راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
استفتائات آیت الله مکارم شیرازی
آدرس:
http://www.makarem.ir
استفاده صفت جل جلاله برای غیر خدا چه حکمی دارد؟
جایز نیست.
عنوان سوال:
استفاده
صفت
جل جلاله برای غیر خدا چه حکمی دارد؟
پاسخ:
جایز نیست.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
1-طبق احادیث امام زمان(عج) درآخر هفته نظاره گر اعمال مسلمین میباشد. صفت ستارالعیوب بودن خداوند را در این مورد چگونه توجیه میکنید؟
اگر زن پیش از عقد، قسم جلاله یاد کند که مهریه اش را می بخشد و بعدا از انجام آن امتناع کند چه حکمی دارد؟
آیا وقتی ما دعا می کنیم وقتی خداوند بخواهد اجابت کند به اصطلاح دلش به رحم می آید (که خداوند از صفت بشری مبراست ) و یا با علم الهی خود هر چیزی که درست است انجام می شود و دعا کردن ما فقط نشان دهنده ی افتادگی در برابر خداوند است در حالی که در قرآن آمده که مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم معنی این جمله چیست آیا با صفات خداوند جور در می آید در یک کلام فلسفه ی دعا چیست؟
اخیراً لباسهایی وارد شده که بر روی آن اسم جلاله (الله) نوشته شده است، آیا پوشیدن چنین لباسهایی جایز است؟ و در هر صورت، تکلیف کسی که آن را پوشیده چیست؟
اخیراً لباسهایی وارد شده که بر روی آن اسم جلاله (الله) نوشته شده است، آیا پوشیدن چنین لباسهایی جایز است؟ و در هر صورت، تکلیف کسی که آن را پوشیده چیست؟
اخیراً در بعضی مجامع و هیئات مذهبی تهران اشعاری سروده و خوانده می شود که در ضمن آن، لفظ جلاله (الله) را به ذوات مقدّسه عصمت علیهم صلوات اللّه و غیره نسبت می دهند، مثلا گفته می شود من علی اللّهی ام، یا من حسین اللّهی ام و یا زینب اللّهی ام، آیا بیان این گونه اشعار جواز شرعی دارد؟
اخیراً در بعضی مجامع و هیئات مذهبی تهران اشعاری سروده و خوانده می شود که در ضمن آن، لفظ جلاله (الله) را به ذوّات مقدّسه عصمت علیهم صلوات اللّه و غیره نسبت می دهند، مثلا گفته می شود من علی اللّهی ام، یا من حسین اللّهی ام و یا زینب اللّهی ام، آیا بیان این گونه اشعار جواز شرعی دارد؟
آیا واژه (خدا میدونه) و یا (خدا شاهده) قسم محسوب می شود؟
آیا کار برای غیر خدا گناه است؟
ربوبیت خداوند به چه معنا می باشد؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[سایر] آشنایی با صفت شکوری خداوند متعال و نقش آن صفت در زندگی فردی و اجتماعی ما چیست؟
[سایر] چرا در اصول دین از صفت عدل برای خدا استفاده شده و صفت دیگری به کار برده نشده است؟
[سایر] اگر چنانچه به کثرت گرایی دینی معتقد نباشیم آیا با صفت هادی بودن خدا سازگاری دارد؟
[سایر] لطفاً این سه صفت خدا (عدالت، ارحم الراحمین، واحد) را با مثال شرح بدهید.
[سایر] صفت و ویژگی «قوی» برای خدا چه تفاوتی با همین ویژگی در مخلوقات دارد؟
[سایر] لطفا این سه صفت خدا "عدالت، ارحم الراحمین، واحد" را با مثال شرح بدهید.
[سایر] در سوره 59 خداوند خود را با صفت متکبر معرفی می کند! آیا خدا واقعاً متکبر است؟ معنای تکبر خدا چیست؟
[سایر] عادل و حکیم بودن خداوند به چه معناست؟ داشتن این دو صفت برای خداوند چه ضرورتی دارد؟ آیا خداوند می تواند عادل و حکیم نباشد؟
[سایر] حکمت خدا را اثبات کنید. لطفا از هیچ صفت خدا به عنوان پیش فرض استفاده نکنید؛ مثل این که خدا بی نیاز است، یا این که خدا کار قبیح انجام نمی دهد، مگر این که قبل از استفاده از آن صفت آن را کاملاً با استدلال منطقی اثبات کنید.
[سایر] اگر به کثرت گرایی دینی معتقد نباشیم، آیا به صفت هادی بودن خداوند متعال خدشه وارد نمی شود؟[1]
مسائل مرتبط از این مرجع
سبْحان الله و الْحمْد لله و لا إله إلا الله و الله اکْبر: پاک و منزه است خداوند و حمد و ستایش مخصوص اوست و معبودی جز او نیست و خداوند بزرگتر از آن است که به وصف آید.
کافر یعنی کسی که خدا، یا پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) را قبول ندارد، یا برای خدا شریکی قرار می دهد بنابر احتیاط نجس است، هرچند به یکی از ادیان آسمانی، مانند آیین یهود و نصاری ایمان داشته باشد.
هرگاه کسی پناه بر خدا به خدا، یا پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا یکی از ائمه معصومین(علیهم السلام) یا فاطمه زهرا(علیهم السلام) دشنام و ناسزا گوید یا عداوت داشته باشد، کافراست.
غسل میت باید با قصد قربت،یعنی برای خدا انجام داده شود.
سبْحان ربی الاْعْلی و بحمْده: پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و او را سپاس می گویم.
اگر دروغی را که دیگری ساخته عمداً به خدا و پیغمبر نسبت دهد روزه اش اشکال دارد.
اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر(صلی الله علیه وآله)نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده روزه اش صحیح است، ولی بعکس اگر چیزی را دروغ می دانست و به خدا و پیغمبر نسبت داد و بعداً معلوم شد صحیح بوده، روزه اش اشکال دارد.
نماز را باید به قصد قربت یعنی برای اطاعت فرمان خدا انجام داد و لازم نیست نیت را به زبان آورد و یا در اول نماز از قلب بگذراند، همین اندازه که اگر سؤال کنند چه می کنی، بتواند جواب دهد که برای خدا نماز می خوانم کافی است.
السلام علیْک ایها النبی و رحْمة الله و برکاته: سلام بر توای پیغمبر و رحمت خدا و برکات او بر تو باد. السلاْم علیْنا و علی عباد الله الصالحین: سلام بر ما و بر تمام بندگان صالح خدا. السلام علیْکمْ و رحْمة الله و برکاته: سلام بر شما ای جمعیت نمازگزاران و رحمت و برکات او بر شما باد.
شرط هفتم آن است که وضو را به قصد قربت یعنی برای خدا انجام دهد، بنابر این اگر به قصد ریا و خودنمایی یا برای خنک شدن بدن و مانند آن بگیرد باطل است، ولی اگر تصمیم قطعی دارد که برای اطاعت فرمان خدا وضو بگیرد در ضمن می داند خنک هم می شود، ضرری ندارد.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله مظاهری] اگر کسی با مبارزه نتوانست صفت رذیله یا صفات رذیله را ریشهکن کند، همین مقدار که آن را کنترل نماید و مانع طغیان آن شود، کفایت میکند.
[آیت الله فاضل لنکرانی] 1 قسم را باید با زبان و لفظ صریح بیان کرد. 2 قسمی اعتبار دارد که یکی از اسماء خداوند متعال باشد مثل خدا یا الله. 3 اگر به برخی از اوصاف خدای سبحان قسم بخورد که معمولاً از آن صفت خدای سبحان اراده می شود یا قرینه ای به کار ببرد که مراد او را بفهماند قسم صحیح است. 4 شخص لال اگر با اشاره قسم بخورد قسم او صحیح است ولی کسی که می تواند سخن بگوید قسم او با اشاره صحیح نیست. 5 قسم به مقدسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) احکام قسم را ندارد.
[آیت الله صافی گلپایگانی] . زن حامله و زنی که بچه شیر می دهد ممکن است حیض ببیند ولی اگر زن حامله بعد از گذشتن بیست روز از اول عادتش خون ببیند و خون به صفت حیض باشد به احتیاط واجب بین تروک حائض و اعمال مستحاضه جمع کند.
[آیت الله سیستانی] در معامله سلف اگر فروشنده جنسی را که قرار داد کرده است در موعدش بدهد ، مشتری باید قبول کند اگر به همان وضعی باشد که شرط شده است ، و اگر بهتر باشد باید بپذیرد ، مگر اینکه منظور از شرطی که شده است نفی صفت بهتر نیز باشد .
[آیت الله بهجت] اگر چیزی را که غصب کرده و از بین رفته، از نظر اسم یا صفت و یا رغبت مردم به آن امثالی دارد، مانند گندم و برنج، باید مثل همان چیزی را که غصب کرده بدهد، ولی چیزی را که می دهد باید خصوصیاتش مثل چیزی باشد که آن را غصب کرده و از بین رفته است.
[آیت الله صافی گلپایگانی] . اول ماه به پنج چیز ثابت می شود: اول آن که خود انسان ماه را ببیند. دوم آن که عده ای که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا می شود، بگویند ماه را دیده ایم، و هم چنین است هر چیزی که به واسطه آن یقین پیدا شود. سوم آن که دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده ایم به شرط این که صفت ماه را برخلاف یکدیگر نگویند و قول آنها قابل تصدیق باشد، پس اگر برخلاف هم صفت ماه را بگویند یا هوا ابر باشد و یا اگر آسمان صاف باشد هیچ کس غیر از دو نفر نبیند کفایت نمی کند. چهارم آن که سی روز از اول ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت می شود، و سی روز از اول رمضان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه شوال ثابت می شود. پنجم آن که حاکم شرع حکم کند که اول ماه است.
[آیت الله بهجت] اگر چیزی که غصب کرده از بین برود، در صورتی که از نظر اسم یا صفت یا رغبت مردم به آن، امثالی ندارد باید قیمت آن را بدهد. و منظور از قیمت، قیمت زمان مطالبه است، بلکه خالی از وجه نیست که بالاترین قیمت از زمان غصب تا زمان پرداخت را بدهد، اگر چه احتیاط در این است که روی یکی از قیمت هایی که آن چیز در این فاصله پیدا کرده یا متوسط آنها با هم صلح نمایند.
[آیت الله وحید خراسانی] اگر چیزی را که غصب کرده به طوری تغییر دهد که از اولش بهتر شود مثلا طلایی را که غصب کرده گوشواره بسازد چنانچه صاحب مال بگوید مال را به همین صورت بده باید به او بدهد و نمی تواند برای زحمتی که کشیده مزد بگیرد و همچنین بدون اجازه مالک حق ندارد ان را به صورت اولش در اورد و اگر بدون اجازه او ان را به صورت اولش در اورد ضمانت قیمت ان صفت محل اشکال و احوط صلح است
[امام خمینی] نذر آن است که انسان ملتزم شود که کار خیری را برای خدا به جا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
[آیت الله بهجت] کسی که نذر میکند باید به قصد قربت و نزدیک شدن به خداوند متعال نذر کند، بنابراین اگر برای خدا نذر نکند، صحیح نیست، بنابراین کافی است موقع نذر کردن بنابر اظهر بگوید: (لِلّهِ عَلَیَّ)، یعنی: (برای خداوند، به عهده من باشد که فلان کار را انجام بدهم)، و اگر کسی که عربی نمیداند ترجمه آن را به هر زبانی بگوید کافی است.
صفت
وصف بيان کننده چگونگى موصوف خود در علم ادب و بلاغت را صفت است.
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*