و چهارم نماز سه مرتبه بگوید سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر مقلد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش گویند عمل کند یا به فتوای مجتهد دیگری که بعد از او از دیگران اعلم باشد و می گوید یک مرتبه کفایت می کند عمل نماید و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید مساله محل تامل یا محل اشکال است و در فعل مستحبات و ترک مکروهات ذکر شده در این رساله قصد رجاء شود
- [آیت الله بروجردی] اگر در مسألهای به فتوای مجتهدی عمل کند و بعد از مردن او در همان مسأله به فتوای مجتهد زنده رفتار نماید، دوباره نمیتواند آن را مطابق فتوای مجتهدی که از دنیا رفته است انجام دهد، ولی اگر مجتهد زنده در مسألهای فتوی ندهد و احتیاط نماید و مقلّد مدّتی به آن احتیاط عمل کند، دوباره میتواند به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته عمل نماید، مثلاً اگر مجتهدی گفتن یک مرتبه (سُبحانَ اللهِ وَ الَحمدُ لِله وَ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَ اللهُ اَکبرُ) را در رکعت سوم و چهارم نماز کافی بداند و مقلّد مدتی به این دستور عمل نماید و یک مرتبه بگوید، چنانچه آن مجتهد از دنیا برود و مجتهد زنده احتیاط واجب را در سه مرتبه گفتن بداند و مقلّد مدتی به این احتیاط عمل کند و سه مرتبه بگوید، دوباره میتواند به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته برگردد و یک مرتبه بگوید.
- [آیت الله سبحانی] اگر مجتهد اعلم در مسأله ای فتوی دهد مقلِّد آن مجتهد نمی تواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند ولی اگر فتوی ندهد، مثلاً بگوید احتیاط آن است که در رکعت سوم و چهارم نماز، تسبیحات اربعه یعنی سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُللهِ وَلا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَاللهُ اَکْبَر، را سه مرتبه بگویند، در این صورت مقلّد باید یکی از دو راه را برگزیند:1. به این احتیاط که به آن (احتیاط واجب) می گویند عمل کند و سه مرتبه بگوید.2. به فتوای مجتهدی که پس از وی (اعلم) به شمار می رود عمل نماید. پس اگر او یک مرتبه گفتن را کافی بداند، می تواند یک مرتبه بگوید.
- [آیت الله سبحانی] اگر در مسأله ای به فتوای مجتهدی عمل کرده و یا فرا گرفته باشد ولی پس از درگذشت او در همان مسأله به فتوای مجتهد زنده رفتار نماید، دوباره نمی تواند آن را مطابق فتوای مجتهدی که از دنیا رفته است انجام دهد. ولی اگر مجتهد زنده در مسأله ای فتوی ندهد، و احتیاط نماید و مقلد مدتی به آن احتیاط عمل کند، دوباره می تواند به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته عمل نماید مثلاً اگر مجتهدی گفتن یک مرتبه سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُللهِ وَلا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَاللهُ اَکْبَر، را در رکعت سوم و چهارم نماز کافی بداند و مقلّد مدتی به این شیوه عمل نماید و یک مرتبه بگوید، چنانچه آن مجتهد از دنیا برود و مجتهد زنده احتیاط واجب را در سه مرتبه گفتن بداند و مقلد مدتی به این احتیاط عمل کند و سه مرتبه بگوید، دوباره می تواند به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته برگردد و یک مرتبه بگوید.