رابطه پدری و فرزندی بین پیامبر اکرم(ص) و حسنین(علیهما السلام) از خود قرآن اثبات می شود. که یکی از واضح ترین آن ها، آیه مباهله می باشد: (فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ؛[آل عمران61] به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.) که طبق شان نزول های مسلم و واضح، مصداق "ابناءنا" امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) می باشند. همچنان که قرآن، تنها فرزند بلاواسطه را فرزند نمی داند. کما اینکه فرزند دختر را نیز فرزند معرفی می کند. و نمونه آن حضرت عیسی(ع) است که پدری نداشته و به دلیل مادر، از فرزندان حضرت ابراهیم(ع) شمرده شده است: (وَ مِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَیْمَنَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسیَ وَ هَرُونَ وَ کَذَالِکَ نجَزِی الْمُحْسِنِینَ * وَ زَکَرِیَّا وَ یحَییَ وَ عِیسیَ وَ إِلْیَاسَ؛[انعام، ایات 84و85] از فرزندان او، داوود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسی و هارون را (هدایت کردیم) این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم! و (همچنین) زکریّا و یحیی و عیسی و الیاس را) پس شکی نیست که اطلاق فرزندی پیامبر(ص)، به امام حسن و امام حسین(ع) صحیح است. اما آیه ای که مد نظر سوال می باشد، مربوط به داستان ازدواج پیامبر(ص) با جناب زینب می باشد و سخن ناظر به فرزند دانستن زید است، که فرزند خوانده پیامبر بوده و نباید احکام واقعی فرزند را به او نسبت داد: (فَلَمَّا قَضیَ زَیْدٌ مِّنهْا وَطَرًا زَوَّجْنَکَهَا لِکَیْ لَا یَکُونَ عَلیَ الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فیِ أَزْوَاجِ أَدْعِیَائهِمْ إِذَا قَضَوْاْ مِنهْنَّ وَطَرًا وَ کاَنَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا * ... مَّا کاَنَ محُمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ)[احزاب، آیات 37 تا40] بنابراین منظور این آیه اولا نسبت به زمان نزول آیه است. (ما کان) ثانیا منظور رابطه تکوینی است. ثالثا تعبیر رجال دارد که شامل افراد نابالغ نمی شود و در آن زمان حسنین (علیهما السلام) به بلوغ نرسیده بودند تا اطلاق رجال به آن ها صحیح باشد. اگر آیه را با این نکات در نظر نگیریم، دچار ابهام های دیگری نیز می شویم. چون پیامبر (ص) فرزندانی داشتند که قبل از رسیدن به سن بلوغ از دنیا رفتند. (" قاسم" و" طیب" و" طاهر" و" ابراهیم") از سویی خودشان می فرمایند که پدر این امت هستند (یَا عَلِیُّ أَنَا وَ أَنْتَ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة)[1] و از سوی دیگر دلایل قطعی رابطه فرزندی پیامبر و حسنین (علیهم السلام) را اثبات می کند. [1]. أمالی الصدوق، ص 657، المجلس الرابع و التسعون.
طبق قرآن پیامبر (ص) پدر هیچ مردی نیست، چرا امام حسن و حسین (علیهما السلام) را فرزند ایشان می دانیم؟
رابطه پدری و فرزندی بین پیامبر اکرم(ص) و حسنین(علیهما السلام) از خود قرآن اثبات می شود. که یکی از واضح ترین آن ها، آیه مباهله می باشد:
(فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ؛[آل عمران61] به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.)
که طبق شان نزول های مسلم و واضح، مصداق "ابناءنا" امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) می باشند.
همچنان که قرآن، تنها فرزند بلاواسطه را فرزند نمی داند. کما اینکه فرزند دختر را نیز فرزند معرفی می کند. و نمونه آن حضرت عیسی(ع) است که پدری نداشته و به دلیل مادر، از فرزندان حضرت ابراهیم(ع) شمرده شده است:
(وَ مِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَیْمَنَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسیَ وَ هَرُونَ وَ کَذَالِکَ نجَزِی الْمُحْسِنِینَ * وَ زَکَرِیَّا وَ یحَییَ وَ عِیسیَ وَ إِلْیَاسَ؛[انعام، ایات 84و85] از فرزندان او، داوود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسی و هارون را (هدایت کردیم) این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم! و (همچنین) زکریّا و یحیی و عیسی و الیاس را)
پس شکی نیست که اطلاق فرزندی پیامبر(ص)، به امام حسن و امام حسین(ع) صحیح است. اما آیه ای که مد نظر سوال می باشد، مربوط به داستان ازدواج پیامبر(ص) با جناب زینب می باشد و سخن ناظر به فرزند دانستن زید است، که فرزند خوانده پیامبر بوده و نباید احکام واقعی فرزند را به او نسبت داد:
(فَلَمَّا قَضیَ زَیْدٌ مِّنهْا وَطَرًا زَوَّجْنَکَهَا لِکَیْ لَا یَکُونَ عَلیَ الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فیِ أَزْوَاجِ أَدْعِیَائهِمْ إِذَا قَضَوْاْ مِنهْنَّ وَطَرًا وَ کاَنَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا * ... مَّا کاَنَ محُمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ)[احزاب، آیات 37 تا40]
بنابراین منظور این آیه اولا نسبت به زمان نزول آیه است. (ما کان) ثانیا منظور رابطه تکوینی است. ثالثا تعبیر رجال دارد که شامل افراد نابالغ نمی شود و در آن زمان حسنین (علیهما السلام) به بلوغ نرسیده بودند تا اطلاق رجال به آن ها صحیح باشد.
اگر آیه را با این نکات در نظر نگیریم، دچار ابهام های دیگری نیز می شویم. چون پیامبر (ص) فرزندانی داشتند که قبل از رسیدن به سن بلوغ از دنیا رفتند. (" قاسم" و" طیب" و" طاهر" و" ابراهیم") از سویی خودشان می فرمایند که پدر این امت هستند (یَا عَلِیُّ أَنَا وَ أَنْتَ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة)[1] و از سوی دیگر دلایل قطعی رابطه فرزندی پیامبر و حسنین (علیهم السلام) را اثبات می کند.
[1]. أمالی الصدوق، ص 657، المجلس الرابع و التسعون.
- [سایر] لطفا کلیه القاب و کنیه های حضرت امام حسن و امام حسین علیهما السلام را بیان فرمائید.
- [سایر] چرا امام حسن صلح کرد و امام حسین، قیام؟
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] نقش امام حسین در لشکر امام حسن چه بود؟ آیا ایشان مخالف صلح با معاویه بودند؟
- [سایر] آیا با شهادت حضرت قاسم بن الحسن و عبداله بن الحسن علیهما السلام نسل ذکور امام حسن مجتبی(ع) قطع شد آیا در حال حاضر سید حسنی دارم؟
- [سایر] سلام؛ شنیدهام یکی از حقوق فرزند بر والدین این است که در دوران حاملگی اسمش را انتخاب کنند و اگر جنینی در دوران حاملگی سقط شود و نامی نداشته باشد پدر و مادرش مؤاخذه خواهند شد، اگر درست است پس چرا امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بعد از به دنیا آمدنشان اسمشان تعیین شد؟ مثلا بعد از تولد امام حسن(ع) حضرت فاطمه(س) اسم کودک را به امام علی(ع) واگذار کردند و ایشان به پیامبر(ص) و پیامبر هم به خدای یکتا واگذارد؟
- [سایر] فرزندان امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام)را نام ببرید.
- [سایر] احادیث زیادی پیرامون محبت پیامبر (ص) نسبت به امام حسن و حسین (ع) بیان شده که بیانگر علاقه وافر پیامبر (ص) به ایشان است اما حدیثی شبیه به این در مورد محبت پیامبر(ص) به حضرت زینب (س) نشنیده ام چرا؟ آیا حضرت زینب (س) بعد از وفات حضرت پیامبر (ص) به دنیا آمده است؟
- [سایر] چرا امام حسن تن به صلح داد ولی امام حسین با یزید جنگید؟
- [سایر] سلام. آیا امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) پا به ایران گذاشته بودند؟ با چه هدف؟
- [آیت الله بهجت] زنی که به عقد موقت به نکاح مردی درآمده از مرد ارث نمی برد و مرد نیز از او ارث نمی برد اما ارث بین پدر و فرزند یا مادر و فرزند ثابت است.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام کوتاهی در حقوق فرزند است، زیرا همانطور که پدر و مادر در اسلام حقوقی دارند فرزندان نیز چنین هستند، و اگر پدر و مادر آن حقوق را مراعات نکنند، از نظر قرآن موجب خسران در قیامت است. حقوقی که فرزندان بر پدر و مادر دارند چند چیز است: الف) تربیت صحیح اسلامی (آشنا نمودن فرزند با احکام اسلام از اصول و فروع و اخلاق و مقیّد نمودن او به ظواهر شرع از اهمیّت دادن به واجبات و اجتناب از گناهان خصوصاً گناهان بزرگ) و اگر کوتاهی کنند، شریک در جرایم فرزند میباشند. ب) تربیت فرزند به آداب و رسوم اجتماعی و به عبارت دیگر به او ادب آموختن. ج) آموختن دانش در حدّ خوب خواندن و خوب نوشتن. د) فراهم نمودن راهی برای زندگی متوسّط و پرهیزدادن او از تنبلی و بیکاری. ه) فراهم کردن مقدّمات ازدواج برای فرزند خصوصاً اگر دختر باشد که در روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای ازدواج دختر بیشتر سفارش و تأکید شده است. و) گذاشتن اسم اسلامی که سفارش در نامهای پیامبر گرامی و اهلبیت او(سلاماللهعلیهم) زیاد شده است، و شیعه باید از انتخاب نامهای غیر اسلامی برای فرزندان خود پرهیز کند و سزاوار نیست که با وجود اسمهای اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای فرزند خود نام دیگری را انتخاب کند.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] گرفتن نطفه مردی و گذاشتن ان در رحم مصنوعی و پرورش ان به منظور تولید فرزند جایز است مگر این که متوقف بر انجام کار حرامی باشد که ارتکاب ان کار حرام است و چنانچه از این راه بچه ای به وجود بیاید اگر تخمک زن نباشد ان بچه فرزند صاحب نطفه است و احکام پدر و فرزند بر ان دو جاری می شود ولی مادر ندارد و در صورتی که تخمک زن هم باشد ان زن هم مادر اوست
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.