اگر شخصی دو جوان بالغ را در حال لواط ببیند و هر دو را بکشد غافل از اینکه باید به اذن حاکم شرع باشد آیا قصاص ثابت است؟ اگر قصاص ثابت باشد حکم دیه ثابت است یا خیر؟
اگر عمداً بکشد قصاص ثابت است.
حاكم شرع حاكم منصوب از جانب خدا به طور مستقيم يا با واسطه است، بيشترين كاربرد عنوان حاكم شرع در كلمات فقها، فقیه جامع شرایط است. از حدود ولایت حاکم شرع در باب تجارت سخن گفتهاند.
بالغ
بلوغ، در فقه اسلامی به معنای رسیدن انسان به سنی است که مشمول تکلیف دینی میشود و باید به دستورهای دینی عمل کند. نشانههای بلوغ عبارتند از احتلام، روییدن موی خشن اطراف شرمگاه و سن؛ هر یک از این علائم ظاهر شود، شخص بالغ و مکلّف محسوب میگردد.
حاکم
حاکم، اصطلاحی با معانی مختلف در فقه، حقوق و اصول فقه. این کلمه در لغت به معانی قاضی، داور، فرمانروا، اجراکننده حکم و متصدی اداره یک ایالت یا بخش از جانب حکومت است. کاربرد «حاکم» در منابع فقهی و متون حقوقی به معنای لغوی و غیراصطلاحی رایج است. با وجود این، به سبب قیود و شروطی که برای برخی مصادیق آن، به ویژه در فقه امامی، ذکر شده، به یک اصطلاح تبدیل شده است، همچنان که در اصول فقه نیز معانی اصطلاحی خاصی دارد.
ثابت
ثابِت، اصطلاحی است در کلام معتزله که بحثهای مختلفی را در فلسفه و کلام به همراه داشته، و در شکلگیری نظریات عرفانی مؤثر بوده است.
جوان
شخصی که زمان زیادی از عمرش نگذشته است را جوان گویند. جوان مقابل پیر است و از احکام آن در بابهای صلات، زکات، صوم، عتق و حدود سخن رفته است.واژهی «جوانی» اشاره به مرحلهای از زندگی انسانها دارد که در آن قوای جسمی و روحی بشر در بالا ترین درجه و استعداد خود قرار دارد و به عبارت دیگر، تمامی و استعداد درونی و بیرونی انسان در اوج شکوفائی و ثمردهی است.به کسی که در چنین دوران از زندگی بسر میبرد در فارسی «جوان» و در عربی «شاب» میگویند. آدمی با همهی ابعاد وجودی و استعداد های جسمی، روحی و عاطفی و عقلی خود که علم و تمدن و تکنولوژی پیشرفتهی امروزی، تنها نمودی از آن است، امکان تکمیل تدریجی این استعدادها را در جوانی به دست میآورد.
قصاص
قصاص در لغت، به معنی هر نوع دنباله روی و پی جویی نمودن- کین کشی به مثل کشنده را کشتن- مجازات- عقاب- سزا- جبران- تلافی آمده است. [۱] [۲] [۳] [۴]قصاص از نظر اصطلاحی، به معنای تلافی و استیفای عینی جنایتی که در قتل عمدی، قطع عضو و جرح عمدی بر مجنی علیه وارد شده است میباشد به شکلی که اثر به جای مانده از جنایت عیناً روی جانی اجرا شده و به دست آید. [۵] قصاص در جنایت قتل عمدی را قصاص النفس میگویند و قصاص در جنایات قطع عضو و جرح را قصاص عضو گویند.
لواط
نام «لواط» برگرفته از نام قوم لوط است؛ اما نام آن پیامبر ارجمند، برگرفته از نام این عمل شنیع نیست.«لواط» در فقه اسلام و قوانین جزایی، اصطلاحی است که برای عمل شنیع همبستری مرد با مرد و جمع شدن آن دو با یکدیگر برای اطفای غریزه جنسی بهکار میرود.
اذن
اجازه
دیه
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.
شرع
شَریعت به معنی آنچه خداوند متعال براى بندگان خود وضع و تشریع کرده است، می باشد. به شریعت، شَرع، شریعت الهی، شریعت مُنزِلِه و قانون الهی نیز گفته می شود.
ثابت
ثابِت، اصطلاحی است در کلام معتزله که بحثهای مختلفی را در فلسفه و کلام به همراه داشته، و در شکلگیری نظریات عرفانی مؤثر بوده است.
قصاص
قصاص در لغت، به معنی هر نوع دنباله روی و پی جویی نمودن- کین کشی به مثل کشنده را کشتن- مجازات- عقاب- سزا- جبران- تلافی آمده است. [۱] [۲] [۳] [۴]قصاص از نظر اصطلاحی، به معنای تلافی و استیفای عینی جنایتی که در قتل عمدی، قطع عضو و جرح عمدی بر مجنی علیه وارد شده است میباشد به شکلی که اثر به جای مانده از جنایت عیناً روی جانی اجرا شده و به دست آید. [۵] قصاص در جنایت قتل عمدی را قصاص النفس میگویند و قصاص در جنایات قطع عضو و جرح را قصاص عضو گویند.