یکی از نبردهای بزرگ مسلمانان با مشرکین جنگ بدر است. در نیمه جمادی الاولی سال دوم هجرت گزارشی به مدینه رسید که کاروان قریش به سرپرستی ابوسفیان از مکه به شام می رود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای تعقیب کاروان تا (ذات العشیره) رفت و تا اوائل ماه دیگر، در آن نقطه توقف کرد، ولی به کاروان دست نیافت و زمان بازگشت کاروان، تقریبا معین بود. زیرا اوائل پاییز کاروان قریش از شام به مکه باز می گشت.[1] هنگام بازگشت کاروان قریش، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای مقابله با آنان از مدینه حرکت نمود و در منزلی به نام (ذقران) فرود آمد و در انتظار عبور کاروان بود. از سوی دیگر به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گزارش رسید که مردم مکه برای حفاظت کاروان از مکه بیرون آمده اند و در همین حوالی تمرکز یافته و طایفه های مختلفی در تشکیل ارتش قریش شرکت کرده اند. سرانجام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز به همراه مسلمانان برای مبارزه با دشمن در نزدیکی آب های (بدر) موضع گرفتند و این جنگ در منطقه بدر صورت گرفت و در این جنگ چهارده نفر از مسلمانان شهید و هفتاد نفر از قریش کشته و هفتاد نفر از آنان نیز اسیر گشتند.[2] مهم ترین دلیل حمله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به کاروان های تجاری مشرکان ظلمی بود که مشرکان در حق مسلمانان و به خصوص مهاجران و غصب اموال آنان اعمال کرده بودند و خداوند متعال در آیه ای از قرآن کریم رخصت قتال در برابر ظلم را داده است.[3] در ادامه همان آیه درباره مظلومین آمده است: آنهایی که به ناحق از دیار شان رانده شده اند جز آن بود که می گفتند؛ پروردگار ما خدای یکتاست.[4] امام باقر علیه السلام فرمود که آیات فوق درباره مهاجران نازل شده است.[5] در منابع آمده است که هر زمان در مکه مجروح و یا مضروبی از مسلمانان نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمده، از کفار شِکوه می کرد، آن حضرت می فرمود که رخصت نبرد ندارد و آیات 39 و 40 سوره حج این رخصت و اجازه را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم داد.[6] بنابراین در جنگ بدر کفار قریش با امکانات فراوان رهسپار مدینه شدند تا به مسلمانان ضربه بزنند و مسلمانان از خود دفاع کردند و آنان را شکست دادند، اگر منظور پرسشگر، کشتن در هنگام جنگ است این امر کاملا طبیعی است که در معرکه جنگ چیزی جز کشتن و کشته شدن نیست؛ برای دفاع از جان خود باید به دشمن ضربه زد و او را کشت یا زخمی کرد و یا وادار به فرار و تسلیم کرد. اینها همان چیزهایی بود که در جنگ بدر اتفاق افتاد، البته لازم به ذکر است رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیش از جنگ از مسلمانان خواستند تا از کشتن افرادی که به نحوی در رخدادهای مکه به ایشان کمک کرده و یا به زور به بدر آمده بودند صرف نظر کنند.[7] این بیانگر روح بزرگ و شرح صدر و بزرگواری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است. امّا اگر مقصود کشتن اسیران جنگی باشد، چنین چیزی درست نیست و در تاریخ نیز نیامده است. بلکه اسرا اغلب با پرداخت فدیه و افرادی هم که پول نداشتند با لطف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آزاد شدند.[8] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 فروغ ابدیت، جعفر سبحانی. 2 تاریخ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله ) ، محمد ابراهیم آیتی. پی نوشتها: [1]. واقدی، المغازی، بیروت، موسسه الاعلمی، بی تا، ج1 ، ص28. [2]. ابن هشام، سیره ابن هشام، بیروت، دارالمعرفه، ج2، ص706 708. [3]. حج / 39. [4]. حج / 40. [5]. طبرسی، مجمع البیان، تحقیق رسولی محلاتی، سید هاشم، تهران، المکتبه العلمیه الاسلامیه، ج7، ص87. [6]. همان، ج7، ص87 88. [7]. سیره ابن هشام، همان، ج1، ص629. [8]. همان، ج1، ص659 660. منبع: اندیشه قم
یکی از نبردهای بزرگ مسلمانان با مشرکین جنگ بدر است. در نیمه جمادی الاولی سال دوم هجرت گزارشی به مدینه رسید که کاروان قریش به سرپرستی ابوسفیان از مکه به شام می رود.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای تعقیب کاروان تا (ذات العشیره) رفت و تا اوائل ماه دیگر، در آن نقطه توقف کرد، ولی به کاروان دست نیافت و زمان بازگشت کاروان، تقریبا معین بود. زیرا اوائل پاییز کاروان قریش از شام به مکه باز می گشت.[1]
هنگام بازگشت کاروان قریش، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای مقابله با آنان از مدینه حرکت نمود و در منزلی به نام (ذقران) فرود آمد و در انتظار عبور کاروان بود. از سوی دیگر به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گزارش رسید که مردم مکه برای حفاظت کاروان از مکه بیرون آمده اند و در همین حوالی تمرکز یافته و طایفه های مختلفی در تشکیل ارتش قریش شرکت کرده اند.
سرانجام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز به همراه مسلمانان برای مبارزه با دشمن در نزدیکی آب های (بدر) موضع گرفتند و این جنگ در منطقه بدر صورت گرفت و در این جنگ چهارده نفر از مسلمانان شهید و هفتاد نفر از قریش کشته و هفتاد نفر از آنان نیز اسیر گشتند.[2]
مهم ترین دلیل حمله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به کاروان های تجاری مشرکان ظلمی بود که مشرکان در حق مسلمانان و به خصوص مهاجران و غصب اموال آنان اعمال کرده بودند و خداوند متعال در آیه ای از قرآن کریم رخصت قتال در برابر ظلم را داده است.[3]
در ادامه همان آیه درباره مظلومین آمده است: آنهایی که به ناحق از دیار شان رانده شده اند جز آن بود که می گفتند؛ پروردگار ما خدای یکتاست.[4]
امام باقر علیه السلام فرمود که آیات فوق درباره مهاجران نازل شده است.[5] در منابع آمده است که هر زمان در مکه مجروح و یا مضروبی از مسلمانان نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمده، از کفار شِکوه می کرد، آن حضرت می فرمود که رخصت نبرد ندارد و آیات 39 و 40 سوره حج این رخصت و اجازه را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم داد.[6]
بنابراین در جنگ بدر کفار قریش با امکانات فراوان رهسپار مدینه شدند تا به مسلمانان ضربه بزنند و مسلمانان از خود دفاع کردند و آنان را شکست دادند، اگر منظور پرسشگر، کشتن در هنگام جنگ است این امر کاملا طبیعی است که در معرکه جنگ چیزی جز کشتن و کشته شدن نیست؛ برای دفاع از جان خود باید به دشمن ضربه زد و او را کشت یا زخمی کرد و یا وادار به فرار و تسلیم کرد.
اینها همان چیزهایی بود که در جنگ بدر اتفاق افتاد، البته لازم به ذکر است رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیش از جنگ از مسلمانان خواستند تا از کشتن افرادی که به نحوی در رخدادهای مکه به ایشان کمک کرده و یا به زور به بدر آمده بودند صرف نظر کنند.[7]
این بیانگر روح بزرگ و شرح صدر و بزرگواری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است.
امّا اگر مقصود کشتن اسیران جنگی باشد، چنین چیزی درست نیست و در تاریخ نیز نیامده است.
بلکه اسرا اغلب با پرداخت فدیه و افرادی هم که پول نداشتند با لطف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آزاد شدند.[8]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 فروغ ابدیت، جعفر سبحانی.
2 تاریخ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله ) ، محمد ابراهیم آیتی.
پی نوشتها:
[1]. واقدی، المغازی، بیروت، موسسه الاعلمی، بی تا، ج1 ، ص28.
[2]. ابن هشام، سیره ابن هشام، بیروت، دارالمعرفه، ج2، ص706 708.
[3]. حج / 39.
[4]. حج / 40.
[5]. طبرسی، مجمع البیان، تحقیق رسولی محلاتی، سید هاشم، تهران، المکتبه العلمیه الاسلامیه، ج7، ص87.
[6]. همان، ج7، ص87 88.
[7]. سیره ابن هشام، همان، ج1، ص629.
[8]. همان، ج1، ص659 660.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] چرا تعداد یاران اولیه امام زمان (عج)،313 نفر برابر با تعداد رزمندگان جنگ بدر است؟
- [سایر] داستان وعده پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ خندق مبنی بر فتح ایران و روم و یمن چیست؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در غزوه تبوک به شهر تبوک حمله کردند ؟ پس چرا گفته اند ، حضرت هیچگاه آغازگر جنگ نبوده است؟
- [سایر] اولین جمله حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) در هنگامی که به پیامبری مبعوث شدند چه بود؟
- [سایر] چرا مقام پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از ابراهیم(علیه السلام) بالاتر است ؟
- [سایر] آیا پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با سواد بوده است؟
- [سایر] آخرین درخواست پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از اصحاب چه بوده است؟
- [سایر] برخورد پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) با جوانان چگونه بوده است؟
- [سایر] شعر درباره میلاد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بفرمایید؟
- [سایر] فلسفه بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) چه بوده است؟
- [آیت الله نوری همدانی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول – صلی الله علیه و آله و سلم – مستحب است صلوات را هم بنویسد . و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند ، صلوات بفرستد .
- [آیت الله خوئی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را مانند محمد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود، اگرچه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [امام خمینی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مانند محمد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله نوری همدانی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول – صلی الله علیه و آله و سلم – مانند محمد و احمد ، یا لقب و کنیة آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم ، بگوید یا بشنود ، اگر چه در نماز باشد ، مستحب است صلوات بفرست .
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] اگر از روزهدار بپرسند که آیا پیغمبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم چنین مطلبی فرمودهاند؟ و او جایی که در جواب باید بگوید:نه، عمداً بگوید:بلی، یا جایی که باید بگوید:بلی، عمداً بگوید:نه، روزهاش باطل میشود.
- [آیت الله خوئی] اگر روزهدار دروغی را به خدا و پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عمداً نسبت دهد، بنابر احتیاط کفارة جمع که تفصیل آن در مسأل پیش گفته شد بر او واجب میشود.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله نوری همدانی] برای رعایت ادب جلوتر از قبر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم )و امام (علیه السلام ) نماز نخواند و چنانچه نماز خواندن بی احترامی و مستلزم هتک باشد ، حرام است و نماز بنابر احتیاط واجب صحیح نیست .