یاد مرگ بودن کار خوبی است؟
به یاد مرگ بودن، یعنی در نظر داشتن حقیقتی که هیچ کس در آن نمی تواند شک کند. و از یاد بردن آن، همان غفلت است و کسی که دچار غفلت می شود، احتمال اشتباه بودن تصمیماتش بسیار می شود و می تواند بر خلاف مصلحت حقیقی خود عمل کند. به همین دلیل در روایات به یاد مرگ بودن به زیرکی تعبیر شده است: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: (زیرکترین شما کسی است که بیشتر از دیگران به یاد مرگ باشد، و دور اندیش ترین شما آماده ترینتان برای آن است.)[1] پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در پاسخ به این پرسش که زیرکترین ودور اندیش ترین مردم کیست؟ فرمود: (کسی که بیش از همه به یاد مرگ باشد وبیشتر از همه، خود را برای مرگ آماده سازد. اینان زیرکانند، [و ]شرافت دنیا وکرامت آخرت را از آنِ خود کرده اند.)[2] یاد مرگ در صورتی که حقیقی بوده، نقش بسیار مهمی در اصلاح اعمال انسان می گذارد. چون در این صورت انسان تمام هستی خود را در نظر می گیرد و تصمیماتش متناسب با گستره وجودیش می شود. با این نوع نگاه اگر چه انسان از بعضی لذت ها می گذرد، اما این لذت ها، لذتهایی هستند که خوشبختی انسان را تباه می کنند و باید از آنها گذشت و کسی که به این گونه لذتها دلخوش می کند، مانند کسی است که می خواهد با خوردن غذای سمی، از مزه آن لذت ببرد: امام باقر علیه السلام: (زیاد به یاد مرگ باش؛ زیرا هیچ انسانی مرگ را بسیار یاد نکرد، مگر آن که به دنیا بی رغبت شد.)[3] پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: (برترین بی رغبتی به دنیا، یاد مرگ است. برترین عبادت، یاد مرگ است وبرترین اندیشیدن، یاد مرگ است. پس، هر که یاد مرگ وجودش را پر کند، گور خود را باغی از باغ های بهشت بیابد.)[4] امام صادق علیه السلام: (یاد مرگ، خواهش های نفس را می میراند ورویشگاه های غفلت را ریشه کن می کند ودل را با وعده های خدا نیرو می بخشد وطبع را نازک می سازد وپرچم های هوس را درهم می شکند وآتش آزمندی را خاموش می سازد ودنیا را در نظر کوچک می کند.)[5] امام علی علیه السلام: (هرکه به یاد مرگ باشد، از دنیا به اندک خشنود شود.)[6] همین اثرات نیک یاد مرگ سبب ارج و قرب در درگاه الهی می شود که در روایت آمده است: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: (هر کس زیاد به یاد مرگ باشد، خداوند دوستش دارد.)[7] و کسی که به جای محاسبات صحیح در زندگی، سر به زیر برف می کند تا حقایق را نبیند، نباید توقع داشته باشد که ندیدن حقایق آن ها را تغییر می دهد: امام علی علیه السلام: (پیشینیان شما، در حقیقت، به سبب آرزوهای دراز و از یاد بردن مرگ به هلاکت در افتادند، تا آن که مرگ بر آنها فرود آمد؛ مرگی که عذر پذیر نیست و مجال توبه باقی نمی گذارد و مصیبت و کیفر با خود می آورد.)[8] امام علی علیه السلام: (شما را سفارش می کنم که به یاد مرگ باشید و از آن کمتر غفلت ورزید؛ چگونه از چیزی غفلت می کنید که او از شما غافل نیست؟)[9] و البته اثر طبیعی چشم بستن بر روی واقعیت ها، قساوت قلب است که رمز شکستن این قساوت ها نیز در یاد مرگ است: عیسی علیه السلام: (ستور را هر گاه سوار نشوند و از آن بار و کار نکشند، سرکش و کج خلق می شود. دلها نیز چنین اند، هر گاه با یاد مرگ نرم نشوند و عبادت مداوم آنها را به رنج نیفکند، سخت و سنگ می شوند.)[10] پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود: (همچنان که آهن اگر آب به آن رسد زنگ می زند، این دلها نیز زنگار می بندد. عرض شد: صیقل دادن آنها به چیست؟ فرمود: بسیار به یاد مرگ بودن وتلاوت قرآن.)[11] [1]. أعلام الدین : 333. [2]. الترغیب و الترهیب : 4/238/6. [3]. بحار الأنوار : 73/64/31. [4]. جامع الأخبار : 473/1334. [5]. بحار الأنوار : 6/133/32. [6]. غرر الحکم : 8843. [7]. الکافی : 2 /122/3. [8]. نهج البلاغة : الخطبة 147. [9]. نهج البلاغة : الخطبة 188. [10]. بحار الأنوار : 14/309/17. [11]. کنز العمّال : 42130.
عنوان سوال:

یاد مرگ بودن کار خوبی است؟


پاسخ:

به یاد مرگ بودن، یعنی در نظر داشتن حقیقتی که هیچ کس در آن نمی تواند شک کند. و از یاد بردن آن، همان غفلت است و کسی که دچار غفلت می شود، احتمال اشتباه بودن تصمیماتش بسیار می شود و می تواند بر خلاف مصلحت حقیقی خود عمل کند. به همین دلیل در روایات به یاد مرگ بودن به زیرکی تعبیر شده است:

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: (زیرکترین شما کسی است که بیشتر از دیگران به یاد مرگ باشد، و دور اندیش ترین شما آماده ترینتان برای آن است.)[1]
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در پاسخ به این پرسش که زیرکترین ودور اندیش ترین مردم کیست؟ فرمود: (کسی که بیش از همه به یاد مرگ باشد وبیشتر از همه، خود را برای مرگ آماده سازد. اینان زیرکانند، [و ]شرافت دنیا وکرامت آخرت را از آنِ خود کرده اند.)[2]

یاد مرگ در صورتی که حقیقی بوده، نقش بسیار مهمی در اصلاح اعمال انسان می گذارد. چون در این صورت انسان تمام هستی خود را در نظر می گیرد و تصمیماتش متناسب با گستره وجودیش می شود. با این نوع نگاه اگر چه انسان از بعضی لذت ها می گذرد، اما این لذت ها، لذتهایی هستند که خوشبختی انسان را تباه می کنند و باید از آنها گذشت و کسی که به این گونه لذتها دلخوش می کند، مانند کسی است که می خواهد با خوردن غذای سمی، از مزه آن لذت ببرد:
امام باقر علیه السلام: (زیاد به یاد مرگ باش؛ زیرا هیچ انسانی مرگ را بسیار یاد نکرد، مگر آن که به دنیا بی رغبت شد.)[3]
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: (برترین بی رغبتی به دنیا، یاد مرگ است. برترین عبادت، یاد مرگ است وبرترین اندیشیدن، یاد مرگ است. پس، هر که یاد مرگ وجودش را پر کند، گور خود را باغی از باغ های بهشت بیابد.)[4]
امام صادق علیه السلام: (یاد مرگ، خواهش های نفس را می میراند ورویشگاه های غفلت را ریشه کن می کند ودل را با وعده های خدا نیرو می بخشد وطبع را نازک می سازد وپرچم های هوس را درهم می شکند وآتش آزمندی را خاموش می سازد ودنیا را در نظر کوچک می کند.)[5]
امام علی علیه السلام: (هرکه به یاد مرگ باشد، از دنیا به اندک خشنود شود.)[6]

همین اثرات نیک یاد مرگ سبب ارج و قرب در درگاه الهی می شود که در روایت آمده است:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: (هر کس زیاد به یاد مرگ باشد، خداوند دوستش دارد.)[7]

و کسی که به جای محاسبات صحیح در زندگی، سر به زیر برف می کند تا حقایق را نبیند، نباید توقع داشته باشد که ندیدن حقایق آن ها را تغییر می دهد:
امام علی علیه السلام: (پیشینیان شما، در حقیقت، به سبب آرزوهای دراز و از یاد بردن مرگ به هلاکت در افتادند، تا آن که مرگ بر آنها فرود آمد؛ مرگی که عذر پذیر نیست و مجال توبه باقی نمی گذارد و مصیبت و کیفر با خود می آورد.)[8]
امام علی علیه السلام: (شما را سفارش می کنم که به یاد مرگ باشید و از آن کمتر غفلت ورزید؛ چگونه از چیزی غفلت می کنید که او از شما غافل نیست؟)[9]

و البته اثر طبیعی چشم بستن بر روی واقعیت ها، قساوت قلب است که رمز شکستن این قساوت ها نیز در یاد مرگ است:
عیسی علیه السلام: (ستور را هر گاه سوار نشوند و از آن بار و کار نکشند، سرکش و کج خلق می شود. دلها نیز چنین اند، هر گاه با یاد مرگ نرم نشوند و عبادت مداوم آنها را به رنج نیفکند، سخت و سنگ می شوند.)[10]
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود: (همچنان که آهن اگر آب به آن رسد زنگ می زند، این دلها نیز زنگار می بندد. عرض شد: صیقل دادن آنها به چیست؟ فرمود: بسیار به یاد مرگ بودن وتلاوت قرآن.)[11]

[1]. أعلام الدین : 333.
[2]. الترغیب و الترهیب : 4/238/6.
[3]. بحار الأنوار : 73/64/31.
[4]. جامع الأخبار : 473/1334.
[5]. بحار الأنوار : 6/133/32.
[6]. غرر الحکم : 8843.
[7]. الکافی : 2 /122/3.
[8]. نهج البلاغة : الخطبة 147.
[9]. نهج البلاغة : الخطبة 188.
[10]. بحار الأنوار : 14/309/17.
[11]. کنز العمّال : 42130.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین