برای فهم نظرات یک کتاب درباره موضوعاتی که طرح کرده، قبل از هر چیز لازم است، شیوه آن کتاب در بیان مسائل مختلف را بیاموزیم. قرآن کتابی است که در روزگار متوقف نمانده و جریان می یابد. علاوه بر اینکه هر آیه بطون مختلفی دارد. حمران بن أعین گوید: از امام باقر علیه السّلام پرسیدم: معنی ظهر قرآن و بطن آن چیست؟ فرمود: ظهر آن کسانی هستند که قرآن در عهد ایشان نازل گردیده، و بطن (درون) آن اشخاص هستند که بعد از نزول قرآن بدنیا آمدهاند و همانند گروه اوّل به آن عمل میکنند و هر چه در باره آنان نازل شده در باره اینها هم جاری می شود.[1] امام باقر (ع) می فرمایند:" اگر بنا بود آیهای که در باره مردمی نازل شده با مردان آن مردم از بین برود، چیزی از قرآن باقی نمی ماند، و لیکن قرآن طوری است که اولش (یعنی عصر نزولش) و آخرش (یعنی اعصار بعدش) تا زمانی که آسمان و زمین برجاست را یک جور شامل می شود، و برای هر قومی آیهای است که تلاوتش می کنند، حال یا آیه از خیر آنان خبر می دهد و یا از شرشان".[2] با توجه به این نکته متوجه می شویم که چرا علامه قزوینی 450 آیه قرآن را درباره حضرت مهدی(عج) می داند و حتی بعضی موارد را تا 1200 آیه نیز شمرده اند. البته ممکن است بعضی از آیات تاکنون مصداقی نیافته باشند، و با منجی معنا بیابند، مثل آیه ذیل که از پیروزی دین حق بر تمام ادیان سخن می گوید: (هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛[صف/9] او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.) اما چند آیه دیگر که اشاره های واضحی نسبت به منجی دارند: (وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛[الانبیاء/105] در (زبور) بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: (بندگان شایستهام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!) در ذیل این آیه روایاتی آمده است که: هم اصحاب المهدی فی آخر الزمان، آنان یاران مهدی(ع) در آخر الزمان هستند.[3] (وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً؛[نور/55] خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند، آن چنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت.) در حدیثی از تفسیر علی بن ابراهیم بیان شده است که این آیه درباره امام زمان (عج) است.[4] همچنین باید توجه کرد که آیات قرآن درباره حضرت مهدی (عج) صرفا دلیل اصلاح گری ایشان نیست. بلکه حتی دلیل زنده بودن ایشان و حضورشان نیز در ایات قرآن وجود دارد. مثل سوره قدر که وجود امام زنده در جامعه را اثبات می کند. [1]. معانی الأخبار، ص: 259. [2]. ترجمه تفسیر المیزان، ج3، ص: 113. [3]. تفسیر نور الثقلین، ج3، ص: 464. [4]. تفسیر نور الثقلین، ج3، ص: 614.
برای فهم نظرات یک کتاب درباره موضوعاتی که طرح کرده، قبل از هر چیز لازم است، شیوه آن کتاب در بیان مسائل مختلف را بیاموزیم. قرآن کتابی است که در روزگار متوقف نمانده و جریان می یابد. علاوه بر اینکه هر آیه بطون مختلفی دارد.
حمران بن أعین گوید: از امام باقر علیه السّلام پرسیدم: معنی ظهر قرآن و بطن آن چیست؟ فرمود: ظهر آن کسانی هستند که قرآن در عهد ایشان نازل گردیده، و بطن (درون) آن اشخاص هستند که بعد از نزول قرآن بدنیا آمدهاند و همانند گروه اوّل به آن عمل میکنند و هر چه در باره آنان نازل شده در باره اینها هم جاری می شود.[1]
امام باقر (ع) می فرمایند:" اگر بنا بود آیهای که در باره مردمی نازل شده با مردان آن مردم از بین برود، چیزی از قرآن باقی نمی ماند، و لیکن قرآن طوری است که اولش (یعنی عصر نزولش) و آخرش (یعنی اعصار بعدش) تا زمانی که آسمان و زمین برجاست را یک جور شامل می شود، و برای هر قومی آیهای است که تلاوتش می کنند، حال یا آیه از خیر آنان خبر می دهد و یا از شرشان".[2]
با توجه به این نکته متوجه می شویم که چرا علامه قزوینی 450 آیه قرآن را درباره حضرت مهدی(عج) می داند و حتی بعضی موارد را تا 1200 آیه نیز شمرده اند. البته ممکن است بعضی از آیات تاکنون مصداقی نیافته باشند، و با منجی معنا بیابند، مثل آیه ذیل که از پیروزی دین حق بر تمام ادیان سخن می گوید:
(هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛[صف/9] او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.)
اما چند آیه دیگر که اشاره های واضحی نسبت به منجی دارند:
(وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛[الانبیاء/105] در (زبور) بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: (بندگان شایستهام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!)
در ذیل این آیه روایاتی آمده است که: هم اصحاب المهدی فی آخر الزمان، آنان یاران مهدی(ع) در آخر الزمان هستند.[3]
(وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً؛[نور/55] خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند، آن چنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت.)
در حدیثی از تفسیر علی بن ابراهیم بیان شده است که این آیه درباره امام زمان (عج) است.[4]
همچنین باید توجه کرد که آیات قرآن درباره حضرت مهدی (عج) صرفا دلیل اصلاح گری ایشان نیست. بلکه حتی دلیل زنده بودن ایشان و حضورشان نیز در ایات قرآن وجود دارد. مثل سوره قدر که وجود امام زنده در جامعه را اثبات می کند.
[1]. معانی الأخبار، ص: 259.
[2]. ترجمه تفسیر المیزان، ج3، ص: 113.
[3]. تفسیر نور الثقلین، ج3، ص: 464.
[4]. تفسیر نور الثقلین، ج3، ص: 614.
- [سایر] آیا در کتاب های هندیان و برهماییان، به مصلح آخرالزمان اشاره شده است؟
- [سایر] آیا در کتابهای مقدس یهودیان و مسیحیان به مصلح آخرالزمان اشاره شده است؟
- [سایر] آیا ادیان دیگر چون مسیحیت و یهودیت به ظهور مصلح آخرالزمان اعتقاد دارند؟ آیا منظور آنها از مصلح آخرالزمان حضرت مهدی (عج) است؟
- [سایر] سنی ها چقدر به اهل بیت (علیهم السلام)و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و هم چنین وجود مصلح آخرالزمان اعتقاد دارند؟
- [سایر] آیا اسامی اهلبیت علیهمالسّلام به صورت صریح در قرآن آمده؟
- [سایر] چرا نام ائمه ی معصومین (علیهم السلام) به طور صریح در قرآن نیامده است؟
- [سایر] آیا اقدامی صریح در تمسخر قرآن و علمای شیعه از وهابیت صورت گرفته است؟
- [سایر] آیا در قرآن به نزول حضرت عیسی در آخرالزمان و لزوم پیروی همه از ایشان اشاره شده است؟
- [سایر] آیا اعتقاد به وجود مصلح جهانی، مخصوص مسلمانان است؟
- [سایر] نظر علمای اهل سنت پیرامون مصلح جهانی چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] اقرار به هر لفظی که صورت پذیرد گرچه صریح نباشد و با قرائنی دیگر چون اشاره، رسا باشد کفایت میکند و نافذ است، ولی اگر لفظی را که گفته ظاهر در اقرار نباشد و احتمالات دیگر در آن راه داشته باشد، اقرار ثابت نمیشود.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر ابتدای مدّت اجاره به صورت صریح یا ضمنی معیّن نشود, آغاز آن، پس از انجام عقدِ لفظی یا فعلیِ اجاره است.
- [آیت الله جوادی آملی] .کسی که نمیتواند بنشیند, باید ایستاده نیّت سجده نماید و با اشاره سر و اگر ممکن نبود, با اشاره چشمها و اگر ممکن نبود, به نیت قلبی اکتفا نماید و احتیاط لازم, اشاره کردن با دست و مانند آن است.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که نمی تواند حرف بزند ، اگر با اشاره حرف بزند ، اگر با اشاره حرف بزند ، اگر با اشاره بفهماند که ملک را اجاره داده ، یا اجاره کرده ، صحیح است .
- [آیت الله اردبیلی] امانتدار غیر از حفاظت نمیتواند در امانت تصرّفی کند یا از آن منتفع شود، مگر با اجازه صریح یا ضمنی امانتگذار و در غیر این صورت ضامن است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که هیچ نمی تواند سجده نماید باید برای سجده با سر اشاره کند و اگر نتواند؛ باید با چشمها اشاره نماید و اگر با چشمها هم نمی تواند اشاره کند بنا بر احتیاط مستحب با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند و در قلب نیز نیت سجده نماید.
- [آیت الله خوئی] کسی که هیچ نمیتواند سجده نماید باید برای سجده با سر اشاره کند و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید، اگر با چشمها هم نمیتواند اشاره کند بنابر احتیاط مستحب با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند و در قلب نیز نیت سجده نماید.
- [آیت الله سیستانی] کسی که هیچ نمیتواند سجده نماید ، و مقداری که میتواند خم شود بر آن سجده صدق نمیکند ، باید برای سجده با سر اشاره کند ، و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید ، و اگر با چشمها هم نمیتواند اشاره کند باید در قلب نیت سجده کند و بنابر احتیاط لازم با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند ، و ذکر واجب را بگوید .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که هیچ نمی تواند خم شود باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید، و در هردو صورت احتیاط آن است که اگر می تواند مهر را بلند کند و بر پیشانی بگذارد، و اگر با سر یا چشمها هم نمی تواند اشاره کند باید در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست و مانند آن برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که هیچ نمیتواند خم شود، باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند، باید با چشمها اشاره نماید و در هر دو صورت احتیاط واجب آن است که اگر میتواند قدری مهر را بلند کند و پیشانی را بر آن بگذارد و اگر با سر یا چشمها نیز نمیتواند اشاره کند، باید در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست و مانند آن، برای سجده اشاره نماید.