شناخت خدای متعال حداقلی دارد که بسیار واضح و روشن است و هیچ کس نمی تواند در آن سطح، ادعای نفهمیدن کند. و حداکثری دارد که فهم و درک هیچ مخلوقی بدان مرتبه نمی رسد. همانند اینکه در روز، هیچ کس نمی تواند منکر وجود خورشید باشد، اما از سویی نیز کسی توانایی نگاه کردن مستقیم به خورشید را ندارد. حضرت علی (ع) می فرمایند: (لَمْ یُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَی تَحْدِیدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ یَحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفَتِه؛[1] خردها را به چگونگی صفات خویش آگاه نساخته ، و نیز از شناخت خود محروم نگردانیده است.) شناخت عدالت الهی نیز همین حکم را دارد. اسرار الهی در نظام آفرینش، آنچنان فراوان و گسترده است که ما نمی توانیم درک کنیم خدای متعال با هر بنده چه کرده و حکمت های او، چگونه آن را فرا گرفته است. اما اصل عدالت الهی را با ادله قطعی می فهمیم. و نیازی نیست که تمام مصادیق آن را بشناسیم. البته برای توضیح بیشتر در رابطه با مساله ای که مطرح کرده اید، می توان گفت که: اولا: شما صرفا موقعیت امروز خود را نگاه نکنید که در اثر آن تصور کنید امتحان های شما بسیار آسان تر است. به قولی: "هر کدام از ما شب عاشورایی ای در پیش داریم." و ندای "هل من ناصر ینصرنی" امام حسین (ع) امروز همچنان پابرجاست. چرا که امام حسین (ع) برای احیای اسلام قیام کرد و همچنان نزاع بین حق و باطل در جریان است و حق جویان باید پرچم اسلام را برافراشته نگاه دارند. که این کار در مقاطعی بسیار سنگین خواهد بود. اینکه تصور کنیم با زندگی معمولی، و عبادتی در حاشیه زندگی، اوضاع مان عالی است، ساده انگاری ای بیش نیست. این خدایی که در میانه زندگی ما قرار ندارد و عبادت او در حاشیه است، در حوادث روزگار به طور کلی از زندگی مان حذف می شود: (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلی حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلی وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ[حج/11] بعضی از مردم خدا را تنها با زبان می پرستند (و ایمان قلبیشان بسیار ضعیف است) همین که (دنیا به آنها رو کند و نفع و) خیری به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا می کنند اما اگر مصیبتی برای امتحان به آنها برسد، دگرگون می شوند (و به کفر رومی آورند)! (به این ترتیب) هم دنیا را از دست داده اند، و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است.) ثانیا: خدای متعال به هر کس به اندازه سعی و کوشش او مزد می دهد و به اندازه استعدادهایی که در اختیار او قرار داده، او را باز خواست خواهد کرد: (وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی[نجم/39] و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست.) بنابراین محاسبه قیامت را با ساده انگاری های خودمان ننگریم! آن روز مشخص می شود که محاسبه ها چقدر دقیق و ظریف است. ثالثا: تولد انسان در زمانی از زمان ها، خود حکمت هایی داشته است که از توان درک ما خارج است و این مساله در دعای امام حسین (ع) در روز عرفه، مشاهده می شود: (لَمْ تُخْرِجْنِی لِرَأْفَتِکَ بِی وَ لُطْفِکَ لِی [بِی] وَ إِحْسَانِکَ إِلَیَّ فِی دَوْلَةِ أَئِمَّةِ الْکُفْرِ الَّذِینَ نَقَضُوا عَهْدَکَ وَ کَذَّبُوا رُسُلَکَ لَکِنَّکَ أَخْرَجْتَنِی [رَأْفَةً مِنْکَ وَ تَحَنُّنا عَلَیَ] لِلَّذِی سَبَقَ لِی مِنَ الْهُدَی؛ به دلیل رافت و لطف و احسانت، مرا در زمان دولت کفر متولد نکردی کسانی که عهد تو را شکستند و رسولانت را تکذیب کردند. بلکه مرا هنگامی متولد ساختی که هدایت پیش از من مطرح شده بود.) [1]. خطبه 49 نهج البلاغه.
شناخت خدای متعال حداقلی دارد که بسیار واضح و روشن است و هیچ کس نمی تواند در آن سطح، ادعای نفهمیدن کند. و حداکثری دارد که فهم و درک هیچ مخلوقی بدان مرتبه نمی رسد. همانند اینکه در روز، هیچ کس نمی تواند منکر وجود خورشید باشد، اما از سویی نیز کسی توانایی نگاه کردن مستقیم به خورشید را ندارد.
حضرت علی (ع) می فرمایند: (لَمْ یُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَی تَحْدِیدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ یَحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفَتِه؛[1] خردها را به چگونگی صفات خویش آگاه نساخته ، و نیز از شناخت خود محروم نگردانیده است.)
شناخت عدالت الهی نیز همین حکم را دارد. اسرار الهی در نظام آفرینش، آنچنان فراوان و گسترده است که ما نمی توانیم درک کنیم خدای متعال با هر بنده چه کرده و حکمت های او، چگونه آن را فرا گرفته است. اما اصل عدالت الهی را با ادله قطعی می فهمیم. و نیازی نیست که تمام مصادیق آن را بشناسیم.
البته برای توضیح بیشتر در رابطه با مساله ای که مطرح کرده اید، می توان گفت که:
اولا: شما صرفا موقعیت امروز خود را نگاه نکنید که در اثر آن تصور کنید امتحان های شما بسیار آسان تر است. به قولی: "هر کدام از ما شب عاشورایی ای در پیش داریم." و ندای "هل من ناصر ینصرنی" امام حسین (ع) امروز همچنان پابرجاست. چرا که امام حسین (ع) برای احیای اسلام قیام کرد و همچنان نزاع بین حق و باطل در جریان است و حق جویان باید پرچم اسلام را برافراشته نگاه دارند. که این کار در مقاطعی بسیار سنگین خواهد بود. اینکه تصور کنیم با زندگی معمولی، و عبادتی در حاشیه زندگی، اوضاع مان عالی است، ساده انگاری ای بیش نیست. این خدایی که در میانه زندگی ما قرار ندارد و عبادت او در حاشیه است، در حوادث روزگار به طور کلی از زندگی مان حذف می شود:
(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلی حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلی وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ[حج/11] بعضی از مردم خدا را تنها با زبان می پرستند (و ایمان قلبیشان بسیار ضعیف است) همین که (دنیا به آنها رو کند و نفع و) خیری به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا می کنند اما اگر مصیبتی برای امتحان به آنها برسد، دگرگون می شوند (و به کفر رومی آورند)! (به این ترتیب) هم دنیا را از دست داده اند، و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است.)
ثانیا: خدای متعال به هر کس به اندازه سعی و کوشش او مزد می دهد و به اندازه استعدادهایی که در اختیار او قرار داده، او را باز خواست خواهد کرد:
(وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی[نجم/39] و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست.)
بنابراین محاسبه قیامت را با ساده انگاری های خودمان ننگریم! آن روز مشخص می شود که محاسبه ها چقدر دقیق و ظریف است.
ثالثا: تولد انسان در زمانی از زمان ها، خود حکمت هایی داشته است که از توان درک ما خارج است و این مساله در دعای امام حسین (ع) در روز عرفه، مشاهده می شود:
(لَمْ تُخْرِجْنِی لِرَأْفَتِکَ بِی وَ لُطْفِکَ لِی [بِی] وَ إِحْسَانِکَ إِلَیَّ فِی دَوْلَةِ أَئِمَّةِ الْکُفْرِ الَّذِینَ نَقَضُوا عَهْدَکَ وَ کَذَّبُوا رُسُلَکَ لَکِنَّکَ أَخْرَجْتَنِی [رَأْفَةً مِنْکَ وَ تَحَنُّنا عَلَیَ] لِلَّذِی سَبَقَ لِی مِنَ الْهُدَی؛ به دلیل رافت و لطف و احسانت، مرا در زمان دولت کفر متولد نکردی کسانی که عهد تو را شکستند و رسولانت را تکذیب کردند. بلکه مرا هنگامی متولد ساختی که هدایت پیش از من مطرح شده بود.)
[1]. خطبه 49 نهج البلاغه.
- [سایر] با توجه به مسئله خلود عذاب برای کافران، آیا این مسئله با عدالت الهی سازگار است؟
- [سایر] جنگ امیرالمومنین(ع) چگونه با صلح امام حسن(ع) سازگار است؟
- [سایر] مظلومیت امام حسین علیه السلام با قیامش سازگار نیست ؟چرا مظلوم است؟
- [سایر] چرا اسم امام حسین(ع) را حسین گذاشتند؟ چرا اسم امام علی(ع) را علی گذاشتند؟
- [سایر] علی(ع):(آن که عدالت ورزد، قدر وارج می یابد)پس چراخودشان دراثرعدالت داشتن دشمنان زیادی داشتند؟
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] چند دختر از امام حسین(ع) در واقعة کربلا حاضر بودند و بطور کلی امام حسین(ع) چند دختر داشتند؟
- [سایر] چگونه نهضت الهی امام حسین علیه السلام در عصر ظهور به ثمر میرسد؟
- [سایر] حضرت سکینه ،دختر امام حسین (ع) چند سال زندگی کرد ؟
- [سایر] آیا امام حسین(ع) کلمه (مُنّوا عَلَیّ) را برای طلب آب برای علی اصغر(ع) به کار بردند؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] امامی را که عادل بوده، اگر شک کند که هنوز عادل است یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله مظاهری] امامی را که عادل میدانسته، اگر شک کند به عدالت خود باقی است یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر شک کند امامی که عادل میدانسته به عدالت خود باقی است یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله بروجردی] امامی را که عادل میدانسته، اگر شک کند به عدالت خود باقیست یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] امامی را که عادل میدانسته، اگر شک کند به عدالت خود باقیاست یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] عدالت امام جماعت باید برای مأموم محرز باشد و با شک در اصل عدالت نمی توان به او اقتدا کرد و در صورتی که امامی را که عادل می دانسته، اگر شک کند به عدالت خود باقی است یا نه، می تواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی بگوید که میت وصیت کرده فلان مبلغ به من بدهند چنانچه دو مرد عادل گفته او را تصدیق کنند یا قسم بخورد و یک مرد عادل هم گفته او را تصدیق نماید یا یک مرد عادل و دو زن عادل یا چهار زن عادل به گفته او شهادت دهند باید مقداری را که می گوید به او بدهند و اگر یک زن عادل شهادت دهد باید یک چهارم چیزی را که مطالبه می کند به او بدهند و اگر دو زن عادل شهادت دهند نصف ان را و اگر سه زن عادل شهادت دهند سه چهارم ان را به او بدهند و نیز اگر دو مرد کافر کتابی که در دین خود عادل باشند گفته او را تصدیق کنند در صورتی که میت ناچار بوده است که وصیت کند و مرد و زن عادلی هم در موقع وصیت نبوده باید چیزی را که مطالبه می کند به او بدهند
- [آیت الله سبحانی] هرگاه بر اثر شیاع یا شهادت دو عادل یا یک عادل، ثابت شود که نقطه مورد نظر مسجد است، اعتکاف در آن جایز است.
- [آیت الله وحید خراسانی] امامی را که عادل می دانسته اگر شک کند که به عدالت خود باقی است یا نه می تواند به او اقتدا نماید
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] امامی را که عادل می دانسته؛ اگر شک کند که به عدالت خود باقی است یا نه؛ می تواند به او اقتدا نماید.