خاتمیت از مسلماتی است که همه مسلمانان آن را قبول دارند. و علاوه بر آیه قرآن این مطلب مکرر در روایات بیان شده است (ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیماً[احزاب/40] محمّد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست ولی رسول خدا و ختم کننده و آخرین پیامبران است و خداوند به همه چیز آگاه است) که تنها به چند نمونه آن اشاره می شود. حدیث منزلت، یکی از احادیث متواتر است که همه مسلمانان آن را قبول دارند. و پیامبر (ص) در این حدیث به حضرت علی (ع) می فرمایند که تو مانند هارون نسبت به موسی برای من هستی، با این تفاوت که بعد از من پیامبری نخواهد بود. ( أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی) همچنین (حذیفه) روایت کرده است که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: در میان پیروان من، بیست و هفت تن، کذّاب و دجّالند و چهار تن از آنها، از زنان هستند. و من، خاتم پیغمبرانم و پس از من، پیغمبری از سوی خدا، برانگیخته نخواهد شد.[1] در کتاب (آغاز آفرینش) در باب خاتم پیغمبران، به سند خود، از (ابو هریره) روایت کرده است که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: مثل من و مثل پیغمبران پیش از من: مثل مردی است که خانه ای را در کمال زیبائی که از هر جهت جلب توجه کند، بنیان نماید و در یکی از گوشه های آن بنا، محل خشتی را خالی بگذارد، مردمی که در گرداگرد آن عمارت به تماشا می پردازند، از محل خشتی که خالی مانده است، به شگفت می آیند و خطاب به صاحب خانه، می گویند چرا محل خشتی را در آنجا، خالی گذارده ای؟ رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله پس از بیان مثل مزبور، فرمود: اینک در بنای وزین نبوّت، من همان خشتم که بنای عظیم نبوت از آن خالی است و من خاتم پیغمبران میباشم.[2] پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : ای مردم! بعد از من پیامبری نیست و پس از سنّت (قانونِ) من سنّتی وجود ندارد. پس هرکه ادّعای نبوّت کند، ادّعا و بدعت او در آتش خواهد بود. هرکه چنین ادعایی کرد، بکشیدش.[3] پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : حکایت من در میان پیامبران، حکایت مردی است که خانه ای ساخته و آن را خوب و کامل و زیبا درست کرده باشد و فقط جای یک خشت در آن باقی گذاشته باشد. مردم دور آن خانه می چرخند و از آن خوششان می آید و می گویند : کاش جای همین یک خشت هم تکمیل می شد. آری من در میان پیامبران جای آن خشت هستم.[4] پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : من فاتح و خاتم مبعوث شدم.[5] پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : نخستینِ فرستادگان [الهی ] آدم است و آخرینشان محمّد.[6] [1]. فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج1، ص: 50 به نقل از [مسند احمد حنبل 5/ 396]. [2]. فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج1، ص: 50 به نقل از [صحیح بخاری]. [3]. الأمالی للمفید : 53 / 15. [4]. کنز العمّال : 31981. [5]. کنز العمّال : 31994. [6]. کنز العمّال : 32269. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : به زودی در میان امّت من سی دروغگو پیدا خواهند شد که همگی ادّعای پیامبری می کنند، در حالی که من خاتم پیامبران هستم و بعد از من هیچ پیامبری نیست . کنز العمّال : 31761. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : من عاقِب هستم، یعنی کسی که پس از او پیامبری نیست. الطبقات الکبری : 1 / 105. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : من خاتم انبیا هستم و علی خاتم اوصیا. عیون أخبار الرِّضا : 2 / 74 / 345.
خاتمیت از مسلماتی است که همه مسلمانان آن را قبول دارند. و علاوه بر آیه قرآن این مطلب مکرر در روایات بیان شده است
(ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیماً[احزاب/40] محمّد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست ولی رسول خدا و ختم کننده و آخرین پیامبران است و خداوند به همه چیز آگاه است)
که تنها به چند نمونه آن اشاره می شود.
