با رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) یک رشته خلأهایی در جامعه پدید می آید و سدّ این خلأها بدون وجود امام معصوم امکان پذیر نیست. و به دیگر سخن: اگر پر کردن این خلأها که هم اکنون، به شرح آن می پردازیم لازم و ضروری می باشد، حتماً باید با وجود یک امام معصوم پر شود، و گرنه برای فرد عادی، چنین امکانی وجود ندارد. اینک بیان این خلأها: 1. بیان احکام حوادث نوظهور که هرگز سابقه ای نداشته است. 2. تفسیر مقاصد و اهداف آیات قرآن. 3. پاسخ گویی به شبهات واشکالات. 4. صیانت و حفاظت آیین اسلام از هر نوع تحریف. اینها وظایفی بود که پیامبر گرامی در عصر خویش به آنها قیام نموده و مشکلات موجود در این مسائل را برطرف می ساخت. اینک ما به ترتیب به توضیح اجمالی این وظایف می پردازیم: الف. پیامبر بیانگر حکم هر نوع حادثه نوظهوری بود که رخ می داد و این نیاز پس از پیامبر گرامی نیز ادامه داشته و امت اسلامی شدیداً به شخصیتی که مبیِّن احکام و حوادث نوظهوری باشد که هرگز در زمان پیامبر گرامی رخ نداده و سابقه نداشته است، نیازمند بودند و در بسیاری از مسایل درمانده شده و به دامن این و آن پناه می بردند، و سرانجام با یک سلسله دلایل ظنی و پنداری، خود را قانع کرده و به اصطلاح سر و ته آن را بند می آوردند. ب. پیامبر گرامی در حال حیات خود به توضیح بخشی از آیات و تشریح ابعاد قسمتی از آیات می پرداخت و این نیاز پس از رحلت پیامبر گرامی از بین نرفته و مسلمانان در تفسیر قسمتی از آیات دچار اختلاف و دو دستگی شدند حتی در آیاتی مربوط به وضو، حدّ سارق و فرایض، اختلاف نظر شدیدی پیدا کردند. ج. رسول خدا به شبهات یهود و نصاری و دیگر ملل جهان که در مدینه می زیستند و یا به آنجا رفت و آمد می کردند پاسخ می گفت و آیه مربوط به ابطال الوهیت عیسی (علیه السلام) و غیر آن، گواه زنده بر این مطلب است و این نیاز، پس از رحلت رسول خدا، به قوت خود باقی بود و سیل شبهات از طریق احبار یهود و نصاری، و دیگر ملل جهان بر سرزمین مدینه سرازیر بود، و تاریخ زندگی خلفا و عجز و ناتوانی بسیاری از یاران پیامبر از حلّ شبهات اجانب و بیگانگان گواه روشنی بر بقای چنین نیازی بود. د. حفظ و صیانت آیین اسلام از تحریف محرّفان و جعلِ وضاعان مسأله ای است که نمی توان از آن به سادگی گذشت، در زمان پیامبر، تحریف و جعل حدیث کم و بیش وجود داشت و پس از درگذشت پیامبر، رواج بیشتری پیدا کرد. البتّه هر نوع تحریفی با مراجعه به پیامبر گرامی، خنثی می شد ولی پس از درگذشت پیامبر، نبودن یک مرجع معصوم (یا به تعبیر صحیح تر: عدم مراجعه به فرد معصوم) که بتوان از طریق مراجعه به او صحیح را از غیر صحیح تمیز داد، مشکل بزرگی را در جامعه به وجود آورد، و احادیث زیادی در زمینه های مختلف وارد احادیث پیامبر گردید که چهره تاریخ حدیث را در صدر اسلام دگرگون ساخت. گذشته از این، مسأله ی تحریف، اختصاص به موضوع حدیث ندارد، پیدایش فرقه های گوناگون پس از رحلت پیامبر، که تاریخ ملل و نحل، شاهد گویای آن است، گواه روشنی بر وجود تحریف در اصول و فروع است، و هنوز چیزی از رحلت پیامبر نگذشته بود که فرقه سازی وگروه بازی در فروع و اصول پی ریزی گردید و مسلمانان به هفتاد و دو ملت یا بیشتر منشعب شدند که تنها یکی از آن بر حق بوده و بقیه بر باطلند. این اشکالات و مشکلات با وجود ارزشمند پیامبر گرامی، برطرف می شد ولی پس از درگذشت وی این مشکلات باقی می ماند، مگر اینکه خلیفه و جانشین او مانند خود او فیض بخش و کمال آفرین باشد و در غیر این صورت امت اسلامی از چنین فیضی محروم بوده و جانشین او نیز، جانشین واقعی نخواهد بود. این نقیصه ها هرگز با امام منتخب مردم بر طرف نمی گردد، بلکه با امام و خلیفه ای برطرف می شود که مانند پیامبر از تربیت الهی بهره ای داشته و از علم سرشار و عصمت و مصونیت خدایی برخوردار باشد و در غیر این صورت این نقایص به قوت خود باقی خواهد بود و شناخت چنین فردی مانند پیامبر، بدون تنصیص الهی و معرفی او امکان پذیر نیست; زیرا خدا باید قبلاً با تربیت و تعلیم های خارق العاده، چنین فردی را برای امت تدارک ببیند، آنگاه در موقع مناسب از طریق پیامبر معرفی کند. بنابراین روشن می شود که امام باید معصوم باشد و در نتیجه تنها راه شناخت او نیز نص الهی است. *بر گرفته شده از کتاب (پیشوایی از نظر اسلام) حضرت آیت الله سبحانی
با رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) یک رشته خلأهایی در جامعه پدید می آید و سدّ این خلأها بدون وجود امام معصوم امکان پذیر نیست.
