تردیدی نیست که خدای متعال انسان را برای هدفی آفریده است، و آن وصول به کمال است، وصول به هدف جز از طریق پیمودن راه انبیای الهی میسور نیست، زیرا تنها کسی که از کمال انسانی و راه وصول به آن آگاه است، خالق انسان است، و او راه نیل به کمال را از طریق انبیای الهی در اختیار ما قرار دادهاست. لذا اصل ضرورت انتخاب دین به عنوان یک ضرورت جهت تأمین سعادت و نیل به کمال است. حال نوبت به این پرسش میرسد که چرا انسان از میان ادیان آسمانی مختلف، دین اسلام را برگزیند و مجاز نیست سایر ادیان را بر گزیند؟ دو پاسخ برای این سوال وجود دارد: پاسخ اول: ضرورت تبعیت از پیامبر عصر خدای متعال برای هر عصر و زمانی پیامبر خاص و برنامه خاصی جهت رساندن مردم به سعادت داشتهاست، و تبعیت از پیامبر زمان موجب سعادت انسانها در همان برهه از زمان بودهاست، و به موجب این که پیامبر عصر ما بلکه تمام اعصار بعدی پیامبر خاتم است، باید برای نیل به سعادت از او تبعیت کرد، و تبعیت از سایر ادیان سعادت انسان را تأمین نمیکند، و الا اگر موجب تأمین سعادت انسان میگردید نیازی نبود که خداوند پیامبر جدیدی بفرستد، ارسال رسول جدید نشانه آن است که به هر دلیلی نسخه پیامبر سابق کافی برای تأمین سعادت بشر نیست. و نسخه رسالت پیامبر آخرین نسخه و خاتم تمام انبیای الهی است، ولذا باید از این دین تبعیت کرد تا به سعادت نایل آمد، مگر این که کسی بگوید من به سعادت خویش کاری ندارم، او میتواند اصلا دینی را نپذیرد چون دغدغه سعادت خویش را ندارد، ولی چنین سخنی قطعا از روی عقل و درایت نیست. البته معنای پذیرش دین اسلام طرد سایر نبوت و رسالت نیست بلکه ما موظفیم به این دین عمل کنیم در عین این که به سایر انبیای الهی ایمان داریم و آنان را به عنوان پیامبران و رسولان الهی قبول داریم و به آنان کمال احترام را میگذاریم. و این معنا جزو دین ماست.[1] و تکذیب هیچ یک از پیامبران و تکذیب هیچ حکمی از احکام آنان روا نیست، بلکه تکذیب یک پیامبر به منزله تکذیب همه ایشان و انکار یک حکم الهی، مستلزم انکار همه احکام خداست.[2] ولی وظیفه عملی هر امتی در هر زمانی، پیروی از دستوررات پیامبر همان امت و همان زمان میباشد.) پاسخ دوم: کامل بودن دین اسلام پاسخ دوم مبتنی بر این نکته است که دین اسلام مزایا و خصوصیاتی دارد که کاملترین دین و سازگارترین دین با فطرت بشر است، و دینی است که پاسخ گوی تمام نیازهای بشری در تمام اعصار و قرون میباشد. و لذا به خصوصیات این دین اشاره میکنیم: الف) جهانی بودن دین اسلام از ضروریات این آیین الهی است. همگان هم به خوبی میدانند که محدود به منطقه جغرافیایی خاصّی نبودهاست. علاوه بر این، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به سران کشورهایی مانند: قیصر روم، پادشاه ایران و فرمانروایان مصر و... نامه نوشتند و همه را به پذیرش دین اسلام دعوت کرده و از پیامدهای کفر بر حذر داشتند. و اگر دین اسلام، جهانی نبود چنین دعوتی عمومی انجام نمیگرفت و سایر اقوام و امتها هم عذری برای عدم پذیرش میداشتند. بنابراین، نمیتوان بین ایمان به اسلام و ضرورت عمل بر طبق این شریعت الهی تفکیکی قایل شد و در نتیجه نمیتوان کسی را از این آیین الهی مستثنی دانست.[3] آیات قرآنی نیز دین اسلام را برای هدایت تمام مردم میداند اِنْ هُوَ اِلاّ ذکرٌ لِلعالَمِین[4] در این آیه تأکید شدهاست که قرآن برای جهانیان نازل شدهاست. و در آیه دیگر خبر از پیروزی دین جهانی اسلام، بر همه ادیان خبر داده و میفرماید: هو الذی ارسل رسوله بالهُدی و دین الحقِّ لِیُظْهِرَهُ علی الّدین کُلِّهِ[5] (او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد. ب) کامل بودن دین اسلام یکی از ویژگیهای دین اسلام کامل بودن آن است. دلیل آن هم آیه قرآن است: الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً[6] (امروز کافران از دین شما ناامید شدند از آنها نترسید و از من بترسید، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام ساختم و از اسلام به عنوان یک دین برای شما راضی شدم.) در این آیه از اتمام نعمت و اکمال دین سخن به میان آمدهاست و طبق این آیه دین در یک روز خاص به کمال میرسد که مراد از این روز، روزی است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم علی(علیه السلام) را به امامت برگزید یعنی پس از طرح مجموعهای از معارف و احکام یک چیزی باقی میماند که باید مطرح شود تا دین به کمال خود برسد و آن هم امر امامت است. (البته جامعیّت و کمال دین، با یکدیگر در ارتباط هستند یعنی میتوان گفت که دین کامل است اما جامع نیست عدم جامعیت دین معنایش ناقص بودن دین است یعنی در دین، باید چیزهایی میبوده که نیست، دین دارای اجزایی است که با جمع آن اجزاء تمام میشود و پس از آنکه تمام شد، اگر به هدف خود برسد کمال پیدا خواهد کرد طبق آیات قرآنی دین اسلام هم تمام و جامع و هم کامل است لذا انتخاب دین کامل برای مردم شایسته است.[7]) ج) جامعیت دین اسلام جامعیت دین به دو گونه بررسی میشود: 1 جامعیت قرآن; 2 جامعیت منابع دین. گروهی از اندیشمندان اسلامی جامعیت دین را همان جامعیت قرآن دانستهاند و برای بیان جامعیت قرآن به آیاتی استناد کردهاند: 1 آیهای که تبیین بودن قرآن را مطرح کرده است: یوم نَبعثُ فی کُلّ اُمه شهیداً علیهم مّن أنفسهم و جئنابک شهیداً علی هؤلاء و نزّلنا علیک الکتاب تبیاناً لکلّ شیء و هدی و رحمه و بُشری للمُسلمین[8] ((به یاد آورید) روزی را که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آنها بر میانگیزیم و تو را گواه بر آنان قرار می دهیم. و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است. طبق این آیه، هدف از نزول قرآن روشنگری است یعنی قرآن بیانگر و روشنگر همه امور است که نظر صحیح آن است که قرآن بیانگر همه مسایل مربوط به هدایت انسان است. در آیاتی به این نکته نیز اشاره شدهاست که قرآن تفصیل دهنده هر چیز است: ما کان حدیثاً یفتری ولکن تصدیق الذی بین یدیه و تفصیل کل شیء[9] اینها داستان دروغین نبود; بلکه (وحی آسمان است و) هماهنگ است با آنچه پیش روی او (از کتب آسمانی پیشین) قرار دارد و شرح هر چیزی (که پایه سعادت انسان است). از آنجا که قرآن، کتاب هدایت است و برای رشد و کمال انسانها نازل شده، لذا مراد از تفصیل (کل شیء) محتوای برنامه پیامبر است؛ یعنی هر آنچه را که بشر برای تکامل خود لازم دارد در قرآن آمده است.[10] د) اسلام دین ثابت و جاودانه در قرآن از دین الهی به عنوان اسلام یاد شده و درباره ثبات آن براهینی اقامه شده است که به جهت اختصار به بعضی از براهین اشاره می شود: 1 برهان اولی که برای ثبات دین اقامه شدهاست، مبتنی بر مبدأ فاعل دین است. این برهان از انضمام دو آیه حاصل میشود. آیه اول میفرماید: اِن الدین عند الله الاسلام[11] یعنی تسلیم و انقیاد در برابر حق تنها دینی است که در نزد خداوند به رسمیت شناخته شدهاست و آیه دوم نیز میفرماید: ما عندکم ینفَدُ و ما عند اللّه باق[12] یعنی آنچه در نزد شماست فناپذیر و از بین رفتنی است و آنچه در نزد خدا است همیشگی و باقی است. خلاصه برهان این است که دین اسلام نزد خداوند است و آنچه در نزد خداوند است باقی است، پس دین اسلام باقی است. 2 این برهان مبتنی بر فطرت انسانی است که مبدأ قبول دین است به این بیان که اسلام برای پرورش و شکوفایی فطرت انسانی نازل شده است و فطرت انسانی امری ثابت و تغییر ناپذیر است، چنانکه فطرت اصیل همه انسانها یکی است آنچه که در زندگی انسان محل تغییر است آداب، عادات و رسومی است که متعلق به طبیعت و زندگی مادی است. اما ساختار درونی و روحی انسان که امری خدا خواه و خدا طلب است ثابت و مشترک بین همگان است، پس دینی که برای تربیت فطرت انسانها تنظیم میشود ثابت و مشترک خواهد بود.[13] ویژگیهای دین جامع و جاودانه: 1 توجه به انسان شناسی: دین جامع باید از انسان شناسی عمیق برخوردار باشد و در این دین به تمام ابعاد انسان توجه شدهباشد. یعنی از معماهای وجود انسان، جایگاه انسان در هستی، عوامل تکامل انسان، نیازهای انسان و راههای ارضای آنها، روش رشد انسان در ارتباطهای انسان یعنی رابطه انسان با خود، خدا، طبیعت و دیگران و سنتهای الهی حاکم بر حیات فردی و جمعی انسان سخن نگوید. 2 هماهنگی با فطرت: اگر بنا شود که دین برای تمام اعصار دارای پیام باشد باید دستورات آن مطابق با فطرت باشد. 3 سهولت و سادگی: دستورالعمل دین جاوید و جامع، باید آسان باشد زیرا که دین برای همه افراد بشر در تمام زمانها آمده است باید به گونهای باشد که التزام به آنها عسر و حرجی را برای مکلفین ایجاد نکند یُریدُ اللّهُ بِکُم الیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُم العُسْر[14] خداوند راحتی شما را میخواهد نه زحمت شما را. 4 انعطاف پذیری: دین ثابت و جامع باید انعطاف پذیر باشد تا بتواند نیازهای همه اعصار را جوابگو باشد. 5 عقلانی بودن: تعالیم دین جامع و جاودانه باید بر مبنای عقل و منطق باشد. عقاید و احکام نیز مبتنی بر مصالح باشد که زمینه ساز تکامل انسان قرار گیرد. تمام این ویژگیها در دین اسلام موجود است. کوتاه سخن اینکه: اگر کسی دین را با این ویژگی ها و جامعیت و کاملیت رها کند و دنبال دین دیگری برود نشان از استضعاف فکری یا عدم شناخت کافی از اسلام است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 انتظار بشر از دین، عبدالله نصری. 2 آموزش عقاید، محمد تقی مصباح یزدی، ج 1 و 2. 3 شریعت در آینه معرفت، عبدالله جوادی آملی. پی نوشتها: [1]. شوری/ 13. نساء/ 136135. آل عمران/ 8584. [2]. نساء/ 15. بقره/ 85. [3]. مصباح یزدی، محمد تقی، اصول عقاید، ناشر مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سیزدهم، 1374، ج 1 و 2، ص 330329. [4]. تکویر/ 27. [5]. صف/ 9. [6]. مائده/ 3. [7]. نصری، عبدالله، تلخیص از کتاب انتظار بشریت از دین، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ دیتا، چاپ اول، 1378، صص 80 79. [8]. نحل/ 89. [9]. یوسف/ 111. [10]. نصری، عبدالله، تلخیص از کتاب انتظار بشر از دین، همان، صص 7371. [11]. آل عمران/ 199. [12]. نحل/ 96. [13]. جوادی آملی، عبدالله، تلخیص از شریعت در آینه معرفت، مرکز نشر اسراء، چاپخانه اسوه، چاپ اول، 1377، صص 116115. [14]. بقره/ 185. منبع: اندیشه قم
تردیدی نیست که خدای متعال انسان را برای هدفی آفریده است، و آن وصول به کمال است، وصول به هدف جز از طریق پیمودن راه انبیای الهی میسور نیست، زیرا تنها کسی که از کمال انسانی و راه وصول به آن آگاه است، خالق انسان است، و او راه نیل به کمال را از طریق انبیای الهی در اختیار ما قرار دادهاست. لذا اصل ضرورت انتخاب دین به عنوان یک ضرورت جهت تأمین سعادت و نیل به کمال است.
حال نوبت به این پرسش میرسد که چرا انسان از میان ادیان آسمانی مختلف، دین اسلام را برگزیند و مجاز نیست سایر ادیان را بر گزیند؟
دو پاسخ برای این سوال وجود دارد:
پاسخ اول: ضرورت تبعیت از پیامبر عصر
خدای متعال برای هر عصر و زمانی پیامبر خاص و برنامه خاصی جهت رساندن مردم به سعادت داشتهاست، و تبعیت از پیامبر زمان موجب سعادت انسانها در همان برهه از زمان بودهاست، و به موجب این که پیامبر عصر ما بلکه تمام اعصار بعدی پیامبر خاتم است، باید برای نیل به سعادت از او تبعیت کرد، و تبعیت از سایر ادیان سعادت انسان را تأمین نمیکند، و الا اگر موجب تأمین سعادت انسان میگردید نیازی نبود که خداوند پیامبر جدیدی بفرستد، ارسال رسول جدید نشانه آن است که به هر دلیلی نسخه پیامبر سابق کافی برای تأمین سعادت بشر نیست. و نسخه رسالت پیامبر آخرین نسخه و خاتم تمام انبیای الهی است، ولذا باید از این دین تبعیت کرد تا به سعادت نایل آمد، مگر این که کسی بگوید من به سعادت خویش کاری ندارم، او میتواند اصلا دینی را نپذیرد چون دغدغه سعادت خویش را ندارد، ولی چنین سخنی قطعا از روی عقل و درایت نیست.
البته معنای پذیرش دین اسلام طرد سایر نبوت و رسالت نیست بلکه ما موظفیم به این دین عمل کنیم در عین این که به سایر انبیای الهی ایمان داریم و آنان را به عنوان پیامبران و رسولان الهی قبول داریم و به آنان کمال احترام را میگذاریم. و این معنا جزو دین ماست.[1] و تکذیب هیچ یک از پیامبران و تکذیب هیچ حکمی از احکام آنان روا نیست، بلکه تکذیب یک پیامبر به منزله تکذیب همه ایشان و انکار یک حکم الهی، مستلزم انکار همه احکام خداست.[2] ولی وظیفه عملی هر امتی در هر زمانی، پیروی از دستوررات پیامبر همان امت و همان زمان میباشد.)
پاسخ دوم: کامل بودن دین اسلام
پاسخ دوم مبتنی بر این نکته است که دین اسلام مزایا و خصوصیاتی دارد که کاملترین دین و سازگارترین دین با فطرت بشر است، و دینی است که پاسخ گوی تمام نیازهای بشری در تمام اعصار و قرون میباشد. و لذا به خصوصیات این دین اشاره میکنیم:
الف) جهانی بودن دین اسلام
از ضروریات این آیین الهی است. همگان هم به خوبی میدانند که محدود به منطقه جغرافیایی خاصّی نبودهاست. علاوه بر این، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به سران کشورهایی مانند: قیصر روم، پادشاه ایران و فرمانروایان مصر و... نامه نوشتند و همه را به پذیرش دین اسلام دعوت کرده و از پیامدهای کفر بر حذر داشتند. و اگر دین اسلام، جهانی نبود چنین دعوتی عمومی انجام نمیگرفت و سایر اقوام و امتها هم عذری برای عدم پذیرش میداشتند. بنابراین، نمیتوان بین ایمان به اسلام و ضرورت عمل بر طبق این شریعت الهی تفکیکی قایل شد و در نتیجه نمیتوان کسی را از این آیین الهی مستثنی دانست.[3]
آیات قرآنی نیز دین اسلام را برای هدایت تمام مردم میداند اِنْ هُوَ اِلاّ ذکرٌ لِلعالَمِین[4] در این آیه تأکید شدهاست که قرآن برای جهانیان نازل شدهاست.
و در آیه دیگر خبر از پیروزی دین جهانی اسلام، بر همه ادیان خبر داده و میفرماید: هو الذی ارسل رسوله بالهُدی و دین الحقِّ لِیُظْهِرَهُ علی الّدین کُلِّهِ[5] (او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد.
ب) کامل بودن دین اسلام
یکی از ویژگیهای دین اسلام کامل بودن آن است. دلیل آن هم آیه قرآن است: الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً[6] (امروز کافران از دین شما ناامید شدند از آنها نترسید و از من بترسید، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام ساختم و از اسلام به عنوان یک دین برای شما راضی شدم.)
در این آیه از اتمام نعمت و اکمال دین سخن به میان آمدهاست و طبق این آیه دین در یک روز خاص به کمال میرسد که مراد از این روز، روزی است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم علی(علیه السلام) را به امامت برگزید یعنی پس از طرح مجموعهای از معارف و احکام یک چیزی باقی میماند که باید مطرح شود تا دین به کمال خود برسد و آن هم امر امامت است.
(البته جامعیّت و کمال دین، با یکدیگر در ارتباط هستند یعنی میتوان گفت که دین کامل است اما جامع نیست عدم جامعیت دین معنایش ناقص بودن دین است یعنی در دین، باید چیزهایی میبوده که نیست، دین دارای اجزایی است که با جمع آن اجزاء تمام میشود و پس از آنکه تمام شد، اگر به هدف خود برسد کمال پیدا خواهد کرد طبق آیات قرآنی دین اسلام هم تمام و جامع و هم کامل است لذا انتخاب دین کامل برای مردم شایسته است.[7])
ج) جامعیت دین اسلام
جامعیت دین به دو گونه بررسی میشود: 1 جامعیت قرآن; 2 جامعیت منابع دین.
گروهی از اندیشمندان اسلامی جامعیت دین را همان جامعیت قرآن دانستهاند و برای بیان جامعیت قرآن به آیاتی استناد کردهاند: 1 آیهای که تبیین بودن قرآن را مطرح کرده است: یوم نَبعثُ فی کُلّ اُمه شهیداً علیهم مّن أنفسهم و جئنابک شهیداً علی هؤلاء و نزّلنا علیک الکتاب تبیاناً لکلّ شیء و هدی و رحمه و بُشری للمُسلمین[8] ((به یاد آورید) روزی را که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آنها بر میانگیزیم و تو را گواه بر آنان قرار می دهیم. و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است.
طبق این آیه، هدف از نزول قرآن روشنگری است یعنی قرآن بیانگر و روشنگر همه امور است که نظر صحیح آن است که قرآن بیانگر همه مسایل مربوط به هدایت انسان است.
در آیاتی به این نکته نیز اشاره شدهاست که قرآن تفصیل دهنده هر چیز است: ما کان حدیثاً یفتری ولکن تصدیق الذی بین یدیه و تفصیل کل شیء[9] اینها داستان دروغین نبود; بلکه (وحی آسمان است و) هماهنگ است با آنچه پیش روی او (از کتب آسمانی پیشین) قرار دارد و شرح هر چیزی (که پایه سعادت انسان است).
از آنجا که قرآن، کتاب هدایت است و برای رشد و کمال انسانها نازل شده، لذا مراد از تفصیل (کل شیء) محتوای برنامه پیامبر است؛ یعنی هر آنچه را که بشر برای تکامل خود لازم دارد در قرآن آمده است.[10]
د) اسلام دین ثابت و جاودانه
در قرآن از دین الهی به عنوان اسلام یاد شده و درباره ثبات آن براهینی اقامه شده است که به جهت اختصار به بعضی از براهین اشاره می شود:
1 برهان اولی که برای ثبات دین اقامه شدهاست، مبتنی بر مبدأ فاعل دین است. این برهان از انضمام دو آیه حاصل میشود. آیه اول میفرماید: اِن الدین عند الله الاسلام[11] یعنی تسلیم و انقیاد در برابر حق تنها دینی است که در نزد خداوند به رسمیت شناخته شدهاست و آیه دوم نیز میفرماید: ما عندکم ینفَدُ و ما عند اللّه باق[12] یعنی آنچه در نزد شماست فناپذیر و از بین رفتنی است و آنچه در نزد خدا است همیشگی و باقی است. خلاصه برهان این است که دین اسلام نزد خداوند است و آنچه در نزد خداوند است باقی است، پس دین اسلام باقی است.
2 این برهان مبتنی بر فطرت انسانی است که مبدأ قبول دین است به این بیان که اسلام برای پرورش و شکوفایی فطرت انسانی نازل شده است و فطرت انسانی امری ثابت و تغییر ناپذیر است، چنانکه فطرت اصیل همه انسانها یکی است آنچه که در زندگی انسان محل تغییر است آداب، عادات و رسومی است که متعلق به طبیعت و زندگی مادی است. اما ساختار درونی و روحی انسان که امری خدا خواه و خدا طلب است ثابت و مشترک بین همگان است، پس دینی که برای تربیت فطرت انسانها تنظیم میشود ثابت و مشترک خواهد بود.[13]
ویژگیهای دین جامع و جاودانه:
1 توجه به انسان شناسی: دین جامع باید از انسان شناسی عمیق برخوردار باشد و در این دین به تمام ابعاد انسان توجه شدهباشد. یعنی از معماهای وجود انسان، جایگاه انسان در هستی، عوامل تکامل انسان، نیازهای انسان و راههای ارضای آنها، روش رشد انسان در ارتباطهای انسان یعنی رابطه انسان با خود، خدا، طبیعت و دیگران و سنتهای الهی حاکم بر حیات فردی و جمعی انسان سخن نگوید.
2 هماهنگی با فطرت: اگر بنا شود که دین برای تمام اعصار دارای پیام باشد باید دستورات آن مطابق با فطرت باشد.
3 سهولت و سادگی: دستورالعمل دین جاوید و جامع، باید آسان باشد زیرا که دین برای همه افراد بشر در تمام زمانها آمده است باید به گونهای باشد که التزام به آنها عسر و حرجی را برای مکلفین ایجاد نکند یُریدُ اللّهُ بِکُم الیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُم العُسْر[14] خداوند راحتی شما را میخواهد نه زحمت شما را.
4 انعطاف پذیری: دین ثابت و جامع باید انعطاف پذیر باشد تا بتواند نیازهای همه اعصار را جوابگو باشد.
5 عقلانی بودن: تعالیم دین جامع و جاودانه باید بر مبنای عقل و منطق باشد. عقاید و احکام نیز مبتنی بر مصالح باشد که زمینه ساز تکامل انسان قرار گیرد. تمام این ویژگیها در دین اسلام موجود است.
کوتاه سخن اینکه: اگر کسی دین را با این ویژگی ها و جامعیت و کاملیت رها کند و دنبال دین دیگری برود نشان از استضعاف فکری یا عدم شناخت کافی از اسلام است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 انتظار بشر از دین، عبدالله نصری.
2 آموزش عقاید، محمد تقی مصباح یزدی، ج 1 و 2.
3 شریعت در آینه معرفت، عبدالله جوادی آملی.
پی نوشتها:
[1]. شوری/ 13. نساء/ 136135. آل عمران/ 8584.
[2]. نساء/ 15. بقره/ 85.
[3]. مصباح یزدی، محمد تقی، اصول عقاید، ناشر مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سیزدهم، 1374، ج 1 و 2، ص 330329.
[4]. تکویر/ 27.
[5]. صف/ 9.
[6]. مائده/ 3.
[7]. نصری، عبدالله، تلخیص از کتاب انتظار بشریت از دین، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ دیتا، چاپ اول، 1378، صص 80 79.
[8]. نحل/ 89.
[9]. یوسف/ 111.
[10]. نصری، عبدالله، تلخیص از کتاب انتظار بشر از دین، همان، صص 7371.
[11]. آل عمران/ 199.
[12]. نحل/ 96.
[13]. جوادی آملی، عبدالله، تلخیص از شریعت در آینه معرفت، مرکز نشر اسراء، چاپخانه اسوه، چاپ اول، 1377، صص 116115.
[14]. بقره/ 185.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] بهترین معیار برای انتخاب همسر از نظر اسلام چیست؟
- [سایر] توصیه های دین اسلام برای انتخاب نام فرزند چیست؟
- [سایر] چرا مسلمانان هنگام فتح ایران به ایرانیان اجازه انتخاب آزاد دین را ندادند؟
- [سایر] چرا اسلام سال قمری را انتخاب کرد؟ برتری ماههای قمری نسبت به شمسی در چیست؟
- [سایر] چرا مسلمانان هنگام فتح ایران به ایرانیان اجازۀ انتخاب دینی آزاد را ندادند؟
- [سایر] آیا در تاریخ صدر اسلام برای شیوه انتخاب رهبر توسط مجلس خبرگان رهبری نمونهای یافت میشود؟
- [سایر] چرا مسلمانان هنگام فتح ایران به ایرانیان اجازه انتخاب دینی آزاد را ندادند؟
- [سایر] خوب می خواستم ببینم شما چه نقاط مثبتی در اسلام و چه نقاط منفی در مسیحیت دیدید که اسلام را انتخاب کردید. همچنین دلیل شیعه بودن شما چیست؟ اصلا شما چرا مسلمان و آن هم شیعه هستید؟ این سؤال بسیار مهمی هست که همه ما باید قادر باشیم به آن پاسخ دهیم و احیانا اگر نتوانستیم، دو راه وجود دارد که باید انتخاب کنیم: 1- انتخاب دین به صورت کور کورکی (یعنی مؤمن زاده باشیم و نه مؤمن) 2- تحقیق و به دست آوردن شواهد و مدارک کافی برای انتخاب دین ارجح و سپس انتخاب آن.
- [سایر] چرا مسلمان زاده، که هیچ اختیاری در انتخاب دین نداشته است، اگر اسلام را نپذیرد، مرتد محسوب شده و حکم آن اعدام است؟
- [آیت الله سیستانی] آیا ازدواج در اسلام یک امر لازم و واجب است؟ آیا یک مسلمان می تواند تجرّد را انتخاب کند وازدواج نکند (بشرط اینکه مرتکب گناه نشود)؟
- [آیت الله اردبیلی] نماز چوپانها چه محلّ مخصوصی را برای چرانیدن گوسفندان انتخاب کرده باشند و چه نکرده باشند تمام است.
- [آیت الله بروجردی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله خوئی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلًا نمیتواند زن مسلمان بگیرد و باید در قبرستان مسلمانان دفن نشود.
- [آیت الله مظاهری] اگر کافر به هر لغتی شهادتین بگوید مسلمان میشود و بعد از مسلمان شدن احکام اسلام بر او بار میشود گرچه ندانیم قلباً مسلمان شده یا نه، ولی اگر بدانیم قلباً مسلمان نشده است مسلمان نیست و احکام اسلام را ندارد و همچنین است هرگاه شهادتین نگوید ولی قلباً به معنای او ایمان داشته باشد. 8 - تبعیّت
- [آیت الله مکارم شیرازی] در روایات آمده است دایه ای را باید برای طفل انتخاب کرد که دارای عقل و ایمان و عفت و صورت نیکو باشد و از گرفتن دایه کم عقل یا غیرمؤمنه یا بدصورت و کج خلق یا زنازاده خودداری شود و همچنین از انتخاب دایه ای که بچه او از زنا به دنیا آمده و شیرش شیر زنازاده است پرهیز شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چند چیز است که سفر را قطع می کند و باید نماز را تمام خواند: اول رسیدن به (وطن) منظور از وطن چیست منظور از وطن محلی است که انسان آن را برای اقامت و زندگی خود انتخاب کرده، خواه در آنجا متولد شده باشد یا نه و خواه وطن پدر و مادرش باشد یا خودش آنجا را انتخاب کرده است.
- [آیت الله سیستانی] - مراعات نزدیکترین مسیر در هنگام خروج از محلّ اعتکاف یا برگشت به محلّ اعتکاف، بنا بر احتیاط واجب، لازم است مگر آنکه انتخاب مسیر دورتر مستلزم توقّفِ کمتر در خارج مسجد باشد که باید آن را انتخاب کند. مسائل متفرقه اعتکاف
- [آیت الله فاضل لنکرانی] دفن مسلمان درقبرستان کفار ودفن کافردرقبرستان مسلمانان جائز نیست.
- [آیت الله بهجت] مسلمان از کافر ارث میبرد، ولی کافر اگرچه پدر یا پسر میت باشد از مسلمان ارث نمیبرد. ولی اگر میت مسلمان پسر کافری دارد و او پسری مسلمان دارد، آن پسر مسلمان از جدّ خود ارث میبرد، و همچنین اگر پسر میت مسلمان، کافر باشد ولی عموی میت یا برادر میت مسلمان باشد ارث به آنها میرسد، و در صورت کافر بودن این دو، پسران مسلمان عمو و برادر ارث میبرند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، چنانچه سابقاً کافر بوده، نجس است و چنانچه سابقاً مسلمان بوده پاک است و سایر احکام مسلمان را داراست و چنانچه حالت سابقه او معلوم نباشد، پاک میباشد ولی احکام دیگر مسلمان را ندارد مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود، مگر آن که در سرزمین اسلام باشد که ظاهراً تمام احکام مسلمان شامل او نیز میشود.