مسیر زندگی بشر، مسیری هموار و بی چالش نیست. بلکه در این مسیر، دست اندازهای بسیاری قرار داده شده است تا حقیقت درونی هر فرد را بر ملا نماید. در واقع بشر در زندگی خود، همیشه مخاطب دو دعوت از سوی جنود رحمانی و جنود شیطانی است، تا استقامتش در ایمان و عملی کردن ادعایش، ظهور یابد. از همین زاویه نگاه، چرایی اذن خدای متعال به شیطان برای ایجاد شبهات فهمیده می شود. خدای متعال در کنار ارسال رسولان برای دعوت بشر به سمت حقیقت، دست جناح شیطانی را باز گذاشته و اجازه داده است که آنان نیز با سخنانی فریبنده و آراسته، کسانی که حقیقتا مومن نیستند را به دنبال خود بکشانند: (وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما یَفْتَرُونَ * وَ لِتَصْغی إِلَیْهِ أَفْئِدَةُ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ لِیَرْضَوْهُ وَ لِیَقْتَرِفُوا ما هُمْ مُقْتَرِفُونَ[انعام/112-113] اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بی اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر می گفتند و اگر پروردگارت می خواست، چنین نمی کردند (و می توانست جلو آنها را بگیرد .) بنا بر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار! نتیجه (وسوسه های شیطان و تبلیغات شیطان صفتان) این خواهد شد که دلهای منکران قیامت، به آنها متمایل گردد و به آن راضی شوند و هر گناهی که بخواهند، انجام دهند.) اما فعالیت های شیطان هرگز نمی تواند مومنان حقیقی را از راه باز دارد! چرا که تمام القاهای شیطانی، باطل می شوند و تنها کسانی از آن القاها تبعیت می کنند، که حق جو نیستند. بلکه به دنبال بهانه ای می گردند تا زشتکاری های خویش را توجیه کنند و برای این کار از سخنان فریبنده شیطان استفاده می کنند: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّی أَلْقَی الشَّیْطانُ فی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ ما یُلْقِی الشَّیْطانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیاتِهِ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ[حج/52] هیچ پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه هر گاه آرزو می کرد (و طرحی برای پیشبرد اهداف الهی خود می ریخت)، شیطان القائاتی در آن می کرد امّا خداوند القائات شیطان را از میان می برد، سپس آیات خود را استحکام می بخشید و خداوند علیم و حکیم است.) بدعت ها و انحراف ها نیز همین گونه است. خدای متعال همیشه اساس حق را در جامعه بشری، با به کار گیری اولیای خویش حفظ می کند و اگر کسی واقعا طلب حق باشد، به آن نایل خواهد آمد. اما آنان که در دلشان ایمانی حقیقی وجود ندارد، و هوا پرست هستند، اسیر شیطان شده و از باطل تبعیت می کنند. که حضرت علی (ع) می فرمایند: همانا آغاز پدید آمدن فتنه ها، هوا پرستی، و بدعت گذاری در احکام آسمانی است، نوآوری هایی که قرآن با آن مخالف است.؟ پس هر آنچه درباره نیاز بشر به دین، و فطری بودن آن و مستحکم بودن و عقلانی بودنش گفته می شود، درباره دین اصیل و تحریف نیافته است. که خدای متعال آن را برای بشر حفظ می کند. و در دسترس بشر است. هر چند که در کنار آن، ادیانی با انواع و اقسام آلودگی ها و انحراف ها بروز می یابند و کسانی را به خود مشغول می کنند. [1]: نهج البلاغه، خطبه 50
مسیر زندگی بشر، مسیری هموار و بی چالش نیست. بلکه در این مسیر، دست اندازهای بسیاری قرار داده شده است تا حقیقت درونی هر فرد را بر ملا نماید.
در واقع بشر در زندگی خود، همیشه مخاطب دو دعوت از سوی جنود رحمانی و جنود شیطانی است، تا استقامتش در ایمان و عملی کردن ادعایش، ظهور یابد.
از همین زاویه نگاه، چرایی اذن خدای متعال به شیطان برای ایجاد شبهات فهمیده می شود. خدای متعال در کنار ارسال رسولان برای دعوت بشر به سمت حقیقت، دست جناح شیطانی را باز گذاشته و اجازه داده است که آنان نیز با سخنانی فریبنده و آراسته، کسانی که حقیقتا مومن نیستند را به دنبال خود بکشانند:
(وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما یَفْتَرُونَ * وَ لِتَصْغی إِلَیْهِ أَفْئِدَةُ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ لِیَرْضَوْهُ وَ لِیَقْتَرِفُوا ما هُمْ مُقْتَرِفُونَ[انعام/112-113] اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بی اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر می گفتند و اگر پروردگارت می خواست، چنین نمی کردند (و می توانست جلو آنها را بگیرد .) بنا بر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار! نتیجه (وسوسه های شیطان و تبلیغات شیطان صفتان) این خواهد شد که دلهای منکران قیامت، به آنها متمایل گردد و به آن راضی شوند و هر گناهی که بخواهند، انجام دهند.)
اما فعالیت های شیطان هرگز نمی تواند مومنان حقیقی را از راه باز دارد! چرا که تمام القاهای شیطانی، باطل می شوند و تنها کسانی از آن القاها تبعیت می کنند، که حق جو نیستند. بلکه به دنبال بهانه ای می گردند تا زشتکاری های خویش را توجیه کنند و برای این کار از سخنان فریبنده شیطان استفاده می کنند:
(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّی أَلْقَی الشَّیْطانُ فی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ ما یُلْقِی الشَّیْطانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیاتِهِ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ[حج/52] هیچ پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه هر گاه آرزو می کرد (و طرحی برای پیشبرد اهداف الهی خود می ریخت)، شیطان القائاتی در آن می کرد امّا خداوند القائات شیطان را از میان می برد، سپس آیات خود را استحکام می بخشید و خداوند علیم و حکیم است.)
بدعت ها و انحراف ها نیز همین گونه است. خدای متعال همیشه اساس حق را در جامعه بشری، با به کار گیری اولیای خویش حفظ می کند و اگر کسی واقعا طلب حق باشد، به آن نایل خواهد آمد. اما آنان که در دلشان ایمانی حقیقی وجود ندارد، و هوا پرست هستند، اسیر شیطان شده و از باطل تبعیت می کنند. که حضرت علی (ع) می فرمایند: همانا آغاز پدید آمدن فتنه ها، هوا پرستی، و بدعت گذاری در احکام آسمانی است، نوآوری هایی که قرآن با آن مخالف است.؟
پس هر آنچه درباره نیاز بشر به دین، و فطری بودن آن و مستحکم بودن و عقلانی بودنش گفته می شود، درباره دین اصیل و تحریف نیافته است. که خدای متعال آن را برای بشر حفظ می کند. و در دسترس بشر است. هر چند که در کنار آن، ادیانی با انواع و اقسام آلودگی ها و انحراف ها بروز می یابند و کسانی را به خود مشغول می کنند.
[1]: نهج البلاغه، خطبه 50
- [سایر] اسلام و شبهات بهائیت چیست؟
- [سایر] تحریف یعنی چه؟ دلیل مسلمانان بر تحریف کتب مقدس چیست؟
- [سایر] باتوجه به این که می گوییم مسیحیت ویهودیت تحریف شده،چرا اسلام تحریف نشده؟
- [سایر] با توجه به فاصله زمانی طولانی ما با صدر اسلام چگونه می توان اطمینان پیدا کرد که قرآن تحریف نشده است؟
- [سایر] با توجه به اینکه در کتاب کافی احادیث تحریف قرآن آمده آیا جناب کلینی معتقد به تحریف قرآن بوده اند؟
- [سایر] برتری اسلام به دیگر ادیان الهی و غیرالهی با توجه به اینکه همه ادیان بشر را دعوت به نیکی و عدالت و ... می کنند؟
- [سایر] ما معتقدیم که اسلام از تحریف دور مانده است و از طرفی هم اعتقاد داریم که عترت پیامبر(ص) مفسّر قرآن هستند، بنابراین آیا میتوان نتیجه گرفت که اسلام غیر شیعی تحریف شده است؟
- [سایر] با توجه به تحریف قرآن در اینترنت، منظور از مصونیت آن توسط خداوند چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کودکانی که از خانواده های دیگر ادیان الهی به دنیا آمده اند، در رابطه با قوانین کیفری هم سطح با کودک مسلمان نیستند. با توجّه به رأفت دین اسلام نسبت به کودکان، آیا امکان هم سطحی وجود دارد؟
- [سایر] آیا پیامبران می توانند معجزه ها را از سوی خودشان و بدون اذن الهی، انجام دهند و اساساً نقش آن ها در رخ دادن معجزه ها چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در صید ماهی لازم نیست صیاد مسلمان باشد و اگر ماهی در تور یا وسیله دیگر صیادی در داخل آب هم بمیرد حلال است، با توجه به نحوه صیادی فعلی که اطمینان حاصل می شود که ماهی در تور و وسایل صیادی مرده است ماهی فلس دار موجود در بازارهای مسلمانان و حتی کشورهای غیر مسلمان حلال است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانی منکر خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم شود یا حکم ضروری دین یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که انکار آن حکم به انکار خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم برگردد و با توجه به این موضع آن را انکار کند، (مرتدّ) است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در خطبه اول واجب است حمد الهی، گر چه به هر لفظی که حمد الهی محسوب شود جائز است، ولی احتیاط مستحب آن است که به لفظ جلاله (الله) باشد و احتیاط واجب آن است که پس از آن به ثنای الهی بپردازد و سپس به پیغمبر اسلام درود فرستد، و واجب است مردم را به تقوی سفارش کند و یک سوره کوچک از قرآن را بخواند. و در خطبه دوم نیز حمد و ثنای الهی (به صورتی که ذکر شد) و درود بر پیغمبر اسلام واجب است. و احتیاط واجب آن است که در این خطبه نیز به تقوی سفارش کند و سوره کوچکی از قرآن تلاوت نماید. و احتیاط مستحب و مؤکد آن است که در خطبه دوم پس از درود بر پیغمبر(صلی الله علیه وآله) به ائمه معصومین(علیهم السلام) نیز درود فرستد و برای مؤمنین استغفار کند. و بهتر است از خطبه های منسوب به امیر المؤمنین(علیه السلام) یا آنچه از ائمه معصومین(علیهم السلام)وارد شده انتخاب کند.
- [آیت الله نوری همدانی] در خطبة اوّل واجب است حَمْدِ الهی ، گرچه به هر لفظی که حمد الهی محسوب شود جائز است ، ولی احتیاط مستحبّ آن است که به لفظ جَلاله ( الله) باشد و احتیاط واجب آن است که پس از آن به ثنای الهی بپردازد و سپس به پیغمبر اسلام درود فرستد و واجب است مردم را به تقوی سفارش کند و یک سورة کوچک از قرآن را بخواند . و در خطبة دوّم نیز حمد و ثنای الهی ( به صورتی که ذکر شد ) و درود بر پیغمبر اسلام واجب است .و احتیاط واجب آن است که در این خطبه نیز به تقوی سفارش کند و سورة کوچکی از قرآن تلاوت نماید . و احتیاط مستحبّ و مُؤَکَّدْ آن است که در خطبة دوّم پس از درود بر پیغمبر ( صلّی الله علیه وآله ) به اَئِمَّة معصومین ( علیه السّلام ) نیز درود فرستد و برای مؤمنین استغفار کند . و بهتر است از خطبه های منسوب به امیر المؤمنین ( علیه السّلام ) یا آنچه از ائمه معصومین ( علیه السّلام ) وارد شده ، انتخاب کند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مشرک یعنی افرادی که خدایی غیر از خدای یگانه را بپرستند (بت پرست) یا برای خدا شریک قائل باشند و دو یا چند خدا را بپرستند، نجس می باشند ولی کسانی که وحدت خدای سبحان را قبول دارند و یکی از پیامبران الهی را قبول داشته باشند (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و صابئیان) پاک می باشند. و اهل کتاب اگر به واسطه تحریف در دین خود مشرک شده باشند حکم سایر مشرکین را دارند و نجس می باشند و همچنین کسانی که بی دین بوده و هیچ خدایی را قبول ندارند نجس می باشند. ناصبی ها نیز که دشمن ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند نجس می باشند. خوارج و نیز مسلمانانی که مشرک شده باشند و حضرت علی(علیه السلام) را خدا بدانند یا یکی از ضروریات دین را انکار کنند به نحوی که به انکار خدا و رسول خدا برگردد نجس می باشند.
- [آیت الله جوادی آملی] .قبله اسلام, مکانی است که کعبه در آن واقع است حِجر اسماعیل جزء قبله نیست و امتداد این مکان از دو طرف عمق و ارتفاع تا آنچه فرض دارد, قبله است . هر عملی در اسلام که مراعات قبله در آن لازم است ; مانند نماز، سر بریدن حیوان و ... باید با توجه به این مکان خاص انجا م شود, چون این مکان مخصوص قبله است . هنگام بازسازی کعبه بر اثر زلزله، سیل یا حوادث دیگر , قبله محفوظ است, هر چند کعبه ویران شده, در دست عمران جدید باشد.
- [امام خمینی] بر علمای اعلام ایَّدَهُمُ اللَّهُ تَعالی لازم است در مقابل این نحو قوانین بیارزش از نظر اسلام و قانون، اعتراض شدید کنند، نه استرحام از مجرمین اصلی و دولتخواهی برای آنها که مأمور اجرای اوامر مخالفین اسلام میباشند، زیرا این نحو تقاضاها و دولتخواهیها و توجه جرم را به مأمورین جزء، و دست دوم دادن موجب تطهیر مجرم اصلی و جرأت او بر هدم احکام الهیه است، و بر کافه مسلمانان لازم است در مقابل این قوانین که دین و دنیا و خاندان آنها را تهدید میکند، و دخترهای بیچاره آنها را به سربازخانه میکشد، و زحمت انبیای عظام و اولیای گرام صلی اللَّه علیهم اجمعین را تضییع مینماید، مقاومت کنند، و اظهار تنفر نمایند، و به این قوانین مخالف اسلام عمل نکنند، و به هر وسیلهای که ممکن است هم اکنون دفاع از احکام اسلام کنند تا خدای نخواسته به آتیه سیاه و وحشتناکی که عمال استعمار خَذَلَهُم اللَّهُ تَعالی در نظر دارند برای اسلام و مسلمانان مبتلا نشوند. بعضی از مسائل که در این زمان مورد حاجت است
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام کوچک شمردن اوامر و نواهی الهی است که به آن استخفاف و بیاعتنایی به دین نیز گفته میشود، و آن اقسامی دارد: الف) واجبی از واجبات را ضدّ ارزش بداند، نظیر کسی که حجاب اسلام را ضدّ ارزش بداند و یا نماز و مانند آن را بیارزش و برای عوام مردم بداند، و این قسم از استخفاف اگر ملتزم به لوازم آن باشد کفر است، ولی اگر توجّه به لوازم آن نداشته باشد، گرچه کفر نیست، ولی گناهش خیلی بزرگ است، علاوه بر عذابی که در اصل گناه است. ب) واجبی از واجبات و یا حرامی از محرّمات را گرچه ضدّ ارزش نمیداند، ولی در عمل به آن اهمیّت نمیدهد، نظیر کسی که با عذر غیر موجّهی نماز را ترک میکند، مثلاً در مسافرت چون وضو و نماز برای او مشکل است آن را ترک مینماید، و نظیر زنی که در میان مردم موی سرش را نمیپوشاند و یا- العیاذ باللَّه- با زینت و آرایش در میان مردم ظاهر میشود، و این قسم نیز از گناهان بزرگ است، یعنی علاوه بر گناه اصل عمل، گناه بیاعتنایی به اوامر و نواهی الهی را هم دارد. ج) تبلیغ علیه واجبی از واجبات یا تبلیغ برای حرامی از محرّمات، نظیر کسی که علیه نماز یا روزه و یا حجّ و مانند اینها تبلیغ کند و آنها را کوچک و بیارزش قلمداد نماید، و نظیر کسی که علیه حجاب تبلیغ و بیحجابی را تمدّن و ارزش وانمود کند و یا بانک منهای ربا را بیارزش و بانک ربوی را از نظر اقتصادی باارزش بداند، و معلوم است این قسم، گناهش از قسم اوّل بالاتر، بلکه اگر ملتزم به لوازم آن باشد کفر، و در بعضی موارد مفسد فی الارض است، و اگر ملتزم به لوازم آن نباشد گرچه کفر نیست، ولی گناهش خیلی بزرگ، بلکه در بعضی موارد حکم مفسد فی الارض را دارد.
- [آیت الله اردبیلی] زکات از واجبات بزرگ الهی است که در قرآن و روایات در کنار نماز و اعتقاد به آخرت قرار گرفته است و هدف از آن تأمین اجتماعی، تعدیل ثروت، تأمین زندگی فقرا، ایجاد تسهیلات و منافع عمومی و دینی و جذب غیر مسلمانان به اسلام است و یقینا اگر ثروتمندان زکات اموال خویش را بپردازند، فقر از جامعه اسلامی رخت برمیبندد. امام صادق علیهالسلام میفرماید: (همانا خداوند عزّوجلّ در اموال ثروتمندان برای فقرا به اندازه کفایت آنان واجب فرموده است و اگر میدانست آن مقدار کفایت نمیکند، هر آینه بر آن میافزود. آنچه بر سر فقرا آمده است به سبب کاستی الهی نیست، بلکه به علّت منع حقوق آنان از سوی کسانی است که حقوق فقرا را ادا نمیکنند و به درستی اگر مردم حقوق مستمندان را ادا میکردند، آنان در رفاه زندگی میکردند.)(1) با برچیده شدن فقر از جامعه، امنیت اجتماعی نیز حاکم میگردد؛ علی علیهالسلام میفرماید: (اموال خویش را با زکات پاسداری کنید.)(2) پرداختن زکات موجب رهایی از عذاب الهی(3) و حافظ جان و مال است و خداوند عزّوجلّ میفرماید: (هر آنچه را در راه خداوند انفاق میکنید خداوند به شما باز میگرداند و او بهترین روزی دهندگان است.)(4) نماز با پرداختن زکات است که به ثمر مینشیند چنانکه در روایت آمده است: (آن کسی که نماز به پایدارد و زکات نپردازد =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 1 از (أبواب ما تجب فیه الزکاة)،ح2،ج9،ص10. 2 نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 146. 3 (آنان را که طلا و نقره گنجینه میکنند و آن را در راه خداوند انفاق نمیکنند، به عذاب دردناک بشارت ده.)، توبه(9):34. 4 سبأ(34):39. گویا نماز نخوانده است.)(1)
- [آیت الله مظاهری] چنانکه غیبت نمودن حرام و از گناهان بزرگ در اسلام است، شنیدن غیبت نیز حرام و از گناهان بزرگ است، و اگر شنونده میتواند باید دفاع از کسی که غیبت او میشود بنماید، و اگر نمیتواند باید از مجلس غیبت بیرون رود، و اگر نمیتواند باید توجّه به گفتار غیبتکننده نداشته باشد، و اگر گفتار او را به طور ناخواسته شنید، باید ترتیب اثر ندهد.