درست است که روزی پیامبر اکرم درباره کاری در آینده سخن گفت ولی" ان شاء الله" را به زبان نیاورد و خدا ایشان را تا یک هفته از وحی محروم نمود ؟
این مسئله ربطی به ترک اولی ندارد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز انسان است و بر اساس عادات انسانی ممکن است برخی از امور را فراموش کند و شاید این اتفاق مصلحتی الهی بوده است چرا که خداوند می خواست برای دیگران درس باشد تا خیال نکنند که در زندگی مستقل هستند، حیات ما مستلزم اتصال و نظر خداوند است. استقلالی که داریم مربوط به خداوند است، هم حیات ما از اوست و هم خداست که به ما اراده و قدرت و اختیار داده است. شأن نزول این آیه را که در متن سوره کهف آمده[1] چنین نوشته اند، از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد اصحاب کهف سئوال کرده بودند و حضرت قول داد فردا پاسخ دهد و قصد آن حضرت هم از این وعده این بود که مهلت خواست تا از طرف خداوند چیزی نازل شود و حضرت پاسخ آنها را بگوید. از این رو نمی توان گفت ترک اولی نمود، ترک اولی در صورتی بود که جواب را از پیش خود بگوید، تنها ذکر کلمه انشاء الله را فراموش کرد، همین فراموشی ذکر یا الله و تعلیق فعل به مشیت الهی سبب گردید مدتی وحی تأخیر افتد.[2] تا برای همه درس باشد که بدون تعلیق فعل به مشیت حق، وعده انجام کار را ندهند، چون هیچ کس مطمئن نیست که یک ساعت یا یک دقیقه بعد چه سرنوشتی در انتظار اوست، این آیه درس های زیادی به انسان ها می دهد از جمله: 1. حیات عالم هستی و تمام ذرات آسمان و زمین همه در دست با کفایت خداست و نظمی که در جهان هستی و در کهکشان برقرار است، به تدبیر الهی است و اگر لحظه ای قدرت حق آنها را رها کند از هم می پاشند. 2. انسان به شرطی قدرت انجام کارها را دارد که خداوند به او قدرت بدهد، قدرت انسان وابسته به اوست، خداوند به انسان قدرت و اختیار داده تا از این توان در راه عبادت و اطاعت حق گام بردارد و اگر خدا اراده کند که رگ حیات انسان را قطع نماید، لحظه ای برای ادامه حیات اختیار ندارد. 3. حیات انسان قائم به ذات خود نیست قائم به غیر است و آن غیر، خداوند متعال است که حیات انسان را تامین می کند از این رو نباید انسان از قدرت حق ،غفلت داشته باشد و خود را مستقل از او بداند. 4. همه چیز به مشیت و خواست خداست. از این رو باید برای وعده دادن انجام کارها ی آینده آن را به مشیت حق، محقق بدانیم. 5. برخی از مفسرین نیز گفته اند که خداوند می خواست به دیگران بفهماند که پیامبراز پیش خود چیزی نمی گوید بلکه بر اساس وحی ،پاسخ می دهد از این روی تا آمدن وحی معطل ماندند تا سئوال کنندگان بفهمند که آن حضرت از طریق وحی مسائل را پاسخ می دهد نه از پیش خود و در واقع این امر تایید نبوت آن حضرت از طرف خداوند است نه ترک اولی چنان که خداوند در ادله آیه از آن با تعبیر رشد یاد می کند. در آیات دیگر خداوند به پیامبرش می فرماید: خداوند است که علم قیامت و علم لحظه های بعدی حیات را می داند و باران نازل می کند و آنچه در رحم مادران است، آن را می داند و خداوند می داند که انسان فردا موفق به انجام کاری خواهد بود یا نخواهد توانست انجام دهد و هیچ کس نمی داند در کجا خواهد مرد. خداوند دانای آگاه است به این امور[3] در ادامه آیه 23 سوره کهف چنین می فرماید: هرگاه فراموش کردی ذکر خداوند را پس از وعده به انجام کار هر گاه به خاطر آوردی، خدا را یاد کن و (ان شاءالله) را بگو. در خاتمه آیه خداوند این امر (یاد آوری مشیت حق را که به پیامبر تذکر می دهد)را رشد و تعالی ذکر می کند، اگر این امر ترک اولی یا نقصانی برای پیامبر محسوب می شد خداوند خود داناتر از انسان­هاست، از این رو ما نمی توانیم در این مسئله پیامبر را به ترک اولی متهم سازیم چون خداوند پیامبرش را مورد تأیید مطلق قرار داده و می فرماید: لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه...[4] اگر پیامبر، کاستی داشت قرآن از زبان خداوند آن حضرت را تأیید مطلق نکرده و شایسته نزول وحی نمی دانست. بنابراین آنچه ذکر شد کاملا مغایر با محتوای قرآن است. فراموشی و نسیان در ذات انسان است از این رو در آیه (286) بقره، پیامبر اکرم این دعا را از پروردگار مهربان یاد می گیرد رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کمَا حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا...[5]. خداوند ما را بر فراموشی و خطاهای غیر عمدی مؤاخذه نکن و... معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1- ر.ک ترجمه تفسیر المیزان ج15 2- سیره صحیح پیامبر ترجمه فارسی (جعفر مرتضی عاملی). پی نوشتها: [1]. کهف / 23. [2]. تفسیر نمونه، چاپ دهم 1371، اگر چه برخی از مفسرین قطع وحی را به خاطر این مسئله منتفی داشته و قبول ندارند، ج12، ص285. [3]. لقمان / 34. [4]. احزاب / 21. [5]. بقره / 286. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

درست است که روزی پیامبر اکرم درباره کاری در آینده سخن گفت ولی" ان شاء الله" را به زبان نیاورد و خدا ایشان را تا یک هفته از وحی محروم نمود ؟


پاسخ:

این مسئله ربطی به ترک اولی ندارد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز انسان است و بر اساس عادات انسانی ممکن است برخی از امور را فراموش کند و شاید این اتفاق مصلحتی الهی بوده است چرا که خداوند می خواست برای دیگران درس باشد تا خیال نکنند که در زندگی مستقل هستند، حیات ما مستلزم اتصال و نظر خداوند است.
استقلالی که داریم مربوط به خداوند است، هم حیات ما از اوست و هم خداست که به ما اراده و قدرت و اختیار داده است.
شأن نزول این آیه را که در متن سوره کهف آمده[1] چنین نوشته اند، از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد اصحاب کهف سئوال کرده بودند و حضرت قول داد فردا پاسخ دهد و قصد آن حضرت هم از این وعده این بود که مهلت خواست تا از طرف خداوند چیزی نازل شود و حضرت پاسخ آنها را بگوید.
از این رو نمی توان گفت ترک اولی نمود، ترک اولی در صورتی بود که جواب را از پیش خود بگوید، تنها ذکر کلمه انشاء الله را فراموش کرد، همین فراموشی ذکر یا الله و تعلیق فعل به مشیت الهی سبب گردید مدتی وحی تأخیر افتد.[2] تا برای همه درس باشد که بدون تعلیق فعل به مشیت حق، وعده انجام کار را ندهند، چون هیچ کس مطمئن نیست که یک ساعت یا یک دقیقه بعد چه سرنوشتی در انتظار اوست، این آیه درس های زیادی به انسان ها می دهد از جمله:
1. حیات عالم هستی و تمام ذرات آسمان و زمین همه در دست با کفایت خداست و نظمی که در جهان هستی و در کهکشان برقرار است، به تدبیر الهی است و اگر لحظه ای قدرت حق آنها را رها کند از هم می پاشند.
2. انسان به شرطی قدرت انجام کارها را دارد که خداوند به او قدرت بدهد، قدرت انسان وابسته به اوست، خداوند به انسان قدرت و اختیار داده تا از این توان در راه عبادت و اطاعت حق گام بردارد و اگر خدا اراده کند که رگ حیات انسان را قطع نماید، لحظه ای برای ادامه حیات اختیار ندارد.
3. حیات انسان قائم به ذات خود نیست قائم به غیر است و آن غیر، خداوند متعال است که حیات انسان را تامین می کند از این رو نباید انسان از قدرت حق ،غفلت داشته باشد و خود را مستقل از او بداند.
4. همه چیز به مشیت و خواست خداست. از این رو باید برای وعده دادن انجام کارها ی آینده آن را به مشیت حق، محقق بدانیم.
5. برخی از مفسرین نیز گفته اند که خداوند می خواست به دیگران بفهماند که پیامبراز پیش خود چیزی نمی گوید بلکه بر اساس وحی ،پاسخ می دهد از این روی تا آمدن وحی معطل ماندند تا سئوال کنندگان بفهمند که آن حضرت از طریق وحی مسائل را پاسخ می دهد نه از پیش خود و در واقع این امر تایید نبوت آن حضرت از طرف خداوند است نه ترک اولی چنان که خداوند در ادله آیه از آن با تعبیر رشد یاد می کند.
در آیات دیگر خداوند به پیامبرش می فرماید: خداوند است که علم قیامت و علم لحظه های بعدی حیات را می داند و باران نازل می کند و آنچه در رحم مادران است، آن را می داند و خداوند می داند که انسان فردا موفق به انجام کاری خواهد بود یا نخواهد توانست انجام دهد و هیچ کس نمی داند در کجا خواهد مرد. خداوند دانای آگاه است به این امور[3]
در ادامه آیه 23 سوره کهف چنین می فرماید: هرگاه فراموش کردی ذکر خداوند را پس از وعده به انجام کار هر گاه به خاطر آوردی، خدا را یاد کن و (ان شاءالله) را بگو.
در خاتمه آیه خداوند این امر (یاد آوری مشیت حق را که به پیامبر تذکر می دهد)را رشد و تعالی ذکر می کند، اگر این امر ترک اولی یا نقصانی برای پیامبر محسوب می شد خداوند خود داناتر از انسان­هاست، از این رو ما نمی توانیم در این مسئله پیامبر را به ترک اولی متهم سازیم چون خداوند پیامبرش را مورد تأیید مطلق قرار داده و می فرماید: لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه...[4] اگر پیامبر، کاستی داشت قرآن از زبان خداوند آن حضرت را تأیید مطلق نکرده و شایسته نزول وحی نمی دانست.
بنابراین آنچه ذکر شد کاملا مغایر با محتوای قرآن است.
فراموشی و نسیان در ذات انسان است از این رو در آیه (286) بقره، پیامبر اکرم این دعا را از پروردگار مهربان یاد می گیرد رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کمَا حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا...[5].
خداوند ما را بر فراموشی و خطاهای غیر عمدی مؤاخذه نکن و...

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- ر.ک ترجمه تفسیر المیزان ج15
2- سیره صحیح پیامبر ترجمه فارسی (جعفر مرتضی عاملی).

پی نوشتها:
[1]. کهف / 23.
[2]. تفسیر نمونه، چاپ دهم 1371، اگر چه برخی از مفسرین قطع وحی را به خاطر این مسئله منتفی داشته و قبول ندارند، ج12، ص285.
[3]. لقمان / 34.
[4]. احزاب / 21.
[5]. بقره / 286.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین