با عرض سلامهر انسانی برای رسیدن به خدا و ترک گناه نسبت به شرایط و مقامات خویش راه هایی را طی می کند. راه های یک عارف با یک انسان عادی یکسان نیست. اهل بیت (ع) از آنجا که دارای مقامات بالایی بودند (از نظر حسب و نسب و تربیت خانوادگی و وراثت و) غالبا در پی دوری از ترک اولی دوری از ارتکاب مکروهات و خواسته های دل و انجام مستحبات و زندگی زاهدانه و عبادت های سخت و پر روح بودند. پیامبر هفتاد بار در روز استغفار نمودند ولی نه از گناه بلکه از مختصر ارتباط و تعلقی که به عالم ماده و دنیا داشتند ولی برای این که ما انسان ها بتوانیم ترک گناه نماییم راه هایی را به ما توصیه نموده اند که عبارتند از: الف) کوچک نشمردن هیچ گناهی هرچند به نظر صغیره باشد. ب) عزم جدی و آهنین بر ترک معصیت و مراقبت جدی و دائمی نسبت به تمام افعال خود. ج) شرط نمودن با خدا مبنی بر ترک معصیت و هم چنین از او استعانت جستن. د) هر گاه فکر گناه و وسوسه آن به ذهن آمد بلافاصله آن را از لوح ذهن خارج کردن و توجه خود رابه خدا و امور شریفه مشغول داشتن. جدیت و موفقیت در این امر پیروزی بزرگی است و در واقع دفع دشمن شیطان نفس از همان خاکریز اول است. قرآن مجید در وصف پارسایان می فرماید: (ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون)؛ پرهیزگاران چون گرفتار وسوسه شیطان شوند همان دم متذکر (یاد خدا) شده و بصیرت یابند(1) ه) مطالعه و تفکر پیرامون عواقب سوء و وخیم گناه. در این رابطه مطالعه کتب پیرامون معاد بسیار نافع و لازم است، و) خود را همواره در محضر حق تعالی دانستن و او را به یقین در همه حال مراقب و بینای به افعال خود نگریستن. ز) استمداد از خداوند و دعا و نیایش که فرمود: اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ کدام به فضیلت و تزکیه روی نمی آوردید (و لو لا فضل الله علیکم و رحمته ما زکی منکم من احد ابدا). ح) جایگزین سازی اعمال و عادات نیکو؛ مانند شرکت دائمی در نماز جماعت، نماز شب، زیارت اهل قبور و دعا. (ان الحسنات یذهبن السیئات)؛ خوبی ها سرانجام میدان را بر بدی ها تنگ خواهد کرد و آنها را از بین خواهد برد. ط) توجه به چهره کریه و زشت واقعی سیئات. ی) برای ترک معاصی لازم است در بسیاری از موارد انسان از مکروهات و چه بسا از برخی مباحات نیز چشم پوشد تا او را به انجام زشتی ها نزدیک نسازند. ک) در حد ممکن دوری جستن از مکان ها و شرایطی که آدمی را به گناه ترغیب می نماید. ل) تقویت اراده. م) محاسبه نفس همه روزه و در صورت رخداد خطا خود را محاکمه و توبیخ نمودن و بلافاصله استغفار کردن. ن) مطالعه پیرامون زندگی پارسایان و زاهدان و مطالعه کتب اخلاقی و. رعایت نکات زیر نیز شما را در این مسیر تعالی یاری خواهد کرد، ان شاءالله: - انجام یک سری مستحبات؛ مثلا همیشه با وضو بودن و زبان را به ذکر مخصوصا (لاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم) عادت دادن. و نیز خواندن قرآن در اوقات مختلف که دوای هر دردی است. - سعی و کوشش در انجام وظایف و واجبات دینی. - خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت. - گرفتن روزه مستحبی به ویژه دوشنبه و پنجشنبه هر هفته. - تلاوت قرآن بویژه بعد از نماز صبح. - تأمل و اندیشه در آیات قرآن. - حتی المقدور سعی در خواندن نماز شب. - از تنهایی دوری گزینید. - سحر خیزی. - تنظیم برنامه برای تمام شبانه روز و پر کردن اوقات فراغت با برنامه های صحیح و سودمند. - شرکت در ورزش های فردی و دسته جمعی. - شرکت در فعالیت های مذهبی و اجتماعی. - به صله رحم و ارتباطات اجتماعی بسیار بپردازید و به نزدیکان و اقوام خود بیش از پیش اظهار علاقه و محبت نمایید. - پرهیز از نگاه نامشروع. امام صادق (ع) فرمود: (نگاه پس از نگاه، در دل بیننده شهوت را می انگیزاند)، و باز فرمود: (نگاه، تیری از تیرهای شیطان است، چه بسا نگاهی که اندوه های دراز در پی دارد)،(2) - عدم معاشرت و دوستی با افراد منحرف و فاسد. - انتخاب دوستان مؤمن و سالم. - به یاد خدا بودن در همه اوقات. - از پرخوری و نیز از خوردن غذاهای چرب و پرانرژی و تحریک کننده پرهیز کنید. - کنترل افکار و نیندیشیدن به صحنه های شهوت انگیز. - از مشاهده صحنه های مهیج و تحریک کننده دوری کنید. - برنامه منظم مطالعاتی برای خود قرار دهید و سعی کنید فرصت های خود را با تفکر و مطالعه مناسب پر کنید، همواره خود را نصیحت نموده و بر نفس خویش بانگ زنید: (ای بیچاره تا کی گرفتار هوای نفس باشی و سرمایه گران مایه عمر را تباه سازی و به معصیت رب الارباب پردازی؟ چرا برای اندک لذتی پوچ و گذرا خود را گرفتار دوزخ ابدی سازی؟ اگر لحظه ای دیگر فرشته مرگ تو را در رسد و جانت به حلقوم رساند، با چه وضعی به دیار برزخ رهسپار می شوی؟ نه نه هرگز باید عزمی قاطع و استوار داشته باشم و با استمداد از خدای سبحان و پروردگار رحیم و مهربان- که با این همه معصیت باز هم مرا مشمول الطاف خود ساخته- پیمان بندم و سربه بندگی او سپارم و زنجیر شیطان نفس بگسلم. این بار باید چنان ابلیس لعین را از خود دورر سازم که دیگر در من وسوسه نکند و با دست خالی از من روی برتابد) با خود بگو: با تبر بردار و مردانه بزن تو علی وار این در خیبر بکنبرای زیادی روزی هم اموری در روایات ذکر گشته که برخی از آنها عبارتند از: خواندن نماز شب، سحرخیزی، انفاق، صله رحم و رضایت پدر و مادر، تعقیباتی که برای نماز صبح در مفاتیح ذکر شده. پینوشت (1)) اعراف، آیه 201). (2)) وسائل الشیعه، ج 14، ص 138 و 139). موفق باشید
باسلام
بنا بر آیات قرآن کریم برای مقابله با هوای نفس سر کش و ایستادگی در برابر آن چه باید کرد؟(فوری)
با عرض سلامهر انسانی برای رسیدن به خدا و ترک گناه نسبت به شرایط و مقامات خویش راه هایی را طی می کند. راه های یک عارف با یک انسان عادی یکسان نیست. اهل بیت (ع) از آنجا که دارای مقامات بالایی بودند (از نظر حسب و نسب و تربیت خانوادگی و وراثت و) غالبا در پی دوری از ترک اولی دوری از ارتکاب مکروهات و خواسته های دل و انجام مستحبات و زندگی زاهدانه و عبادت های سخت و پر روح بودند. پیامبر هفتاد بار در روز استغفار نمودند ولی نه از گناه بلکه از مختصر ارتباط و تعلقی که به عالم ماده و دنیا داشتند ولی برای این که ما انسان ها بتوانیم ترک گناه نماییم راه هایی را به ما توصیه نموده اند که عبارتند از: الف) کوچک نشمردن هیچ گناهی هرچند به نظر صغیره باشد. ب) عزم جدی و آهنین بر ترک معصیت و مراقبت جدی و دائمی نسبت به تمام افعال خود. ج) شرط نمودن با خدا مبنی بر ترک معصیت و هم چنین از او استعانت جستن. د) هر گاه فکر گناه و وسوسه آن به ذهن آمد بلافاصله آن را از لوح ذهن خارج کردن و توجه خود رابه خدا و امور شریفه مشغول داشتن. جدیت و موفقیت در این امر پیروزی بزرگی است و در واقع دفع دشمن شیطان نفس از همان خاکریز اول است. قرآن مجید در وصف پارسایان می فرماید: (ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون)؛ پرهیزگاران چون گرفتار وسوسه شیطان شوند همان دم متذکر (یاد خدا) شده و بصیرت یابند(1) ه) مطالعه و تفکر پیرامون عواقب سوء و وخیم گناه. در این رابطه مطالعه کتب پیرامون معاد بسیار نافع و لازم است، و) خود را همواره در محضر حق تعالی دانستن و او را به یقین در همه حال مراقب و بینای به افعال خود نگریستن. ز) استمداد از خداوند و دعا و نیایش که فرمود: اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ کدام به فضیلت و تزکیه روی نمی آوردید (و لو لا فضل الله علیکم و رحمته ما زکی منکم من احد ابدا). ح) جایگزین سازی اعمال و عادات نیکو؛ مانند شرکت دائمی در نماز جماعت، نماز شب، زیارت اهل قبور و دعا. (ان الحسنات یذهبن السیئات)؛ خوبی ها سرانجام میدان را بر بدی ها تنگ خواهد کرد و آنها را از بین خواهد برد. ط) توجه به چهره کریه و زشت واقعی سیئات. ی) برای ترک معاصی لازم است در بسیاری از موارد انسان از مکروهات و چه بسا از برخی مباحات نیز چشم پوشد تا او را به انجام زشتی ها نزدیک نسازند. ک) در حد ممکن دوری جستن از مکان ها و شرایطی که آدمی را به گناه ترغیب می نماید. ل) تقویت اراده. م) محاسبه نفس همه روزه و در صورت رخداد خطا خود را محاکمه و توبیخ نمودن و بلافاصله استغفار کردن. ن) مطالعه پیرامون زندگی پارسایان و زاهدان و مطالعه کتب اخلاقی و. رعایت نکات زیر نیز شما را در این مسیر تعالی یاری خواهد کرد، ان شاءالله: - انجام یک سری مستحبات؛ مثلا همیشه با وضو بودن و زبان را به ذکر مخصوصا (لاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم) عادت دادن. و نیز خواندن قرآن در اوقات مختلف که دوای هر دردی است. - سعی و کوشش در انجام وظایف و واجبات دینی. - خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت. - گرفتن روزه مستحبی به ویژه دوشنبه و پنجشنبه هر هفته. - تلاوت قرآن بویژه بعد از نماز صبح. - تأمل و اندیشه در آیات قرآن. - حتی المقدور سعی در خواندن نماز شب. - از تنهایی دوری گزینید. - سحر خیزی. - تنظیم برنامه برای تمام شبانه روز و پر کردن اوقات فراغت با برنامه های صحیح و سودمند. - شرکت در ورزش های فردی و دسته جمعی. - شرکت در فعالیت های مذهبی و اجتماعی. - به صله رحم و ارتباطات اجتماعی بسیار بپردازید و به نزدیکان و اقوام خود بیش از پیش اظهار علاقه و محبت نمایید. - پرهیز از نگاه نامشروع. امام صادق (ع) فرمود: (نگاه پس از نگاه، در دل بیننده شهوت را می انگیزاند)، و باز فرمود: (نگاه، تیری از تیرهای شیطان است، چه بسا نگاهی که اندوه های دراز در پی دارد)،(2) - عدم معاشرت و دوستی با افراد منحرف و فاسد. - انتخاب دوستان مؤمن و سالم. - به یاد خدا بودن در همه اوقات. - از پرخوری و نیز از خوردن غذاهای چرب و پرانرژی و تحریک کننده پرهیز کنید. - کنترل افکار و نیندیشیدن به صحنه های شهوت انگیز. - از مشاهده صحنه های مهیج و تحریک کننده دوری کنید. - برنامه منظم مطالعاتی برای خود قرار دهید و سعی کنید فرصت های خود را با تفکر و مطالعه مناسب پر کنید، همواره خود را نصیحت نموده و بر نفس خویش بانگ زنید: (ای بیچاره تا کی گرفتار هوای نفس باشی و سرمایه گران مایه عمر را تباه سازی و به معصیت رب الارباب پردازی؟ چرا برای اندک لذتی پوچ و گذرا خود را گرفتار دوزخ ابدی سازی؟ اگر لحظه ای دیگر فرشته مرگ تو را در رسد و جانت به حلقوم رساند، با چه وضعی به دیار برزخ رهسپار می شوی؟ نه نه هرگز باید عزمی قاطع و استوار داشته باشم و با استمداد از خدای سبحان و پروردگار رحیم و مهربان- که با این همه معصیت باز هم مرا مشمول الطاف خود ساخته- پیمان بندم و سربه بندگی او سپارم و زنجیر شیطان نفس بگسلم. این بار باید چنان ابلیس لعین را از خود دورر سازم که دیگر در من وسوسه نکند و با دست خالی از من روی برتابد) با خود بگو: با تبر بردار و مردانه بزن تو علی وار این در خیبر بکنبرای زیادی روزی هم اموری در روایات ذکر گشته که برخی از آنها عبارتند از: خواندن نماز شب، سحرخیزی، انفاق، صله رحم و رضایت پدر و مادر، تعقیباتی که برای نماز صبح در مفاتیح ذکر شده. پینوشت (1)) اعراف، آیه 201). (2)) وسائل الشیعه، ج 14، ص 138 و 139). موفق باشید
- [سایر] باسلام . لطفا بفرمایید که بچه دلیل دو صفحه اول قرآن کریم دارای آیات کمتری است وآیا نمی شود که مثلا آیات اول سوره بقره را در صفحه اول نوشت؟
- [سایر] چرا ترتیب آیات قرآن کریم به ترتیب نزول نیست ؟
- [سایر] آیات تطهیر در قرآن کریم کداماند؟
- [سایر] آیا اقتصاد دانش محور با آیات قرآن کریم تطابق دارد؟ کدام آیات در اینباره هستند؟
- [سایر] تفاوت انسان با بشر مطابق آیات قرآن کریم چیست؟
- [سایر] تفاوت انسان با بشر مطابق آیات قرآن کریم چیست؟
- [سایر] با توجه به آیات قرآن کریم، ماهیت بهشت چیست؟
- [سایر] تعداد سوره ها و آیات قرآن کریم چند تاست؟
- [سایر] در قرآن کریم نفس اماره به چه چیزی اطلاق شده است؟
- [سایر] عبارت نفس المطمئنه در کدام یک از آیات قرآن آمده
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر حیوان حلالگوشت را به دستوری که در شرع معیّن شده بکشند و خون آن به مقدار معمول بیرون آید، خونی که در بدنش میماند پاک است، ولی اگر به علت نفس کشیدن خون به بدن حیوان برگردد، یا به واسطه اینکه سر حیوان، در جای بلندی بوده خون به مقدار متعارف بیرون نیاید، آن خون نجس است و بنا بر احتیاط مستحب از خونی که در اجزاء حرام از حیوان حلالگوشت مانده، اجتناب کنند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] آیههای: 15 سوره سجده و 37 سوره فصّلت و 62 سوره نجم و 19 سوره علق، آیات سجده واجب است که اگر انسان بخواند یا گوش دهد بعد از تمام شدن آن آیه باید فوراً سجده کند، هر چند هنگام خواندن یا گوش دادن به قرآن بودن آن توجّه نداشته باشد و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده کند و کسی که گوش نمیدهد ولی آیه را میشنود بنا بر احتیاط مستحب سجده کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] پنج چیز بر جنب حرام است: اول: رساندن جایی از بدن خود به خط قرآن و بنا بر احتیاط به اسم خدا و صفات خاصه او به هر لغت که باشد، مگر پولی که بر آن نام خدا نوشته شده باشد که دست زدن به آن اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است که جایی از بدن خود را به اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام نیز نرساند. دوم: رفتن یا ماندن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و حرم امامان علیهمالسلام اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود و مراد از حرم امامان علیهمالسلام : محوّطهایست که ضریح مقدّس و قبر مطهّر در آن قرار دارد، نه تمام رواقها یا صحنها. سوم: داخل شدن یا ماندن در مساجد دیگر، مگر آنکه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. چهارم: گذاشتن چیزی در مسجد. پنجم: خواندن هر یک از آیات سجده واجب و آن آیات در چهار سوره است. اول: سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل (=سجده) )، آیه پانزدهم؛ دوم: سوره چهل و یکم (حم سجده (=فُصّلت) )، آیه سی و هفتم؛ سوم: سوره پنجاه و سوم (النجم)، آیه آخر؛ چهارم: سوره نود و ششم (اقرء (=العلق) )، آیه آخر. بلکه بنا بر احتیاط خواندن آیات دیگر یا قسمتی از یک آیه از سورههای سجده نیز جایز نیست. چیزهایی که بر جنب مکروهست
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ، متابعت از شیطان درون (هوای نفس) و از شیطان برون (وسوسههای ابلیس و افراد ناباب) است، و این متابعت دارای اقسامی است که برخی از آن، گناه نیست: الف) متابعت از آنها به طور عادت و ملکه شده باشد؛ نظیر کسی که گناه عادت او شده است و قرآن شریف این قسم را شرک میداند (شرک عملی نه اعتقادی) چنانکه میفرماید: (أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ الهَهُ هَواه)[1] (آیا دیدی کسی را که هوای نفس خویش را به عنوان خدای خود گرفته است؟) یا میفرماید: (أَلَمْ أَعْهَدْ الَیْکُمْ یا بَنی ادَمَ انْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطان)[2] (ای فرزندان آدم آیا از شما پیمان نگرفتم که شیطان را نپرستید؟) ب) متابعت از آنها نه به طور عادت و ملکه؛ نظیر کسی که گاهی مثلاً دروغ میگوید و یا آلودگی چشم دارد و یا غیبت میکند و مانند اینها، و این قسم همان گناهانی است که بعضی از آنها در مسائل گذشته و آینده آمده است. ج) متابعت از آنها به طور عادت و ملکه نه در گناه بلکه در خواستههای آنها که گناه نیست، و علمای علم اخلاق به آن (مشتهیات نفس) میگویند و پرهیز از آن را به طور جدی خواستارند، نظیر سرگرم شدن به لذّات نفس از خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج و تجمّلات و بازیها و مانند اینها، و این قسم گرچه گناه نیست، ولی خطر آن خیلی بالا است، علاوه بر اینکه سد و مانع محکمی در برابر تکامل است، و محال است که انسان با توغّل در مشتهیات بتواند استکمال پیدا کند. د) متابعت از آنها نه به طور عادت و نه در گناه؛ نظیر ارضای غرایز به طور متوسّط و از راه حلال، و این قسم نه تنها گناه نیست، بلکه قرآن شریف سفارش مؤکّدی برای آن نموده است. صفحه 428 (قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ)[3] (ای پیامبر بگو چه کسی زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و نیز روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟) ولی باید مواظب باشد دل بستگی و عادت به آن پیدا نشود.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام اسراف و تبذیر است و آن اقسامی دارد که یک قسم از آن حرام نیست. الف) فرو رفتن در مشتهیات نفس از راه حرام که قرآن به آن (اتراف) میگوید که اگر در فردی پیدا شود دنیا و آخرت او را تباه میکند و قرآن او را فرد شومی از اهل جهنّم میداند: (وَ اصْحابُ الشِّمالِ ما اصْحابُ الشِّمالِ فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ انَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفین)[1] (و یاران چپ، کدامند یاران چپه در میان باد گرم و آب داغ. و سایهای از دود تار. نه خنک نه خشک. اینان بودند که پیش از این نازپروردگان بودند.) و اگر در ملّتی پیدا شود، آن ملّت را نابود میداند: (وَ اذا ارَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَولُ فَدَمَّرْناها تَدْمیراً)[2] (و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوشگذرانان آن شهر را وا میداریم تا در آن به انحراف و فساد بپردازند، و در نتیجه عذاب بر آن شهر لازم گردد، پس آن را یکسره زیر و زِبَر کنیم.) ب) به هدر دادن نِعم الهی نظیر نابود کردن مال و عمر و آبرو و مانند اینها که قرآن به آن (تبذیر) میگوید و مبذّر را برادر شیطان میخواند: (انَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا اخْوانَ الشَّیاطین)[3] (همانا اسرافکنندگان برادران شیطانها هستند.) ج) فرو رفتن در مشتهیات نفس از راه حلال که به آن (اسراف) گفته میشود و آن گرچه حرام نیست، ولی محال است که مسرف بتواند به کمال انسانی برسد و قرآن او را مورد بیمهری و بیعنایتی از طرف حقّ میداند: صفحه 386 (انَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفین).[4] (به درستی که خداوند اسراف کنندگان را دوست نمیدارد.) بلکه او را یک مؤمن واقعی نمیداند: (وَالَّذینَ اذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا)[5] (و کسانی که به هنگام بخشش، زیادهروی نمیکنند.)
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد؛ آیه های یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا کمتر یا بیشتر آن را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون اینکه حمد بخواند؛ قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همین طور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید؛ مثلا به قصد سوره قل هو اللّه احد؛ بسم اللّه الرحمن الرحیم قل هو اللّه احد بگوید و به رکوع رود؛ بعد بایستد و بگوید اللّه الصمد دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید لم یلد باز به رکوع رود و بایستد و بگوید و لم یولد و برود به رکوع باز هم سر بردارد و بگوید و لم یکن له کفوا احد و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن؛ دو سجده کند و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول به جا آورد و بعد از سجده دوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد. و نیز جایز است که به کمتر از پنج قسمت تقسیم نماید؛ لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند و بنا بر احتیاط لازم با (بسمله) تنها رکوع نکند.
- [آیت الله سیستانی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد، آیههای یک سوره را پنج قسمت کند، و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند بلکه کمتر از یک آیه را نیز میتواند بخواند ولی باید بنا بر احتیاط جمله تامّه باشد، و از اوّل سوره شروع کند و به گفتن (بسم الله) اکتفا نکند، و سپس به رکوع رود و سر بردارد، و بدون اینکه حمد بخواند، قسمت دوّم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود، و همینطور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید؛ مثلاً در سوره فلق، اوّل (بِسْمِ الله الرَّحَمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الفَلَقِ) بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید: (مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ) دوباره به رکوع رود، و بعد از رکوع بایستد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ غاسِقٍ اِذا وَقَبَ) باز به رکوع رود و بایستد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی العُقَدِ) و برود به رکوع باز هم سر بردارد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ حاسِدٍ اِذا حَسَدَ) و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دو سجده کند، و رکعت دوّم را هم مثل رکعت اوّل بجا آورد، و بعد از سجده دوّم تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد. و نیز جایز است که به کمتر از پنج قسمت تقسیم نماید، لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام عاقّ پدر و مادر است، و در روایات فراوانی از گناه کبیره شمرده است، و در بعضی از آیات و روایات، گناه آن را در حدّ کفر دانسته است و آن اقسامی دارد: الف) ناراحت کردن پدر و مادر در عدم پرداخت نفقه آنها، زیرا اداره پدر و مادر در معیشت به طور متعارف اگر فقیر باشند، بر اولاد واجب است و ترک آن، گناهش خیلی بزرگ است. ب) غصب مال پدر و مادر و ممنوع نمودن آنها از حقّ خودشان، و این قسم علاوه بر اینکه گناهش خیلی بزرگ است، حقّالنّاس نیز میباشد و گناه حقّالنّاس، بسیار سنگین است. ج) بردن آبروی پدر و مادر یا غیبت آنان، یا تهمت زدن به آنها، یا مکر و خدعه و یا دشمنی و امثال اینها با آنان، و این قسم علاوه بر اینکه گناه بزرگ عاقّ پدر و مادر را دارد، گناه آبروریزی و تهمت و غیبت و امثال اینها را نیز دارد. د) تندی و پرخاشگری و یا- العیاذ باللَّه- فحش به آنها، حتّی قهر و داد زدن بر سر آنها، و این قسم همان عاقّی است که در قرآن و روایات از گناهان کبیره شمرده شده است و حتّی قرآن شریف اظهار ناراحتی نسبت به آنها را منع فرموده است: (وَ لا تَقُلْ لَهُما افّ)[1] (پس به پدر و مادر (حتّی) افّ هم نگویید.)
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام رباخواری است که قرآن شریف آن را جنگ با خداوند متعال و رسولش میداند: (فَانْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَربْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ)[1] (و اگر (از ربا پرهیز نکنید)، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده او، برخاستهاید.) و آن اقسامی دارد: الف) قرض با بهره، گرچه آن بهره بسیار کم یا شرطی از شروط باشد، و هر چه درباره این قسم از نظر قرآن و روایات مذمّت شده است، درباره قرض بدون بهره که به آن قرضالحسنه میگویند سفارش شده است و قرآن شریف آن را قرض به خدای متعال میداند: (مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَریم)[2] (کیست آن کس که به خدا وامی نیکو دهد تا نتیجهاش را برای وی دو چندان گرداند و او را پاداشی خوش باشد؟) ب) قرض مثل به مثل با زیادتر یا خرید و فروش مثل به مثل با زیادتر، نظیر اینکه یک سکّه طلا قرض دهد به یک سکّه طلا و هزارتومان و یا بفروشد سکّهای به سکّهای با هزار تومان و این قسم نیز در روایات ما ربا و حرام است، گرچه واقعاً و به حسب ارزش، سودی و بهرهای نباشد. ج) بهره و سود بردن بهواسطه حیله شرعی نظیر اینکه یک میلیون قرضالحسنه دهد، ولی چیز کم ارزشی را بفروشد به یک صد هزار تومان، این قسم نیز حرام است و این همان تقلّب در قانون است که قرآن شریف آن را استهزا به آیات الهی میداند. د) انجام حیلهای نه برای سود و بهره بردن بلکه برای اینکه ارزش واقعی مثل به مثل را یکسان کند، نظیر معامله سکّهای با سکّه دیگر گرچه از نظر وزن مساوی ولی از نظر قیمت یکی گرانتر از دیگری است و شخص سکّه گرانتر را با چیز کم ارزشی میفروشد به سکّه ارزانتر با پولی که سکّه ارزانتر را مساوی با سکّه گرانتر کند، و یا سکّه گرانتر را میفروشد به همان سکّه ارزانتر یا قرض میدهد به همان ارزانتر، ولی چیز کمارزشی را میفروشد به قیمتی که تفاوت آنها را جبران صفحه 404 نماید، و این قسم همان حیلهای است که گفتهاند: چه خوب است از حرام به حلال فرار کردن.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز رابطه انسان با خداست و مایه صفای روح و پاکی دل و پیدایش روح تقوا و تربیت انسان و پرهیز از گناهان است. نماز مهمترین عبادات است که طبق روایات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات دیگر نیز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال دیگر نیز قبول نخواهد شد. و نیز بر طبق روایات، کسی که نمازهای پنجگانه را انجام می دهد از گناهان پاک می شود همان گونه که اگرشبانه روز پنج مرتبه در نهر آبی شست و شو کند اثری از آلودگی در بدنش باقی نمی ماند. به همین دلیل، در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی و وصایا و سفارشهای پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه هدی(علیهم السلام)از مهمترین کارهایی که روی آن تأکید شده همین نماز است و لذا ترک نماز از بزرگترین گناهان کبیره محسوب می شود. سزاوار است انسان نماز را در اول وقت بخواند و به آن اهمیت بسیار دهد و از تند خواندن نماز که ممکن است مایه خرابی نماز گردد جداً بپرهیزد. در حدیث آمده است روزی پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مردی را در مسجد مشغول نماز دید که رکوع و سجود را بطور کامل انجام نمی دهد، فرمود: اگر این مرد از دنیا برود در حالی که نمازش این گونه باشد به دین من از دنیا نخواهد رفت. روح نماز (حضور قلب) است و سزاوار است از آنچه مایه پراکندگی حواس می شود بپرهیزد، معانی کلمات نماز را بفهمد و در حال نماز به آن توجه داشته باشد و با حال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد، بداند با چه کسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند بسیار کوچک ببیند. در حالات معصومین(علیهم السلام) آمده است به هنگام نماز آنچنان غرق یاد خدا می شدند که از خود بی خبر می گشتند، تا آنجا که پیکان تیری در پای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)مانده بود، در حال نماز بیرون آوردند و آن حضرت متوجه نشد. برای قبولی نماز و کمال و فضیلت آن علاوه بر شرایط واجب باید امور زیر را نیز رعایت کند: قبل از نماز از خطاهای خود توبه و استغفار نماید و از گناهانی که مانع قبول نماز است مانند (حسد) و (تکبر) و (غیبت) و (خوردن مال حرام) و (آشامیدن مسکرات) و (ندادن خمس و زکات) بلکه هر معصیتی بپرهیزد. همچنین سزاوار است کارهائی که ارزش نماز و حضور قلب را کم می کند انجام ندهد، مثلاً در حال خواب آلودگی و خودداری از بول و در میان سر و صداها و در برابر منظره هایی که جلب توجه می کند به نماز نایستد و کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند انجام دهد، مثلاً لباس پاکیزه بپوشد، موهای خود را شانه زند و مسواک کند و خود را خوشبو نماید و انگشتر عقیق به دست کند.