و به دیگر سخن: اگر پر کردن این خلأها که هم اکنون، به شرح آن می پردازیم لازم و ضروری می باشد، حتماً باید با وجود یک امام معصوم پر شود، و گرنه برای فرد عادی، چنین امکانی وجود ندارد.
اینک بیان این خلأها:
1. بیان احکام حوادث نوظهور که هرگز سابقه ای نداشته است.
2. تفسیر مقاصد و اهداف آیات قرآن.
3. پاسخ گویی به شبهات واشکالات.
4. صیانت و حفاظت آیین اسلام از هر نوع تحریف.
اینها وظایفی بود که پیامبر گرامی در عصر خویش به آنها قیام نموده و مشکلات موجود در این مسائل را برطرف می ساخت. اینک ما به ترتیب به توضیح اجمالی این وظایف می پردازیم:
الف. پیامبر بیانگر حکم هر نوع حادثه نوظهوری بود که رخ می داد و این نیاز پس از پیامبر گرامی نیز ادامه داشته و امت اسلامی شدیداً به شخصیتی که مبیِّن احکام و حوادث نوظهوری باشد که هرگز در زمان پیامبر گرامی رخ نداده و سابقه نداشته است، نیازمند بودند و در بسیاری از مسایل درمانده شده و به دامن این و آن پناه می بردند، و سرانجام با یک سلسله دلایل ظنی و پنداری، خود را قانع کرده و به اصطلاح سر و ته آن را بند می آوردند.
ب. پیامبر گرامی در حال حیات خود به توضیح بخشی از آیات و تشریح ابعاد قسمتی از آیات می پرداخت و این نیاز پس از رحلت پیامبر گرامی از بین نرفته و مسلمانان در تفسیر قسمتی از آیات دچار اختلاف و دو دستگی شدند حتی در آیاتی مربوط به وضو، حدّ سارق و فرایض، اختلاف نظر شدیدی پیدا کردند.
ج. رسول خدا به شبهات یهود و نصاری و دیگر ملل جهان که در مدینه می زیستند و یا به آنجا رفت و آمد می کردند پاسخ می گفت و آیه مربوط به ابطال الوهیت عیسی (علیه السلام) و غیر آن، گواه زنده بر این مطلب است و این نیاز، پس از رحلت رسول خدا، به قوت خود باقی بود و سیل شبهات از طریق احبار یهود و نصاری، و دیگر ملل جهان بر سرزمین مدینه سرازیر بود، و تاریخ زندگی خلفا و عجز و ناتوانی بسیاری از یاران پیامبر از حلّ شبهات اجانب و بیگانگان گواه روشنی بر بقای چنین نیازی بود.
د. حفظ و صیانت آیین اسلام از تحریف محرّفان و جعلِ وضاعان مسأله ای است که نمی توان از آن به سادگی گذشت، در زمان پیامبر، تحریف و جعل حدیث کم و بیش وجود داشت و پس از درگذشت پیامبر، رواج بیشتری پیدا کرد. البتّه هر نوع تحریفی با مراجعه به پیامبر گرامی، خنثی می شد ولی پس از درگذشت پیامبر، نبودن یک مرجع معصوم (یا به تعبیر صحیح تر: عدم مراجعه به فرد معصوم) که بتوان از طریق مراجعه به او صحیح را از غیر صحیح تمیز داد، مشکل بزرگی را در جامعه به وجود آورد، و احادیث زیادی در زمینه های مختلف وارد احادیث پیامبر گردید که چهره تاریخ حدیث را در صدر اسلام دگرگون ساخت.
گذشته از این، مسأله ی تحریف، اختصاص به موضوع حدیث ندارد، پیدایش فرقه های گوناگون پس از رحلت پیامبر، که تاریخ ملل و نحل، شاهد گویای آن است، گواه روشنی بر وجود تحریف در اصول و فروع است، و هنوز چیزی از رحلت پیامبر نگذشته بود که فرقه سازی وگروه بازی در فروع و اصول پی ریزی گردید و مسلمانان به هفتاد و دو ملت یا بیشتر منشعب شدند که تنها یکی از آن بر حق بوده و بقیه بر باطلند.
این اشکالات و مشکلات با وجود ارزشمند پیامبر گرامی، برطرف می شد ولی پس از درگذشت وی این مشکلات باقی می ماند، مگر اینکه خلیفه و جانشین او مانند خود او فیض بخش و کمال آفرین باشد و در غیر این صورت امت اسلامی از چنین فیضی محروم بوده و جانشین او نیز، جانشین واقعی نخواهد بود.
این نقیصه ها هرگز با امام منتخب مردم بر طرف نمی گردد، بلکه با امام و خلیفه ای برطرف می شود که مانند پیامبر از تربیت الهی بهره ای داشته و از علم سرشار و عصمت و مصونیت خدایی برخوردار باشد و در غیر این صورت این نقایص به قوت خود باقی خواهد بود و شناخت چنین فردی مانند پیامبر، بدون تنصیص الهی و معرفی او امکان پذیر نیست; زیرا خدا باید قبلاً با تربیت و تعلیم های خارق العاده، چنین فردی را برای امت تدارک ببیند، آنگاه در موقع مناسب از طریق پیامبر معرفی کند.
بنابراین روشن می شود که امام باید معصوم باشد و در نتیجه تنها راه شناخت او نیز نص الهی است.
*بر گرفته شده از کتاب (پیشوایی از نظر اسلام) حضرت آیت الله سبحانی
- [سایر] آیا افراد سنی مذهب به معصومیت پیامبر(ص) و امامان و اهل بیت (ع) اعتقاد دارند؟
- [سایر] آیا عصمت امامان علیهمالسلام را از قرآن میتوان اثبات کرد؟
- [سایر] آیا دعای امام معصوم(ع) برای یک راوی دلالت بر اثبات وثاقت او می کند؟
- [سایر] حدیث ثقلین چه می گوید و نقش آن در اثبات امامت حضرت علی و دیگر امامان چیست؟
- [سایر] برخی مفسّران از آیه «اولی الامر» بر عصمت امامان استدلال کرده اند از این راه چگونه عصمت اثبات می شود؟
- [سایر] آیا بدون مراجعه به سنت و تنها با استفاده از قرآن می توانیم نیاز انسان ها به امامان را اثبات کنیم؟
- [سایر] آیا بازگشت امامان به حیات دنیا و بحث رجعت بعد از ظهور حضرت مهدی(عج) قابل اثبات است؟ اصلاً قضیه رجعت که باید به آن معتقد باشیم چیست؟
- [سایر] برای اثبات حقانیت شیعه، تحقیق میکردم که به آیه 12 سوره یاسین برخوردم. میخوام بدانم وقتی خدا میفرماید: (در روز قیامت ما همه را به حساب میآوریم)، چگونه ممکن است امامان معصوم باشند؟!
- [سایر] معجزه امامان شیعه چیست؟
- [سایر] آیا از امامان قبل نصی بر امامت امامان کودک بوده است ؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام: دشنام دهد، یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.
- [آیت الله بروجردی] اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام دشنام دهد، یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.
- [امام خمینی] اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام دشنام دهد یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.
- [آیت الله سیستانی] شخصی که به یکی از دوازده امام علیهمالسلام از روی دشمنی دشنام دهد ، نجس است . 9 شراب :
- [آیت الله جوادی آملی] :اگرچه امامان (ع) ،انفال را برای شیعیان حلال کرده اند؛ ولی تصرف در آن باید به اذن ولیّ مسلمین باشد . ولیّ مسلمین گاهی مجانی اذن می دهد و گاهی برای رعایت حال محرومان جامعه، با دریافت عوض , اجازه میدهد.
- [آیت الله جوادی آملی] .مال مجهول المالک را باید به فقیه جامع الشرای ط که نائب امام معصوم(ع)است، پرداخت کرد; یا به اذن او صدقه داد.
- [آیت الله سبحانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر برای حرم یکی از امامان یا امامزادگان نذر کند؛ باید آن را بنا بر احتیاط در تعمیر و روشنائی و فرش حرم و مانند اینها مصرف کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله اردبیلی] نماز خواندن در حرم امامان علیهمالسلام مستحب و بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام برابر با دویست هزار نماز است.