دیدگاه امام خمینی ره در مورد تکبر چیست؟
مذمّت تکبّر: باید وارد مجاهده با قصد خالص شد. البتّه آن وقت، نفس اصلاح می شود. تمام صفات نفسانیّه قابل اصلاح است ، لیکن در اوّل امر، کمی زحمت دارد. آن هم بعد از ورود در اصلاح ، سهل و آسان می شود. عمده به فکر تصفیه و اصلاح افتادن است و از خواب غفلت و هشیار شدن از سُکر طبیعت است ، فهمیدن این که انسان مسافر است . و هر مسافر، زاد و راحله می خواهد. زاد و راحله ی انسان ، خصال خود انسان است . مرکوب این سفر پرخوف و خطر، و این راه تاریک و باریک و صراط اَحَدِّ از سیف ، و اَدَقِّ از شَعر، همّت مردانه است . نور این طریق مُظلِم ، ایمان و خصال حمیده است . اگر سستی کند و فتور نماید، از این صراط نتواند گذشت ، به رو در آتش افتد و با خاک مذلّت یکسان شده ، به پرت گاه هلاکت افتد. و کسی که از این صراط نتواند گذشت ، از صراط آخرت نیز نتواند گذشت . ای عزیز! همّت کن و پرده ی جهل و نادانی را پاره کن ، و از این ورطه ی هول ناک خود را نجات ده . حضرت مولای متّقیان و یگانه سالک راه و راهنمای حقیقی، در مسجد فریاد می زد به طوری که همسایه های مسجد می شنیدند : (( تَجَهَّزُوا رَحِمَکُمُ الله فَقَد نُودِیَ فِیکُم بِالرَّحِیل )) ( نهج البلاغه فیض ، خطبه 195 ) هیچ تجهیزی در سفر آخرت برای شما مفید نیفتد الاّ کمالات نفسانیّه و تقوای قلب و اعمال صالحه و صفای باطن . بی عیب بودن و بی غش بودن . فرضاً که اهل ایمان ناقص صوری باشی ، باید از این غش ها خالص شوی تا در زمره ی سُعدا و صالحین قرارگیری . رفع غش با آتش توبه و ندامت ، و گذاشتن نفس را در کوره ی عتاب و ملام ، و ذوب کردن آن را به آتش پشیمانی ، و برگشت به سوی خدا است . در این عالم خودت را اصلاح بکن و الاّ در کوره ی عذاب الهی و ( نَارُ اللهِ المُوقَدَه ) ( سوره ی همزه ، آیه ی 6 ) قلبت را ذوب کنند و خدا می داند چند قرن از قرن های آخرت ، این اصلاح طول می کشد. پاک شدن در این عالم ، سهل و آسان است. تغییرات و تبدیلات در این نشئه خیلی زود واقع می شود، و امّا در آن عالم تغییر به طور دیگری است و زوال یک ملکه از ملکات نفس ، قرن ها طول دارد. پس ای برادر تا عمر و جوانی و قوّت و اختیار باقی است ، اصلاح نفس کن . اعتنا به این جاه و شرف ها مکن. این اعتبارات را زیر پا بگذار. تو آدم زاده ای ، صفت شیطان را از خود دور کن . ممکن است شیطان به این رذیله از سایر رذایل بیش تر اهمّیّت دهد، و چون این صفت خود او است و موجب طرد او از درگاه خدای متعال ، عارف و عامی و عالم و جاهل را بخواهد هم سلک خود کند، و در آن عالم که ملاقات کنی او را با این رذیله، گرفتار ملامت او هم بشوی . بگوید ای آدم زاده ! انبیا به تو خبر ندادند که (به علّت ) تکبّر به پدر تو من مطرود درگاه حق شدم . برای تحقیر مقام آدم و تعظیم مقام خود ملعون شدم . تو چرا خود را گرفتار این رذیله کردی ؟ در آن هنگام تو بیچاره علاوه بر عذاب ها و گرفتاری ها و حسرت و ندامت هایی که به شنیدن درست نیاید، گرفتار سرزنش اذلّ مخلوقات و پست ترین موجودات هم هستی . شیطان که تکبّر به خدا نکرده بود، تکبّر کرد به آدم که مخلوق حق است . گفت : ( خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ) ( سوره ی اعراف ، آیه ی 12 ) خود را بزرگ شمرد و آدم را کوچک . تو آدم زاده ها را کوچک شماری و خود را بزرگ . تو نیز از اوامر خدا سرپیچی کنی . فرموده : فروتن باش ، با بندگان خدا تواضع کن. تکبّر کنی ، سرافرازی نمایی . پس چرا فقط شیطان را لعن می کنی ؟ نفس خبیث خودت را هم در لعن شریک کن . همان طور که شریک با او در این رذیله ای . تو از مظاهر شیطانی ، شیطان مجسّمی . شاید صورت برزخی و قیامتی تو، شیطان باشد. میزان در صُوَر آخرت ، ملکات نفس است . مانع ندارد صورت شیطان باشی ، صورت مورچه ی کوچک هم باشی . موازین عالم آخرت ، غیر از این جا است . ( امام خمینی رحمه الله ، چهل حدیث ، ص 86 و 87 ) برگرفته از پایگاه : پاسخگو برخی از عبارات و کلمات این نوشتار با ادبیات ساده و روان تری نوشته شده است و با متن اصلی اندکی تفاوت دارد .
عنوان سوال:

دیدگاه امام خمینی ره در مورد تکبر چیست؟


پاسخ:

مذمّت تکبّر:

باید وارد مجاهده با قصد خالص شد. البتّه آن وقت، نفس اصلاح می شود. تمام صفات نفسانیّه قابل اصلاح است ، لیکن در اوّل امر، کمی زحمت دارد. آن هم بعد از ورود در اصلاح ، سهل و آسان می شود. عمده به فکر تصفیه و اصلاح افتادن است و از خواب غفلت و هشیار شدن از سُکر طبیعت است ، فهمیدن این که انسان مسافر است . و هر مسافر، زاد و راحله می خواهد. زاد و راحله ی انسان ، خصال خود انسان است . مرکوب این سفر پرخوف و خطر، و این راه تاریک و باریک و صراط اَحَدِّ از سیف ، و اَدَقِّ از شَعر، همّت مردانه است . نور این طریق مُظلِم ، ایمان و خصال حمیده است . اگر سستی کند و فتور نماید، از این صراط نتواند گذشت ، به رو در آتش افتد و با خاک مذلّت یکسان شده ، به پرت گاه هلاکت افتد. و کسی که از این صراط نتواند گذشت ، از صراط آخرت نیز نتواند گذشت .
ای عزیز! همّت کن و پرده ی جهل و نادانی را پاره کن ، و از این ورطه ی هول ناک خود را نجات ده . حضرت مولای متّقیان و یگانه سالک راه و راهنمای حقیقی، در مسجد فریاد می زد به طوری که همسایه های مسجد می شنیدند : (( تَجَهَّزُوا رَحِمَکُمُ الله فَقَد نُودِیَ فِیکُم بِالرَّحِیل )) ( نهج البلاغه فیض ، خطبه 195 )

هیچ تجهیزی در سفر آخرت برای شما مفید نیفتد الاّ کمالات نفسانیّه و تقوای قلب و اعمال صالحه و صفای باطن . بی عیب بودن و بی غش بودن . فرضاً که اهل ایمان ناقص صوری باشی ، باید از این غش ها خالص شوی تا در زمره ی سُعدا و صالحین قرارگیری . رفع غش با آتش توبه و ندامت ، و گذاشتن نفس را در کوره ی عتاب و ملام ، و ذوب کردن آن را به آتش پشیمانی ، و برگشت به سوی خدا است . در این عالم خودت را اصلاح بکن و الاّ در کوره ی عذاب الهی و ( نَارُ اللهِ المُوقَدَه ) ( سوره ی همزه ، آیه ی 6 ) قلبت را ذوب کنند و خدا می داند چند قرن از قرن های آخرت ، این اصلاح طول می کشد. پاک شدن در این عالم ، سهل و آسان است. تغییرات و تبدیلات در این نشئه خیلی زود واقع می شود، و امّا در آن عالم تغییر به طور دیگری است و زوال یک ملکه از ملکات نفس ، قرن ها طول دارد.

پس ای برادر تا عمر و جوانی و قوّت و اختیار باقی است ، اصلاح نفس کن . اعتنا به این جاه و شرف ها مکن.

این اعتبارات را زیر پا بگذار. تو آدم زاده ای ، صفت شیطان را از خود دور کن . ممکن است شیطان به این رذیله از سایر رذایل بیش تر اهمّیّت دهد، و چون این صفت خود او است و موجب طرد او از درگاه خدای متعال ، عارف و عامی و عالم و جاهل را بخواهد هم سلک خود کند، و در آن عالم که ملاقات کنی او را با این رذیله، گرفتار ملامت او هم بشوی . بگوید ای آدم زاده ! انبیا به تو خبر ندادند که (به علّت ) تکبّر به پدر تو من مطرود درگاه حق شدم . برای تحقیر مقام آدم و تعظیم مقام خود ملعون شدم . تو چرا خود را گرفتار این رذیله کردی ؟ در آن هنگام تو بیچاره علاوه بر عذاب ها و گرفتاری ها و حسرت و ندامت هایی که به شنیدن درست نیاید، گرفتار سرزنش اذلّ مخلوقات و پست ترین موجودات هم هستی . شیطان که تکبّر به خدا نکرده بود، تکبّر کرد به آدم که مخلوق حق است . گفت : ( خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ) ( سوره ی اعراف ، آیه ی 12 )
خود را بزرگ شمرد و آدم را کوچک . تو آدم زاده ها را کوچک شماری و خود را بزرگ . تو نیز از اوامر خدا سرپیچی کنی . فرموده : فروتن باش ، با بندگان خدا تواضع کن. تکبّر کنی ، سرافرازی نمایی . پس چرا فقط شیطان را لعن می کنی ؟ نفس خبیث خودت را هم در لعن شریک کن . همان طور که شریک با او در این رذیله ای . تو از مظاهر شیطانی ، شیطان مجسّمی .

شاید صورت برزخی و قیامتی تو، شیطان باشد. میزان در صُوَر آخرت ، ملکات نفس است . مانع ندارد صورت شیطان باشی ، صورت مورچه ی کوچک هم باشی . موازین عالم آخرت ، غیر از این جا است . ( امام خمینی رحمه الله ، چهل حدیث ، ص 86 و 87 )

برگرفته از پایگاه : پاسخگو
برخی از عبارات و کلمات این نوشتار با ادبیات ساده و روان تری نوشته شده است و با متن اصلی اندکی تفاوت دارد .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین