توجه و اهمیت به مسایل دینی و سوق دادن خانواده و اطرافیان در جهت پایبندی و حرکت در این مسیر از خواسته ها و دغدغه های هر فرد متعهد و متدینی است که می خواهد با به کارگیری راهکارها و شیوه های تربیتی، این مهم را تحقق بخشد تا اطرافیان او در سایه این پایبندی و التزام به مسائل دینی، زندگی توأم، با آرامش و آسایش معنوی و روحی و بدور از درگیری های فردی و اجتماعی هنجار شکن داشته باشند. برای آن که بتوانیم به بهترین سبک و شیوه به این خواسته دست یابیم لازم است توجه داشته باشیم که فرد مربی خود ساخته باید مبانی، اصول و شیوههای برگرفته از آن اصول و مبانی را بداند؛ با توجه به نامه شما به شکل نکتهای نکاتی در ادامه ذکر میشود: 1. برای تربیت افراد ابتدا بایستی آنها را خوب شناخت و به اقتضای سن و شخصیت آن ها، نسبت به آنها برنامهریزی تربیتی داشت. چرا که نحوه انتقال و بیان مطالب و دستورات دینی به تناسب هر سنی متفاوت خواهد بود. 2. توجه به این نکته بسیار مهم است که تربیت، امری تدریجی و دیر بازده است. یعنی چنین نیست که با گفتن یک جمله یا خواندن یک کتاب بتوان شخصی را مذهبی یا متخلق به اخلاق دینی بار آورد؛ بلکه این کار نیازمند گذر زمان و صبر و حوصله فراوان است. در واقع باید دانست که سعه صدر از شرایط اساسی برای مدیریت هر جمع و جریانی است. 3. استفاده از روش های متنوع و مختلف تربیتی (با توجه به سن افراد) چون تشویق، تلقین، الگوسازی، تنبیه، ایجاد احساس رقابت، داستان گویی و... برای انتقال آموزه های دینی مؤثر خواهد بود. 4. زبان عمل، زبانی بین المللی است که برای تربیت، خصوصاً فرزندان، بسیار تأثیرگذار خواهد بود. آنچه در آیات و احادیث زیادی نیز به آن سفارش شده است اشاره به همین نکته است. مثلا در آیه 2 و 3 سوره صف خداوند برخی انسان ها را به خاطر عمل نکردن به آنچه می گویند توبیخ می کند؛ یا آن که امام صادق علیه السلام می فرماید: (کونوا دعاة الناس بالخیر بغیر السنتکم)؛[1] یعنی آنکه با رفتار و عمل خود دیگران را به کارها و امور خیر راهنمایی و دعوت کنید. لذا عمل کردن به دستورات دین و متدین بودن به آنچه آموزه های دینی ما، توصیه کرده است بسیار مهم خواهد بود. 5. در آموزش مسائل دینی باید سعی کرد نقش نزدیک کننده و انگیزاننده داشت، نه تحمیلگر و تزریق کننده؛ لذا به کار گیری زبان تحمیل و اجبار خصوصا در سنین نوجوانی چه بسا اثری معکوس داشته باشد. 6. انسان موجودی است مرکب از روح و جسم که تربیت او نیز باید با توجه به طبیعت ترکیبی او صورت گیرد. بنابر این، در عین این که به دنبال آن هستیم که روش ها و سبک های آموزش اخلاق و مسایل دینی که با بعد روحی و معنوی انسان سروکار دارد را مورد توجه قرار دهیم، لازم است به نیازهای مادی و طبیعی اطرافیان و خانواده نیز پرداخت و در صدد بود که خواسته های مادی آن ها در حد متعارف و معمول بر آورده شود. 7. زمان شروع تربیت و آموزش مسایل دینی اگر در سنین پایین تر صورت گیرد (البته با شیوه ها و ظرافت های خاص خود) پایداری و ماندگاری بیشتری را به همراه خواهد داشت؛ همانطور که در حدیث آمده است که (انما القلب الحدث کالارض الخالیه ما القی فیها من شی قبلته)؛[2] دل و قلب نوجوان مانند زمین آماده ای است که از هر سبزه و گیاهی خالی است هر بذری که در آن افشانده شود می پذیرد و در آغوش خود به خوبی می پرورد. 8. دوستان، اطرافیان و کسانی که انسان با آن ها مراوده و آمد و شد دارد در جهت گیری نسبت به مسائل دینی و تمایل و رغبت افراد، مؤثر خواهند بود. لذا با هدایت و راهنمایی و کمک در نحوه انتخاب دوستان و اطرافیان می توان به رشد دینی فرزندان کمک کرد. 9. حضور و شرکت فعال در مجالس و محافل مذهبی و برگزاری این جلسات در خانواده به طور طبیعی، افراد خانواده را مرتبط با مسائل دینی و مذهبی خواهد کرد. 10 شرایط زمانی و اجتماعی برای تربیت فرزندان را باید مد نظر قرار داد. بایستی با توجه به ادبیات و ابزار دوران و زمانی که آن ها با آن مواجه هستند بر آن ها آموزه های دینی را منتقل کرد. همان گونه که امام علی علیه السلام می فرماید: (فرزندان شما برای زمان غیر از زمان شما هستند).[3] لذا نباید توقع داشت که با همان ادبیات و ابزار که مثلا در زمان پدران ما موسوم بود الزاما با همان ادبیات و شیوه عمل کرد. 11. همان گونه که امام سجاد علیه السلام به درگاه خداوند عرض می کند (اللهم اعنی علی تربیتهم و تأدیبهم)؛[4] خداوندا مرا در تربیت و تأدیب فرزندانم یاری فرما، بسیار ضروری و لازم است که ما نیز خاضعانه و خاشعانه از خداوند منان بخواهیم که ما را در انجام این وظیفه خطیر و مهم یاری رساند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 روش های پرورش احساس مذهبی (نماز) در کودکان، غلامعلی افروز. 2 پرورش مذهبی و اخلاق کودکان، علی قائمی. 3 اصول و روش های تربیت در اسلام، سید احمد احمدی. پی نوشتها: [1]. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، نشر اسلامیه، تهران، 1362ش، ج2، ص78. [2]. محمدتقی فلسفی، الحدیث (روایات تربیتی) تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1368ش، ج2، ص108. [3]. نهج البلاغه، نامه 31. [4]. صحیفه سجادیه، دعای 25، دعائه علیه السلام لولده. منبع: اندیشه قم
توجه و اهمیت به مسایل دینی و سوق دادن خانواده و اطرافیان در جهت پایبندی و حرکت در این مسیر از خواسته ها و دغدغه های هر فرد متعهد و متدینی است که می خواهد با به کارگیری راهکارها و شیوه های تربیتی، این مهم را تحقق بخشد تا اطرافیان او در سایه این پایبندی و التزام به مسائل دینی، زندگی توأم، با آرامش و آسایش معنوی و روحی و بدور از درگیری های فردی و اجتماعی هنجار شکن داشته باشند. برای آن که بتوانیم به بهترین سبک و شیوه به این خواسته دست یابیم لازم است توجه داشته باشیم که فرد مربی خود ساخته باید مبانی، اصول و شیوههای برگرفته از آن اصول و مبانی را بداند؛ با توجه به نامه شما به شکل نکتهای نکاتی در ادامه ذکر میشود:
1. برای تربیت افراد ابتدا بایستی آنها را خوب شناخت و به اقتضای سن و شخصیت آن ها، نسبت به آنها برنامهریزی تربیتی داشت. چرا که نحوه انتقال و بیان مطالب و دستورات دینی به تناسب هر سنی متفاوت خواهد بود.
2. توجه به این نکته بسیار مهم است که تربیت، امری تدریجی و دیر بازده است. یعنی چنین نیست که با گفتن یک جمله یا خواندن یک کتاب بتوان شخصی را مذهبی یا متخلق به اخلاق دینی بار آورد؛ بلکه این کار نیازمند گذر زمان و صبر و حوصله فراوان است. در واقع باید دانست که سعه صدر از شرایط اساسی برای مدیریت هر جمع و جریانی است.
3. استفاده از روش های متنوع و مختلف تربیتی (با توجه به سن افراد) چون تشویق، تلقین، الگوسازی، تنبیه، ایجاد احساس رقابت، داستان گویی و... برای انتقال آموزه های دینی مؤثر خواهد بود.
4. زبان عمل، زبانی بین المللی است که برای تربیت، خصوصاً فرزندان، بسیار تأثیرگذار خواهد بود. آنچه در آیات و احادیث زیادی نیز به آن سفارش شده است اشاره به همین نکته است. مثلا در آیه 2 و 3 سوره صف خداوند برخی انسان ها را به خاطر عمل نکردن به آنچه می گویند توبیخ می کند؛ یا آن که امام صادق علیه السلام می فرماید: (کونوا دعاة الناس بالخیر بغیر السنتکم)؛[1] یعنی آنکه با رفتار و عمل خود دیگران را به کارها و امور خیر راهنمایی و دعوت کنید. لذا عمل کردن به دستورات دین و متدین بودن به آنچه آموزه های دینی ما، توصیه کرده است بسیار مهم خواهد بود.
5. در آموزش مسائل دینی باید سعی کرد نقش نزدیک کننده و انگیزاننده داشت، نه تحمیلگر و تزریق کننده؛ لذا به کار گیری زبان تحمیل و اجبار خصوصا در سنین نوجوانی چه بسا اثری معکوس داشته باشد.
6. انسان موجودی است مرکب از روح و جسم که تربیت او نیز باید با توجه به طبیعت ترکیبی او صورت گیرد. بنابر این، در عین این که به دنبال آن هستیم که روش ها و سبک های آموزش اخلاق و مسایل دینی که با بعد روحی و معنوی انسان سروکار دارد را مورد توجه قرار دهیم، لازم است به نیازهای مادی و طبیعی اطرافیان و خانواده نیز پرداخت و در صدد بود که خواسته های مادی آن ها در حد متعارف و معمول بر آورده شود.
7. زمان شروع تربیت و آموزش مسایل دینی اگر در سنین پایین تر صورت گیرد (البته با شیوه ها و ظرافت های خاص خود) پایداری و ماندگاری بیشتری را به همراه خواهد داشت؛ همانطور که در حدیث آمده است که (انما القلب الحدث کالارض الخالیه ما القی فیها من شی قبلته)؛[2] دل و قلب نوجوان مانند زمین آماده ای است که از هر سبزه و گیاهی خالی است هر بذری که در آن افشانده شود می پذیرد و در آغوش خود به خوبی می پرورد.
8. دوستان، اطرافیان و کسانی که انسان با آن ها مراوده و آمد و شد دارد در جهت گیری نسبت به مسائل دینی و تمایل و رغبت افراد، مؤثر خواهند بود. لذا با هدایت و راهنمایی و کمک در نحوه انتخاب دوستان و اطرافیان می توان به رشد دینی فرزندان کمک کرد.
9. حضور و شرکت فعال در مجالس و محافل مذهبی و برگزاری این جلسات در خانواده به طور طبیعی، افراد خانواده را مرتبط با مسائل دینی و مذهبی خواهد کرد.
10 شرایط زمانی و اجتماعی برای تربیت فرزندان را باید مد نظر قرار داد. بایستی با توجه به ادبیات و ابزار دوران و زمانی که آن ها با آن مواجه هستند بر آن ها آموزه های دینی را منتقل کرد. همان گونه که امام علی علیه السلام می فرماید: (فرزندان شما برای زمان غیر از زمان شما هستند).[3] لذا نباید توقع داشت که با همان ادبیات و ابزار که مثلا در زمان پدران ما موسوم بود الزاما با همان ادبیات و شیوه عمل کرد.
11. همان گونه که امام سجاد علیه السلام به درگاه خداوند عرض می کند (اللهم اعنی علی تربیتهم و تأدیبهم)؛[4] خداوندا مرا در تربیت و تأدیب فرزندانم یاری فرما، بسیار ضروری و لازم است که ما نیز خاضعانه و خاشعانه از خداوند منان بخواهیم که ما را در انجام این وظیفه خطیر و مهم یاری رساند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 روش های پرورش احساس مذهبی (نماز) در کودکان، غلامعلی افروز.
2 پرورش مذهبی و اخلاق کودکان، علی قائمی.
3 اصول و روش های تربیت در اسلام، سید احمد احمدی.
پی نوشتها:
[1]. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، نشر اسلامیه، تهران، 1362ش، ج2، ص78.
[2]. محمدتقی فلسفی، الحدیث (روایات تربیتی) تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1368ش، ج2، ص108.
[3]. نهج البلاغه، نامه 31.
[4]. صحیفه سجادیه، دعای 25، دعائه علیه السلام لولده.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] بنده مادر پسری 5 ساله هستم برای تربیت دینی پسرم کتابهای درهمین حوزه (تربیت دینی) معرفی نماید؟
- [سایر] نقش تذکردر تربیت دینی چیست؟
- [سایر] تربیت دینی کودکان چه لزومی دارد؟
- [سایر] تعریف تربیت دینی را بیان نمایید.
- [سایر] انواع تربیت دینی را توضیح دهید؟
- [سایر] تربیت دینی کودکان چه لزومی دارد؟
- [سایر] برای یاد دادن مطالب دینی و تربیت دینی فرزند از چه روشهای استفاده کنیم؟
- [سایر] مقصود از «روش الگویی» در تربیت دینی چیست؟
- [سایر] جایگاه پرورش حسِ دینی در تربیت کودکان چیست؟
- [سایر] ضرورت استاد در تربیت دینی تا چه اندازه است؟
- [آیت الله مظاهری] درختها در دست کسی که آنها را آبیاری و تربیت میکند امانت است و اگر تلف شود ضامن نیست، ولی اگر در تربیت و آبیاری آنها کوتاهی کند و یا به شرایطی که گفته شد عمل نکرده باشد ضامن است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند واجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد، وحاصل را بین ورثه میّت ومالک قسمت میکند، و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند درختها را تربیت نمایند.
- [آیت الله مظاهری] دو نفری که مساقات کردهاند اگر بفهمند که معامله مساقات باطل است، پس اگر درختها مال صاحب زمین بوده، بعد از تربیت هم مال اوست و باید مزد کسی که آنها را تربیت کرده بدهد، و اگر مال کسی بوده که آنها را تربیت کرده بعد از تربیت هم مال اوست و میتواند آنها را بکند، ولی باید گودالهایی را که به واسطه کندن درختها پیدا شده پر کند و اجاره زمین را از روزی که درختها را کاشته به صاحب زمین بدهد، ولی صاحب زمین نمیتواند او را مجبور نماید که درختها را بکند و فقط میتواند اجاره زمین را بگیرد.
- [امام خمینی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، ورثهاش به جای او هستند، و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت میکند و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند، یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند، درختها را تربیت نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر بعد از قرارداد مساقات، مالک یا کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، مساقات به هم نمیخورد و به وارث منتقل میشود، ولی اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد و شرط کرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، مساقات به هم میخورد و باید سهم او را به ورثهاش بدهند و اگر حقوق دیگری هم داشته، ورثه او ارث میبرند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش انها را تربیت کند ورثه اش به جای او هستند و اگر خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند حاکم شرع از مال میت اجیر می گیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت می کند و اگر قرارداد کرده باشند که خود او درختها را تربیت کند با مردن او معامله به هم می خورد
- [آیت الله سیستانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد ، چنانچه در قرارداد قید و شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ، و رثهاش به جای او هستند ؛ وچنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند ، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد ، و حاصل را بین و رثه میّت و مالک قسمت میکند ، و اگر در معامله قید کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید ، با مردن او معامله بهم میخورد .
- [آیت الله خوئی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، ورثهاش بهجای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورث میت و مالک قسمت میکند و اگر قرارداد کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، با مردن او معامله به هم میخورد.
- [آیت الله بروجردی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت میکند و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد و اگر قرار نگذاشتهاند، مالک میتواند عقد را به هم بزند، یا راضی شود که ورثهی او، یا کسی که آنها اجیرش میکنند درختها را تربیت نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورثه میّت و مالک قسمت میکند ولی اگر قرارداد کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، به گونهای که به تربیت درختها توسّط شخص دیگر اصلاً رضایت ندارد، با مردن او معامله به هم میخورد و اگر برای کسی حقّ به هم زدن معامله را در صورت مرگ تربیتکننده درخت قرار داده باشد، وی میتواند بر طبق حقّ خود معامله را به هم بزند.