اکرم صلی الله علیه و آله در کودکی به رسم اعراب و اشراف عرب به دایگی سپرده شد و این رسم در بین عرب و اقوام دیگر سنت دیرین بود. رضاعة یا شیرخوارگی درباره برخی از انبیای الهی نیز اتفاق افتاده است. چنانکه وقتی موسی- علیه السلام - به نیل انداخته شد، و فرعون او را از رود نیل گرفت و قصد کشتن او را داشت، اما همشرش از این کودک خشنود شد و از فرعون خواست او را برای خود تربیت کند ، فرعون درخواست او را قبول کرد و برای تغذیه او به دنبال زنی بود تا به او شیر دهد. خواهر موسی- علیه السلام – گفت: آیا می خواهید زنی را معرفی کنم تا او را شیر دهد. مادر موسی- علیه السلام - را به او نشان داد، و موسی- علیه السلام - از خوردن شیر زنان دیگر امتناع می کرد اما شیر مادرش را خورد و به لطف خدا فرعون نتوانست این مسئله را تشخیص دهد.[1] این گزارش نشان می دهد که دایگی در میان اقوام و ملل یک امر مقبول و رایج بود. در میان اشراف عرب مکه نیز این رسم وجود داشت، بر اساس این رسم، اعراب سعی می کردند در بادیه برای فرزندان خود دایه انتخاب کنند و برای او حقوق و دست مزدی تعیین کنند تا به کودکانشان شیر دهد؛ برخی از زنان عرب شغلشان این بود. از این رو بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز در سنین کودکی به دایگی حلیمه سعدیه سپرده شد.حلیمه ابتدا از قبول او امتناع می کرد اما پس از قبول برکاتی فراوان عاید او شد. با قدوم محمد- صلی الله علیه و آله - به خانواده حلیمه وضع معیشت آنها بهتر شد و قدومش بر آنان خیر افتاد، لذا حلیمه محمد- صلی الله علیه و آله - را بیش از دو سال در پیش خود نگهداشت. این رسم عرب از جهاتی دارای فوایدی بود که اعراب کودکان خود را به دست دایه می سپردند از جمله این فواید که علت سپرده شدن محمد- صلی الله علیه و آله - به دایه بود می توان به موارد ذیل اشاره کرد: 1. کودکان در دامن صحرا و هوای آزاد و غذای پاکیزه و شیر طبیعی تغذیه کرده و از سلامت جسمانی برخوردار می شدند، چنانکه اکثر کودکان عرب بر اساس سنت عربی این دوره را طی می کردند و سالها به دور از شهر و در دامن طبیعت پرورش یافتند. محمد صلی الله علیه و آله نیز در کودکی نیاز داشت از مواهب طبیعت بهره مند شود و کودکی خود را تحت شرایط خاص سپری نماید از اینرو به دایه ای به نام حلیمه سعدیه سپرده شد. 2. تکلم و سخنوری اعراب بادیه و آشنایی و تسلط آنان به لغات عربی بیش از شهرنشینان بود. فصاحت عرب بادیه بیش از شهرنشینان بود، کودکان عرب در دوران کودکی و گشودن زبان و آموزش آن در دامن طبیعت چنانکه جسمشان تربیت شده، روحشان نیز تربیت می شد و سختیها را می چشیدند و از نظر زبان و سخنوری نیز آموزش می دیدند. محمد- صلی الله علیه و آله - در کودکی به دایه ای سپرده شد و زبان فصیح عرب را در بادیه و طبیعت آموخت و اسرار دیگر زندگی را نیز در آن دوره نسبتاً طولانی فراگرفت و به دور از شهر مکه که زبانش تحت تأثیر محیط تجاری مکه بود یاد گرفت. 3. شجاعت نیز از جمله ویژگیها و خصایص عرب بادیه بود که به کودکان تعلیم داده می شد. محیط تند بادیه و وجود انواع سختیها طبعاً در تربیت بادیه نشینان و نترس بودن آنها و شجاعتشان تأثیر داشت. محمد- صلی الله علیه و آله - در این دوره با تجربه کودکی، تمام خاطرات دوران آغازین زندگی را در صحرا تجربه کرد و آموخت. 4. ذوق و استعداد عرب بادیه از هر لحاظ از عرب ساکن در شهر مکه فراتر بود، قریحه باصفای اعراب بادیه زبانزد بود. روابط پیچیده و خاص شهری بی گمان در روح شهرنشینان و قریحه آنان تأثیری داشت که از حالت طبیعی آن را خارج می کرد. بالعکس قریحه و روح بلند عرب بادیه و انسان هایی که در روستاها زندگی می کنند بیشتر و فراختر از شهرنشینان است؛ ازآن رو که اکثر شخصیت های علمی و هنری از روستاها و از محیط های غیر شهری برخاسته اند؛ این مسئله برای عرب آن روز مکه روشن بود لذا برای بهره مندی از ویژگی ها و امتیازات بادیه و روستا و بیابان نشینی کودکان را به دایه می دادند. محمد- صلی الله علیه و آله - نیز در کودکی برای بهره مندی از این الطاف طبیعی به دایگی داده شد و بی تردید در این دوره از تجارب مفیدی بهره مند شد.[2] زندگی ساده در محیط ساده و بی آلایش روح انسان و فطرت او را بدون اینکه با برخی از آلودگی های محیط شهری مختلط کند، پاکیزه می نمود. و این سنت بسیار خوب در میان اعراب بود که کودک را در محیط طبیعی به ودیعه و دایگان می سپردند و این رسم بعدها نیز استمرار داشت، بدین ترتیب محمد- صلی الله علیه و آله - تا پنج سالگی در میان قبیله حلیمه سعدیه رشد یافت و در همان سنین همراه فرزندان حلیمه به چوپانی می رفت و مورد توجه خاص خداوند بود و با وجودش در میان قبیله و خانواده برکات فراوانی را عاید خاندان حلیمه کرد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 ترجمه الصحیح من سیره النبی العظم، سید جعفرمرتضی،رسول جعفریان 2 تاریخ پیامبر اسلام، محمد ابراهیم آیتی. پی نوشتها: [1].سوره قصص، آیات 10و28؛ ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویه، بیروت، دار الکتاب العربی، 1318ق، ج1، ص186؛ ر.ک: طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج 16؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 16. [2]. عاملی، سید جعفر مرتضی، سیره صحیح پیامبر، ترجمه تاج آبادی، چ سوم، 1377ش، ج 1، ص 108. منبع: اندیشه قم
اکرم صلی الله علیه و آله در کودکی به رسم اعراب و اشراف عرب به دایگی سپرده شد و این رسم در بین عرب و اقوام دیگر سنت دیرین بود. رضاعة یا شیرخوارگی درباره برخی از انبیای الهی نیز اتفاق افتاده است. چنانکه وقتی موسی- علیه السلام - به نیل انداخته شد، و فرعون او را از رود نیل گرفت و قصد کشتن او را داشت، اما همشرش از این کودک خشنود شد و از فرعون خواست او را برای خود تربیت کند ، فرعون درخواست او را قبول کرد و برای تغذیه او به دنبال زنی بود تا به او شیر دهد. خواهر موسی- علیه السلام – گفت: آیا می خواهید زنی را معرفی کنم تا او را شیر دهد. مادر موسی- علیه السلام - را به او نشان داد، و موسی- علیه السلام - از خوردن شیر زنان دیگر امتناع می کرد اما شیر مادرش را خورد و به لطف خدا فرعون نتوانست این مسئله را تشخیص دهد.[1] این گزارش نشان می دهد که دایگی در میان اقوام و ملل یک امر مقبول و رایج بود. در میان اشراف عرب مکه نیز این رسم وجود داشت، بر اساس این رسم، اعراب سعی می کردند در بادیه برای فرزندان خود دایه انتخاب کنند و برای او حقوق و دست مزدی تعیین کنند تا به کودکانشان شیر دهد؛ برخی از زنان عرب شغلشان این بود. از این رو بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز در سنین کودکی به دایگی حلیمه سعدیه سپرده شد.حلیمه ابتدا از قبول او امتناع می کرد اما پس از قبول برکاتی فراوان عاید او شد. با قدوم محمد- صلی الله علیه و آله - به خانواده حلیمه وضع معیشت آنها بهتر شد و قدومش بر آنان خیر افتاد، لذا حلیمه محمد- صلی الله علیه و آله - را بیش از دو سال در پیش خود نگهداشت. این رسم عرب از جهاتی دارای فوایدی بود که اعراب کودکان خود را به دست دایه می سپردند از جمله این فواید که علت سپرده شدن محمد- صلی الله علیه و آله - به دایه بود می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. کودکان در دامن صحرا و هوای آزاد و غذای پاکیزه و شیر طبیعی تغذیه کرده و از سلامت جسمانی برخوردار می شدند، چنانکه اکثر کودکان عرب بر اساس سنت عربی این دوره را طی می کردند و سالها به دور از شهر و در دامن طبیعت پرورش یافتند. محمد صلی الله علیه و آله نیز در کودکی نیاز داشت از مواهب طبیعت بهره مند شود و کودکی خود را تحت شرایط خاص سپری نماید از اینرو به دایه ای به نام حلیمه سعدیه سپرده شد.
2. تکلم و سخنوری اعراب بادیه و آشنایی و تسلط آنان به لغات عربی بیش از شهرنشینان بود. فصاحت عرب بادیه بیش از شهرنشینان بود، کودکان عرب در دوران کودکی و گشودن زبان و آموزش آن در دامن طبیعت چنانکه جسمشان تربیت شده، روحشان نیز تربیت می شد و سختیها را می چشیدند و از نظر زبان و سخنوری نیز آموزش می دیدند. محمد- صلی الله علیه و آله - در کودکی به دایه ای سپرده شد و زبان فصیح عرب را در بادیه و طبیعت آموخت و اسرار دیگر زندگی را نیز در آن دوره نسبتاً طولانی فراگرفت و به دور از شهر مکه که زبانش تحت تأثیر محیط تجاری مکه بود یاد گرفت.
3. شجاعت نیز از جمله ویژگیها و خصایص عرب بادیه بود که به کودکان تعلیم داده می شد. محیط تند بادیه و وجود انواع سختیها طبعاً در تربیت بادیه نشینان و نترس بودن آنها و شجاعتشان تأثیر داشت. محمد- صلی الله علیه و آله - در این دوره با تجربه کودکی، تمام خاطرات دوران آغازین زندگی را در صحرا تجربه کرد و آموخت.
4. ذوق و استعداد عرب بادیه از هر لحاظ از عرب ساکن در شهر مکه فراتر بود، قریحه باصفای اعراب بادیه زبانزد بود. روابط پیچیده و خاص شهری بی گمان در روح شهرنشینان و قریحه آنان تأثیری داشت که از حالت طبیعی آن را خارج می کرد. بالعکس قریحه و روح بلند عرب بادیه و انسان هایی که در روستاها زندگی می کنند بیشتر و فراختر از شهرنشینان است؛ ازآن رو که اکثر شخصیت های علمی و هنری از روستاها و از محیط های غیر شهری برخاسته اند؛ این مسئله برای عرب آن روز مکه روشن بود لذا برای بهره مندی از ویژگی ها و امتیازات بادیه و روستا و بیابان نشینی کودکان را به دایه می دادند. محمد- صلی الله علیه و آله - نیز در کودکی برای بهره مندی از این الطاف طبیعی به دایگی داده شد و بی تردید در این دوره از تجارب مفیدی بهره مند شد.[2] زندگی ساده در محیط ساده و بی آلایش روح انسان و فطرت او را بدون اینکه با برخی از آلودگی های محیط شهری مختلط کند، پاکیزه می نمود. و این سنت بسیار خوب در میان اعراب بود که کودک را در محیط طبیعی به ودیعه و دایگان می سپردند و این رسم بعدها نیز استمرار داشت، بدین ترتیب محمد- صلی الله علیه و آله - تا پنج سالگی در میان قبیله حلیمه سعدیه رشد یافت و در همان سنین همراه فرزندان حلیمه به چوپانی می رفت و مورد توجه خاص خداوند بود و با وجودش در میان قبیله و خانواده برکات فراوانی را عاید خاندان حلیمه کرد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 ترجمه الصحیح من سیره النبی العظم، سید جعفرمرتضی،رسول جعفریان
2 تاریخ پیامبر اسلام، محمد ابراهیم آیتی.
پی نوشتها:
[1].سوره قصص، آیات 10و28؛ ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویه، بیروت، دار الکتاب العربی، 1318ق، ج1، ص186؛ ر.ک: طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج 16؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 16.
[2]. عاملی، سید جعفر مرتضی، سیره صحیح پیامبر، ترجمه تاج آبادی، چ سوم، 1377ش، ج 1، ص 108.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] حضرت محمد-صلی الله علیه و آله - چه مذهبی داشتند؟
- [سایر] چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای حضرت خدیجه نماز میت نخواندند؟
- [سایر] حضرت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در چه تاریخی فوت کردند؟
- [سایر] قبل از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله چه کسانی به نام «محمد» نام گذاری شده بودند؟ آیا در تاریخ نامشان ذکر شده است؟
- [سایر] هدف از بعثت حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم ) چیست ؟
- [سایر] چرا حضرت محمد صلی الله علیه و آله، مهدی موعود نباشد؟
- [سایر] معرفی اجمالی از سوره محمد صلی الله علیه و آله ارایه نمایید.
- [سایر] مراحل سهگانه عصمت علمی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چگونه است؟
- [سایر] قرآن برای چه بر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است؟
- [سایر] داستان معراج پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) در کدام سوره میباشد؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.