درباره مطالبات مردم از دولت و به ویژه رئیس جمهور نظرات متفاوتی ابراز میشود برخیها مهمترین مطالبات مردم را توسعه سیاسی و آزادیهای سیاسی اجتماعی بیان می کنند، برخیها عقیده دارند مهمترین وبیشترین مطالبات مردم ناظر به مسائل اقتصادی و رفع معضلات اقتصادی و تورم وبیکاری و ایجاد اشتغال و فراهم آوردن زمینه ازدواج و مسکن و… میباشند. ممکن است دیدگاهها و ادعاهای متفاوت دیگری هم موجود باشد برای این که بتوانیم یک معیار ثابت و منطقی به دست دهیم تا بشود با آن مطالبات حقیقی مردم را مشخص کرد به گونهای که دیگر جای مجادله و هیاهوی سیاسی نباشد به دو نکته اشاره میرود: 1 هرگاه یک میثاق مشترک که مورد قبول همه مردم و گروهها است در میان نباشد این گونه نزاعها طبیعی است و پر مسلّم است که آن نقطة مشترک و منشوری که همه اجزای نظام اسلامی به آن ختم میشود و در همه نگاهها محترم مینماید قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که همه اشخاص و گروه های داخل در مجموعه نظام (لااقل در ادّعا) آن را فصلالخطاب میدانند. پس قانون اساسی میتواند در این زمینه هم خطوط کلی مطالبات مردم را روشن کند. 2 اگر کسی بگوید از کجا معلوم است که مردم همان مطالباتی را دارند که قانون اساسی بیان میکند پاسخ این است اولاً: مردم هر مسؤولی را که در چهارچوب قانون اساسی انتخاب می کنند، عقلا و قانوناً، این قانون عهد و میثاقی است بین مردم و مسؤول منتخب مردم و این امری واضح است. و ثانیاً: خود قانون اساسی بیانگر یک سری اهداف برای نظام اسلامی و دولت جمهوری اسلامی بوده که همگی در جهت داشتن یک زندگی سعادتمند و نیز تأمین نیازهای مادی و معنوی و دنیا و آخرت انسانها تدوین گردیده است که به دلایل گوناگونی هنوز بخشی از آنها تحقق نیافته است، و کسی هم نمیتواند مدّعی بشود که نه، مردم ما این آرمانها و هدفهای ذکر شده در قانون اساسی، جزءِ مطالباتشان نیست. حال یادآوری آن اصول و ذکر آنها خودش بهترین دلیل است بر این که جای عمل به قانون اساسی در این زمینهها) نسبتا خالی است و از طرفی طرح مطالباتی واهی برای مردم،غیر از اینها که منعکس کننده مشکلات جامعه است چه بسا به دنبالش انحراف از اصول قانون اساسی و انحراف از تأمین نیازهای عینی مردم را به دنبال خواهد داشت. در اینجا بد نیست به بعضی وظایف رئیس جمهور که در قانون اساسی آمده است که در پرتو آن نیز مطالبات عمومی نیز مصادیق خودش را پیدا میکند، بپردازیم. رئیس جمهور طبق اصل 113 مسؤولیت اجرای قانون اساسی را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود دارد. اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: 1 ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا، و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی) واضح است که ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی در پرتو نشر و گسترش و ترویج معارف عالی اسلامی است، و این در صورتی است که ما ایمان جامعه را به دست خودمان در معرض تندبادها و امواج شک و تردید و بیایمانیها قرار ندهیم. (مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی) یکی از شرایط وجود محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی دانسته شده است. یعنی برای ایجاد محیطی پاک و با تقوا علاوه بر کارهای ایجابی و ترویج معارف و اخلاق اسلامی و امر به معروف، کارهای سلبی نیز حتماً لازم است. فرض بفرمائید در یک شهر یکصدهزارنفری 99% مردم مؤمن و متقی باشند و همه هنجارهای دینی و ارزشی جامعه را رعایت کنند و فقط 1% مردم چنین هنجارهایی را مراعات ننمایند. یعنی در یک شهر یکهزارنفر عفت و اخلاق عمومی را و امنیت مردم را نقض کنند آیا این جامعه کوچک میتواند محیطی مساعد برای رشد فضائل اخلاقی باشد؟ آیا کودک و نوجوان و خانوادههای مردم به واسطه همین یک درصد در معرض خطر و تعدی و در نتیجه انحراف قرار می گیرند یا خیر؟ پاسخ روشن است پس خواننده گرامی اذعان دارد که علاوه بر کارهای اثباتی و ایجابی باید در مواردی با نقض کنندگان اخلاق و عفت عمومی برخورد شود و جری نمودن چنین افرادی با شعارهایی مانند آزادی و برداشتن رعب و هیبت عدالت اسلامی از دلهای تبهکاران، خیانت به اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه یا کل افراد جامعه است. حتی خیانت به خود افراد تبهکار، چرا که چه بسا آنها نیز در صورت برخورد شایسته حکومت با آنها سرجای خود قرار گرفته و زندگی متعارفی برای خود در پیش گیرند. 2 بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسائل دیگر) یکی از وظایف دولت ارتقاء آگاهیهای عمومی است در این زمینه اصل 24 قانون اساسی نیز بیان میدارد (نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر اینکه مخل به مبانی اسلام و حقوق عمومی باشند.) با توجه به این دو اصل میتوان نتیجه گرفت باید هدف مطبوعات بالا بردن آگاهی و علم جامعه با شد و با تخلفات نیز برخورد شود، اما مطبوعات یا بخشی از آن طبق قانون نمیتواند هدف خود را تخریب باورهای مردم یا به قول خودشان (تقدس زدایی) قرار بدهند چرا که این امر هم مخل مبانی اسلام است و هم ناقض حقوق عمومی. چرا که تعرض به مقدسات مردم هم باعث جریحه دار شدن احساسات مردم و باعث سلب امنیت روحی و روانی و حتی اجتماعی جامعه میشود. 3 آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی) آموزش و پرورش باید در راستای اهداف مذکور در اصل دوم تقویت ایمان و باورهای مردم به آن اصول و استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری باشد. حال اشارهای می کنم به حقوق اقتصادی مردم در قانون اساسی که بر عهده دولت گذاشته شده است. اصل بیست و نهم: برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بیسرپرستی، در راه ماندگی،حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی. دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم خدمات و حمایت های مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند. یا اصل 28: هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و … نیست برگزیند، و دولت موظف است… برای همه افراد امکان اشتغال، به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید. رفع این مشکلات و نیازهای عینی و ملموس و اجرای این اصل قانون اساسی قطعاً جزء مطالبات جدّی مردم است که تغافل از آن جز با هدفهای غیر مقدس قابل توجیه نیست. اصل سی و یکم: (داشتن مسکن متناسب با نیاز حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت مکلف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند بخصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.) طبق این اصل از وظایف دولت است که زمینه اجرای این اصل را فراهم نماید و این نیز جزء مهمترین مطالبات جامعه و مردم از دولت و رئیس جمهور به عنوان مسؤول اجرای قانون اساسی میباشد. اصول دیگری هم هستند که بیان کننده نیازها و مطالبات جامعه میباشند که فرصتی دیگر میطلبد که به بیان و تفصیل آنها پرداخته شود. منبع: اندیشه قم
مطالبات قانونی مردم از رئیس جمهور چیست؟
درباره مطالبات مردم از دولت و به ویژه رئیس جمهور نظرات متفاوتی ابراز میشود برخیها مهمترین مطالبات مردم را توسعه سیاسی و آزادیهای سیاسی اجتماعی بیان می کنند، برخیها عقیده دارند مهمترین وبیشترین مطالبات مردم ناظر به مسائل اقتصادی و رفع معضلات اقتصادی و تورم وبیکاری و ایجاد اشتغال و فراهم آوردن زمینه ازدواج و مسکن و… میباشند.
ممکن است دیدگاهها و ادعاهای متفاوت دیگری هم موجود باشد برای این که بتوانیم یک معیار ثابت و منطقی به دست دهیم تا بشود با آن مطالبات حقیقی مردم را مشخص کرد به گونهای که دیگر جای مجادله و هیاهوی سیاسی نباشد به دو نکته اشاره میرود:
1 هرگاه یک میثاق مشترک که مورد قبول همه مردم و گروهها است در میان نباشد این گونه نزاعها طبیعی است و پر مسلّم است که آن نقطة مشترک و منشوری که همه اجزای نظام اسلامی به آن ختم میشود و در همه نگاهها محترم مینماید قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که همه اشخاص و گروه های داخل در مجموعه نظام (لااقل در ادّعا) آن را فصلالخطاب میدانند. پس قانون اساسی میتواند در این زمینه هم خطوط کلی مطالبات مردم را روشن کند.
2 اگر کسی بگوید از کجا معلوم است که مردم همان مطالباتی را دارند که قانون اساسی بیان میکند پاسخ این است اولاً: مردم هر مسؤولی را که در چهارچوب قانون اساسی انتخاب می کنند، عقلا و قانوناً، این قانون عهد و میثاقی است بین مردم و مسؤول منتخب مردم و این امری واضح است.
و ثانیاً: خود قانون اساسی بیانگر یک سری اهداف برای نظام اسلامی و دولت جمهوری اسلامی بوده که همگی در جهت داشتن یک زندگی سعادتمند و نیز تأمین نیازهای مادی و معنوی و دنیا و آخرت انسانها تدوین گردیده است که به دلایل گوناگونی هنوز بخشی از آنها تحقق نیافته است، و کسی هم نمیتواند مدّعی بشود که نه، مردم ما این آرمانها و هدفهای ذکر شده در قانون اساسی، جزءِ مطالباتشان نیست.
حال یادآوری آن اصول و ذکر آنها خودش بهترین دلیل است بر این که جای عمل به قانون اساسی در این زمینهها) نسبتا خالی است و از طرفی طرح مطالباتی واهی برای مردم،غیر از اینها که منعکس کننده مشکلات جامعه است چه بسا به دنبالش انحراف از اصول قانون اساسی و انحراف از تأمین نیازهای عینی مردم را به دنبال خواهد داشت. در اینجا بد نیست به بعضی وظایف رئیس جمهور که در قانون اساسی آمده است که در پرتو آن نیز مطالبات عمومی نیز مصادیق خودش را پیدا میکند، بپردازیم. رئیس جمهور طبق اصل 113 مسؤولیت اجرای قانون اساسی را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود دارد.
اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
1 ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا، و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی)
واضح است که ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی در پرتو نشر و گسترش و ترویج معارف عالی اسلامی است، و این در صورتی است که ما ایمان جامعه را به دست خودمان در معرض تندبادها و امواج شک و تردید و بیایمانیها قرار ندهیم. (مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی) یکی از شرایط وجود محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی دانسته شده است. یعنی برای ایجاد محیطی پاک و با تقوا علاوه بر کارهای ایجابی و ترویج معارف و اخلاق اسلامی و امر به معروف، کارهای سلبی نیز حتماً لازم است. فرض بفرمائید در یک شهر یکصدهزارنفری 99% مردم مؤمن و متقی باشند و همه هنجارهای دینی و ارزشی جامعه را رعایت کنند و فقط 1% مردم چنین هنجارهایی را مراعات ننمایند. یعنی در یک شهر یکهزارنفر عفت و اخلاق عمومی را و امنیت مردم را نقض کنند آیا این جامعه کوچک میتواند محیطی مساعد برای رشد فضائل اخلاقی باشد؟ آیا کودک و نوجوان و خانوادههای مردم به واسطه همین یک درصد در معرض خطر و تعدی و در نتیجه انحراف قرار می گیرند یا خیر؟ پاسخ روشن است پس خواننده گرامی اذعان دارد که علاوه بر کارهای اثباتی و ایجابی باید در مواردی با نقض کنندگان اخلاق و عفت عمومی برخورد شود و جری نمودن چنین افرادی با شعارهایی مانند آزادی و برداشتن رعب و هیبت عدالت اسلامی از دلهای تبهکاران، خیانت به اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه یا کل افراد جامعه است. حتی خیانت به خود افراد تبهکار، چرا که چه بسا آنها نیز در صورت برخورد شایسته حکومت با آنها سرجای خود قرار گرفته و زندگی متعارفی برای خود در پیش گیرند.
2 بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسائل دیگر) یکی از وظایف دولت ارتقاء آگاهیهای عمومی است در این زمینه اصل 24 قانون اساسی نیز بیان میدارد (نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر اینکه مخل به مبانی اسلام و حقوق عمومی باشند.) با توجه به این دو اصل میتوان نتیجه گرفت باید هدف مطبوعات بالا بردن آگاهی و علم جامعه با شد و با تخلفات نیز برخورد شود، اما مطبوعات یا بخشی از آن طبق قانون نمیتواند هدف خود را تخریب باورهای مردم یا به قول خودشان (تقدس زدایی) قرار بدهند چرا که این امر هم مخل مبانی اسلام است و هم ناقض حقوق عمومی. چرا که تعرض به مقدسات مردم هم باعث جریحه دار شدن احساسات مردم و باعث سلب امنیت روحی و روانی و حتی اجتماعی جامعه میشود.
3 آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی) آموزش و پرورش باید در راستای اهداف مذکور در اصل دوم تقویت ایمان و باورهای مردم به آن اصول و استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری باشد.
حال اشارهای می کنم به حقوق اقتصادی مردم در قانون اساسی که بر عهده دولت گذاشته شده است.
اصل بیست و نهم: برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بیسرپرستی، در راه ماندگی،حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی. دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم خدمات و حمایت های مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند. یا اصل 28: هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و … نیست برگزیند، و دولت موظف است… برای همه افراد امکان اشتغال، به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید.
رفع این مشکلات و نیازهای عینی و ملموس و اجرای این اصل قانون اساسی قطعاً جزء مطالبات جدّی مردم است که تغافل از آن جز با هدفهای غیر مقدس قابل توجیه نیست.
اصل سی و یکم: (داشتن مسکن متناسب با نیاز حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت مکلف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند بخصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.) طبق این اصل از وظایف دولت است که زمینه اجرای این اصل را فراهم نماید و این نیز جزء مهمترین مطالبات جامعه و مردم از دولت و رئیس جمهور به عنوان مسؤول اجرای قانون اساسی میباشد.
اصول دیگری هم هستند که بیان کننده نیازها و مطالبات جامعه میباشند که فرصتی دیگر میطلبد که به بیان و تفصیل آنها پرداخته شود.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] مطالبات قانونی مردم از رئیس جمهور چیست؟
- [سایر] وظایف رئیس جمهور و معاونان آن چیست ؟ معاونان رئیس جمهور چه شرایطی باید داشته باشند؟
- [سایر] وظایف رئیس جمهور و معاونان آن چیست ؟ معاونان رئیس جمهور چه شرایطی باید داشته باشند؟
- [سایر] صرف نظر از آنکه در قانون اساسی آمده که مردم رئیس جمهور را انتخاب میکنند، آیا خود رهبر میتواند رئیس جمهور را تعیین کند؟
- [سایر] رئیس جمهور باید چه شرایطی را دارا باشد؟
- [سایر] چرا مانند تمام کشورها رئیس جمهور بالاترین مقام کشور نباشد ؟
- [سایر] رئیس جمهور باید چه شرایطی را دارا باشد؟
- [سایر] چه فرقی بین رهبری و رئیس جمهور است؟
- [سایر] چرا مانند تمام کشورها رئیس جمهور بالاترین مقام کشور نباشد ؟
- [سایر] زنان می تونند رئیس جمهور بشوند؟ اگه نه چرا؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر عامل در معامله نسیه مجاز بوده و مدّعی شود که مطالبات وصول نشده است و مالک منکر عدم وصول شود و بیّنه نداشته باشد، قول عامل با قسم مقدم است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هیچ کس حق ندارد در مقدار قضاوت به استناد قانونی، غیر از قانون اسلام خواه از امور جزایی باشد یا حقوقی، کسی را محکوم یا حاکم سازد.
- [امام خمینی] قانونی که اخیراً به اسم قانون خانواده به امر عمال اجانب برای هدم احکام اسلام و بر هم زدن کانون خانواده مسلمانان از مجلسین غیر قانونی و شرعی رژیم سابق گذشته است، بر خلاف احکام اسلام، و امرکننده و رأیدهندگان از نظر شرع و قانون مجرم هستند، و زنهایی که به استناد آن قانون به امر محکمه طلاق داده میشوند، طلاق آنها باطل و زنهای شوهرداری هستند که اگر شوهر کنند زناکارند. و کسی که دانسته آنها را بگیرد زناکار است، و مستحق حد شرعی، و اولادهای آنها اولاد غیر شرعی، وارث نمیبرند، و سایر احکام اولاد زنا بر آنها جاری است، چه محکمه مستقیماً طلاق بدهد یا امر دهد طلاق دهند، و شوهر را الزام کنند به طلاق.
- [آیت الله مظاهری] اگر عاقل در حال احرام دیوانه شود یا کسی در حال احرام مریض شود و نتواند اعمال را به جا آورد سرپرست آنها )ولیّ آنها یا رئیس کاروان و مانند آنها( باید در اعمالی که قابل نیابت است مانند ذبح و رمی از آنها نیابت کند و در مثل طواف آنها را طواف دهد و در مثل وقوف آنها را به عرفات و مشعر ببرد و در تقصیر آنها را تقصیر کند. در این صورت حجّ آنها صحیح است و در صورتی که در سالهای بعد دیوانه عاقل شود یا مریض سالم گردد، اعاده حجّ لازم نیست.
- [آیت الله اردبیلی] در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر متوقّف به برخورد عملی با افراد و ایجاد محدودیت بر آنها و یا اتلاف مال و یا تعرّض به جان و آبروی آنها باشد، امر به معروف و نهی از منکر باید با اجازه مجتهد آگاه و جامع شرایط انجام گیرد و در صورتی که جامعه بر اساس قانون شرع و یا قانونی که مخالف شرع نیست اداره گردد، برخورد عملی با گناهکار باید با حکم دادگاه صالح انجام پذیرد، بلکه آمر به معروف و ناهی از منکر باید به گونهای عمل کند که ظاهر و باطن این عمل موجب توهین به اسلام و یا هرج و مرج و خودسری نگردد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مؤسسات و جمعیت هایی که در زمان ما تشکیل می دهند و به ثبت می رسانند و دارای شخصیت حقوقی است می توان چیزی را به آن تملیک کرد و در این صورت باید مطابق اساسنامه مصرف شود، اموال این گونه مؤسسات در بعضی از جهات شبیه وقف است، ولی وقف نیست، بلکه ملک آن مؤسسه است و هرگاه کسی از مؤسسین یا اداره کنندگان از دنیا بروند چیزی به وارث آنها نمی رسد، مگراین که در اساسنامه ذکر شده باشد. آنچه در بالا گفته شد در مورد مؤسساتی که طبق موازین عقلاء تشکیل شده، ولی هنوز به ثبت قانونی نرسیده، نیز جاری است.
- [آیت الله خوئی] املاکی که در زمان سابق که صحبت سرقفلی در بین نبوده و مالک میتوانست هر وقت که مدت اجاره سرآمد محل را تخلیه کند و یا مبلغ اجاره را اضافه نماید و مستأجر هم باید تخلیه یا مبلغ اجاره را زیاد کند در همچو وقتی اجاره داده شده و هیچ گونه شرطی و شروطی نسبت به افزایش وجه اجاره و تمدید مدت در بین نبوده و بعداً از طرف دولت قانونی وضع شده که موجر نتواند ملک را تخلیه و یا مبلغ اجاره را زیاد نماید حال اگر مستأجر با تکاء این مساعدت دولت محل مزبور را خالی نمیکند و بر مبلغ اجاره هم نمیافزاید درصورتی که نظائر آن محل که بعد از این قانون اجاره داده میشود چند برابر بیشتر است و به همین جهت محل سرقفلی پیدا کرده در این صورت سرقفلی گرفتن مستأجر مشروع نبوده و تصرفاتش هم در محل مزبور بدون رضای مالک حرام خواهد بود.
- [آیت الله علوی گرگانی] املاکی که در زمان سابق صحبت سرقفلی در بین نبوده ومالک میتوانست هر وقت مدت اجاره سرآمد محل را تخلیه و یا مبلغ اجاره را اضافه نماید ومستاجر هم باید تخلیه یا مبلغ اجاره را زیاد کند در همچو وقتی اجاره داده شده و هیچگونه شرطی وشروطی نسبت به افزایش وجه اجاره وتمدید مدت در بین نبوده و بعداً از طرف دولت قانونی وضع شده که موجر نتواند ملک را تخلیه و یا مبلغ اجاره را زیاد نماید حال اگر مستاجر با اتکأ این مساعدت دولت محل مزبور را خالی نمیکند وبر مبلغ اجاره هم نمیافزاید در صورتی که نظایر آن محل که بعد از این قانون اجاره داده میشود چند برابر بیشتر است و به همین جهت محل سرقفلی پیدا کرده، در این صورت سرقفلی گرفتن مستاجر مشروع نبوده وتصرّفاتش هم در محل مزبور بدون رضای مالک حرام خواهد بود.
- [آیت الله خوئی] سفتههائی را که میفروشند دولت قانونی وضع کرده که به موجب آن قانون اگر سفتهدهنده در سررسید سفته وجه را نپردازد بانکها یا خریدارهای دیگر این اختیار را دارند که به هر کدام از فروشنده یا امضاءکنندگان سفته مراجعه نموده و وجه سفته را از او مطالبه و سفته را به او در مقابل معادل وجه سفته بدون کسر واگذار نمایند و فروشنده یا امضاءکنندهگان هم ملزمند که در صورت معاملة بانک یا خریدار دیگر وجه را بپردازند و این الزام و التزام را همه یا اغلب آنهائی که سفته میدهند و یا امضاء میکنند میدانند و معاملات سفته و بنای عمل روی این شرط که او را شرط ضمنی گویند بوده پس بنابراین سفتههائی که روی این شرط عمل میشود نسبت به کسانی که این الزام را میداند شرط ضمنی و لازمالمراعاة است و این شرط نظیر شرط ثبت معاملات غیر منقول است که دولت هر معاملة غیر منقولی را که به ثبت نرسد قابل اجراء نمیداند، و همة مردم در خرید و فروش به ثبت دادن ملزم میباشند چنانکه هیچکس از ثبت دادن امتناع نباید نماید، چون بنای عمل به آن شرط است. و چنانکه گذشت این گونه شرطها را که عمل روی او انجام میشود شرط ضمنی گویند.
- [آیت الله علوی گرگانی] سفتههایی را که میفروشند دولت قانونی وضع کرده که به موجب آن قانون اگر سفته دهنده در سررسید سفته وجه را نپردازد، بانکها یاخریدارهایدیگر این اختیار را دارند که به هر کدام از فروشنده یا امضأ کنندگان سفته مراجعه نموده ووجه سفته را از او مطالبه وسفته را باو در مقابل معادل وجه سفته بدون کسر واگذار نمایند، وفروشنده یا امضأ کنندگان هم ملزمند که در صورت مطالبه بانک یا خریدار دیگر، وجه را بپردازند و این الزام و التزام را همه یا اغلب آنهایی که سفته میدهند و یا امضأ میکنند میدانند ومعاملات سفته وبنایعمل روی این شرط که او را شرط ضمنی گویند بوده پس بنابر این سفتههاییکه روی این شرط عمل میشود نسبت بکسانی که این الزام را میدانند شرط ضمنی ولازم المراعاْ است واین شرط نظیر شرط ثبت معاملات غیر منقول است که دولت هر معامله غیر منقولی را که به ثبت نرسد قابل اجرأ نمیداند، وهمه مردم در خرید وفروش بثبت دادن ملزم میباشند چنانکه هیچکس از ثبت دادن امتناع نباید بنماید، چون بنای عمل به آن شرط است وچنانکه گذشت این گونه شرطها را که عمل روی او انجام میشود شرط ضمنی گویند.