خداوند متعال، نهایت اقدامات و لطف ها را برای جهنمی نشدن انسان ها انجام داده است. بندگان مقرب و محبوب خود را به رسالت برگزیده و به سوی انسان ها فرستاده، تا آن ها را از جهنمی شدن بر حذر بدارند. تا آنجا که در این راه، بزرگترین مصائب را متحمل شدند. اما افسوس که هر چقدر هشدار داده شد، گوش هایی شنوا نبود، و خدای تعالی این گونه از این واقعه ابراز تاسف می کند: (یا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ؛[یس/30] افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا میکردند!) رسولان نیز نهایت سعی خود را کردند: (فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ عَلیَ ءَاثَارِهِمْ إِن لَّمْ یُؤْمِنُواْ بِهَاذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا؛[کهف/6] شاید اگر به این سخن ایمان نیاورند، خویشتن را به خاطرشان از اندوه هلاک سازی.) و هر گونه معجزه و نشانه ای برای دشمنان راه خدا، ارائه شده، اما این نشانه ها جز بر کفر و طغیانشان نیفزود: (لَیَزیدَنَّ کَثیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیاناً وَ کُفْراً؛[مائده/68] آنچه بر تو از سوی پروردگارت نازل شده، (نه تنها مایه بیداری آنها نمیگردد، بلکه) بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید.) این عده با انتخاب و اختیار خود، به سوی جهنم شتافتند. و نسبت به آن اشتیاق نیز نشان دادند. چون آنجا که اعمالشان مجسم می شود، از آن این گونه تعبیر می کنند: (لاَکلِونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ* فَمَالِئونَ مِنهْا الْبُطُونَ* فَشَارِبُونَ شُرْبَ الهْیمِ؛[سوره واقعه، آیات 52 الی 55] از درختان زقّوم خواهید خورد. و شکمهای خود را از آن پر خواهید کرد. و بر سر آن آب جوشان خواهید نوشید. چنان مینوشید که شتر تشنه آب مینوشد.) باید دقت کرد که عالم دیگر و آخرت، باطن همین دنیاست. و این گونه نیست که احکامی اعتباری برای جهنمیان، سبب عذاب آن ها شود. بلکه در قیامت تنها پرده ها، کنار می رود و هر کس با حقیقت عمل خود سر و کار خواهد داشت. به همین دلیل در آنجا، آتش با چوب و هیزم بر پا نمی شود. بلکه این خود انسان ها هستند که ماده مشتعل شده اند: (فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ؛[بقره/24] پس بپرهیزید از آتشی که هیزم آن مردماند و سنگها، که برای کافران مهیّا شده است.) و زمانی که خدای متعال، انسان را مختار آفریده، نباید وقتی با شتاب به سمت جهنم می رود، او را مجبور به بازگشت کند، بلکه باید طبق قواعد اختیاری که به بنده داده، دست او را باز بگذارد. به همین دلیل، اگر کسی نهایت ظلم و جفا را نیز بکند، همچنان مانع او نمی شود: (أَ وَ لَمْ یَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصیمٌ مُبینٌ [یس/77] آیا انسان نمیداند که ما او را از نطفهای بیارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست.)
چرا خدا بنده خود را، در آتش می سوزاند؟
خداوند متعال، نهایت اقدامات و لطف ها را برای جهنمی نشدن انسان ها انجام داده است. بندگان مقرب و محبوب خود را به رسالت برگزیده و به سوی انسان ها فرستاده، تا آن ها را از جهنمی شدن بر حذر بدارند. تا آنجا که در این راه، بزرگترین مصائب را متحمل شدند. اما افسوس که هر چقدر هشدار داده شد، گوش هایی شنوا نبود، و خدای تعالی این گونه از این واقعه ابراز تاسف می کند:
(یا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ؛[یس/30] افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا میکردند!)
رسولان نیز نهایت سعی خود را کردند:
(فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ عَلیَ ءَاثَارِهِمْ إِن لَّمْ یُؤْمِنُواْ بِهَاذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا؛[کهف/6] شاید اگر به این سخن ایمان نیاورند، خویشتن را به خاطرشان از اندوه هلاک سازی.)
و هر گونه معجزه و نشانه ای برای دشمنان راه خدا، ارائه شده، اما این نشانه ها جز بر کفر و طغیانشان نیفزود:
(لَیَزیدَنَّ کَثیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیاناً وَ کُفْراً؛[مائده/68] آنچه بر تو از سوی پروردگارت نازل شده، (نه تنها مایه بیداری آنها نمیگردد، بلکه) بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید.)
این عده با انتخاب و اختیار خود، به سوی جهنم شتافتند. و نسبت به آن اشتیاق نیز نشان دادند. چون آنجا که اعمالشان مجسم می شود، از آن این گونه تعبیر می کنند:
(لاَکلِونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ* فَمَالِئونَ مِنهْا الْبُطُونَ* فَشَارِبُونَ شُرْبَ الهْیمِ؛[سوره واقعه، آیات 52 الی 55] از درختان زقّوم خواهید خورد. و شکمهای خود را از آن پر خواهید کرد. و بر سر آن آب جوشان خواهید نوشید. چنان مینوشید که شتر تشنه آب مینوشد.)
باید دقت کرد که عالم دیگر و آخرت، باطن همین دنیاست. و این گونه نیست که احکامی اعتباری برای جهنمیان، سبب عذاب آن ها شود. بلکه در قیامت تنها پرده ها، کنار می رود و هر کس با حقیقت عمل خود سر و کار خواهد داشت. به همین دلیل در آنجا، آتش با چوب و هیزم بر پا نمی شود. بلکه این خود انسان ها هستند که ماده مشتعل شده اند:
(فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ؛[بقره/24] پس بپرهیزید از آتشی که هیزم آن مردماند و سنگها، که برای کافران مهیّا شده است.)
و زمانی که خدای متعال، انسان را مختار آفریده، نباید وقتی با شتاب به سمت جهنم می رود، او را مجبور به بازگشت کند، بلکه باید طبق قواعد اختیاری که به بنده داده، دست او را باز بگذارد. به همین دلیل، اگر کسی نهایت ظلم و جفا را نیز بکند، همچنان مانع او نمی شود:
(أَ وَ لَمْ یَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصیمٌ مُبینٌ [یس/77] آیا انسان نمیداند که ما او را از نطفهای بیارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست.)
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خداوند متعال ابلیس را چگونه با آتش عذاب می کند، در حالی که خود از جنس آتش است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] خداوند متعال ابلیس را چگونه به آتش عذاب میکند در حالی که خود او از جنس آتش است؟
- [سایر] نام جهنم مرادف با کلمه نار و آتش است. چرا خداوند از آتش برای عذاب ستمکاران استفاده میکند و از عذابهای دیگر... استفاده نمیکند؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا میتوان کاغذهایی را که در آنها آیهای از قرآن یا اسماء حُسنی نوشته شده باشد، سوزاند؟
- [سایر] اگر آتش (شیطان) عنصری مادی است، چگونه چیزی با خواص مادی دربارگاه خدا بود؟
- [سایر] چرا خدا شیطان را از آتش خلق کرد و انسان را از خاک آفرید ؟
- [سایر] گفته شده که شیطان از جنس آتش است و همین طور گفته شده او در بارگاه خدا بود و به سبب نا فرمانی خدا از بارگاه خدا رانده شد و به بهشت آمد، تا به فریب انسان بکوشد. اگر آتش عنصری مادی است، چگونه چیزی با خواص مادی در بارگاه خدا بود؟ مگر خدا جا و مکان اشغال می کند؟
- [سایر] چرا خداوند عذاب آخرت را با آتش دنیا مقایسه کرده است؟
- [سایر] اگر کافری در قیامت با مشاهده آتش جهنم، شهادتین را بر زبان جاری کند، آیا خداوند او را میبخشد؟
- [سایر] حدیث "اگر مردی همسرش را اطاعت کند خداوند او را با صورت در آتش می افکند" به چه معناست؟ چرا؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اب انگوری که به اتش جوش بیاید حرام می شود و اگر ان قدر به اتش بجوشد که دو قسمت ان کم شود و یک قسمت ان بماند حلال می شود و در مساله گذشت که به جوش امدن به اتش نجس نمی شود و اگر به غیر اتش جوش بیاید حرام و بنابر احتیاط نجس می شود و احتیاط واجب ان است که به غیر از سرکه شدن پاک و حلال نمی شود
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر انگور و آب انگور بخودی خود، یا به واسطه پختن جوش بیاید پاک است، ولی خوردن آن حرام است و آنچه به آتش جوش آمده اگر به آتش دو ثلث آن کم شود حلال می شود و آنچه به غیر آتش جوش آمده با سرکه شدن حلال می شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چیزی که معلوم نیست غوره است، یا انگور اگر با آتش بجوشد، حرام نمی شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] آب انگوری که به سبب آتش یا به خودی خود جوش بیاید، خوردن آن حرام و بنا بر احتیاط نجس میشود، چنانچه در مسأله 114 گذشت و آب انگوری که به سبب آتش جوش آمده اگر آن قدر با آتش بجوشد که ثلثان شود، یعنی دوسوم آن کم شود، پاک شده و خوردن آن حلال است؛ ولی اگر به خودی خود جوش آمده، بنا بر احتیاط فقط به سرکه شدن پاک و حلال میشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] آب انگوری که به آتش یا به خودی خود جوش بیاید؛ حرام می شود و اگر آن قدر به آتش بجوشد که ثلثان شود؛ یعنی دو قسمت آن کم شود و یک قسمت آن بماند؛ حلال می شود. و در مسأله (114) گذشت که آب انگور به جوش آمدن نجس نمی شود و بعید نیست که اگر دو قسمت آن به غیر آتش کم شود حلال باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر یک دانه انگور در چیزی که به آتش میجوشد بیفتد و بجوشد پاک است اگرچه خوردن آن حرام است.
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تازیانه تا نودونه تازیانه هرقدر صلاح میداند، به او میزند، وروایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش بدهان او میزند وملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنّم برای او مهیّا خواهد بود ولی اگر توبه کند، توبه او قبول میشود.
- [آیت الله بروجردی] هرگاه پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تا نود هر قدر صلاح میداند تازیانه به او میزند و روایت شده که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکة آسمان و زمین و ملائکة رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود، ولی اگر توبه کند توبهی او قبول میشود.
- [آیت الله مظاهری] اگر آتشی روشن کند و مال کسی آتش بگیرد، در صورتی که مواظبت نکرده باشد ضامن است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . خوردن آب انگوری که معلوم نیست جوش آمده یا نه حلال است ولی اگر با آتش جوش بیاید تا انسان یقین نکند که دو قسمت آن با آتش کم شده، حلال نمی شود و اگر بخودی خود جوش آید تا سرکه نشود حلال نمی شود.