در ابتدا قسمتی از سخنان معروف مقام معظم رهبری درباره خواص و عوام را نقل می کنم: "در هر جامعه و شهر و کشوری، از یک دیدگاه، مردم به دو قسم تقسیم میشوند: یک قسمْ کسانی هستند که بر مبنای فکر خود، از روی فهمیدگی و آگاهی و تصمیمگیری کار میکنند. راهی را میشناسند و در آن راه گام برمیدارند. یک قِسم اینهایند که اسمشان را (خواص) میگذاریم. قسم دیگر، کسانی هستند که نمیخواهند بدانند چه راهی درست و چه حرکتی صحیح است. در واقع نمیخواهند بفهمند، بسنجند، به تحلیل بپردازند و درک کنند. به تعبیری دیگر، تابع جَوّند. به چگونگی جوّ نگاه میکنند و دنبال آن جوّ به حرکت در میآیند. اسم این قسم از مردم را (عوام) میگذاریم. در بین (خواص)، کنار افراد با سواد، آدمهای بیسواد هم هستند. گاهی کسی بیسواد است؛ اما جزو خواص است. یعنی میفهمد چه کار میکند. از روی تصمیمگیری و تشخیص عمل میکند. ای بسا کسانی که تحصیلات عالیه هم کردهاند؛ اما جزو عوامند. ای بسا کسانی که تحصیلات دینی هم کردهاند؛ اما جزو عوامند. (خواصِ) یک جامعه، به دو گروهِ (خواصِ طرفدار حق) و (خواصِ طرفدار باطل) تقسیم میشوند. حتّی خواصِ طرفدارِ حق هم به دو قسم تقسیم میشوند. وقتی خواصِ طرفدارِ حق، یا اکثریت قاطعشان، در یک جامعه، چنان تغییر ماهیت میدهند که فقط دنیای خودشان برایشان اهمیت پیدا میکند؛ وقتی از ترس جان، از ترس تحلیل و تقلیل مال، از ترس حذف مقام و پست، از ترس منفور شدن و از ترس تنها ماندن، حاضر میشوند حاکمیت باطل را قبول کنند و در مقابل باطل نمیایستند و از حق طرفداری نمیکنند و جانشان را به خطر نمیاندازند؛ آن گاه در جهان اسلام فاجعه با شهادت حسینبنعلی علیهالسّلام - با آن وضع - آغاز میشود." (20/3/1375 در جمع فرماندهان لشکر 27 محمد رسول الله ص )بنابر مطالب مطرح شده می توان چند نتیجه گرفت: 1-عده بسیاری از مردم تابع جو هستند و با هر نسیمی به جهتی می چرخند. 2-این عده همیشه تابع گروهی به نام خواص هستند. 3-از خواص بودن یا از عوام بودن هیچ ربطی به میزان تحصیلات و وضعیت مالی و ... ندارد و تنها به سنجیده عمل کردن مربوط می شود. 4-گمراه بودن یا هدایت شدن این افراد بستگی به خواصی دارد که عوام پیرو آنان هستند. با این حساب گمراهی اکثریت مردم، تنها در زمان هایی معنا دارد که خواص پیرو باطل باشند یا اینکه علیرغم اعتقاد به حق برای آن اقدام لازم را انجام ندهند. در این صورت توده های مردم به بیراهه خواهند رفت. اما اگر اکثریت مردم چشم به خواصی بدوزند که در مسیر حق می رود، از گمراهی نیز مصون هستند. هر چند بهتر است سعی کنند با درک و بصیرت بیشتر، سرنوشت خویش را به دست خود بگیرند چرا که: امام صادق (ع) می فرمایند: کسی که در این دین بوسیله مردم داخل شود همان مردم او را از دین بیرون میبرند هم چنان که در دینش داخل کرده بودند.[1] یعنی کسی که زمام امور خویش را به جو غالب سپرده هیچ ضمانتی ندارد که فردا جو چگونه تغییر می کند. و او را به چه راهی می برد. و اگر هزاران نمونه تاریخی نشان دهد که اکثریت مردم اشتباه کرده اند، نمی توان این مطلب را به عنوان قاعده کلی دانست. چون همیشه ممکن است اکثریت تابع خواص حق جو شوند یا در دورانی مانند دوران پس از ظهور، فهم و درک مردم رشد کند. و اکثریت اهل اقدام حساب شده باشند. [1]. الغیبة (للنعمانی)، ص 22.
در ابتدا قسمتی از سخنان معروف مقام معظم رهبری درباره خواص و عوام را نقل می کنم:
"در هر جامعه و شهر و کشوری، از یک دیدگاه، مردم به دو قسم تقسیم میشوند: یک قسمْ کسانی هستند که بر مبنای فکر خود، از روی فهمیدگی و آگاهی و تصمیمگیری کار میکنند. راهی را میشناسند و در آن راه گام برمیدارند. یک قِسم اینهایند که اسمشان را (خواص) میگذاریم. قسم دیگر، کسانی هستند که نمیخواهند بدانند چه راهی درست و چه حرکتی صحیح است. در واقع نمیخواهند بفهمند، بسنجند، به تحلیل بپردازند و درک کنند. به تعبیری دیگر، تابع جَوّند. به چگونگی جوّ نگاه میکنند و دنبال آن جوّ به حرکت در میآیند. اسم این قسم از مردم را (عوام) میگذاریم.
در بین (خواص)، کنار افراد با سواد، آدمهای بیسواد هم هستند. گاهی کسی بیسواد است؛ اما جزو خواص است. یعنی میفهمد چه کار میکند. از روی تصمیمگیری و تشخیص عمل میکند. ای بسا کسانی که تحصیلات عالیه هم کردهاند؛ اما جزو عوامند. ای بسا کسانی که تحصیلات دینی هم کردهاند؛ اما جزو عوامند.
(خواصِ) یک جامعه، به دو گروهِ (خواصِ طرفدار حق) و (خواصِ طرفدار باطل) تقسیم میشوند. حتّی خواصِ طرفدارِ حق هم به دو قسم تقسیم میشوند.
وقتی خواصِ طرفدارِ حق، یا اکثریت قاطعشان، در یک جامعه، چنان تغییر ماهیت میدهند که فقط دنیای خودشان برایشان اهمیت پیدا میکند؛ وقتی از ترس جان، از ترس تحلیل و تقلیل مال، از ترس حذف مقام و پست، از ترس منفور شدن و از ترس تنها ماندن، حاضر میشوند حاکمیت باطل را قبول کنند و در مقابل باطل نمیایستند و از حق طرفداری نمیکنند و جانشان را به خطر نمیاندازند؛ آن گاه در جهان اسلام فاجعه با شهادت حسینبنعلی علیهالسّلام - با آن وضع - آغاز میشود." (20/3/1375 در جمع فرماندهان لشکر 27 محمد رسول الله ص )بنابر مطالب مطرح شده می توان چند نتیجه گرفت:
1-عده بسیاری از مردم تابع جو هستند و با هر نسیمی به جهتی می چرخند.
2-این عده همیشه تابع گروهی به نام خواص هستند.
3-از خواص بودن یا از عوام بودن هیچ ربطی به میزان تحصیلات و وضعیت مالی و ... ندارد و تنها به سنجیده عمل کردن مربوط می شود.
4-گمراه بودن یا هدایت شدن این افراد بستگی به خواصی دارد که عوام پیرو آنان هستند.
با این حساب گمراهی اکثریت مردم، تنها در زمان هایی معنا دارد که خواص پیرو باطل باشند یا اینکه علیرغم اعتقاد به حق برای آن اقدام لازم را انجام ندهند. در این صورت توده های مردم به بیراهه خواهند رفت.
اما اگر اکثریت مردم چشم به خواصی بدوزند که در مسیر حق می رود، از گمراهی نیز مصون هستند. هر چند بهتر است سعی کنند با درک و بصیرت بیشتر، سرنوشت خویش را به دست خود بگیرند چرا که:
امام صادق (ع) می فرمایند: کسی که در این دین بوسیله مردم داخل شود همان مردم او را از دین بیرون میبرند هم چنان که در دینش داخل کرده بودند.[1]
یعنی کسی که زمام امور خویش را به جو غالب سپرده هیچ ضمانتی ندارد که فردا جو چگونه تغییر می کند. و او را به چه راهی می برد.
و اگر هزاران نمونه تاریخی نشان دهد که اکثریت مردم اشتباه کرده اند، نمی توان این مطلب را به عنوان قاعده کلی دانست. چون همیشه ممکن است اکثریت تابع خواص حق جو شوند یا در دورانی مانند دوران پس از ظهور، فهم و درک مردم رشد کند. و اکثریت اهل اقدام حساب شده باشند.
[1]. الغیبة (للنعمانی)، ص 22.
- [سایر] با توجّه به آن که جامعه ی ولایی ارزشی برای توده ها قائل نیست، آیا نباید آن را انحصارگر دانست؟[1]
- [سایر] تاریخ تولد امام رضا با توجه به نقل اقوال مختلف دقیقا چه زمانی بوده است؟
- [سایر] آیا اکثر بشر گمراه هستند؟
- [سایر] با توجه به اینکه پول سبب رونق مناسک دینی می شود، آیا اقتصاد زیر بنای اصلی تاریخ و بشریت نیست؟
- [سایر] شیطان چگونه انسان را گمراه می کند؟
- [سایر] سلام و خسته نباشید <br />لطفا در مورد توده های خوش خیم(چربی) یا کیست های سینه در خانم ها مرا راهنمایی کنید که چه گیاهانی در این باره مفید هستند و از رشد یا ایجاد توده جدید جلوگیری می کنند بنده یک بار عمل کردم ولی تعدادی توده کوچک چربی در سینه ام ماند که با نظر دکتر آن ها را عمل نکردم /&gt;با تشکر
- [سایر] شیطان چه کسانی را میتواند فریب دهد و گمراه سازد؟
- [سایر] چرا بعضیها بعد از هدایت دوباره گمراه میشوند؟
- [سایر] عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) تا چه حدّ می تواند توده های مردم را علیه حاکمان ظالم بسیج کند؟
- [سایر] ممکنه شیطان در لحظات آخر عمر کسی را گمراه کند؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . خرید و فروش و کمک به مطبوعات و نشریات و روزنامه و مجلات گمراه کننده و خواندن آنها حرام است مگر برای اطلاع بر مفاسد و رفع آن در صورت تمکن، برای کسانی که واقعاً اهلیت و شایستگی رفع آن را دارند.
- [آیت الله جوادی آملی] .در داد و ستد نسیه، مدت تحویل بها باید معلوم باشد و در صورت ابهامِ تاریخ آن، باطل است ; مانند آنکه کالایی را بفروشد که خریدار , بهای آن را هنگام رسیدن محصول بپردازد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر معلوم نباشد پسر بزرگتر کدام است یعنی تاریخ تولد پسرها درست روشن نباشد، قضای نماز و روزه پدر و مادر بر هیچ کدام واجب نیست، ولی احتیاط مستحب آن است که بین خودشان قسمت کنند.
- [آیت الله مظاهری] نیّت یعنی توجّه به عمل برای انجام فرمان خداوند عالم، و لازم نیست نیّت را از قلب خود بگذراند یا به زبان بگوید و همین مقدار که توجّه داشته باشد که نماز میخواند برای خدا، کفایت میکند.
- [آیت الله جوادی آملی] .در داد و ستد نسیه, تحویل کالا بر فروشنده لازم است؛ ولی حق مطالبه بها را پیش از زمان مقرّر ندارد , هرچند خریدار می تواند بهای آن را پیش از تاریخ تعهّدشده بپردازد . البته قبول آن بر فروشنده لازم نیست و اگر خریدار نتواند بها را پرداخت کند و کالا موجود باشد, فروشنده میتواند معامله را به هم بزند و متاع خود را برگرداند.
- [آیت الله اردبیلی] خرید و فروش و یا اقدام به نشر کتابها و نشریات گمراه کننده که موجب انحراف در فکر و عقیده یا اخلاق و یا عمل مردم میشود و یا مشتمل بر مطالب باطل و ترویج آن یا دروغ و تهمت و یا هتک و توهین به مقدّسات دینی و افراد مؤمن میباشد، حرام است. همچنین خواندن این گونه کتب و نشریات جایز نمیباشد مگر برای افراد صالحی که به عنوان نهی از منکر، در صدد جواب دادن به آنها میباشند و خود اهل فکر و تشخیص بوده و اطمینان دارند که هیچ گونه انحرافی در آنان ایجاد نمیشود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در بیع طرفین با هم شرط کنند که اگر فروشنده در تاریخ معینی پول مشتری را پس بدهد جنس فروخته شده مال خودش باشد صحیح و لازم الوفاء است و این را بیع شرط می گویند. در معامله ای که به این صورت واقع می شود جنس فروخته شده تا تاریخ مذکور ملک مشتری است و در هر نوع استفاده از آن آزاد است و حتی می تواند به خود فروشنده اجاره دهد و اگر فروشنده رأس تاریخ مقرر پول را پس بدهد صاحب ملک خود می شود ولی اگر پول را ندهد دیگر حق رجوع ندارد و جنس فروخته شده ملک مشتری باقی می ماند. در این نوع معامله هم مثل سایر معاملات باید قصد جدی نسبت به بیع وجود داشته باشد لذا معامله صوری به این نحو برای فرار از ربا باطل است. و اگر فروشنده مطمئن باشد که پول را مقداری دیرتر از موعد مقرر هم بدهد باز خریدار جنس را به او پس می دهد می تواند بیع شرط کند و این معنا ضرری به بیع نمی زند.
- [آیت الله مظاهری] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد میدهد باید ملاحظه اهمیّت شود و مجرّد ضرر قابل توجّه موجب سقوط آن نمیشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . از مهمترین مطالب اسلامی، توجه به وضع تعلیم و تربیت فرزندان و مراقبت در حسن ترقی و تکامل علمی و تربیتی آنها است.
- [آیت الله اردبیلی] هنگامی که پس از سلام نماز قصد سجده سهو میکند، لازم نیست نیّت سجده سهو را به زبان جاری کند و تنها توجّه به انجام آن کافی است.