نگاهی اجمالی به ازدواج های پیامبر پیامبر صلی الله علیه و آله تا سن 53 سالگی بیش از یک همسر نداشتند که طبق قول مشهور پانزده سال سن او از پیامبر زیادتر بود و پیامبر تا خدیجه سلام الله علیها زنده بود همسر دیگری اختیار نکرد در حالی که در آن زمان اختیار همسران متعدّد برای یک مرد هیچ قبحی نداشت، بلکه از خوبی های مرد به شمار می آمد. هر یک از ازدواج های پیامبر دارای هدف خاصی بوده است. قبل از ورود به بحث ، لازم است به دلایل انتخاب همسران متعدد از سوی پیامبر بپردازیم. الف) هرگاه کسی از زنان مهاجران که در مدینه و دور از خاندان خود زندگی می کردند ،همسر خود را در جهادِ راه خدا و در رکاب پیامبر صلی الله علیه و آله از دست می داد و در مدینه تنها و بی سرپرست می شد چاره ای نداشت که یا به مکه برگردد و آزارهای خاندان مشرک خود را پذیرا باشد و یا آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله خود مسئولیت سرپرستی او را بر عهده گیرد .بدین ترتیب آن حضرت ضمن ازدواج با او مسئولیتشرا بر عهده می گرفت ،مانند ازدواج با امّ سلمه. ب) پیامبر صلی الله علیه و آله با قبول این وصلت های خانوادگی، قصد داشت از طریق وصلت با کسی یا کسانی که در تبلیغ دین الهی با او همکاری می کردند پیوند خانوادگی برقرار کند و کمبود جنبه عاطفی آنان را که به جهت مسلمان شدن از خانواده قطع رابطه کرده بودند جبران کند مانند ازدواج با دختر ابوسفیان که او از پدرش ابوسفیان ،که دشمن سرسخت پیامبر بوده، بریده و مسلمان شده بود. او همراه شوهرش به حبشه هجرت کرد و ،پیامبر برای جبران این کمبود عاطفی در همان موقع که وی در حبشه بود به او پیشنهاد ازدواج داد و نجاشی پادشاه حبشه مراسم عقد آن حضرت را برگزار کرد. ازدواج با حفصه دختر عمر از باب عنایت به خانواده ها و همسران شهداء بود، به خاطر این که شوهرش در جنگ به شهادت رسیده بود. پ) حضرت قصد داشت از حقوق زنان حمایت کند و شخصیت آنان را احیا کند، زنان را از بردگی و اسارت نجات دهد بی آن که به زیبایی او نظر داشته باشد، مانند ازدواج با صفیه دختر حی بن اخطب. ج) یا قصد بیان حکمی دینی و بیان عملی و اجرای آن را داشت تا در مبارزه با آیین ها و سنت های جاهلی که مردم بدان خو گرفته بودند الگویی برای آنان باشد مانند ازدواج با زینب بنت جحش که زید بن حارثه پسرخوانده پیامبر او را طلاق داده بود و عرف عرب جاهلی ازدواج با همسر پسرخوانده را مثل همسر پسر واقعی ممنوع می دانست. د) یا قصد او این بود که ترس و ناآشنایی دیگران با خود را از میان ببرد و خاندانش را با خود انس و آشنایی دهد و دوستی آنان را بدست آورد. ر) یا قصد آن داشت که با قبایل عرب پیوند برقرار کند و افراد آن قبیله را از این طریق مبلغانی برای اسلام کند مانند ازدواج با جویریه رئیس قبیله بنی المصطلق. اینها عواملی بودند که نشان دهنده آن است که ازدواج های پیامبر هرگز ناشی از انگیزه های شهوانی و تمایلات نفسانی نبوده بلکه یک تکلیف و باری دیگر بر بارهای سنگین او بود که بر دوش می کشید. ازدواج با عایشه هم از این قاعده مستثنی نیست ابوبکر یکی از مردان قریش به شمار می رفت که به خاطر مسلمان شدن از خانواده خود بریده بود حتی پدرش ابوقحافه و فرزندش عبدالرحمن با او قطع رابطه کرده بودند در این هنگام به پیامبر پیشنهاد ازدواج با دختر خود عایشه را می دهد که پیامبر صلی الله علیه و آله به جهت تأمین جنبه عاطفی خانواده ابوبکر و حمایت از آنان این پیشنهاد را می پذیرد و عایشه دو سال در خانه پدر ماند و بعد از هجرت، به خانه پیامبر رفت . زندگی فردی و اجتماعی عایشه پر از حوادث و داستان های گوناگون است ،او یکی از خبرسازترین بانوان تاریخ است که صدها وقایع و حوادث را بپا ساخته است آنچه مؤید هدف ماست این است که دختری در چنین سن و سالی (7 یا 9) بعید است که مورد توجّه فوق العاده قرار بگیرد و مسلم است در خواستگاری او عامل و انگیزه ای در کار بوده است یکی از نویسندگان نامدار مصری در کتاب خود می نویسد: (ازدواج با عایشه و هم چنین حفصه دختر عمر از روی انگیزه اجتماعی بود که پیامبر از این طریق می خواست رشته خویشاوندی و ارتباط را با قبایل دو شخص نیرومند و قوی محکم سازد.[1] ز) درباره تبری از دشمنان دین نیز باید به این مسئله توجه داشت که وقتی پیامبر با دختر ابوبکر ازدواج کرد، او هرگز دشمن پیامبر نبود بلکه ظاهر این است که او از بزرگان صحابه و دوستان بود که پیشنهاد تزویج دخترش را به پیامبر داد، از نظر دین اسلام درست نیست که قبل از ابراز دشمنی با کسی برخورد و یا تلافی و تقاص کرد و پیامبر موظف نبود با وجود علمش به آینده با آنان برخورد کند، این مسائل دارای حکمت های فراوانی است از جمله امتحان الهی که در محل خود قابل بحث است. نویسنده مصری تفسیر المنار علت اصلی ازدواج پیامبر با عایشه را این طور نقل می کند ازدواج با عایشه که مدتی پس از ازدواج با سوده هست به خاطر دلنوازی و احترام به ابوبکر صورت گرفت که از خانواده طرد شده بود و پیامبر می خواست آن را بدین وسیله سرفراز و مفتخر سازد و دل قبیله و طایفه او را به اسلام متمایل نماید، و این مقصود و هدف نیز حاصل می گردید. چنانچه علی علیه السّلام را به دامادی خود مفتخر گردانید.[2] علامه سید مرتضی عسکری در کتاب نقش عایشه در تاریخ اسلام علت اصلی ازدواج پیامبر با عایشه را اصرار و پافشاری ابوبکر نسبت به پیامبر می داند.[3] تمام کارهای پیامبر صلی الله علیه و آله از روی مصالح عالیه اسلام و با پشتوانه وحی و به اذن خداوند انجام می گرفت و بدون استثنا مورد حمایت خداوند بود. اگر ازدواج با عایشه ایراد شرعی داشت نه تنها پیامبر اقدام نمی کرد بلکه خداوند نهی می فرمود و اگر از نظر عرف و اجتماع عرب ناپسند بود و چنین مسئله ای عادی نبود، مردم سرزنش می کردند و ابوبکر نیز دختر خود را به درخواست خود به ازدواج در نمی آورد. بنابراین نه ایراد شرعی و نه ایراد عرفی و اجتماعی و هیچ مانعی و قبحی بر این مسئله وجود نداشت اگرچه امروز برای برخی قابل فهم نِیست که کار پاکان را قیاس از دیگران نگیرند. پیامبر برای همیشه الگوی کامل است. در پایان لازم به ذکر است که پیامبر اکرم (ص) از اسرار و باطن دیگران آگاه بودند و مقداری که خداوند به آنها اجازه داده بود از آن استفاده می کردند ودرحقیقت مامور به حفظ ظواهر بودند واز قضاوت درباره باطن اشخاص پرهیز داشت. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 زنان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، عمادزاده. 2 ام المومنین عایشه در اسلام، علامه عسگری. پی نوشتها: [1]. هیکل، حیات محمد، قاهره، 1354ش، ص288. [2]. سید محمد رشید رضا، تفسیر المنار، ج4، ص370. [3]. عسکری، سید مرتضی، نقش عایشه در تاریخ اسلام، انتشارات مجمع علوم اسلامی، ج1، ص55. منبع: اندیشه قم
نگاهی اجمالی به ازدواج های پیامبر
پیامبر صلی الله علیه و آله تا سن 53 سالگی بیش از یک همسر نداشتند که طبق قول مشهور پانزده سال سن او از پیامبر زیادتر بود و پیامبر تا خدیجه سلام الله علیها زنده بود همسر دیگری اختیار نکرد در حالی که در آن زمان اختیار همسران متعدّد برای یک مرد هیچ قبحی نداشت، بلکه از خوبی های مرد به شمار می آمد. هر یک از ازدواج های پیامبر دارای هدف خاصی بوده است. قبل از ورود به بحث ، لازم است به دلایل انتخاب همسران متعدد از سوی پیامبر بپردازیم.
الف) هرگاه کسی از زنان مهاجران که در مدینه و دور از خاندان خود زندگی می کردند ،همسر خود را در جهادِ راه خدا و در رکاب پیامبر صلی الله علیه و آله از دست می داد و در مدینه تنها و بی سرپرست می شد چاره ای نداشت که یا به مکه برگردد و آزارهای خاندان مشرک خود را پذیرا باشد و یا آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله خود مسئولیت سرپرستی او را بر عهده گیرد .بدین ترتیب آن حضرت ضمن ازدواج با او مسئولیتشرا بر عهده می گرفت ،مانند ازدواج با امّ سلمه.
ب) پیامبر صلی الله علیه و آله با قبول این وصلت های خانوادگی، قصد داشت از طریق وصلت با کسی یا کسانی که در تبلیغ دین الهی با او همکاری می کردند پیوند خانوادگی برقرار کند و کمبود جنبه عاطفی آنان را که به جهت مسلمان شدن از خانواده قطع رابطه کرده بودند جبران کند مانند ازدواج با دختر ابوسفیان که او از پدرش ابوسفیان ،که دشمن سرسخت پیامبر بوده، بریده و مسلمان شده بود. او همراه شوهرش به حبشه هجرت کرد و ،پیامبر برای جبران این کمبود عاطفی در همان موقع که وی در حبشه بود به او پیشنهاد ازدواج داد و نجاشی پادشاه حبشه مراسم عقد آن حضرت را برگزار کرد.
ازدواج با حفصه دختر عمر از باب عنایت به خانواده ها و همسران شهداء بود، به خاطر این که شوهرش در جنگ به شهادت رسیده بود.
پ) حضرت قصد داشت از حقوق زنان حمایت کند و شخصیت آنان را احیا کند، زنان را از بردگی و اسارت نجات دهد بی آن که به زیبایی او نظر داشته باشد، مانند ازدواج با صفیه دختر حی بن اخطب.
ج) یا قصد بیان حکمی دینی و بیان عملی و اجرای آن را داشت تا در مبارزه با آیین ها و سنت های جاهلی که مردم بدان خو گرفته بودند الگویی برای آنان باشد مانند ازدواج با زینب بنت جحش که زید بن حارثه پسرخوانده پیامبر او را طلاق داده بود و عرف عرب جاهلی ازدواج با همسر پسرخوانده را مثل همسر پسر واقعی ممنوع می دانست.
د) یا قصد او این بود که ترس و ناآشنایی دیگران با خود را از میان ببرد و خاندانش را با خود انس و آشنایی دهد و دوستی آنان را بدست آورد.
ر) یا قصد آن داشت که با قبایل عرب پیوند برقرار کند و افراد آن قبیله را از این طریق مبلغانی برای اسلام کند مانند ازدواج با جویریه رئیس قبیله بنی المصطلق.
اینها عواملی بودند که نشان دهنده آن است که ازدواج های پیامبر هرگز ناشی از انگیزه های شهوانی و تمایلات نفسانی نبوده بلکه یک تکلیف و باری دیگر بر بارهای سنگین او بود که بر دوش می کشید.
ازدواج با عایشه هم از این قاعده مستثنی نیست ابوبکر یکی از مردان قریش به شمار می رفت که به خاطر مسلمان شدن از خانواده خود بریده بود حتی پدرش ابوقحافه و فرزندش عبدالرحمن با او قطع رابطه کرده بودند در این هنگام به پیامبر پیشنهاد ازدواج با دختر خود عایشه را می دهد که پیامبر صلی الله علیه و آله به جهت تأمین جنبه عاطفی خانواده ابوبکر و حمایت از آنان این پیشنهاد را می پذیرد و عایشه دو سال در خانه پدر ماند و بعد از هجرت، به خانه پیامبر رفت .
زندگی فردی و اجتماعی عایشه پر از حوادث و داستان های گوناگون است ،او یکی از خبرسازترین بانوان تاریخ است که صدها وقایع و حوادث را بپا ساخته است آنچه مؤید هدف ماست این است که دختری در چنین سن و سالی (7 یا 9) بعید است که مورد توجّه فوق العاده قرار بگیرد و مسلم است در خواستگاری او عامل و انگیزه ای در کار بوده است یکی از نویسندگان نامدار مصری در کتاب خود می نویسد: (ازدواج با عایشه و هم چنین حفصه دختر عمر از روی انگیزه اجتماعی بود که پیامبر از این طریق می خواست رشته خویشاوندی و ارتباط را با قبایل دو شخص نیرومند و قوی محکم سازد.[1]
ز) درباره تبری از دشمنان دین نیز باید به این مسئله توجه داشت که وقتی پیامبر با دختر ابوبکر ازدواج کرد، او هرگز دشمن پیامبر نبود بلکه ظاهر این است که او از بزرگان صحابه و دوستان بود که پیشنهاد تزویج دخترش را به پیامبر داد، از نظر دین اسلام درست نیست که قبل از ابراز دشمنی با کسی برخورد و یا تلافی و تقاص کرد و پیامبر موظف نبود با وجود علمش به آینده با آنان برخورد کند، این مسائل دارای حکمت های فراوانی است از جمله امتحان الهی که در محل خود قابل بحث است.
نویسنده مصری تفسیر المنار علت اصلی ازدواج پیامبر با عایشه را این طور نقل می کند ازدواج با عایشه که مدتی پس از ازدواج با سوده هست به خاطر دلنوازی و احترام به ابوبکر صورت گرفت که از خانواده طرد شده بود و پیامبر می خواست آن را بدین وسیله سرفراز و مفتخر سازد و دل قبیله و طایفه او را به اسلام متمایل نماید، و این مقصود و هدف نیز حاصل می گردید. چنانچه علی علیه السّلام را به دامادی خود مفتخر گردانید.[2] علامه سید مرتضی عسکری در کتاب نقش عایشه در تاریخ اسلام علت اصلی ازدواج پیامبر با عایشه را اصرار و پافشاری ابوبکر نسبت به پیامبر می داند.[3]
تمام کارهای پیامبر صلی الله علیه و آله از روی مصالح عالیه اسلام و با پشتوانه وحی و به اذن خداوند انجام می گرفت و بدون استثنا مورد حمایت خداوند بود. اگر ازدواج با عایشه ایراد شرعی داشت نه تنها پیامبر اقدام نمی کرد بلکه خداوند نهی می فرمود و اگر از نظر عرف و اجتماع عرب ناپسند بود و چنین مسئله ای عادی نبود، مردم سرزنش می کردند و ابوبکر نیز دختر خود را به درخواست خود به ازدواج در نمی آورد. بنابراین نه ایراد شرعی و نه ایراد عرفی و اجتماعی و هیچ مانعی و قبحی بر این مسئله وجود نداشت اگرچه امروز برای برخی قابل فهم نِیست که کار پاکان را قیاس از دیگران نگیرند. پیامبر برای همیشه الگوی کامل است.
در پایان لازم به ذکر است که پیامبر اکرم (ص) از اسرار و باطن دیگران آگاه بودند و مقداری که خداوند به آنها اجازه داده بود از آن استفاده می کردند ودرحقیقت مامور به حفظ ظواهر بودند واز قضاوت درباره باطن اشخاص پرهیز داشت.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 زنان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، عمادزاده.
2 ام المومنین عایشه در اسلام، علامه عسگری.
پی نوشتها:
[1]. هیکل، حیات محمد، قاهره، 1354ش، ص288.
[2]. سید محمد رشید رضا، تفسیر المنار، ج4، ص370.
[3]. عسکری، سید مرتضی، نقش عایشه در تاریخ اسلام، انتشارات مجمع علوم اسلامی، ج1، ص55.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در چه سنی با عایشه ازدواج کردو هدف از این ازدواج چه بود؟
- [سایر] چرا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) با عایشه بنت ابیبکر ازدواج کرد با این که میدانست عایشه پس از رحلت او چه خواهد کرد؟
- [سایر] در کتب سنی احادیثی وجود دارد که می گوید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با عایشه زمانی ازدواج کرد که عایشه 9 ساله بود، واقعیت مطلب چیست؟
- [سایر] آیا حضرت علی(علیه السلام) با عایشه، همسر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) جنگید؟
- [سایر] ازدواج خدیجه با پیامبر صلی الله علیه و آله چگونه بوده است؟
- [سایر] چرا عایشه از دفن امام حسن علیه السلام کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله جلوگیری کرد؟
- [سایر] عایشه از نظر اخلاقی چگونه زنی بود و نظر پیامبر اسلام را درمورد عایشه بیان فرمایید؟ و پیامبر اکرم (ص ) چگونه با عایشه ازدواج کرد؟
- [سایر] آیا فتوحات بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله همان انگیزههای زمان پیامبر صلی الله علیه و آله را دنبال میکرد؟
- [سایر] چه دلایلی بر ختم نبوت و رسالت توسط پیامبر اسلام- صلی الله علیه و آله وسلم- وجود دارد؟
- [سایر] نخستین ایمان آورنده به رسالت پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله – چه کسی بود؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ، نقل کند، بنا بر احتیاط نباید به خداوند یا پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهالسلام نسبت دهد، بلکه باید مثلاً چنین بگوید: چنین روایت شده است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کافر یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد، یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله را قبول ندارد، نجس است. و نیز کسی که یکی از ضروریات دین مبین اسلام را منکر شود، چنان چه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس می باشد، و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد. و نیز کافر کتابی بنابر قول مشهور نجس است و احتیاط واجب رعایت این قول است.
- [امام خمینی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مستحب است صلوات را هم بنویسد. و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند صلوات بفرستد
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله نوری همدانی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول – صلی الله علیه و آله و سلم – مستحب است صلوات را هم بنویسد . و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند ، صلوات بفرستد .
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.