چرا برخی انسان‌ها ناقص آفریده شده‌اند؟ آیا تقصیری داشته‌اند؟
چرا برخی انسان‌ها ناقص آفریده شده‌اند؟ آیا تقصیری داشته‌اند؟ براساس آیات قرآن، آفرینش انسان بر مبنای نیکی وخیر است. همه‌ی افراد بشر با خلقت نیکوی الهی، آفریده شده‌اند وهیچ گونه خلقت بدی در کار نیست؛ زیرا او نیکوست وجز با نیکی، به بندگان خویش احسان نمی‌کند. چنان‌که درباره‌ی آفرینش انسان‌ها می‌فرماید: لَقَد خَلَقنا الانسانَ فی اَحْسَنِ تَقویم.( تین، 5. ) ما انسان را به بهترین شکل آفریدیم. هم‌چنین می‌فرماید: الّذی اَحسَنَ کُلّ شَی‌ء خَلَقه.( سجده، 7. ) او هر چیزی را به نیکوترین گونه آفریده است. در نظام احسن آفرینش، با آن همه لطف ومهر وبزرگواری که از آفریدگار هستی، سراغ داریم چرا کسی ناقص شود واز نعمت‌ها محروم گردد؟ خدا که فیاض مطلق است، چرا باید فیض ولطفش را از کسی دریغ کند؟ نعمت‌های الهی، عمومی است. اگر این نعمت‌ها به کسی نمی‌رسد، باید دید عیب کار از کجاست وچه عواملی سبب این گرفتاری شده است؟ در این جهان‌بینی، خلقت بد وفطرت ناروا معنا ندارد. خداوند همه‌ی بدبختی‌ها وزشتی‌ها را از جانب خود انسان می‌داند ومی‌فرماید: ما أَصابَکَ مِن حَسَنَةٍ فَمِنَ‌اللَّه وَما أصابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکْ.( نساء، 97. ) هر احسان ونیکی که به تو می‌رسد، از جانب خداست وهر بدی وزشتی که به تو می‌رسد، از تو وعمل توست. از مجموع آیات بالا به دست می‌آید که اصل در آفرینش انسان، بی‌عیب ونقص بودن است واگر انسانی از کمالاتی محروم است، وجود او، استثنایی است که بر قانون آفرینش وارد شده است. هم‌چنین نشان می‌دهد که همه‌ی بدی‌ها، پلیدی‌ها، نقص‌ها وصفات زشت وناهنجاری‌ها از خود انسان است. دلیل استثناها از دیدگاه اسلام براساس روایات اسلامی وره‌آورد دانش بشری، بخش مهمی از این کاستی‌ها به ناآگاهی والدین از وظایف خود درباره‌ی همسران، شیوه‌ی‌آمیزش، روش پرورش فرزندان وتغذیه‌ی مادران هنگام بارداری، مصرف الکل، مواد مخدر وسیگار، آمیزش‌های حرام ووراثت، مربوط می‌شود. اینک به اختصار به برخی از این عوامل اشاره می‌کنیم: الف) سوء تغذیه احادیث اسلامی، سوء تغذیه را مایه‌ی پیدایش کمبودها دانسته وتغذیه‌ی مناسب را عامل پیش‌گیری می‌پندارند. رسول خداصلَّی الل.ه علیه وآله وسلَّم‌فرمودند: أطعِموا نساءَکم اَلحَوامِلَ اللُّبان فَاَنَّهُ یَزید فی عقلِ الصبی(سفینةالبحار، ج 7، باب اللّام، ص 075. ) به همسران باردار خود (کندر) بدهید؛ زیرا کندر در افزایش خرد بچه مؤثر است. علوم روز نیز به طور گسترده بر این مسأله تأکید دارد که سوءتغذیه به بیماری ونقص کودک می‌انجامد. در ذیل، نمونه‌هایی را می‌آوریم: 1- یکی از پزشکان اروپا، آمار جامعی از نطفه‌هایی منتشر کرده است که در اول سال مسیحی منعقد می‌شود. این پزشک اروپایی می‌نویسد: به طور کلی80% اشخاص ناقص الخلقه ومعلول، محصول شب اول ژانویه است؛ زیرا در این شب، مسیحیان عید بزرگی دارند که در آن، به عیش ونوش می‌پردازند وبیش از حدّ متعارف، مشروب‌خواری می‌کنند، به گونه‌ای که بیمار می‌شوند.