حدیث منزلت، یکی از احادیث متواتر است که همه مسلمانان آن را قبول دارند. و پیامبر (ص) در این حدیث به حضرت علی (ع) می فرمایند که تو مانند هارون نسبت به موسی برای من هستی، با این تفاوت که بعد از من پیامبری نخواهد بود. ( أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی)
همچنین (حذیفه) روایت کرده است که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: در میان پیروان من، بیست و هفت تن، کذّاب و دجّالند و چهار تن از آنها، از زنان هستند. و من، خاتم پیغمبرانم و پس از من، پیغمبری از سوی خدا، برانگیخته نخواهد شد.[1]
در کتاب (آغاز آفرینش) در باب خاتم پیغمبران، به سند خود، از (ابو هریره) روایت کرده است که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: مثل من و مثل پیغمبران پیش از من: مثل مردی است که خانه ای را در کمال زیبائی که از هر جهت جلب توجه کند، بنیان نماید و در یکی از گوشه های آن بنا، محل خشتی را خالی بگذارد، مردمی که در گرداگرد آن عمارت به تماشا می پردازند، از محل خشتی که خالی مانده است، به شگفت می آیند و خطاب به صاحب خانه، می گویند چرا محل خشتی را در آنجا، خالی گذارده ای؟ رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله پس از بیان مثل مزبور، فرمود: اینک در بنای وزین نبوّت، من همان خشتم که بنای عظیم نبوت از آن خالی است و من خاتم پیغمبران میباشم.[2]
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : ای مردم! بعد از من پیامبری نیست و پس از سنّت (قانونِ) من سنّتی وجود ندارد. پس هرکه ادّعای نبوّت کند، ادّعا و بدعت او در آتش خواهد بود. هرکه چنین ادعایی کرد، بکشیدش.[3]
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : حکایت من در میان پیامبران، حکایت مردی است که خانه ای ساخته و آن را خوب و کامل و زیبا درست کرده باشد و فقط جای یک خشت در آن باقی گذاشته باشد. مردم دور آن خانه می چرخند و از آن خوششان می آید و می گویند : کاش جای همین یک خشت هم تکمیل می شد. آری من در میان پیامبران جای آن خشت هستم.[4]
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : من فاتح و خاتم مبعوث شدم.[5]
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : نخستینِ فرستادگان [الهی ] آدم است و آخرینشان محمّد.[6]
[1]. فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج1، ص: 50 به نقل از [مسند احمد حنبل 5/ 396].
[2]. فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج1، ص: 50 به نقل از [صحیح بخاری].
[3]. الأمالی للمفید : 53 / 15.
[4]. کنز العمّال : 31981.
[5]. کنز العمّال : 31994.
[6]. کنز العمّال : 32269.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : به زودی در میان امّت من سی دروغگو پیدا خواهند شد که همگی ادّعای پیامبری می کنند، در حالی که من خاتم پیامبران هستم و بعد از من هیچ پیامبری نیست . کنز العمّال : 31761.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : من عاقِب هستم، یعنی کسی که پس از او پیامبری نیست. الطبقات الکبری : 1 / 105.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : من خاتم انبیا هستم و علی خاتم اوصیا. عیون أخبار الرِّضا : 2 / 74 / 345.
- [سایر] منظور از «معراج» پیامبراکرم(ص) چیست و در قرآن و حدیث، چگونه به مسأله معراج پیامبر پرداخته شده است؟
- [سایر] پیامبر(ص)در حدیث قرطاس چه می خواست بنویسد؟
- [سایر] (اهل بیت) در احادیث پیامبر(ص) چگونه بیان شده اند؟
- [سایر] آیا ابوبکر احادیث پیامبر ص را آتش زد؟
- [سایر] چرا شیعه اعتقاد دارد که علی(ع) میبایست نبی مرسل باشد؟ آیا او از پیامبر(ص) بالاتر است؟
- [سایر] آیا پیامبر(ص)در40سالگی به پیامبری رسیدند یا قبل از اون به پیامبری رسیده بودند؟ آیا پیامبر (ص)مثل شیوه ای که ما نماز می خوانیم قبل از 40سالگی نماز می خوندند؟ لطفا طبق آیات و روایات پاسخ بدید
- [سایر] با دلایل عقلی و نقلی خاتمیت پیامبر اکرم (ص) را ثابت کنید.
