قرآن می فرماید: "قالت الأعراب آمنا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا و لمّا یدخل الایمان فی قلوبکم؛ عرب های بادیه نشین گفتند: ایمان آورده ایم، بگو: شما ایمان نیاورده اید، ولی بگویید اسلام آورده ایم. اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است". طبق این آیة شریف تفاوت اسلام و ایمان در این است که اسلام شکل ظاهری قانونی دارد و هر کس شهادتین "أشهد أن لا إله الاّ الله و أشهد أنّ محمداً رسول الله" را بر زبان جاری کند،در سلک مسلمانان وارد می شود، و احکام اسلام بر او جاری می گردد، ولی ایمان یک امر واقعی و باطنی است و جیاگاه آن قلب آدمی است، نه زبان و ظاهر او. اسلام عبارت است از اعتقاد به خدا و معاد و پیامبر اسلام (ص) و آن چه حضرت محمد (ص) به عنوان اعتقاد یا عمل به آن دستور داده است. ایمان عبارت است از این که انسان علاوه بر اعتقاد به آن چه گفته شد، در برابر اوامر الهی تسلیم محض باشد. به عبارت دیگر: حقیقت ایمان تسلیم در ظاهر و باطن در برابر حق است.(1) چون تسلیم در برابر حق مراتب دارد، ایمان هم دارای مراتب است، زیرا ممکن است انسان در برابر دستور نماز تسلیم باشد، ولی در برابر دستور خمس تسلیم نباشد و عمل به آن برایش مشکل باشد. حضرت صادق (ع) فرمود: "خداوند ایمان را بر هفت سهم تقسیم کرده: نیکی، صدق، یقین، رضا وفا، حلم و علم (شاید مراد علم به وظایف شرعی باشد). کسی که تمام این هفت سهم را دارد، مؤمن کامل و متعهد است".(2) قرآن کریم مؤمنان حقیقی را چنین توصیف کرده و نشانههای ایمان را چنین بیان میکند: "مؤمنان تنها کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود، دلهایشان (از عظمت خدا و احساس مسئولیت در برابر وظایف الهی) ترسان میگردد، و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان افزون میگردد، و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. آنها نماز را بر پا میدارند، و از آن چه به آنها دادهایم، انفاق میکنند. مؤمنان حقیقی آنها هستند. برای آنان درجات (فوقالعادهای) نزد پروردگارشان است و برای آنها آمرزش و روزی بی نقص و عیب است". (3) در این آیات پنج صفت برای مؤمنان حقیقی ذکر شده است. در ابتدای سوره مؤمنون نیز بعد از بیان این که مؤمنان رستگارند، صفات مؤمنان را تا ده آیه بیان کرده است. در آیات دیگر را نیز برخی از صفات مؤمنان را بیان نموده است. امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: "ایمان بندهای کامل نمیشود تا به درجهای برسد که آن چه را خدا دوست دارد، دوست بدارد و آن چه را خدا دشمن دارد، دشمن بدارد".(4) 1 . تفسیر نمونه، ج 15، ص 412، ج 74، ص 86. 2 . همان، ج 22، ص 29. 3 . انفال (8) آیه 2 تا 4. 4 . محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج 1، ص 197، شماره 1330 (ماده ایمان).
قرآن می فرماید: "قالت الأعراب آمنا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا و لمّا یدخل الایمان فی قلوبکم؛ عرب های بادیه نشین گفتند: ایمان آورده ایم، بگو: شما ایمان نیاورده اید، ولی بگویید اسلام آورده ایم. اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است". طبق این آیة شریف تفاوت اسلام و ایمان در این است که اسلام شکل ظاهری قانونی دارد و هر کس شهادتین "أشهد أن لا إله الاّ الله و أشهد أنّ محمداً رسول الله" را بر زبان جاری کند،در سلک مسلمانان وارد می شود، و احکام اسلام بر او جاری می گردد، ولی ایمان یک امر واقعی و باطنی است و جیاگاه آن قلب آدمی است، نه زبان و ظاهر او. اسلام عبارت است از اعتقاد به خدا و معاد و پیامبر اسلام (ص) و آن چه حضرت محمد (ص) به عنوان اعتقاد یا عمل به آن دستور داده است. ایمان عبارت است از این که انسان علاوه بر اعتقاد به آن چه گفته شد، در برابر اوامر الهی تسلیم محض باشد. به عبارت دیگر: حقیقت ایمان تسلیم در ظاهر و باطن در برابر حق است.(1) چون تسلیم در برابر حق مراتب دارد، ایمان هم دارای مراتب است، زیرا ممکن است انسان در برابر دستور نماز تسلیم باشد، ولی در برابر دستور خمس تسلیم نباشد و عمل به آن برایش مشکل باشد. حضرت صادق (ع) فرمود: "خداوند ایمان را بر هفت سهم تقسیم کرده: نیکی، صدق، یقین، رضا وفا، حلم و علم (شاید مراد علم به وظایف شرعی باشد). کسی که تمام این هفت سهم را دارد، مؤمن کامل و متعهد است".(2) قرآن کریم مؤمنان حقیقی را چنین توصیف کرده و نشانههای ایمان را چنین بیان میکند: "مؤمنان تنها کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود، دلهایشان (از عظمت خدا و احساس مسئولیت در برابر وظایف الهی) ترسان میگردد، و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان افزون میگردد، و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. آنها نماز را بر پا میدارند، و از آن چه به آنها دادهایم، انفاق میکنند. مؤمنان حقیقی آنها هستند. برای آنان درجات (فوقالعادهای) نزد پروردگارشان است و برای آنها آمرزش و روزی بی نقص و عیب است". (3) در این آیات پنج صفت برای مؤمنان حقیقی ذکر شده است. در ابتدای سوره مؤمنون نیز بعد از بیان این که مؤمنان رستگارند، صفات مؤمنان را تا ده آیه بیان کرده است. در آیات دیگر را نیز برخی از صفات مؤمنان را بیان نموده است. امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: "ایمان بندهای کامل نمیشود تا به درجهای برسد که آن چه را خدا دوست دارد، دوست بدارد و آن چه را خدا دشمن دارد، دشمن بدارد".(4) 1 . تفسیر نمونه، ج 15، ص 412، ج 74، ص 86. 2 . همان، ج 22، ص 29. 3 . انفال (8) آیه 2 تا 4. 4 . محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج 1، ص 197، شماره 1330 (ماده ایمان).
- [سایر] بیت اعدل ملی چه تفاوتی با بیت اعدل اعظم داره؟
- [سایر] 1- منظور از مؤمنین در قرآن چه کسانی هستند و آیا مقام مؤمنین بالاتر است یا مسلمین؟ 2- در بارۀ {رجعت} بطور مختصر توضیح فرمایید. 3- آیا (شفاعت) مختص امت پیامبر خاتم است یا شامل دیگر پیامبران و امتشان هم میشود؟ 4- آیا آیه ای در مورد کفارۀ روزه وجود دارد؟
- [سایر] رقابت با حسادت از نظر قرآن چه تفاوتی دارد؟
- [سایر] کدام گروه از مسلمانان، (مؤمنین) هستند که چندین جا در قرآن ذکر شدهاند؟
- [سایر] در قرآن کریم چرا یهود دشمن ترین افراد در برابر مؤمنین معرفی شده اند؟
- [سایر] آیا معجزه بودن قرآن را مسلمین بعد از نزول قرآن استنباط کردند و یا اینکه در خود قرآن به این موضوع اشاره شده است؟
- [سایر] در قرآن گاهی تعبیر به اسراف وگاه تبذیر برخورد می کنیم چه تفاوتی میان این دواست ؟
- [سایر] در عصر حضور معصومین(ع)، مؤمنین برای پاسخ به سؤالات دینی باید به قرآن مراجعه کنند یا به معصومین(ع)؟
- [سایر] در عصر حضور معصومین(ع)، مؤمنین برای پاسخ به سؤالات دینی باید به قرآن مراجعه کنند یا به معصومین(ع)؟
- [سایر] آیا شوخی های متداوال بین جوانان مصداق لغوی است که قرآن مومنین را از آن برحذر داشته است ؟
- [آیت الله جوادی آملی] :اگرچه امامان (ع) ،انفال را برای شیعیان حلال کرده اند؛ ولی تصرف در آن باید به اذن ولیّ مسلمین باشد . ولیّ مسلمین گاهی مجانی اذن می دهد و گاهی برای رعایت حال محرومان جامعه، با دریافت عوض , اجازه میدهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر میّت هیچ وارثی نداشته باشد، همه مال او متعلّق به امام مسلمین است که در زمان غیبت باید به فقیه جامعالشرایط پرداخت شود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . همکاری و شرکت با مؤسسات فرهنگی بیگانگان و فِرَق ضاله که از عوامل مهم استعمار و تضعیف مسلمین و تقویت کفار بوده و هست جایز نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر مسلمانان مطلع شوند که اجانب میخواهند بر بلاد مسلمین استیلا پیدا کنند، چنانچه قدرت داشته باشند واجب است از نفوذ آنها جلوگیری کنند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مسلط شدن بر اموال بیت المال مسلمین بدون حق نیز غصب است و تمام احکام غصب را دارد و مسؤولیتش از جهاتی بیشتر است.
- [آیت الله مظاهری] چیزی که از دست مسلمان یا بازار مسلمین گرفته میشود پاک و خوردن آن حلال است، گرچه آن مسلمان لاابالی باشد و تفحّص هم لازم نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی گنج را در ملک شخصی خودش بیابد و این زمین را احیاء و آباد کرده باشد، حکم یکی از صورت های قبلی را دارد؛ یعنی اگر زمینی را که آباد کرده , از مباحات اولیه باشد، گنج مال اوست و خمس دارد . اگر از زمین های انفال و به اذن ولیّ مسلمین بود، گنج برای اوست و خمس دارد و اگر بی اذن ولیّ مسلمین آباد کرد، تمام گنج متعلق به حکومت و در اختیار ولیّ مسلمین است و اگر از زمینهای مفتوح العنوه بود، گنج مال اوست و خمس دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مسافری که قصد دارد ده روز در محلی بماند می تواند قصد کند در چند جا توقف کند به شرط این که فاصله آنها کم باشد (مثلاً یکی دو کیلومتر و یا بیشتر) بطوری که بگویند او مسافر نیست، همچنین هیچ تفاوتی میان شهرهای بزرگ و کوچک نیست یعنی (بلاد کبیره) و (صغیره) تفاوتی در احکام مسافر ندارد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر گنج در زمینی که جزء انفال است یافت شد مانند قلّه کوه, جنگل, علفزار و بیابان که اینها در اختیار امام(ع)است و در عصر غیبت, مِلک حکومت و دولت اسلامی است در این صورت, اگر به اجازه ولیّ مسلمین کاوش نموده بود, برای یابنده آن است و خمس دارد و اگر بدون اجازه بود, در اختیار امام(ع) و ولیّ مسلمین است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر معدن در زمین آبادی باشد که مسلمین آن را به زور و غلبه بدست آورده اند مانند اکثر اراضی ایران و عراق، چنانچه مسلمانی آن معدن را اخراج کند مالک می شود، و احتیاط واجب این است که به اذن ولی امر باشد، و باید خمس آن را بپردازد، و اگر غیر مسلمان اخراج کند مالک نمی شود. و اگر کافر معدنی را از زمینی که در حال فتح مسلمین موات است اخراج کند مالک می شود. 3 گنج