راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
استفتائات آیت الله بهجت
آدرس:
http://bahjat.ir
در فرض فوق حکم فرزندانی که از این ازدواج پیدا شده اند چیست؟
با فرض مزبور مثل سایرین هستند.
عنوان سوال:
در
فرض
فوق حکم فرزندانی که از این
ازدواج
پیدا شده اند چیست؟
پاسخ:
با
فرض
مزبور مثل سایرین هستند.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
زنی که در دوران عقد یا زمان عدّه مرتکب زنا شود و بعدا با اطلاع ولیّ او از این موضوع، به عقد زانی درآید، ازدواج آن ها جایز است؟ حکم فرزندانی که حاصل می شود چه می باشد؟
حضانت فرزندانی که از طریق نامشروع به دنیا می آیند، بر عهده ی چه کسی می باشد؟
در فرض فوق اگر زوجه بعد از چند سال به این ازدواج راضی شود، چه حکمی دارد؟
آیا ازدواج زن شیعه بامرد سنّی جایز است یا خیر؟ بر فرض عدم جواز، آیا علاوه بر حرمت تکلیفی، محکوم به بطلان نیز هست؟
آیا دختران و زنانی که ارتباط نامشروع دارند، مستحق مهریه هستند؟ فرزندانی که در این بین متولد می شوند، به چه کسی منتسب می باشند چون به علت کثرت ارتباطات، تشخیص این مطلب دشوار می باشد؟
در ضمن عقد ازدواج، زوج به زوجه وکالت بلاعزل برای طلاق در صورت تخلّف از شرایط مندرج در عقدنامه می دهد. آیا زوج در فرض مذکور حق فسخ و رجوع از این وکالت را دارد؟
مردی از همسرش جدا شده و همسر او بعد از گذشت عدّه ازدواج کرده و صاحب اولاد گشته است، آیا این مرد می تواند دختر همسر سابقش را برای خود یا پسرش بگیرد؟ در صورت برعکس شدن مسأله، آیا زن می تواند با پسر او در فرض شوهر نداشتن، ازدواج کند؟
آیا با فرض اشتغال ذمّه مکلّف به مبلغی خمس و تمکّن و توان پرداخت و ادای آن، مصالحه به کمتر ممکن است؟ در فرض عدم تمکّن و توان از پرداخت چه طور؟
در صورتی که تخمدان زنی را به دیگری پیوند دهند و این پیوند موفقیت آمیز باشد، فرزندانی که از این زن متولد می شود متعلق به صاحب تخمدان است یا به زن دوم؟ مسأله محارم شوهر و زن اوّل و دوم و محارم فرزند چگونه است؟
با فرض امکان سفر به کرات دیگر از قبیل ماه و... حکم قبله در آن مکان ها چیست؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[سایر] آیا حضرت خدیجه(س) قبل از ازدواج با پیامبر همسران و فرزندانی داشته است؟
[سایر] آیا بلال ازدواج کرده بود یا خیر؟ اگر بله فرزندانی داشته است یا نه؟
[سایر] دیدگاه قرآن درباره فرزندانی که خارج از ازدواج متولد شدند چیست؟
[آیت الله مکارم شیرازی] شخصی از خانمی، طبق شرایطی که در رساله های عملیّه بیان شده، شیر خورده است. این زن پس از فوت همسرش، شوهر دیگری انتخاب نموده، و از هر دو شوهر دارای فرزندانی است. لطفاً در این مورد به دو سؤال زیر پاسخ فرمایید: الف) آیا فرزندانی که این خانم از هر دو شوهر دارد بر آن شخص محرم هستند؟ ب) آیا فرزندانی که از شوهر دوّم دارد، می توانند با فرزندان این شخص که از خانم مذکور شیر خورده، ازدواج نمایند؟
[آیت الله مکارم شیرازی] شخصی پس از انجام فریضه حج ازدواج کرد، و خداوند به او فرزندانی عنایت فرمود. پس از آن متوجّه شد که در حج، طواف نساء را ترک کرده است. اکنون وظیفه اش چیست؟ و همسر و فرزندانش چه حکمی دارند؟
[آیت الله خامنه ای] آیا جایز است سهم سادات به علویه فقیری که ازدواج کرده و فرزندانی دارد ولی شوهرش غیر علوی و فقیر است، داده شود، و آیا او می تواند آن را صرف فرزندان و شوهرش نماید؟
[سایر] آیا حضرت مهدی عج فرزند یا فرزندانی دارند؟
[سایر] آیا بر اساس قرآن، تعیین جنسیت فرزندانی که در شکم مادران میباشند، امکان پذیر نیست؟
[آیت الله فاضل لنکرانی] زنی فوت کرده که دارای مادر و فرزندانی است. ارث او چگونه تقسیم می شود؟
[آیت الله خامنه ای] آیا اجرای صیغه وقف در صحّت آن شرط است؟ و بر فرض شرط بودن، آیا عربی بودن صیغه، شرط است؟
مسائل مرتبط از این مرجع
اگر پدر و جد پدری غایب باشند، بهطوریکه نشود از آنان اذن گرفت و ازدواج برای دختر لازم باشد، یا در ازدواج نکردن ضرر یا حرج (یعنی مشقّت شدیدی) باشد، و همچنین اگر پدر یا جد پدری از ازدواج او با کسی که همکفو اوست، با وجود تمام مقدمات و شرایط، ممانعت کنند، و او نیز تمایل به ازدواج دارد و ازدواج هم به مصلحت او باشد، با اجتماع تمام شرایط میتواند ازدواج نماید.
بنابر اظهر، ترجمه صیغه عقد به فارسی یا زبان دیگر با وجود قدرت بر عربی کافی است، و احتیاط مستحب عربی بودن صیغه است، و برای کسی که آشنا به معنای عربی صیغه نیست و فقط میداند که صیغه عقد، به این لفظ جاری میشود، احتیاط مستحب این است که هم صیغه عربی و هم ترجمهاش را بخواند، و اکتفا کردن او به عربی خالی از تأمل نیست، و اگر نمیتوانند صیغه عربی را بخوانند و یا وکیل بگیرند، قطعاً ترجمه کافی است.
در زناشویی دائم یا غیر دائم، باید صیغه عقد خوانده شود و تنها راضی بودن زن و مرد کافی نیست، و صیغه را یا خود زن و مرد میخوانند، یا دیگری را وکیل میکنند که از طرف آنان بخواند.
کسی که صیغه عقد را میخواند، چه برای خود و چه بهعنوان وکیل، بنابر احتیاط واجب، باید بالغ و عاقل باشد و در هنگام خواندن صیغه قصد ایجاد عقد نکاح داشته باشد، و اگر در حال مستی صیغه را بخوانند، عقد صحیح نیست.
مرد میتواند زنی را که صیغه او بوده و هنوز عدّهاش تمام نشده، بعد از تمام شدن مدّت ازدواج یا بخشیدن آن مدت، به عقد دائم خود درآورد.
اگر مرد با دختری ازدواج کند، بنابر احتیاط واجب دیگر نمیتواند با زنی که آن دختر را شیر کامل داده ازدواج نماید.
کاری را که انسان نمیتواند انجام دهد، یا شرعاً نباید انجام دهد نمیتواند برای انجام آن از طرف دیگری وکیل شود؛ مثلاً کسی که در احرام حج است، چون نباید صیغه عقد زناشویی را بخواند، نمیتواند برای خواندن صیغه از طرف دیگری وکیل شود.
اگر زنی که در حال احرام است، با مردی که در حال احرام نیست، ازدواج کند، عقد او باطل است، و اگر زن میدانسته که ازدواج کردن در حال احرام، حرام است، احتیاط واجب آن است، که بعداً با آن مرد ازدواج نکند.
اگر خانهای را مثلاً یک ساله اجاره دهند و ابتدای آن را یک ماه بعد از خواندن صیغه قرار دهند، بنابر اظهر اجاره صحیح است، اگرچه هنگامی که صیغه میخوانند، خانه در اجاره دیگری باشد.
اگر با مادر یا خواهر یا دختر کسی ازدواج نماید و بعد از ازدواج، با آن شخص لواط کند، بنابر اظهر آنان بر او حرام نمیشوند، گرچه احوط باطل کردن عقد است بهسبب طلاق.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله سبحانی] ازدواج موقت پس از تمام شدن مدت عده دارد، و فرزندانی که از آن متولد می شوند، تمام حقوق فرزندی را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث می برند هر چند آن زن و شوهر از یکدیگر ارث نبرند. احکام نگاه کردن
[آیت الله مکارم شیرازی] ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت آن، عده دارد، به شرحی که در کتاب طلاق خواهدآمد و فرزندانی که از آن متولد می شوند تمام حقوق فرزندی را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث می برند هرچند آن زن و شوهر از هم ارث نمی برند.
[آیت الله مکارم شیرازی] ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت آن، عده دارد، به شرحی که در کتاب طلاق خواهدآمد و فرزندانی که از آن متولد می شوند تمام حقوق فرزندی را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث می برند هرچند آن زن و شوهر از هم ارث نمی برند.
[آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زن بداند مردی برادر رضاعی اوست نمی تواند با او ازدواج کند و اگر ازدوج کند باطل است و اگر زن بعد از ازدواج بگوید مرد برادر رضاعی اوست و مرد نیز آن را قبول کند باید بلافاصله از یکدیگر جدا شوند و در این فرض اگر همبستر نشده باشند زن استحقاق مهریه را ندارد و لی اگر همبستر شده باشند چنانچه زن نمی دانسته ازدواج با برادر رضاعی باطل است یا فراموش کرده استحقاق مهر المثل را دارد والا خیر.
[آیت الله فاضل لنکرانی] اگر چند نفر که از همدیگر ارث میبرند مثل پدر و پسر و زن و شوهر در یک حادثه بمیرند و معلوم نباشد کدامیک اول مرده اند همه از یکدیگر ارث میبرند. در تقسبم ارث فرض میکنیم که اول یکی از آنها فوت نموده و بنا بر این فرض اموال او را بین ورثه او تقسیم میکنیم و سهم کسانی که فوت کرده اند را به ورثه زنده آنها میدهیم. سپس فرض میکنیم که دیگری اول فوت نموده وبنا بر این فرض اموال او را بین ورثه او تقسیم میکنیم (در این فرض کسی را که در فرض سابق فرض کرده بودیم اول مرده است زنده فرض میکنیم) و سهم الارث افرادی که فوت شده اند را به ورثه زنده آنها میدهیم.
[آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زن بعد از ازدواج ادعا کند که مرد برادر رضاعی اوست و شوهر انکار کند زن باید ادعای خود را ثابت کند و اگر نتواند ادعای خود را ثابت کند همسر او باقی می ماند ولی در این فرض هم اگر می تواند باید همسر خود را به طلاق خلع راضی کند که او را طلاق دهد.
[آیت الله شبیری زنجانی] اگر همراه افراد فرضبر طبقه اوّل، شوهر یا زن هم باشند، در اینجا گاه مجموع فرضها از کلّ ترکه بیشتر میشود که در این صورت از سهم دختر یا دختران کم میشود و سهم پدر و مادر و شوهر و زن تغییری نمیکند و گاه مجموع فرضها از کلّ ترکه کمتر میگردد که در این صورت مقدار باقی مانده به پدر و مادر و دختر یا دختران به نسبت سهام داده میشود و به سهم زن و شوهر اضافه نمیگردد. چند مثال از بیشتر شدن مجموع فرضها از کلّ ترکه: 1 - شوهر و پدر و چند دختر با هم باشند، فرض شوهر 14، فرض پدر 16 و فرض دختران 23 بوده که مجموعا1312 شده و 112 از کلّ ترکه بیشتر میگردد این 112 از سهم دختران کم میشود، در نتیجه سهم شوهر 312 و سهم پدر 212 باقی مانده و سهم دختران از 812 به 712 کاهش مییابد. 2 - شوهر و پدر و مادر و یک دختر با هم باشند، در این صورت فرض شوهر 14 و فرض پدر 16 و فرض مادر 16 و فرض یک دختر 12 میگردد که مجموع آن 1312 و 112 از کلّ ترکه بیشتر است، در اینجا هم سهم شوهر همان 312 و سهم پدر و مادر هر یک 212 بوده و سهم دختر از 612 به 512 کاهش مییابد. 3 - زن و پدر و مادر و دختران با هم باشند، در این صورت فرض زن 18 (با توضیحی که بعداً خواهد آمد) و فرض هر یک از پدر و مادر 16 و سهم دختران 23 میباشد که مجموع آنها 2724 میباشد، در اینجا سهم زن همان 324 و سهم هر یک از پدر و مادر 424 بوده و سهم دختران از 1624 به 1324 کاهش مییابد. چند مثال از کم آمدن مجموع فرضها از کلّ ترکه: 1 - شوهر و پدر یا مادر و یک دختر با هم باشند، فرض شوهر 14 و فرض پدر یا مادر16 و فرض دختر 12 بوده که مجموعا 1112 بوده که 112 از ترکه باقی میماند که به نسبت سهام بین پدر (یا مادر) و دختر تقسیم میگردد، در نتیجه سهم نهایی شوهر همان 416 بوده و سهم پدر یا مادر به 316 و سهم دختر به 916 افزایش مییابد. 2 - زن و پدر یا مادر و یک دختر با هم باشند، فرض زن 18 و فرض پدر یا مادر 16 و فرض دختر 12 بوده که مجموعا 1924 گردیده که 524 از ترکه باقی مانده که به نسبت سهام پدر (یا مادر) و دختر بین آنها تقسیم میگردد، در نتیجه سهم زن همان 432 باقی مانده و سهم پدر یا مادر به 732 و سهم دختر به 2132 افزایش مییابد. 3 - زن و پدر یا مادر و دختران با هم باشند، فرض زن 18 و فرض پدر یا مادر16 و فرض دختران 23 خواهد بود که مجموعا 2324 گردیده و 124 باقی میماند که به نسبت سهام بین پدر (یا مادر) و دختران قسمت میشود، در نتیجه سهم زن همان 540 بوده و سهم پدر یا مادر به 740 و سهم دختران به 2840 افزایش مییابد.
[آیت الله شبیری زنجانی] اگر وارث میّت فقط پدر و یک دختر، یا مادر و یک دختر باشند، فرض پدر یا مادر 16 و فرض دختر 12 است و 26 باقیمانده را هم به همین نسبت بین ایشان تقسیم میکنند، در نتیجه سرانجام14 کلّ مال را پدر یا مادر و 34 آن را دختر میبرد.
[آیت الله شبیری زنجانی] اگر وارث میّت فقط پدر یا مادر و چند دختر باشند، فرض پدر یا مادر 16 و فرض دختران 23 است و 16 باقیمانده را هم به همین نسبت بین خود تقسیم میکنند، بنابراین 15 کلّ مال را پدر یا مادر میبرد و 45 مال به دخترها میرسد که به طور مساوی بین خودشان قسمت میکنند.
[آیت الله علوی گرگانی] اگر خون استحاضه در باطن فرج باشد و یا بیرون بیاید، هر چند کم باشد وضو وغسل را باطل میکند، ولی در فرض اوّل بنابر احتیاط واجباست.
ازدواج
میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید.
فرض
حکم الزامی و طلب اکید متعلق به چیزی را وجوب گویند.
فرض
حکم الزامی و طلب اکید متعلق به چیزی را وجوب گویند.
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*