- [سایر] درباره این حدیث پیامبر(ص): (دفن البنات من المکرمات) توضیحاتی دهید؟
- [سایر] آیا حدیث پیامبر(ص) در خصوص ایمان آوردن بادمجان منطقی است؟
- [سایر] چه کتابی حاوی احادیث پیامبر (ص) درباره حضرت مهدی (عج) است؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر (ص) عمدا نسبت دهد؛ بنا بر احتیاط؛ کفاره جمع که تفصیل آن در مسأله پیش گفته شد بر او واجب می شود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر روزهدار دروغی را به خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و یا جانشینان آن حضرت علیهمالسلام نسبت دهد، بنابر احتیاط کفاره جمع، به تفصیلی که در مسأله پیش گفته شد، بر او واجب میشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [آیت الله جوادی آملی] .صلوات بر پیغمبر( ص) از مستحبات مؤکّد است, چنانکه مستحب است هر وقت نام مبارک آن حضرت مانند محمد( ص)و احمد( ص)،نیز لقب و کنیه( ص) آن حضرت مانند مصطفی( ص) و ابوالقاسم( ص)گفته یا شنیده شود، بر آن حضرت و آل او صلوات فرستاده شود.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر به واسطهی ندانستن مسأله کاری انجام دهد که روزه را باطل میکند، چنانچه میتوانسته مسأله را یاد بگیرد، بنا بر احتیاط کفاره بر او واجب میشود و اگر نمیتوانسته مسأله را یاد بگیرد کفاره بر او واجب نیست.
- [امام خمینی] اگر به واسطه ندانستن مساله کاری انجام دهد که روزه را باطل می کند، چنانچه می توانسته مساله را یاد بگیرد، بنابر احتیاط واجب کفاره بر او ثابت می شود، و اگر نمی توانسته مساله را یاد بگیرد یا اصلا ملتفت مساله نبوده یا یقین داشته که فلان چیز روزه را باطل نمی کند، کفاره بر او واجب نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] کافر ، یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء ، محمّد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله ) را قبول ندارد مگر اهل کتاب که درآخر مساله ذکر میشود و هخمچنین است اگر در یکی از اینها شک داشته باشد و نیز کسی که ضروری دین ، یعنی چیزی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود ، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیزبرگردد به انکار خدا ، یا توحید ، یا نبوت ، نجس می باشد و اگر ضروری دین بودن آن را نداند ، به طوری که انکار آن به انکار خدا یا توحید یا نبوت برنگردد ، بهتر آن است که از او اجتناب کنند . کفاری که مانند یهود و نصاری اهل کتاب می باشند و تا هنگامی که علم به ملاقات بدن آنها با یکی از نجاسات که ذکر شد و می شود حاصل نشده است ، اجتناب لازم نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] اگر به واسطة ندانستن مساله ، نجس بودن و پاک بودن چیزی را نداند ، مثلاً نداند عرق جنب از حرام پاک است یا نه ، باید مساله را بپرسد ، ولی اگر با اینکه مساله رابپرسد ، ولی اگر با اینکه مساله را می داند چیزی را شک کند پاک است یا نه ، مثلاً شک کند آن چیز خون است یا نه یا نداند که خون پشه است یا خون انسان ، پاک می باشد .
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر به واسطه ندانستن مساله نجس و پاک بودن چیزی را نداند مثلاً نداند عرق جنب از حرام پاک است یا نه، باید مسأله را بپرسد ولی اگر با این که مسأله را میداند، چیزی را شک کند پاک است یا نه مثلاً شک کند آن چیز خون است یا نه، یا نداند که خون پشه است یا خون انسان، پاک میباشد.