چرا آیات زیادی از قرآن به ماجراهای بنی اسرائیل مربوط می شود؟
همان گونه که روشن است قرآن کتاب هدایت است و جایگاهش با جایگاه یک کتاب تاریخی متفاوت است: (شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‌ وَ الْفُرْقانِ؛[بقره/185] ماهِ رمضان است ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه ‌های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است.) بنابراین وجه بیان داستان بنی اسرائیل در قرآن، به جنبه های درس آموز در این داستان ها باز می گردد. و حتما از این زاویه برجستگی ای در نقل داستان های بنی اسرائیل وجود دارد. ما ضمن اعتراف به عدم شناخت کامل حکمت های قرآنی در این زمینه، به مواردی که می تواند جواب این سوال را تا حدودی روشن کند، می پردازیم. 1-شجره نبوت بعد از حضرت ابراهیم(ع) در فرزندان اسحاق قرار گرفت و تا حضرت ختمی مرتبت که از اولاد اسماعیل(علیهما السلام) بودند، در همین طریق باقی ماند. حضرت یعقوب که همان اسرائیل می باشد، فرزند اسحاق(ع) است. بنابراین اکثر انبیاء پیشین به بنی اسرائیل تعلق دارند: یوسف، سلیمان، داود، زکریا،  یحیی، ایوب، موسی، هارون، یوشع (علیهم السلام) همه از انبیاء بنی اسرائیل هستند. بنابراین نقل داستان های این پیامبران، همه به نوعی بیان سرگذشت بنی اسرائیل است. 2- سرنوشت قوم بنی اسرائیل با سرنوشت مسلمانان شباهت های بسیاری دارد و روایتی در این زمینه بیان شده است: رسول خدا صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم می ‌فرمود: (امتم سنت بنی اسرائیل را پیشه کنند و در آن گام بردارند و پا جای پای آنان گذارند، مانند آنان رفتار نمایند به گونه‌ ای که اگر آنان به سوراخی خزیدند اینان نیز با آنان در آن سوراخ خزند. همانا که تورات و قرآن را یک فرشته در یک ورق و با یک قلم نگاشته است، سنن و امثال امتها یکسان جریان یابند)[1] بنابراین نقل داستان بنی اسرائیل بیشترین تناسب را با حال امت اسلامی دارد و برای آنها درس آموز ترین داستان هاست. 3- یهود که از بنی اسرائیل می باشند، در دوران رسول الله (ص) نقش گسترده ای در جامعه داشتند و دشمنی های بسیاری با اسلام داشتند: (لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا؛[مائده/82] بطور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت) از این رو، پرداختن به ماهیت آن ها و گذشته شان می تواند پاتکی در مقابل تهاجم های آن ها باشد. و توطئه هایشان را خنثی کند. و جالب اینجاست با اینکه قرآن، یهود را در شمردن دشمنان مقدم می دارد، تصور تاریخی ما معمولا این است که دشمنی مشرکان بیشتر بوده است! چون یهود نقش پیچیده ای تری ایفا می کرد و سعی می نمود دشمنی اش علنی نشود. اما دقت در اخراج سه قبیله یهود از مدینه و توطئه های آن ها، و اینکه به محض حذف شدن جبهه مشرکین، یهود را علنی در صحنه می بینیم، روشن می شود که یهود چه نقش پررنگی در این ماجرا داشته است. 4- نقش یهود در به انحراف کشاندن مسیحیت (ماجرای پولس) و مهارت آن ها در تحریف گری، و وجود پدیده ای به نام اسرائیلیات در روایات، و مسائلی که در زمانه ما هویداست، نشان می دهد که ما باید توجه بیشتری به این طایفه داشته باشیم و توطئه هایش را بشناسیم. و اهتمام قرآن می تواند از این جهت باشد. [1]. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص: 599.
عنوان سوال:

چرا آیات زیادی از قرآن به ماجراهای بنی اسرائیل مربوط می شود؟


پاسخ:

همان گونه که روشن است قرآن کتاب هدایت است و جایگاهش با جایگاه یک کتاب تاریخی متفاوت است:
(شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‌ وَ الْفُرْقانِ؛[بقره/185] ماهِ رمضان است ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه ‌های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است.)
بنابراین وجه بیان داستان بنی اسرائیل در قرآن، به جنبه های درس آموز در این داستان ها باز می گردد. و حتما از این زاویه برجستگی ای در نقل داستان های بنی اسرائیل وجود دارد. ما ضمن اعتراف به عدم شناخت کامل حکمت های قرآنی در این زمینه، به مواردی که می تواند جواب این سوال را تا حدودی روشن کند، می پردازیم.

1-شجره نبوت بعد از حضرت ابراهیم(ع) در فرزندان اسحاق قرار گرفت و تا حضرت ختمی مرتبت که از اولاد اسماعیل(علیهما السلام) بودند، در همین طریق باقی ماند. حضرت یعقوب که همان اسرائیل می باشد، فرزند اسحاق(ع) است. بنابراین اکثر انبیاء پیشین به بنی اسرائیل تعلق دارند: یوسف، سلیمان، داود، زکریا،  یحیی، ایوب، موسی، هارون، یوشع (علیهم السلام) همه از انبیاء بنی اسرائیل هستند. بنابراین نقل داستان های این پیامبران، همه به نوعی بیان سرگذشت بنی اسرائیل است.

2- سرنوشت قوم بنی اسرائیل با سرنوشت مسلمانان شباهت های بسیاری دارد و روایتی در این زمینه بیان شده است: رسول خدا صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم می ‌فرمود: (امتم سنت بنی اسرائیل را پیشه کنند و در آن گام بردارند و پا جای پای آنان گذارند، مانند آنان رفتار نمایند به گونه‌ ای که اگر آنان به سوراخی خزیدند اینان نیز با آنان در آن سوراخ خزند. همانا که تورات و قرآن را یک فرشته در یک ورق و با یک قلم نگاشته است، سنن و امثال امتها یکسان جریان یابند)[1] بنابراین نقل داستان بنی اسرائیل بیشترین تناسب را با حال امت اسلامی دارد و برای آنها درس آموز ترین داستان هاست.

3- یهود که از بنی اسرائیل می باشند، در دوران رسول الله (ص) نقش گسترده ای در جامعه داشتند و دشمنی های بسیاری با اسلام داشتند:
(لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا؛[مائده/82] بطور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت)
از این رو، پرداختن به ماهیت آن ها و گذشته شان می تواند پاتکی در مقابل تهاجم های آن ها باشد. و توطئه هایشان را خنثی کند. و جالب اینجاست با اینکه قرآن، یهود را در شمردن دشمنان مقدم می دارد، تصور تاریخی ما معمولا این است که دشمنی مشرکان بیشتر بوده است! چون یهود نقش پیچیده ای تری ایفا می کرد و سعی می نمود دشمنی اش علنی نشود. اما دقت در اخراج سه قبیله یهود از مدینه و توطئه های آن ها، و اینکه به محض حذف شدن جبهه مشرکین، یهود را علنی در صحنه می بینیم، روشن می شود که یهود چه نقش پررنگی در این ماجرا داشته است.

4- نقش یهود در به انحراف کشاندن مسیحیت (ماجرای پولس) و مهارت آن ها در تحریف گری، و وجود پدیده ای به نام اسرائیلیات در روایات، و مسائلی که در زمانه ما هویداست، نشان می دهد که ما باید توجه بیشتری به این طایفه داشته باشیم و توطئه هایش را بشناسیم. و اهتمام قرآن می تواند از این جهت باشد.

[1]. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص: 599.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین