بخاری و مسلم و تمام محدثین اهل سنت این روایت را آورده اند. حدیث امامان اثنی عشر از گروهی از صحابه پیامبر (ص) نقل شده است که بیشترین اسناد آن به (جابر بن سمره) میرسد، و سپس به (عبداللّه بن مسعود) و (عبداللّه بن عمر) و (عبداللّه بن عمر و بن عاص) و (عبدالملک بن عمیر) و (ابیالجلد) و (ابی جحیفه) (و حداقل هفت نفرند) ولی حفاظ و ناقلان حدیث که آن را در کتابهای خود نقل کردهاند بالغ بر دهها کتاب میشود، اکنون به قسمتی از آن که در منابع معتبر اهل سنّت آمده است توجه فرمائید: 1 در صحیح مسلم از جابر بن سمره نقل شده که میگوید (سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ (ص) یَقُولُ لایَزالُ الاِسلامُ عَزیزاً اِلی اِثْنی عَشَرَ خَلیفَهً – ثُمَّ قالَ کَلِمَهً لَمْ اَفْهَمْها! فَقُلْتُ لاَبی ما قالَ؟ فَقالَ کُلُهُمْ مِنْ قُریْشٍ!؛[1] اسلام پیوسته عزیز خواهد بود تا دوازده خلیفه بر مسلمانان حکومت کنند، سپس سخنی فرمود که من نفهمیدم ، پس به پدرم (که در آنجا حاضر و از من به پیامبر(ص) نزدیکتر بود) گفتم پیامبر (ص) چه فرمود؟ گفت، فرمود (تمام آنها از قریشند)) در همین کتاب با سند دیگری از (جابر) تعبیر دیگری نقل میکند و به جای (لایَزالُ هذا الدّینِ عَزیزاً)، (لایَزالُ هذا الاَمْرُ) آمده است. و در تعبیر سومی با سند دیگری (لایَزالُ هذَا الدّینُ عَزیزاً مَنیعاً) آمده است. و در تعبیر چهارمی از عامر بن سعد بن ابیوقاص نقل میکند که به جابر بن سمره نامهای نوشتم که بعضی از اخباری را که خودت از پیامبر(ص) شنیدهای برای من بنویس، او چنین نوشت که من از پیامبر (ص) شنیدم میفرمود (لایَزالُ الدّینُ قائِماً حَتی تَقُومُ السّاعَهُ ، اَوْ یَکُونُ عَلَیْکُمْ اِثْنی عَشَرَ خَلیفَهً کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْشٍ؛ دین اسلام بر پا است تا قیام قیامت ، یا اینکه بر شما دوازده خلیفه حکومت میکنند که همه از قریشند) و در طریق دیگری در همان صحیح مسلم از (جابر) آمده است (لایَزال هذَا الدّینُ عَزیزاً مَنیعاً اِلی اِثْنی عَشَرَ خَلَیفَهً؛ این دین قدرتمند و شکست ناپذیر خواهد بود تا دوازده خلیفه بر آن حکومت کنند) و در آخر این حدیث نیز همان جمله (کُلُّهُمْ مِنْ قُریْشٍ) دیده میشود.[2] 2 همین حدیث در صحیح بخاری با عبارت مشابهی آمده است، جابر میگوید از پیامبر خدا (ص) شنیدم میفرمود (یَکُونُ اِثْنی عَشَرَ اَمیراً فَقالَ کَلِمَهً لَمْ اَسْمَعْها ، فَقالَ اَبی اِنَّهُ قالَ کُلُّهُم مِنْ قُرَیْشٍ؛[3] بعد از من دوازده امیر خواهد بود، سپس سخنی فرمود که آن را نشنیدم ، پدرم گفت فرمود همة آنها از قریشند) 3 همین معنی در صحیح ترمذی نیز با تفاوت جزئی ذکر شده و ترمذی بعد از نقل آن میگوید (هذا حَدیثَ حَسَنٌ صَحیحٌ؛[4] این حدیث نیکوی، صحیح است) 4 در صحیح ابیداود نیز همین معنی با تفاوت مختصری آمده است ، و لحن حدیث نشان میدهد که پیامبر (ص) آن را در حضور جمعیت فرموده، زیرا در آن وارد شده است وقتی پیامبر (ص) فرمود (همواره این دین نیرومند و عزیز است تا دوازده خلیفه) مردم با صدای بلند تکبیر گفتند.[5] 5 در مسند احمد حنبل نیز در چندین مورد این حدیث ذکر شده است که بعضی از محققان شماره طرق آن را در این کتاب به جابر، سی و چهار طریق ذکر کردهاند![6] در یک مورد میخوانیم که مسروق میگوید ما نزد عبداللّه بن مسعود نشسته بودیم، و او برای ما قرآن میخواند، کسی از او سؤال کرد آیا از رسول خدا (ص) هرگز سؤال کردید که چند خلیفه بر این امت حکومت میکنند؟ عبداللّه بن مسعود گفت از زمانی که به عراق آمدهام، قبل از تو کسی این سؤال را از من نکرده است! سپس افزود آری ما از رسول خدا (ص) سؤال کردیم فرمود (اِثْنی عَشَرَ کَعِدَّهً نُقْباءِ بَنی اِسْرائیلَ؛[7] دوازده نفر به تعداد نقبا و رؤسای بنی اسرائیل)! [1]. صحیح مسلم 3/1453. [2]. صحیح مسلم 3/1453. [3]. صحیح بخاری، ج 3، جزء نهم، ص 101. [4]. صحیح ترمذی 4/501. [5]. صحیح ابیداود/4. [6]. منتخب الاثر، ص 12 و احقاق الحق ج 13. [7]. مسند احمد، ج 1، ص 398.
بخاری و مسلم و تمام محدثین اهل سنت این روایت را آورده اند. حدیث امامان اثنی عشر از گروهی از صحابه پیامبر (ص) نقل شده است که بیشترین اسناد آن به (جابر بن سمره) میرسد، و سپس به (عبداللّه بن مسعود) و (عبداللّه بن عمر) و (عبداللّه بن عمر و بن عاص) و (عبدالملک بن عمیر) و (ابیالجلد) و (ابی جحیفه) (و حداقل هفت نفرند) ولی حفاظ و ناقلان حدیث که آن را در کتابهای خود نقل کردهاند بالغ بر دهها کتاب میشود، اکنون به قسمتی از آن که در منابع معتبر اهل سنّت آمده است توجه فرمائید:
1 در صحیح مسلم از جابر بن سمره نقل شده که میگوید (سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ (ص) یَقُولُ لایَزالُ الاِسلامُ عَزیزاً اِلی اِثْنی عَشَرَ خَلیفَهً – ثُمَّ قالَ کَلِمَهً لَمْ اَفْهَمْها! فَقُلْتُ لاَبی ما قالَ؟ فَقالَ کُلُهُمْ مِنْ قُریْشٍ!؛[1] اسلام پیوسته عزیز خواهد بود تا دوازده خلیفه بر مسلمانان حکومت کنند، سپس سخنی فرمود که من نفهمیدم ، پس به پدرم (که در آنجا حاضر و از من به پیامبر(ص) نزدیکتر بود) گفتم پیامبر (ص) چه فرمود؟ گفت، فرمود (تمام آنها از قریشند))
در همین کتاب با سند دیگری از (جابر) تعبیر دیگری نقل میکند و به جای (لایَزالُ هذا الدّینِ عَزیزاً)، (لایَزالُ هذا الاَمْرُ) آمده است.
و در تعبیر سومی با سند دیگری (لایَزالُ هذَا الدّینُ عَزیزاً مَنیعاً) آمده است.
و در تعبیر چهارمی از عامر بن سعد بن ابیوقاص نقل میکند که به جابر بن سمره نامهای نوشتم که بعضی از اخباری را که خودت از پیامبر(ص) شنیدهای برای من بنویس، او چنین نوشت که من از پیامبر (ص) شنیدم میفرمود (لایَزالُ الدّینُ قائِماً حَتی تَقُومُ السّاعَهُ ، اَوْ یَکُونُ عَلَیْکُمْ اِثْنی عَشَرَ خَلیفَهً کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْشٍ؛ دین اسلام بر پا است تا قیام قیامت ، یا اینکه بر شما دوازده خلیفه حکومت میکنند که همه از قریشند)
و در طریق دیگری در همان صحیح مسلم از (جابر) آمده است (لایَزال هذَا الدّینُ عَزیزاً مَنیعاً اِلی اِثْنی عَشَرَ خَلَیفَهً؛ این دین قدرتمند و شکست ناپذیر خواهد بود تا دوازده خلیفه بر آن حکومت کنند) و در آخر این حدیث نیز همان جمله (کُلُّهُمْ مِنْ قُریْشٍ) دیده میشود.[2]
2 همین حدیث در صحیح بخاری با عبارت مشابهی آمده است، جابر میگوید از پیامبر خدا (ص) شنیدم میفرمود
(یَکُونُ اِثْنی عَشَرَ اَمیراً فَقالَ کَلِمَهً لَمْ اَسْمَعْها ، فَقالَ اَبی اِنَّهُ قالَ کُلُّهُم مِنْ قُرَیْشٍ؛[3] بعد از من دوازده امیر خواهد بود، سپس سخنی فرمود که آن را نشنیدم ، پدرم گفت فرمود همة آنها از قریشند)
3 همین معنی در صحیح ترمذی نیز با تفاوت جزئی ذکر شده و ترمذی بعد از نقل آن میگوید (هذا حَدیثَ حَسَنٌ صَحیحٌ؛[4] این حدیث نیکوی، صحیح است)
4 در صحیح ابیداود نیز همین معنی با تفاوت مختصری آمده است ، و لحن حدیث نشان میدهد که پیامبر (ص) آن را در حضور جمعیت فرموده، زیرا در آن وارد شده است وقتی پیامبر (ص) فرمود (همواره این دین نیرومند و عزیز است تا دوازده خلیفه) مردم با صدای بلند تکبیر گفتند.[5]
5 در مسند احمد حنبل نیز در چندین مورد این حدیث ذکر شده است که بعضی از محققان شماره طرق آن را در این کتاب به جابر، سی و چهار طریق ذکر کردهاند![6]
در یک مورد میخوانیم که مسروق میگوید ما نزد عبداللّه بن مسعود نشسته بودیم، و او برای ما قرآن میخواند، کسی از او سؤال کرد آیا از رسول خدا (ص) هرگز سؤال کردید که چند خلیفه بر این امت حکومت میکنند؟ عبداللّه بن مسعود گفت از زمانی که به عراق آمدهام، قبل از تو کسی این سؤال را از من نکرده است! سپس افزود آری ما از رسول خدا (ص) سؤال کردیم فرمود (اِثْنی عَشَرَ کَعِدَّهً نُقْباءِ بَنی اِسْرائیلَ؛[7] دوازده نفر به تعداد نقبا و رؤسای بنی اسرائیل)!
[1]. صحیح مسلم 3/1453.
[2]. صحیح مسلم 3/1453.
[3]. صحیح بخاری، ج 3، جزء نهم، ص 101.
[4]. صحیح ترمذی 4/501.
[5]. صحیح ابیداود/4.
[6]. منتخب الاثر، ص 12 و احقاق الحق ج 13.
[7]. مسند احمد، ج 1، ص 398.
- [سایر] آیا روایت 73 فرقه شدن امت اسلام بعد از پیامبر (ص) صحیح است؟ و آیا در منابع اهل سنت هم به این روایت اشاره شده است؟
- [سایر] آیا نسبت هذیان به پیامبر(ص) توسط خلیفه دوم در منابع اهل سنت هم آمده است؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا (س) در منابع تاریخی اهل سنت جایگاهی نظیر منابع شیعه در نزد پیامبر (ص) دارد؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا (س) در منابع تاریخی اهل سنت جایگاهی نظیر منابع شیعه در نزد پیامبر (ص) دارد؟
- [سایر] در منابع اهل سنت چه فضائلی از پیامبر ص در مورد حضرت علی ع نقل شده است؟
- [سایر] آیا منابع اهل سنت به حدیث کساء اشاره کرده اند؟
- [سایر] آیا روایت (أنا مدینة العلم) با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
- [سایر] لطفاً بفرمایید مبانی سلفیه و اهلسنت در خلافت چیست و کتابها و منابع متقنی در این رابطه معرفی کنید؟
- [سایر] پیامبر ص شیعه بودند یا سنی؟
- [سایر] با توجه به منابع اهل سنت، توسل در سیره انبیا چه جایگاهی دارد؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله بروجردی] هر گاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسطهی آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگر چه صاحب آن سنی یا کافریست که در امان مسلمانان است، در صورتی که قیمت آن چیز به 6 / 12 نخود نقرهی سکهدار برسد، باید از روزی که آن را پیدا کرده، تا یک هفته روزی دو مرتبه و بعد تا یک ماه هفتهای یک مرتبه و بعد تا یک سال ماهی یک مرتبه در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه چیزی را که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسطه آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنّی یا کافری است که در امان مسلمانان است در صورتی که قیمت آن چیز به 12/6 نخود نقره سکّهدار برسد، باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک هفته روزی دو مرتبه و بعد تا یک ماه هفتهاییک مرتبه و بعد تا یکسال ماهی یک مرتبه در محلّ اجتماع مردم اعلان کند واین از باب مثال است بلکه اگر طوری باشد که عرفاً بگویند تعریف همان مال گمشده است، کفایت میکند.
- [آیت الله سیستانی] در روایات معتبره وارد است ، که نماز با جماعت بیست و پنج درجه افضل از نماز فرادی است .
- [آیت الله خوئی] در روایات معتبره وارد است که نماز با جماعت بیست و پنج درجه افضل از نماز فرادا است.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.