اولویت ناشی از پیشی گرفتن را حق سَبْق میگویند و از آن در باب صلات و احیای موات سخن گفتهاند.
اولویت
واژه اولویت ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • اولویت (فقه)، حقّ تقدّم و بحث شده در بابهای طهارت، صلات، رهن، نکاح و احیاء موات• اولویت (فلسفه)، مفاد قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد• مفهوم اولویت، به مفهوم موافقِ ماخوذ به ملاک اولویت• قیاس اولویت، به معنای اقوی و اشدّ بودن «علّت» در «فرع» قیاس فقهی
خرید
«معاملات» عبارت از احکام شرعی متعلق به امور دنیاست به اعتبار بقای شخص؛ مانند بیع، رهن، اجاره، نکاح و جز آنها... و بالجمله آنچه مقصود اهم از آن دنیا باشد، معامله است. [۱]
نقد
نقد در معانی متفاوتی استعمال شده: • نَقد به معنی انتقاد • نَقد به معنی بیع نقد
حق اولویت
اولویت ناشی از پیشی گرفتن را حق سَبْق میگویند و از آن در باب صلات و احیای موات سخن گفتهاند.
امتیاز
اِمتیار به معنای تهیه کردن یا فروختن آذوقه می باشد. این عنوان در باب جهاد به کار رفته است.
اولویت
واژه اولویت ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • اولویت (فقه)، حقّ تقدّم و بحث شده در بابهای طهارت، صلات، رهن، نکاح و احیاء موات• اولویت (فلسفه)، مفاد قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد• مفهوم اولویت، به مفهوم موافقِ ماخوذ به ملاک اولویت• قیاس اولویت، به معنای اقوی و اشدّ بودن «علّت» در «فرع» قیاس فقهی
بسمه
باسْمه (نیز: باصْمه، بَسْمه، بَصْمه)، واژة مأخوذ از ترکی برای طرحی که به وسیله قلم یا قالب و موادی چون ورقههای نازک طلا یا نقره یا رنگ و نظایر آنها با فشار روی کاغذ یا پارچه و مواد دیگری از این قبیل، منتقل میشد. این طرز کار شبیه شیوهای است که برای تهیه پارچههای قلمکار اصفهان یا چیتهای ساده (چاپی) به کار میرود.
اصل
اَصل ، اصطلاحی در علم حدیث است. برخی از کسانی که مستقیم و بیواسطه از معصومین (ع) روایت شنیدهاند، متن شنیده شده را به صورت نوشتاری ثبت کردهاند. به هر یک از این نوشتهها اصل میگویند. چهارصد اصل روایی موسوم به اصول اربعمائه ، از مهمترین زیربناهای شکل گیری جوامع حدیثی بعدی است.