بریدن به معنای جدا کردن با آلتى برنده همچون چاقو است.از این عنوان در باب هایى نظیر طهارت، حج، جهاد، صلح، صید و ذباحه، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.
حیوان
حیوان، واژه ای عربی که بر هرگونه ذی روح اطلاق می شود و انسان را نیز، که او را حیوان ناطق میخوانند، در بر می گیرد. [۱] [۲] [۳]در منابع دینی و متون فقهی این واژه غالباً به موجود ذی روحِ فاقد خرد و تعقل اطلاق شده است که معادل آن در زبان فارسی کنونی جانور است.
خوردن
يکي از موضوعاتي که در فقه از احکام آن صحبت شده ،خوردن مي باشد.
حلال
حلال،این عنوان در مقابل حرام وبه معنای انچه که از لحاظ شرعی جایز است.
سبب
ـــ سبب، وصف وجودی که حکم دائر مدار آن است، مقابل مباشر و مقابل نسب. مانند روزهای ماه رمضان که سبب وجوب روزه، و یا خویشاوندی که سبب ارث بردن است. ـــ سبب، اماره ثبوت حکم شرعی است.
اتش
آتش ماده ای است که می سوزاند و گرما و نور تولید می کند و از آن در بابهاى طهارت، صلات، جهاد، صید و ذباحه و حدود سخن رفته است.
اب
آب، تنها مایعی که در احکام اسلامی جزو پاک کنندههای نجاست است. وضو و غسل نیز فقط با آب صحیح است، چنانکه بعضی از اشیاء متنجس نیز فقط با آب پاک میشوند.
حیوان
حیوان، واژه ای عربی که بر هرگونه ذی روح اطلاق می شود و انسان را نیز، که او را حیوان ناطق میخوانند، در بر می گیرد. [۱] [۲] [۳]در منابع دینی و متون فقهی این واژه غالباً به موجود ذی روحِ فاقد خرد و تعقل اطلاق شده است که معادل آن در زبان فارسی کنونی جانور است.
حلیت
حلال،این عنوان در مقابل حرام وبه معنای انچه که از لحاظ شرعی جایز است.