با عرض سلامآیه اشاره به یکی دیگر از آیات عظمت خداوند در پهنه عالم هستی کرده میگوید:" کوهها را میبینی و آنها را ساکن و جامد میپنداری در حالی که مانند ابر در حرکتند" (وَ تَرَی الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ)." این صنع و آفرینش خداوندی است که همه چیز را متقن آفریده" (صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ) (1).کسی که این همه حساب و نظم در برنامه آفرینش او است" مسلما از کارهایی که شما انجام میدهید آگاه است" (إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ).بسیاری از مفسران معتقدند که آیه فوق اشاره به حوادث آستانه رستاخیز است، چرا که میدانیم در پایان این جهان و آغاز جهان دیگر زلزلهها و انفجارهاو دگرگونیهای عظیم واقع میشود، و کوهها از هم متلاشی میگردند، این نکته در بسیاری از سورههای آخر قرآن صریحا آمده است.قرار گرفتن این آیه در میان آیات رستاخیز، دلیل و گواه این تفسیر است.ولی قرائن فراوانی در آیه وجود دارد که تفسیر دیگری را تایید میکند و آن اینکه آیه فوق از قبیل آیات توحید و نشانههای عظمت خداوند در همین دنیا است و به" حرکت کره زمین" که برای ما محسوس نیست اشاره میکند.توضیح اینکه:1- آیه فوق میگوید:" گمان میکنی کوهها جامد و ساکنند، در حالی که همچون ابر در حرکتند" معلوم است این تعبیر با حوادث آغاز رستاخیز سازگار نیست، چرا که این حوادث به قدری آشکار است که به تعبیر قرآن" از مشاهده آنها مادران کودکان شیرخوار خود را فراموش میکنند و زنان باردار سقط چنین مینمایند، و مردم از شدت وحشت همچون مستانند در حالی که مست نیستند"! (سوره حج آیه 2).2- تشبیه به حرکت ابرها متناسب حرکات یک نواخت و نرم و بدون سر و صدا است، نه انفجارهای عظیمی که صدای رعد آسایش، گوشها را کر میکند.3- تعبیر بالا نشان میدهد، در عین اینکه ظاهرا کوهها ساکنند در واقع در همان حال به سرعت حرکت میکنند (یعنی دو حالت از یک شیء را در آن واحد بیان میکند).4- تعبیر به" اتقان" که به معنی منظم ساختن و محکم نمودن است نیز تناسب با زمان برقراری نظام جهان دارد، نه زمانی که این نظام فرو میریزد و متلاشی و ویران میگردد.5- جمله" إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ" مخصوصا با توجه به اینکه" تفعلون" فعل مضارع است نشان میدهد که مربوط به این دنیا است چرا که میگوید:" او از اعمالی که شما در حال و آینده انجام میدهید با خبر است" و اگر مربوط به پایان این جهان بود میبایست گفته شود" ما فعلتم" (کاری که انجام دادید) (دقت کنید).از مجموع این قرائن دقیقا چنین استفاده میشود که این آیه یکی دیگر از عجائب آفرینش را بیان میکند و در واقع شبیه چیزی است که در دو آیه قبل آمده (أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِیَسْکُنُوا فِیهِ).و بنا بر این آیات مورد بحث، قسمتی درباره توحید و بخشی درباره معاد است.نتیجهای که از این تفسیر میگیریم این است که این کوهها که ما آنها را ساکن میپنداریم با سرعت زیاد در حرکتند، مسلما حرکت کوهها بدون حرکت زمینهای دیگر که به آنها متصل است معنی ندارد، و به این ترتیب معنی آیه چنین میشود که زمین با سرعت حرکت میکند همچون حرکت ابرها! طبق محاسبات دانشمندان امروز سرعت سیر حرکت زمین به دور خود نزدیک به 30 کیلومتر در هر دقیقه است و سرعت سیر آن در حرکت انتقالی به دور آفتاب از این هم بیشتر است.اما چرا قرآن" کوهها" را مرکز بحث قرار داده شاید به این جهت است که کوهها از نظر سنگینی و وزن و پا بر جایی ضرب المثلند و برای تشریح قدرت خداوند نمونه بهتری محسوب میشوند، جایی که کوهها با این عظمت و سنگینی به فرمان خدا (همراه زمین) حرکت کنند قدرت او بر هر چیز به ثبوت میرسد.به هر حال آیه فوق از معجزات علمی قرآن است، زیرا میدانیم نخستین دانشمندانی که حرکت کره زمین را کشف کردند،" گالیله" ایتالیایی و" کپرنیک" لهستانی بودند که در اواخر قرن 16 و اوائل 17 میلادی این عقیده را برملا تفسیر نمونه، ج15، ص: 570 ساختند، هر چند ارباب کلیسا شدیدا آنها را محکوم کرده و تحت فشار گذاشتند!.ولی قرآن مجید حدود یکهزار سال قبل از آنها، پرده از روی این حقیقت برداشت، و حرکت زمین را به صورت فوق به عنوان یک نشانه توحید مطرح ساخت.بعضی از فلاسفه اسلامی در عین قبول تفسیر دوم یعنی اشاره به حرکت کوهها در این جهان، آیه را ناظر به" حرکت جوهری" اشیاء دانستهاند و آن را هماهنگ و مؤید نظریه معروف حرکت جوهری میدانند (1).در حالی که تعبیرات، آیه با آن سازگار نیست، زیرا تشبیه به حرکت ابرها تناسب با حرکت در مکان (حرکت در این) دارد نه حرکت در جوهر، بنا بر این ظاهر آیه فقط یک تفسیر را میپذیرد و آن حرکت میکانیکی زمین (به دور خویش یا به دور خورشید) است.موفق باشید
با عرض سلامآیه اشاره به یکی دیگر از آیات عظمت خداوند در پهنه عالم هستی کرده میگوید:" کوهها را میبینی و آنها را ساکن و جامد میپنداری در حالی که مانند ابر در حرکتند" (وَ تَرَی الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ)." این صنع و آفرینش خداوندی است که همه چیز را متقن آفریده" (صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ) (1).کسی که این همه حساب و نظم در برنامه آفرینش او است" مسلما از کارهایی که شما انجام میدهید آگاه است" (إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ).بسیاری از مفسران معتقدند که آیه فوق اشاره به حوادث آستانه رستاخیز است، چرا که میدانیم در پایان این جهان و آغاز جهان دیگر زلزلهها و انفجارهاو دگرگونیهای عظیم واقع میشود، و کوهها از هم متلاشی میگردند، این نکته در بسیاری از سورههای آخر قرآن صریحا آمده است.قرار گرفتن این آیه در میان آیات رستاخیز، دلیل و گواه این تفسیر است.ولی قرائن فراوانی در آیه وجود دارد که تفسیر دیگری را تایید میکند و آن اینکه آیه فوق از قبیل آیات توحید و نشانههای عظمت خداوند در همین دنیا است و به" حرکت کره زمین" که برای ما محسوس نیست اشاره میکند.توضیح اینکه:1- آیه فوق میگوید:" گمان میکنی کوهها جامد و ساکنند، در حالی که همچون ابر در حرکتند" معلوم است این تعبیر با حوادث آغاز رستاخیز سازگار نیست، چرا که این حوادث به قدری آشکار است که به تعبیر قرآن" از مشاهده آنها مادران کودکان شیرخوار خود را فراموش میکنند و زنان باردار سقط چنین مینمایند، و مردم از شدت وحشت همچون مستانند در حالی که مست نیستند"! (سوره حج آیه 2).2- تشبیه به حرکت ابرها متناسب حرکات یک نواخت و نرم و بدون سر و صدا است، نه انفجارهای عظیمی که صدای رعد آسایش، گوشها را کر میکند.3- تعبیر بالا نشان میدهد، در عین اینکه ظاهرا کوهها ساکنند در واقع در همان حال به سرعت حرکت میکنند (یعنی دو حالت از یک شیء را در آن واحد بیان میکند).4- تعبیر به" اتقان" که به معنی منظم ساختن و محکم نمودن است نیز تناسب با زمان برقراری نظام جهان دارد، نه زمانی که این نظام فرو میریزد و متلاشی و ویران میگردد.5- جمله" إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ" مخصوصا با توجه به اینکه" تفعلون" فعل مضارع است نشان میدهد که مربوط به این دنیا است چرا که میگوید:" او از اعمالی که شما در حال و آینده انجام میدهید با خبر است" و اگر مربوط به پایان این جهان بود میبایست گفته شود" ما فعلتم" (کاری که انجام دادید) (دقت کنید).از مجموع این قرائن دقیقا چنین استفاده میشود که این آیه یکی دیگر از عجائب آفرینش را بیان میکند و در واقع شبیه چیزی است که در دو آیه قبل آمده (أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِیَسْکُنُوا فِیهِ).و بنا بر این آیات مورد بحث، قسمتی درباره توحید و بخشی درباره معاد است.نتیجهای که از این تفسیر میگیریم این است که این کوهها که ما آنها را ساکن میپنداریم با سرعت زیاد در حرکتند، مسلما حرکت کوهها بدون حرکت زمینهای دیگر که به آنها متصل است معنی ندارد، و به این ترتیب معنی آیه چنین میشود که زمین با سرعت حرکت میکند همچون حرکت ابرها! طبق محاسبات دانشمندان امروز سرعت سیر حرکت زمین به دور خود نزدیک به 30 کیلومتر در هر دقیقه است و سرعت سیر آن در حرکت انتقالی به دور آفتاب از این هم بیشتر است.اما چرا قرآن" کوهها" را مرکز بحث قرار داده شاید به این جهت است که کوهها از نظر سنگینی و وزن و پا بر جایی ضرب المثلند و برای تشریح قدرت خداوند نمونه بهتری محسوب میشوند، جایی که کوهها با این عظمت و سنگینی به فرمان خدا (همراه زمین) حرکت کنند قدرت او بر هر چیز به ثبوت میرسد.به هر حال آیه فوق از معجزات علمی قرآن است، زیرا میدانیم نخستین دانشمندانی که حرکت کره زمین را کشف کردند،" گالیله" ایتالیایی و" کپرنیک" لهستانی بودند که در اواخر قرن 16 و اوائل 17 میلادی این عقیده را برملا تفسیر نمونه، ج15، ص: 570 ساختند، هر چند ارباب کلیسا شدیدا آنها را محکوم کرده و تحت فشار گذاشتند!.ولی قرآن مجید حدود یکهزار سال قبل از آنها، پرده از روی این حقیقت برداشت، و حرکت زمین را به صورت فوق به عنوان یک نشانه توحید مطرح ساخت.بعضی از فلاسفه اسلامی در عین قبول تفسیر دوم یعنی اشاره به حرکت کوهها در این جهان، آیه را ناظر به" حرکت جوهری" اشیاء دانستهاند و آن را هماهنگ و مؤید نظریه معروف حرکت جوهری میدانند (1).در حالی که تعبیرات، آیه با آن سازگار نیست، زیرا تشبیه به حرکت ابرها تناسب با حرکت در مکان (حرکت در این) دارد نه حرکت در جوهر، بنا بر این ظاهر آیه فقط یک تفسیر را میپذیرد و آن حرکت میکانیکی زمین (به دور خویش یا به دور خورشید) است.موفق باشید
- [سایر] بهترین حسنات در آیه 89 سوره نمل چه میباشد؟
- [سایر] آیا اهل قبور با توجه به آیات ذیل می شنوند؟ سوره فاتر آیه 22 و سوره روم آیه 52 و سوره نمل آیه 80.
- [سایر] تفسیر آیه 82 سوره نمل چیست؟ و منظور از دابة الارض (جنبنده زمینی) در این آیه چیست؟
- [سایر] مقصود از آیه 80 سوره نمل «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ اَلْمَوْتی » چیست؟
- [سایر] در آیه 8 سوره نمل منظور از کسی که در آتش است و کسی که اطراف آتش است چیست؟
- [سایر] چگونگی اعجاز علمی «حرکت زمین» را با توجه به آیهی 88 سورهی نمل توضیح دهید؟
- [سایر] در آیه 8 سوره نمل منظور از کسی که در آتش است و کسی که اطراف آتش است چیست؟
- [سایر] سوره نمل چه سوره ای است؟
- [سایر] مفهوم محتوای کلی سوره نمل چیست؟
- [سایر] سوره نمل و سوره نحل چه تفاوتی با هم دارند؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در چهار سوره قرآن, آیه سجده هست: آیه 15 سوره (سجده), آیه 37 سوره (فصّلت), آیه 62 سوره (نجم) و آیه 19 سوره (علق). هر کس یکی از این چهار آیه را بخواند یا گوش فرا دهد، پس از تمام شدن آیه، فوراً باید سجده کند و اگر آن را فراموش کرده، هر وقت یادش آمد, باید سجده نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد، ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس (سوره 91) و در رکعت دوم، سوره غاشیه (سوره 88) را بخوانند یا در رکعت اول، سوره أعلی (سوره 87) و در رکعت دوم، سوره شمس (سوره 91) را بخوانند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . نماز عید سوره مخصوصی ندارد ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس "سوره 91" و در رکعت دوم سوره غاشیه "سوره 88" را بخوانند یا در رکعت اول سوره سبح اسم "سوره 87"و در رکعت دوم سوره شمس "سوره 91" را بخوانند.
- [آیت الله علوی گرگانی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد، ولی بهتر است که در رکعت اوّل آن سوره شمس )سوره 91) و در رکعت دوم سوره غاشیه )سوره 88) را بخوانند یا در رکعت اوّل سوره سبح اسم )سوره 87) و در رکعت دوم سوره شمس را بخوانند.
- [آیت الله سبحانی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس (سوره 91) و در رکعت دوم سوره غاشیه (سوره 88) را بخوانند یا در رکعت اول سوره سبح اسم (سوره 87) و در رکعت دوم سوره شمس را بخوانند.
- [آیت الله اردبیلی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد، ولی بهتر است که در رکعت اوّل آن سوره (شمس) (سوره 91) و در رکعت دوم سوره (غاشیه) (سوره 88) را بخوانند، یا در رکعت اوّل سوره (أعلی) (سوره 87) و در رکعت دوم سوره (شمس) را بخوانند.
- [آیت الله مظاهری] نماز عید سوره مخصوصی ندارد ولی بهتر است که در رکعت اوّل آن سوره شمس (سوره 91) و در رکعت دوّم سوره غاشیه (سوره 88) را بخوانند یا در رکعت اوّل سوره اعلی (سوره 87) و در رکعت دوّم سوره شمس را بخوانند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس (سوره 91) و در رکعت دوم سوره غاشیه (سوره 88) را بخوانند یا در رکعت اول سوره سبح اسم (سوره 87) و در رکعت دوم سوره شمس را بخوانند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس (سوره 91) و در رکعت دوم سوره غاشیه (سوره 88) را بخوانند؛ یا در رکعت اول سوره سبح اسم (سوره 87) و در رکعت دوم سوره شمس را بخوانند.
- [آیت الله خوئی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد، ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس (سورة 91) و در رکعت دوم سوره غاشیه (سوره 88) را بخوانند، یا در رکعت اول سوره سبح اسم سوره 87) و در رکعت دوم سوره شمس را بخوانند.