( اعجاز خوراکی‌ها، دکتر غیاث الدین جزایری، تهران، انتشارات کتاب‌های پرستو، 5431ش، ص 412. ) 2- سوء تغذیه سبب کم هوشی می‌شود. کاهش عمومی هوش و نیروی عقل، از مصرف الکل و غذای اعتیاد آور ریشه می‌گیرد. براساس یک آمار رسمی، 80% از کودکان ناقص الخلقه‌ی جهان و کودکانی که به نقصان رشد مغزی، عصبی و جسمی دچار هستند، در دوران بارداری مادران‌شان، درست تغذیه نشده‌اند.( مسؤولیت تربیت، محمد دشتی، قم، نشر امام علی‌علیه السَّلام، 8631 ش، چ 6، ص 78، به نقل از: بهداشت جسمی و روانی کودک، ص 26. ) 3- فرزندان مادران سیگاری در دوران تحصیل، از دیگر کودکان هم سن خود عقب مانده‌ترند. این عقب ماندگی به مقدار سیگار مصرفی مادر در دوران بارداری بستگی دارد؛ زیرا سیگار سبب کم شدن سلول‌های مغزی کودک می‌گردد.( همان، ص 88، به نقل از: مکتب اسلام، سال 51، ش 6. ) دکتر (ملوین کنزلی) که سال‌های زیادی را به پژوهش در زمینه‌ی الکلیسم گذرانده است، در کنگره‌ی جهانی (مبارزه با الکل و الکلیسم) در واشنگتن گفت: (پژوهش‌های گسترده‌ای که در زمینه‌ی مصرف الکل شده است، نشان می‌دهد که مشروبات الکلی حتی به میزان بسیار کم، به آسیب‌های مغزی و اختلال در کار سلول‌های مغزی می‌انجامد).( دکتر برای همه، اسماعیل اژدری، تهران، چاپ اقبال، 4731، چ 93، صص 64-74. ) خلاصه، براساس پژوهش‌ها، سوء تغذیه، آثار زیر را در پی خواهد داشت: سقط جنین، نارس و ناقص به دنیا آمدن بچه‌ها، مرگ بچه در رحم مادر، کمبود وزن و قد بچه.( تعالیم بهداشتی اسلام، صفدر صانعی، مشهد، انتشارات کتاب‌فروشی جهان، ص 801 ) ب) وراثت اسلام با محترم شمردن اصل وراثت، آن را تأیید کرده است. هرچند علم (ژنتیک) در غرب، دانش نوظهوری است، ولی قانون وراثت به صورت کلی، در قرآن و احادیث اسلامی آمده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: اُنظُر فی أَی شی‌ءٍ تَضَعُ وَلَدَکَ فَاِنَّ العِرْقَ دَسّاسٌ بنگر نطفه‌ی خود را در چه محلی مستقر می‌کنی؛ زیرا اخلاق اجداد و پدران به فرزندان به ارث می‌رسد.( شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید، قم، کتاب‌خانه‌ی آیت اللَّه مرعشی، 02 ج در 10 مجلد، 4041ق، ج 21، ص 611. ) امام صادق‌علیه السَّلام فرمودند: انّ اللَّه تَبارکَ و تَعالی اِذا أَرادَ ان یخْلُقَ خَلْقاً جَمَعَ کُلَّ صُوَرَةٍ بینهُ و بَینَ الی آدم‌علیه السَّلام ثُمّ علی صورة أحدِهِم فلا یَقُولَنّ احدٌ هذا لا یُشَبِّهُنی و لا یُشَبِّهُ شیئاً مِن آبائی. وقتی خدا بخواهد انسانی را بیافریند، صورت‌هایی را که میان او و پدران او تا حضرت آدم، وجود دارد، گرد می‌آورد و او را به شکل یکی از آن صورت‌ها می‌آفریند. کسی نباید بگوید این فرزند به من یا به یکی از پدران من شباهت ندارد و اعتراض کند.(من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 484، ح 9074. ) هم‌چنین می‌فرماید: لا تنکحوا القرابة القریبة فانِّ الولد یخلق ضاویا. با خویشاوندان نزدیک ازدواج نکنید؛ زیرا میوه‌ی چنین ازدواجی، ناتوانی و لاغری فرزندان شما خواهد بود.( المحجة البیضاء، محمد محسن فیض کاشانی، انتشارات المکتبة الشفیعی، ج 3، ص 49. ) پزشکان بیماری‌های روحی ثابت کرده‌اند که 66% کودکان مبتلا به بیماری روحی، بیماری‌شان را از مادران خود به ارث برده‌اند.( مسؤولیت تربیت، ص 98، به نقل از: روزنامه‌ی اطلاعات، شماره 55301. ) دکتر الکسیس کارل؛ فیزیولوژیست، جرّاح و زیست شناس معروف فرانسوی در این باره می‌گوید: هیچ‌کس نباید با افرادی که آثار عیوب ارثی دارند، زناشویی کند. تقریباً همه‌ی بدبختی‌های آدمی به نقص ساختمان عفونی و روانی و عوامل ارثی مربوط است. در حقیقت، کسانی که بار گرانی از دیوانگی و ضعف عقل و سرطان ارثی به دوش دارند، باید از زناشویی خودداری کنند.( انسان موجودی ناشناخته، آلکسیس کارل، برگردان: پرویز دبیری، اصفهان، انتشارات تأیید، 8431 ش، چ 5، ص 213. ) ج) آداب آمیزش آمیزش زن و مرد، پاسخ گویی به یک درخواست فطری است. هرچند این کار، یک عمل طبیعی و غریزی است، ولی در اسلام، آدابی(حلیةالمتقین، علامه محمد باقر مجلسی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، چاپ افست، فصل 3، 4 و 5. ) برای آن بیان شده که سرپیچی از آن مایه‌ی تباهی فرزند می‌شود. در این‌جا ممکن است این پرسش مطرح شود که پدر و مادر خبر نداشتند که فلان عمل در فلان شرایط، آثار منفی بر روی نوزاد می‌گذارد. پس تقصیر کودک چیست؟ پاسخ آن است که دانستن یا ندانستن پدر و مادر در خاصیت طبیعی اشیا اثری ندارد. ما اگر ندانیم که در فلان رشته‌ی سیم، برق است و به آن دست بزنیم، برق ما را می‌کشد. برق درنگ نمی‌کند تا ببیند اگر ما بی اطلاعیم، به ما کار نداشته باشد. اگر کسی ظرف شرابی را به خیال آب بخورد، مست خواهد شد؛ زیرا مست شدن از آثار طبیعی شراب است. خواه به خیال آب بخورد یا چیزی دیگر. بنابراین، بی‌تقصیری پدر و مادر به معنای آن است که گناه عمدی نکرده‌اند، ولی آثار طبیعی وضعی هم‌چنان بر جای خود محفوظ است.( اصول عقاید، محسن قرائتی، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ 4، ص 79. ) باز پرسش دیگری مطرح است و آن این‌که اگر پدر و مادر کوتاهی کردند، گناه کودک چیست؟ در پاسخ می‌توان گفت: هم خدا منزّه است و هم کودک بی‌تقصیر. مقصر اصلی، پدر و مادر هستند، ولی نارحتی آن بر دوش کودک است و این مخصوص نوزاد نیست. در همه‌ی ظلم‌های موجود در جهان، تقصیر از ظالم است، ولی ناراحتی و رنج ستم بر دوش مظلوم می‌افتد. اگر من سنگی به سوی شما پرتاب کردم و پیشانی شما شکست، نه شما گناه‌کارید، نه خدا. گناه از من است که سنگ زده‌ام، ولی سختی این گناه را شما تحمل می‌کنید. بنابراین، این پرسش مانند پرسش درباره‌ی دیگر ظلم‌هاست که: ظالمان تقصیر کرده‌اند، گناه مظلومان چیست؟ می‌پرسیم: اگر شما خمیر شور یا تلخی را نزد نانوا ببرید و او نان شور یا تلخ به شما بدهد، آیا نانوا را ظالم می‌دانید؟ در ادامه باید گفت: تأثیر علل و اسباب طبیعی، یک امر قهری است و به اراده و خواست ما تعلق ندارد. ما خواه بدانیم یا ندانیم، هر علت طبیعی، نتیجه‌ی ویژه‌ای در پی دارد. (عدسی) چشم به اندازه‌ای ظریف و لطیف است که برخورد سنگریزه‌ای، آن را نابود می‌سازد، خواه چشم انسان معصومی باشد یا مجرم، کودک باشد یا بزرگ‌سال، عالم باشد یا جاهل. به دیگر سخن، اگر خداوند آثار علّت‌ها را از معلول‌ها بگیرد - زهر اثر نکند، الکل مؤثر نباشد، ترس شدید بی‌اثر باشد و... - دیگر نظام آفرینش وجود نخواهد داشت. اگر هم تنها از بروز آثار کارهای بد جلوگیری کند و نگذارد کار بد صورت بپذیرد، به جبر می‌انجامد که این کار برخلاف اختیار و آزادی انسان است. نتیجه‌گیری: 1. مقصر اصلی ناقص الخلقه بودن، خود انسان است. 2. جهانی که افراد سالم و معلول در آن به سر می‌برند، جهان ماده و طبیعت است و تکامل هر فردی در آن، به صورت تدریجی و وابسته به شرایطی است که باید رخ دهد. در غیر این صورت، به نتیجه‌ی مطلوب نخواهد رسید. 3. بشر در رحم مادر بسان درختی است که پدر و مادر باید در مراقبت از آن بکوشند. آنان از روزی که پیوند زناشویی می‌بندند، باید زمینه‌ی تحویل کودکانی سالم را به جامعه فراهم سازند. منبع: فصلنامه صباح ، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه
عنوان سوال:

چرا برخی انسان‌ها ناقص آفریده شده‌اند؟ آیا تقصیری داشته‌اند؟


پاسخ:

چرا برخی انسان‌ها ناقص آفریده شده‌اند؟ آیا تقصیری داشته‌اند؟
براساس آیات قرآن، آفرینش انسان بر مبنای نیکی وخیر است. همه‌ی افراد بشر با خلقت نیکوی الهی، آفریده شده‌اند وهیچ گونه خلقت بدی در کار نیست؛ زیرا او نیکوست وجز با نیکی، به بندگان خویش احسان نمی‌کند. چنان‌که درباره‌ی آفرینش انسان‌ها می‌فرماید:
لَقَد خَلَقنا الانسانَ فی اَحْسَنِ تَقویم.( تین، 5. )
ما انسان را به بهترین شکل آفریدیم.
هم‌چنین می‌فرماید:
الّذی اَحسَنَ کُلّ شَی‌ء خَلَقه.( سجده، 7. )
او هر چیزی را به نیکوترین گونه آفریده است.
در نظام احسن آفرینش، با آن همه لطف ومهر وبزرگواری که از آفریدگار هستی، سراغ داریم چرا کسی ناقص شود واز نعمت‌ها محروم گردد؟ خدا که فیاض مطلق است، چرا باید فیض ولطفش را از کسی دریغ کند؟ نعمت‌های الهی، عمومی است. اگر این نعمت‌ها به کسی نمی‌رسد، باید دید عیب کار از کجاست وچه عواملی سبب این گرفتاری شده است؟ در این جهان‌بینی، خلقت بد وفطرت ناروا معنا ندارد.
خداوند همه‌ی بدبختی‌ها وزشتی‌ها را از جانب خود انسان می‌داند ومی‌فرماید:
ما أَصابَکَ مِن حَسَنَةٍ فَمِنَ‌اللَّه وَما أصابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکْ.( نساء، 97. )
هر احسان ونیکی که به تو می‌رسد، از جانب خداست وهر بدی وزشتی که به تو می‌رسد، از تو وعمل توست.
از مجموع آیات بالا به دست می‌آید که اصل در آفرینش انسان، بی‌عیب ونقص بودن است واگر انسانی از کمالاتی محروم است، وجود او، استثنایی است که بر قانون آفرینش وارد شده است. هم‌چنین نشان می‌دهد که همه‌ی بدی‌ها، پلیدی‌ها، نقص‌ها وصفات زشت وناهنجاری‌ها از خود انسان است.
دلیل استثناها از دیدگاه اسلام
براساس روایات اسلامی وره‌آورد دانش بشری، بخش مهمی از این کاستی‌ها به ناآگاهی والدین از وظایف خود درباره‌ی همسران، شیوه‌ی‌آمیزش، روش پرورش فرزندان وتغذیه‌ی مادران هنگام بارداری، مصرف الکل، مواد مخدر وسیگار، آمیزش‌های حرام ووراثت، مربوط می‌شود. اینک به اختصار به برخی از این عوامل اشاره می‌کنیم:
الف) سوء تغذیه
احادیث اسلامی، سوء تغذیه را مایه‌ی پیدایش کمبودها دانسته وتغذیه‌ی مناسب را عامل پیش‌گیری می‌پندارند. رسول خداصلَّی الل.ه علیه وآله وسلَّم‌فرمودند:
أطعِموا نساءَکم اَلحَوامِلَ اللُّبان فَاَنَّهُ یَزید فی عقلِ الصبی(سفینةالبحار، ج 7، باب اللّام، ص 075. )
به همسران باردار خود (کندر) بدهید؛ زیرا کندر در افزایش خرد بچه مؤثر است.
علوم روز نیز به طور گسترده بر این مسأله تأکید دارد که سوءتغذیه به بیماری ونقص کودک می‌انجامد. در ذیل، نمونه‌هایی را می‌آوریم:
1- یکی از پزشکان اروپا، آمار جامعی از نطفه‌هایی منتشر کرده است که در اول سال مسیحی منعقد می‌شود. این پزشک اروپایی می‌نویسد:
به طور کلی80% اشخاص ناقص الخلقه ومعلول، محصول شب اول ژانویه است؛ زیرا در این شب، مسیحیان عید بزرگی دارند که در آن، به عیش ونوش می‌پردازند وبیش از حدّ متعارف، مشروب‌خواری می‌کنند، به گونه‌ای که بیمار می‌شوند.( اعجاز خوراکی‌ها، دکتر غیاث الدین جزایری، تهران، انتشارات کتاب‌های پرستو، 5431ش، ص 412. )
2- سوء تغذیه سبب کم هوشی می‌شود. کاهش عمومی هوش و نیروی عقل، از مصرف الکل و غذای اعتیاد آور ریشه می‌گیرد. براساس یک آمار رسمی، 80% از کودکان ناقص الخلقه‌ی جهان و کودکانی که به نقصان رشد مغزی، عصبی و جسمی دچار هستند، در دوران بارداری مادران‌شان، درست تغذیه نشده‌اند.( مسؤولیت تربیت، محمد دشتی، قم، نشر امام علی‌علیه السَّلام، 8631 ش، چ 6، ص 78، به نقل از: بهداشت جسمی و روانی کودک، ص 26. )
3- فرزندان مادران سیگاری در دوران تحصیل، از دیگر کودکان هم سن خود عقب مانده‌ترند. این عقب ماندگی به مقدار سیگار مصرفی مادر در دوران بارداری بستگی دارد؛ زیرا سیگار سبب کم شدن سلول‌های مغزی کودک می‌گردد.( همان، ص 88، به نقل از: مکتب اسلام، سال 51، ش 6. )
دکتر (ملوین کنزلی) که سال‌های زیادی را به پژوهش در زمینه‌ی الکلیسم گذرانده است، در کنگره‌ی جهانی (مبارزه با الکل و الکلیسم) در واشنگتن گفت: (پژوهش‌های گسترده‌ای که در زمینه‌ی مصرف الکل شده است، نشان می‌دهد که مشروبات الکلی حتی به میزان بسیار کم، به آسیب‌های مغزی و اختلال در کار سلول‌های مغزی می‌انجامد).( دکتر برای همه، اسماعیل اژدری، تهران، چاپ اقبال، 4731، چ 93، صص 64-74. )
خلاصه، براساس پژوهش‌ها، سوء تغذیه، آثار زیر را در پی خواهد داشت: سقط جنین، نارس و ناقص به دنیا آمدن بچه‌ها، مرگ بچه در رحم مادر، کمبود وزن و قد بچه.( تعالیم بهداشتی اسلام، صفدر صانعی، مشهد، انتشارات کتاب‌فروشی جهان، ص 801 )
ب) وراثت
اسلام با محترم شمردن اصل وراثت، آن را تأیید کرده است. هرچند علم (ژنتیک) در غرب، دانش نوظهوری است، ولی قانون وراثت به صورت کلی، در قرآن و احادیث اسلامی آمده است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
اُنظُر فی أَی شی‌ءٍ تَضَعُ وَلَدَکَ فَاِنَّ العِرْقَ دَسّاسٌ
بنگر نطفه‌ی خود را در چه محلی مستقر می‌کنی؛ زیرا اخلاق اجداد و پدران به فرزندان به ارث می‌رسد.( شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید، قم، کتاب‌خانه‌ی آیت اللَّه مرعشی، 02 ج در 10 مجلد، 4041ق، ج 21، ص 611. )
امام صادق‌علیه السَّلام فرمودند:
انّ اللَّه تَبارکَ و تَعالی اِذا أَرادَ ان یخْلُقَ خَلْقاً جَمَعَ کُلَّ صُوَرَةٍ بینهُ و بَینَ الی آدم‌علیه السَّلام ثُمّ علی صورة أحدِهِم فلا یَقُولَنّ احدٌ هذا لا یُشَبِّهُنی و لا یُشَبِّهُ شیئاً مِن آبائی.
وقتی خدا بخواهد انسانی را بیافریند، صورت‌هایی را که میان او و پدران او تا حضرت آدم، وجود دارد، گرد می‌آورد و او را به شکل یکی از آن صورت‌ها می‌آفریند. کسی نباید بگوید این فرزند به من یا به یکی از پدران من شباهت ندارد و اعتراض کند.(من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 484، ح 9074. )
هم‌چنین می‌فرماید:
لا تنکحوا القرابة القریبة فانِّ الولد یخلق ضاویا.
با خویشاوندان نزدیک ازدواج نکنید؛ زیرا میوه‌ی چنین ازدواجی، ناتوانی و لاغری فرزندان شما خواهد بود.( المحجة البیضاء، محمد محسن فیض کاشانی، انتشارات المکتبة الشفیعی، ج 3، ص 49. )
پزشکان بیماری‌های روحی ثابت کرده‌اند که 66% کودکان مبتلا به بیماری روحی، بیماری‌شان را از مادران خود به ارث برده‌اند.( مسؤولیت تربیت، ص 98، به نقل از: روزنامه‌ی اطلاعات، شماره 55301. )
دکتر الکسیس کارل؛ فیزیولوژیست، جرّاح و زیست شناس معروف فرانسوی در این باره می‌گوید:
هیچ‌کس نباید با افرادی که آثار عیوب ارثی دارند، زناشویی کند. تقریباً همه‌ی بدبختی‌های آدمی به نقص ساختمان عفونی و روانی و عوامل ارثی مربوط است. در حقیقت، کسانی که بار گرانی از دیوانگی و ضعف عقل و سرطان ارثی به دوش دارند، باید از زناشویی خودداری کنند.( انسان موجودی ناشناخته، آلکسیس کارل، برگردان: پرویز دبیری، اصفهان، انتشارات تأیید، 8431 ش، چ 5، ص 213. )
ج) آداب آمیزش
آمیزش زن و مرد، پاسخ گویی به یک درخواست فطری است. هرچند این کار، یک عمل طبیعی و غریزی است، ولی در اسلام، آدابی(حلیةالمتقین، علامه محمد باقر مجلسی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، چاپ افست، فصل 3، 4 و 5. ) برای آن بیان شده که سرپیچی از آن مایه‌ی تباهی فرزند می‌شود. در این‌جا ممکن است این پرسش مطرح شود که پدر و مادر خبر نداشتند که فلان عمل در فلان شرایط، آثار منفی بر روی نوزاد می‌گذارد. پس تقصیر کودک چیست؟
پاسخ آن است که دانستن یا ندانستن پدر و مادر در خاصیت طبیعی اشیا اثری ندارد. ما اگر ندانیم که در فلان رشته‌ی سیم، برق است و به آن دست بزنیم، برق ما را می‌کشد. برق درنگ نمی‌کند تا ببیند اگر ما بی اطلاعیم، به ما کار نداشته باشد. اگر کسی ظرف شرابی را به خیال آب بخورد، مست خواهد شد؛ زیرا مست شدن از آثار طبیعی شراب است. خواه به خیال آب بخورد یا چیزی دیگر. بنابراین، بی‌تقصیری پدر و مادر به معنای آن است که گناه عمدی نکرده‌اند، ولی آثار طبیعی وضعی هم‌چنان بر جای خود محفوظ است.( اصول عقاید، محسن قرائتی، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ 4، ص 79. )
باز پرسش دیگری مطرح است و آن این‌که اگر پدر و مادر کوتاهی کردند، گناه کودک چیست؟ در پاسخ می‌توان گفت: هم خدا منزّه است و هم کودک بی‌تقصیر. مقصر اصلی، پدر و مادر هستند، ولی نارحتی آن بر دوش کودک است و این مخصوص نوزاد نیست. در همه‌ی ظلم‌های موجود در جهان، تقصیر از ظالم است، ولی ناراحتی و رنج ستم بر دوش مظلوم می‌افتد. اگر من سنگی به سوی شما پرتاب کردم و پیشانی شما شکست، نه شما گناه‌کارید، نه خدا. گناه از من است که سنگ زده‌ام، ولی سختی این گناه را شما تحمل می‌کنید. بنابراین، این پرسش مانند پرسش درباره‌ی دیگر ظلم‌هاست که: ظالمان تقصیر کرده‌اند، گناه مظلومان چیست؟ می‌پرسیم: اگر شما خمیر شور یا تلخی را نزد نانوا ببرید و او نان شور یا تلخ به شما بدهد، آیا نانوا را ظالم می‌دانید؟
در ادامه باید گفت: تأثیر علل و اسباب طبیعی، یک امر قهری است و به اراده و خواست ما تعلق ندارد.
ما خواه بدانیم یا ندانیم، هر علت طبیعی، نتیجه‌ی ویژه‌ای در پی دارد. (عدسی) چشم به اندازه‌ای ظریف و لطیف است که برخورد سنگریزه‌ای، آن را نابود می‌سازد، خواه چشم انسان معصومی باشد یا مجرم، کودک باشد یا بزرگ‌سال، عالم باشد یا جاهل. به دیگر سخن، اگر خداوند آثار علّت‌ها را از معلول‌ها بگیرد - زهر اثر نکند، الکل مؤثر نباشد، ترس شدید بی‌اثر باشد و... - دیگر نظام آفرینش وجود نخواهد داشت. اگر هم تنها از بروز آثار کارهای بد جلوگیری کند و نگذارد کار بد صورت بپذیرد، به جبر می‌انجامد که این کار برخلاف اختیار و آزادی انسان است.
نتیجه‌گیری:
1. مقصر اصلی ناقص الخلقه بودن، خود انسان است.
2. جهانی که افراد سالم و معلول در آن به سر می‌برند، جهان ماده و طبیعت است و تکامل هر فردی در آن، به صورت تدریجی و وابسته به شرایطی است که باید رخ دهد. در غیر این صورت، به نتیجه‌ی مطلوب نخواهد رسید.
3. بشر در رحم مادر بسان درختی است که پدر و مادر باید در مراقبت از آن بکوشند. آنان از روزی که پیوند زناشویی می‌بندند، باید زمینه‌ی تحویل کودکانی سالم را به جامعه فراهم سازند.
منبع: فصلنامه صباح ، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین